#چ_مثل_چادر😍👇🏻
مــــن چـــادرم را کـــه مــے پـــوشـــم😃
فــکـــر نـــکــن از تـــمــام دخــتـــرانـــه هـــایــم🎀
هــمــیـــن وقـــارش را بــلـــدم😒
نـــه اتــفــاقــا بـــر عـــکـــس نـــاز و عـــشـــوه را خـــوب بــلـــدم!!!!!😍
تـــو بـــرای مـــن ارزشـــے نـــداری کـــه بـــخــواهــم ارزشــهــایــم
را بـــرایــت صــــرف کـــنــم..😇
مــن بـــرای یـــک غـــریـــبــه کـــه تـــنـــها
چــنــد لــحـــظــه از کـنــار مــن مــیــگــذرد
دخــتـــرانـــه هــایــم را خـــرج نمـــے کــنـــم!😌
مـــن نــیـــازی بـــه نـــگـــاه هـــای بـــی ارزشـ نــــدارمـ!!!!!☹️
من مخصوص یک نفر هستم. . .😊
تــو بــه هــمان بــے ارزش هــای تــوی خــیابان نــگاه کـــن😏
(\(\ ☆ ☆
(„• ֊ •„) ☆
┏━∪∪━━━━━━┓
🌈@bashohadat
امام زمانی.attheme
حجم:
42K
#تم
(\(\ ☆ ☆
(„• ֊ •„) ☆
┏━∪∪━━━━━━┓
🌈@bashohadat
بارونی.attheme
حجم:
13K
#تم
(\(\ ☆ ☆
(„• ֊ •„) ☆
┏━∪∪━━━━━━┓
🌈@bashohadat
شهید سلیمانی.attheme
حجم:
85.6K
#تم
(\(\ ☆ ☆
(„• ֊ •„) ☆
┏━∪∪━━━━━━┓
🌈@bashohadat
شهید ابراهیم هادی.attheme
حجم:
104.4K
تم
(\(\ ☆ ☆
(„• ֊ •„) ☆
┏━∪∪━━━━━━┓
🌈@bashohadat
شاهرخ.attheme
حجم:
153.4K
#تم
(\(\ ☆ ☆
(„• ֊ •„) ☆
┏━∪∪━━━━━━┓
🌈@bashohadat
اسیر شده بودیم
قرار شد بچه ها برا خانواده هاشون نامه بنویسن
بین اسرا چند تا بی سواد و کم سواد هم بودند که نمی تونستن نامه بنویسن
اون روزا چند تا کتاب برامون آورده بودن که نهج البلاغه هم لابه لاشون بود
یه روز یکی از بچه های کم سواد اومد و بهم گفت:
من نمی تونم نامه بنویسم
از نهج البلاغه یکی از نامه های کوتاه امیرالمومنین علیه السلام رو نوشتم روی این کاغذ
می خوام بفرستمش برا بابام
نامه رو گرفتم و خوندم
از خنده روده بُر شدم
بنده خدا نامه ی امیرالمومنین علیه السلام به معاویه رو برداشته و برای باباش نوشته بود
(\(\ ☆ ☆
(„• ֊ •„) ☆
┏━∪∪━━━━━━┓
🌈@bashohadat
اذان نماز رو که گفتن رفتم سراغ فرمانده
بهش گفتم روحانی نداریم
بچه ها دوست دارن پیش سر شما نماز رو به جماعت بخونن
فرمانده مون قبول نمی کرد
می گفت: پاهام ترکش خورده و حالم مساعد نیست
یه آدم سالم بفرستین جلو تا امام جماعت بشه
بچه ها گوششون به این حرفا بدهکار نبود
خلاصه با هر زحمتی شده فرمانده رو راضی کردند که امام جماعت بشه
فرمانده نماز رو شروع کرد و ما هم بهش اقتدا کردیم
بنده خدا از رکوع و سجده هاش معلوم بود پاهاش درد می کنه
وسطای نماز بود که یه اتفاق عجیب افتاد
وقتی می خواست برا رکعت بعدی بلند بشه
انگار پاهاش درد گرفته باشه ، یهو گفت یا ابالفضل و بلند شد
نتونستیم خودمون رو کنترل کنیم ، همه زدیم زیر خنده
فرمانده مون می گفت: خدا بگم چیکارتون کنه !
نگفتم من حالم خوب نیست یکی دیگه رو امام جماعت بذارین...
(\(\ ☆ ☆
(„• ֊ •„) ☆
┏━∪∪━━━━━━┓
🌈@bashohadat