eitaa logo
آغـوش‌خــدا | 𝐀𝐠𝐡𝐨𝐬𝐡𝐞 𝐤𝐡𝐨𝐝𝐚
375 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
441 فایل
بِسْـمِ‌رَبِّ‌النْور؛✨️ "اینجاهر‌دل‌شکسته‌،التیام‌می‌یابد🌱" ناشناسمون🌵 https://harfeto.timefriend.net/17167459505911 🪴شرایط‌و‌همسایه‌ها : @sharaet_Canal -مدیر : @Laleiy - ادمین: @Seyede_dona براامام‌زمانت‌بمون🤍🌿!
مشاهده در ایتا
دانلود
24.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•🥀• فقط‌‌ تا‌بہ‌محࢪم‌موندھ تصمیم‌گرفتے‌‌‌چیکار‌کنے‌تا‌رات‌بدن توی‌روضہ‌ی‌ارباب؟! ترک‌گناه‌چطوره🤔؟ وقتِ‌زیادی‌نموندھ‌رفقا‌ دس‌بجونبونین🙃!!! 🖤 Γ@bashohadat🕊-
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 روزی در نماز جماعت،موبایل یک نفر زنگ خورد زنگ موبایل آن مرد ترانه ای بود بعد از نماز همه او را سرزنش کردند و او دیگر به نماز نرفت! همان مرد به کافه ای رفت و ناگهان قلیان از دستش افتاد و شکست... مرد کافه چی با خوشرویی گفت : اشکال نداره، فدای سرت...! و او از آن روز مشتری دائمی آن کافه شد - حکایت ماست : جای خدا مجازات می کنیم... • جای خدا می بخشیم ؛-) ادمین ❤ Γ@bashohadat🕊-
توی منطقه برای جابه جایی آذوقه و مهمات یک الاغ داده بودند. که هرازچند گاهی با بچه ها سواری هم می کردیم😬 یک روز الاغ گیج شده بود و رفته بود طرف خط دشمن!😐 با دوربین که نگاه کردیم دیدیم👀 عراقی ها هم دارند حسابی از الاغ بیچاره کار می کشند✋🏻 چند روز بعد دیدیم الاغ با وفا با کلی آذوقه از طرف دشمن پیش خودمون برگشت.😁 Γ@bashohadat🕊-
🌸🌱😅 ‌‌‌ نصفہ شب ڪوفتہ از راهـ‌ رسيد ديد تو چادر جا نيست بخوابہ.👀😕 شروع ڪرد سر و صدا،😱مگہ اينجا جاۍخوابہ؟ پاشيد نماز شب بخونيد، دعا بخونيد🤲🏻🤗 ما هم تحت تاثير حرفاش بلند شديم🙂مشغول عبادت شديم، خودش راحت گرفت خوابید😂😐 عجب! 🟡ماروبه دوستان خود معرفی کنید 😉👇 💜 Γ@bashohadat🕊-
😃 🤗 پُسټ نگهبانۍ رو زودتر تَرڪ ڪرد!🙁 فرمانده گفټ :🤗 ۳۰۰تا صلواټ جریمته!😥 چند لحظه فکر ڪرد.🧐 وگفټ: برادرا بلند صلواټ!🍃 همه‌ صلواټ فرستادטּ‌ [اللهم صل علی محمد و ال محمد]📿 گفټ: بفرما 😁 از۳۰۰ تا هم بیشتر شد ...😁📿😂 Γ@bashohadat🕊-
🌈یه بچه بسیجی بود خیلی اهل معنویت و دعا بود... برای خودش یه قبری کنده بود. شب ها میرفت تا صبح باخدا رازونیاز میکرد.😊 ما هم اهل شوخی بودیم😎 یه شب مهتابی سه، چهار نفر شدیم توی عقبه... گفتیم بریم یه کمی باهاش شوخی کنیم‌! خلاصه قابلمه ی گردان را برداشتیم با بچه ها رفتیم سراغش... پشت خاکریز قبرش نشستیم. اون بنده ی خدا هم داشت با یه شور و حال خاصی نافله ی شب می خوند. دیگه عجیب رفته بود تو حال! ما به یکی از دوستامون که تن صدای بالایی داشت، گفتیم داخل قابلمه برای این که صدا توش بپیچه و به اصطلاح اکو بشه، بگو: اقراء😁 یهو دیدم بنده ی خدا تنش شروع کرد به لرزیدن و به شدت متحول شده بود و فکر میکرد براش آیه نازل شده! دوست ما برای بار دوم و سوم هم گفت: اقراء😅 بنده ی خدا با شور و حال و گریه گفت: چے بخونم ؟؟!!!😭 رفیق ما هم با همون صدای بلند و گیرا گفت : باباکرم بخون 😂😂😂😂 🌹شادی روح شهدا صلوات Γ@bashohadat🕊-
