eitaa logo
دانایی مقدمه توانایی(آتش به اختیار)
446 دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
22.4هزار ویدیو
87 فایل
#دانایی_مقدمه_توانایی، خود را به موضوعی خاص از مسایل اجتماعی محدود نمی کند. هدف آن روشنگری وانتقال مفاهیم اسلامی_انسانی و انقلابی است و شعر و ادبیات سوگلی این کانال است. ارتباط با مدیر @malh1380
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 المهندس المهندس! نقشه‌ای هم از برای ما بکش نقشه‌ی ما را همانند خودت زیبا بکش خوب در آغوش یاران شهیدت جا شدی رفتن ما را هم از این دست رفتن ها بکش از همان بالا که هستی، حاج قاسم را بگو این چه اوضاعی است؟ دستی بر سر دنیا بکش! مثل طرحی که برای داعشی‌ها ریختی این سعودی‌های بی ناموس را رسوا بکش نقشه‌ی دنیا بدون ظالمان زیباتر است نقشه‌ای منهای اسرائیل و امریکا بکش نقشه‌ی منهای امریکا و اسرائیل را انگلستان را هم از آن حذف کن، یکجا بکش پیر ما فرمود: خرمشهرها در پیش روست زحمت این کارها را با جهان آرا بکش صحنه‌ی قدقامت یاران نصرالله را با جماعت در نماز مسجدالأقصی بکش در شب تاریک دنیا دست ما را هم بگیر صبح نزدیک است ابومهدی، همین حالا بکش ____ ! وارد شوید! @daneshvadanestan‌‌
🚩 غیرت قیصر این را بنویس یادگاری: گنجشک به قیمت قناری! جادوی رسانه مسخمان کرد با شعبده و شلوغ‌کاری چادر ز سر زنان کشیدند گفتند حجاب اختیاری! سرباز مدافع وطن را کشتند به جرم پاسداری! جلّاد و شهید جابجا شد در مغلطه‌ی خبرگزاری! افسوس که چشم ْ‌انتظاران ماندند به چشم‌انتظاری! کو غیرت قیصر امین‌پور؟ کو شور حمید سبزواری؟ از پا منشین، دوباره برخیز ای شعر بلند پایداری ___ ! وارد شوید! @daneshvadanestan
🚩 غیرت قیصر این را بنویس یادگاری: گنجشک به قیمت قناری! جادوی رسانه مسخمان کرد با شعبده و شلوغ‌کاری چادر ز سر زنان کشیدند گفتند حجاب اختیاری! سرباز مدافع وطن را کشتند به جرم پاسداری! جلّاد و شهید جابجا شد در مغلطه‌ی خبرگزاری! افسوس که چشم ْ‌انتظاران ماندند به چشم‌انتظاری! کو غیرت قیصر امین‌پور؟ کو شور حمید سبزواری؟ از پا منشین، دوباره برخیز ای شعر بلند پایداری ___ ! وارد شوید! @daneshvadanestan
. ای وطن ای بی‌قرار، ای غم سرشار، ای وطن ای زخم‌خورده از در و دیوار، ای وطن چادرنمازِ خونیِ گلدار، ای وطن شمشیرِ در نیام گرفتار، ای وطن تاریخِ موبمو شده تکرار، ای وطن این شعر نیست، این غم آتش گرفته‌ای است این اشک نیست، زمزم آتش‌گرفته‌ای است این شکوه نیست، پرچم آتش‌گرفته‌ای است این خیمه‌ی محرّم آتش گرفته‌ای است آتش تو را مباد سزاوار، ای وطن ابلیس را تصوّر ادریس کرده‌اند این است خدمتی که به ابلیس کرده‌اند از آن زمان که حیله و تَلبیس کرده‌اند شلوارهای بیشتری خیس کرده‌اند! ای دشمنت زبون و زیانکار، ای وطن در عین سرو بودنِ خود، سایه‌افکن است در اوج سربلندی و عزّت، فروتن است کاری که در رشادت مردان میهن است، چیزی شبیه حضرت عباس بودن است برخیز پا به پای علمدار، ای وطن گاهی اگر به دشت، نسیم ملایمیم مانند کوه در شب طوفان مقاومیم تا زنده‌ایم، ریشه‌کَنِ ظلم و ظالمیم یک انتقام سخت، بدهکار قاسمیم ای داغدارِ قافله‌سالار، ای وطن معشوق را شکفته و خندان که دیده است خندان میان خیل سواران که دیده است از سمت جاده‌های خراسان که دیده است اینقدر کوچه‌های چراغان که دیده است چشم‌انتظارِ لحظه‌ی دیدار، ای وطن   ___ ! وارد شوید! @daneshvadanestan
