.
#عشقی_میان_گردوغبار
مردی برای رفتن به محل کار، وارد اتاقش شد تا کلیدهایش را بردارد. #گردوغبار زیادی روی میز و صفحه تلویزیون دید!
به آرامی خارج شد و به همسرش گفت:
#دلبندم، کلیدهایم را از روی میز بیاور!
زن وارد شد تا کلیدها را بیاورد؛ دید همسرش با #انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته "یادت باشه خیلی دوستت دارم" و خواست از اتاق خارج شود، صفحه #تلویزیون را دید که میان گردوغبار آن نوشته شده بود: "امشب شام مهمون من"
زن از اتاق خارج شد و کلید را به همسرش داد و به رویش #لبخند زد؛
انگار خبر میداد که نامهاش به او رسیده است.
این همان همسر #عاقلی است که اگر در زندگی مشکلی هم بود، مشکل را از ناراحتی و عصبانیت به #نشاط و لبخند تبدیل میکند!
#من_هم_سپاهی_ام
#سال_رونق_تولید
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید! 👇
@daneshvadanestan
#عشقی_میان_گردوغبار
مردی برای رفتن به محل کار، وارد اتاقش شد تا کلیدهایش را بردارد. #گردوغبار زیادی روی میز و صفحه تلویزیون دید!
به آرامی خارج شد و به همسرش گفت:
#دلبندم، کلیدهایم را از روی میز بیاور!
زن وارد شد تا کلیدها را بیاورد؛ دید همسرش با #انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته "یادت باشه خیلی دوستت دارم" و خواست از اتاق خارج شود، صفحه #تلویزیون را دید که میان گردوغبار آن نوشته شده بود: "امشب شام مهمون من"
زن از اتاق خارج شد و کلید را به همسرش داد و به رویش #لبخند زد؛
انگار خبر میداد که نامهاش به او رسیده است.
این همان همسر #عاقلی است که اگر در زندگی مشکلی هم بود، مشکل را از ناراحتی و عصبانیت به #نشاط و لبخند تبدیل میکند!
#من_هم_سپاهی_ام
#سال_رونق_تولید
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید! 👇
@daneshvadanestan