•[🌙❤️]• ❤ رانندگی‌مقام‌معظم‌رهبری...! محافظ‌آقا(مقام‌معظم‌رهبری) تعریف‌میکرد...میگفت‌رفته‌بودیم‌ مناطق‌جنگی‌برای‌بازدید... توی‌مسیر‌خلوت‌آقا❤️گفتن ‌اگه‌امکان‌داره‌بگذارید‌کمی‌هم‌من‌ رانندگی‌کنم... من‌هم‌ازماشین‌پیاده‌شدم ‌وحضرت‌آقا❤️پشت‌ماشین‌نشستند وشروع‌به‌رانندگی‌کردند... میگفت‌بعدچندکیلومتر... سیدیم ‌به‌یک‌دژبانی‌که‌یک‌سرباز👮🏻‍♂آنجابود وتاآقارودیدهل‌شد...😰 زنگ‌📞زدمرکزشون‌گفت...: قربان‌یه‌شخصیت‌اومده‌اینجا... ازمرکزگفتن‌که:کدوم‌شخصیت..🤔 گفت‌نمیدونم‌کیه🤷🏻‍♂ ‌اماخیلی‌آدم‌مهمی‌هست‌خیلیییی... گفتن...: چه‌شخصیت‌مهمی‌هست‌🤔 که‌نمیدونی‌کیه...؟؟ سربازگفت...: نمیدونم؛ ولی‌گویاکه ‌آدم‌خیلی‌مهمیه‌ که‌حضرت‌آقا❤️رانندشه...!!😂 این‌لطیفه‌رو حضرت‌آقا❤️توجمعی‌بیان‌کردند وگفتندکه‌ببینیدمیشه‌لطیفه‌ای‌روگفت ‌بدون‌اینکه‌به‌قومی‌توهین‌شود... "برگرفته‌ازخاطرات‌ مقام‌معظم‌رهبرى" ادمین ❤ Γ@bashohadat🕊-
هدایت شده از مجنون الحسین
زندگینامه عباس بابایی در سال 1329 در شهرستان قزوین متولد شد و پس از گذراندن مدارج اولیه تحصیل در این شهر در فروردین ماه سال 1348 به نیروی ارتش پیوست و در اواخر سال 1351 با درجه ستوان دومی از دانشکده افسری خلبانی نیروی هوایی فارغ‌التحصیل گردید. وی با دختردایی‌اش «ملیحه حکمت» 4 شهریور ۱۳۵۴ازدواج کرد و صاحب دختری به نام «سلما» و دو پسر به نام‌های «محمد» و «حسین» شد. سرلشگر عباس بابائی به هنگام شهادت 37 سال داشت و از خود سه فرزند به یادگار گذاشته است.
هدایت شده از مجنون الحسین
تحصیلات شهید بابائی، دوران تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان دهخدا سپری کرد و دوران متوسطه را نیز در دبیرستان نظام با موفقیت به پایان می‌رساند. پس از اخذ دیپلم، با شرکت در کنکور سراسری در رشته پزشکی پذیرفته می‌شود ولی به دلیل این که به خلبانی علاقه وافری داشت، از آن انصراف داده و در سال 1348 وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی می شود. همانند دیگر خلبانان نیروی ‌هوایی پس از گذراندن دوره مقدماتی پرواز، جهت تکمیل خلبانی و گذراندن دوره پیشرفته، به کشور آمریکا اعزام می‌شود. یکی از هم­دوره­‌ای‌­های شهید بابایی بیان می­­‌کند: «در دوران تحصیل آموزش خلبانی در آمریکا، روزی در بولتن خبری پایگاه آموزشی «ریس» که هر هفته منتشر می­شد، مطلبی نوشته شده بود که توجه همه ما را به خود جلب کرد. مطلب این بود: دانشجو بابایی ساعت ۲ بعد از نیمه شب می­‌دود تا شیطان را از خود دور کند. من و بابایی هم‌اتاق بودیم. ماجرای خبر بولتن را از او پرسیدم». او گفت: «چند شب پیش بی‌­خوابی به سرم زده بود. رفتم میدان چمن پایگاه و شروع کردم به دویدن. از قضا کلنل «باکستر» فرمانده