🚩 25م آبان به هر طرف که نظر می‌کنم شهیدی هست اگر شهید می‌آرند پس امیدی هست پرندگان مهاجر به لانه برگشتند ستاره‌ها به شب رودخانه برگشتند اگرچه پیرهنت پاره‌پاره می‌آید هنوز بانگ اذان از مناره می‌آید هنوز عکس تو در کوچه‌ها جوان مانده است هنوز نام تو در یاد اصفهان مانده است هنوز سیصد و هفتاد رود بی‌پایان عبور می‌کند از بیست و پنجم آبان هنوز لشکریان حسین خرّازی زبانزدند به ایثار و عشق و جان‌بازی مشام کوچه پُر از عِطر آب‌پاشی‌ها در انتظار تو، گلدسته‌ها و کاشی‌ها... @mehdi_jahandar ___ ! وارد شوید! @daneshvadanestan
🚩 پنجه‌ی آفتاب سوی تو اضطراب این شکلی است می‌شتابم، شتاب این شکلی است عصبانی به من نگاه نکن آیه‌های عذاب این شکلی است یا تو، یا حضرت تو، یا خود تو بنده را انتخاب این شکلی است! راه بن‌بست را نمی‌داند کوچه‌ی انقلاب این شکلی است می‌دهد دست و می‌زند خنجر ای جماعت! نقاب این شکلی است ظاهرش صدق و باطنش کذب است حیف، اما سراب این شکلی است بارِ افتاده را به دوش بگیر ای مسلمان! ثواب این شکلی است وسط شهر باش و مؤمن باش از گناه اجتناب این شکلی است کس برهنه ندیده است رخش دخت افراسیاب این شکلی است* اعتراضش بخاطر وطن است دختر کم‌حجاب این شکلی است چادر و شال و بحث و استدلال پنجه‌ی آفتاب این شکلی است *منیژه منم دخت افراسیاب/برهنه ندیدی رخم آفتاب (شاهنامه فردوسی، داستان بیژن و منیژه) _ ! وارد شوید! @daneshvadanestan
. صف مردان صف مردان خدا کو که به عزّت برسیم بنشینیم و به نوبت به شهادت برسیم شب تاریک و شب موج و شب گرداب است* راه سخت است، خدایا به سلامت برسیم عَلمی کو؟ قلمی کو؟ قدمی کو؟ که همی به شریعت، به طریقت، به حقیقت برسیم لحظه‌ای این طرف و آن طرف آه است و دریغ یا محمّد مددی کن سر ساعت برسیم** به علی‌اکبر و عباس محال است، مگر به سلیمانی و آوینی و همّت برسیم ای که نزدیک‌تری از رگ گردن به خدا دم رفتن "تو" دعا کن به اجابت برسیم * شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل ** زود بیدار شدم تا سر ساعت برسم ___ ! وارد شوید! @daneshvadanestan
💢 خون غیرت این وطن در راه آزادی جوان‌ها داده است "آرمان"ها را برای آرمان‌ها داده است دور باد از دین ابراهیم، با بُت زیستن نیست در قاموس مردان بی‌تفاوت زیستن شعله می‌خواهد دل پروانه را خالی کند شاپرک اما نباید شانه را خالی کند ای غیور سبزواری! خوش قیامت کرده‌ای داش‌مشتی‌های تهران را به وجد آورده‌ای! آب پاکی روی دست بی‌خیالان ریختی آبروها از کلاغان و شغالان ریختی عشق یعنی جرأت شورآفرینی داشتن عشق یعنی شور و حال اربعینی داشتن خون غیرت در رگ این قوم می‌جوشد هنوز شور ما آب از کف عبّاس می‌نوشد هنوز سبزوار آمد به میدان، از تو بی‌اندازه گفت یا حمید سبزواری بود شعری تازه گفت ای جوانمردان! زمان بستنِ احرام‌هاست این ولایت، سرزمین طیّب و ضرغام‌هاست غیرت و ایمان و انسانیّت و جوش و خروش حاج‌قاسم پشت بی‌سیم است، ای دنیا بگوش! سرفراز و سربه‌زیر و سربلند و سربدار لا فتی إلّا علی، لا سیف إلّا ذوالفقار ___ ! وارد شوید! @daneshvadanestan
🚩 چ مثل چمران چ~ مثل چندین چ~ مثل چندان چندی‌ام بگریان، چندی‌ام بخندان مثل یک چکامه سخته و مطنطن مثل چشمه ساده، تازه و خروشان چ چگونه رفتن در پی نشانی چارراه خندق، کوچه‌ی نیستان چ~ مثل چل شب با خدا نشستن چله را شکستن چله‌ی زمستان تیغ‌ها چکاچک، زلف‌ها چلیپا چاره‌مان شهادت، حجله‌مان چراغان چ~ مثل چزّابه میان آتش چ~ مثل چزابه میان طوفان چ~ مثل چفیه چ~ مثل چادر آن به عشق رهبر این به حکم قرآن مصطفی کجایی، در میان مایی ای به جای نامِ تک تک شهیدان جای خالی‌ات را عاشقان گرفتند کودک فلسطین شد چریک لبنان ف~ مثل فکه ک~ مثل کرخه پ~ مثل پاوه ب~ مثل بستان آ~ مثل آیت ر~ مثل روشن ه~ مثل همّت چ~ مثل چمران _ ! وارد شوید! @daneshvadanestan
🚩 قرارگاه به بی‌قراریِ دل‌های بی‌قرار قسم به داغ‌داری جان‌های داغ‌دار قسم به سوتِ آمدنِ آخرین قطار قسم به شیهه‌ی فرَسِ آخرین سوار قسم به برقِ تیغِ سواران کهنه‌کار قسم نزاع بر سر ایمان و کفر و تکفیر است جدال بر سر فرجام خون و شمشیر است ستیزه‌ای که میان نسیم و زنجیر است، نمادی از وزش بادهای تغییر است به گل شدن، به شکفتن، به نوبهار قسم چه سود از اینهمه کبریتِ بی‌خطر بودن چه سود از اینهمه مبهوت و بی‌خبر بودن چه سود از اینهمه بی‌درد و رهگذر بودن خوشا به وقت خطر، سرخ و شعله‌ور بودن به عشق و غیرت و ایثار و اقتدار قسم به گوش می‌رسد ابلیس، اَلأمان‌هایش صدای خُرد شدن‌های استخوان‌هایش زبانه می‌کشد آخرزمان، تکان‌هایش پدید می‌شود از هر طرف نشان‌هایش به انتظار، به پایان انتظار قسم سپاه ابرهه را ترس و واهمه است اینجا یزید و حرمله را روز محکمه است اینجا علَم به دستِ علمدارِ علقمه است اینجا قرارگاهِ حسین بن فاطمه است اینجا به مادران شهیدان روزگار قسم... _ ! وارد شوید! @daneshvadanestan
💢 سرباز شعله ور سرباز آمرکاییِ در شعله سوخته دارد شرف به هم‌وطن خودفروخته جزغاله می‌شوی، پَر پروانه می‌شوی اما شریک نسل‌کشی‌ها نمی‌شوی آتش به جان خویش زدن، گرچه موحش است اما نه آنقدَر که فلسطین در آتش است پای کدام سفره چنین بار آمدی؟ اهل کدام هیئت و کانون و مسجدی! مسجد شبانه سوخت، کلیسا تمام شد حجّت برای مردم دنیا تمام شد حکّامِ بی‌تفاوت بی‌غیرت عرب هیزم‌کش ابوسفیان و ابولهب انسانِ بی‌خدای هیولای بی‌حیا رسوا که بود، لیک نه اینقدر برملا کِی ملتفت به مرز حلال و حرام‌هاست ذهنی که در تصرّف چی‌چی‌گرام‌هاست! امروز غزّه، جنگ سرِ کفر و بندگی‌ست امروز غزّه، مسئله‌ی مرگ و زندگی‌ست هنگام پاسخ است به فریاد مُستغیث هنگامه‌ی جدا شدنِ طیّب از خبیث آنک زمین به ظلم و به جور است خون‌چکان اینک صدای زلزله‌ی آخرالزمان این بغضِ غیرت است که آتش گرفته است فریاد فطرت است که آتش گرفته است ای شیعه‌ی تنوریِ وجدان خویشتن! اینجا تو قهرمان منی! قهرمان من! _ ! وارد شوید! @daneshvadanestan
💢 هرگز من رأی نمی‌دهم به نسیان من رأی نمی‌دهم به عصیان من رأی نمی‌دهم به تهمت من رأی نمی‌دهم به بهتان من رأی نمی‌دهم به آشوب من رأی نمی‌دهم به بحران من رأی نمی‌دهم به دیوار من رأی نمی‌دهم به سیمان من رأی نمی‌دهم به بن‌بست من مشت نمی‌زنم به سندان من رأی نمی‌دهم به انکار من رأی نمی‌دهم به کتمان من رأی نمی‌دهم به جاهل من رأی نمی‌دهم به نادان در مسلک "ما نمی‌توانیم"! من رأی نمی‌دهم به خسران من رأی نمی‌دهم به سرما سرمای دوباره‌ی زمستان من رأی نمی‌دهم به مهمان هنگام شکستن نمکدان! من رأی نمی‌دهم به جرّاح با چاقو و دست‌های لرزان! من رأی نمی‌دهم به تردید تردید مردّد است و حیران من رأی نمی‌دهم به سازش با گرگ و پلنگ تیزدندان من رأی نمی‌دهم به تسلیم هرگز وطنم مباد ویران . _ ! وارد شوید! @daneshvadanestan