#خاطــره🌸
🍃 با دانشجو ها می رفتند کوه. من می رساندم بابک را. همین خیابان چمران . با چهار تا اتوبوس حرکت می کردند. دختر و پسر . همه دانشجو. بابک با اون ها می رفت . فکر می کنید موقعی که زمان اذان می شد ، اصلا میذاشت که دانشجو ها متوجه بشن که بابک می خواد چه بکنه؟؟ بر اساس گفته ی خود دانشجویان دارم عرض می کنم خدمت شما. تنها دانشجویی که می رفت سجاده را پهن می کرد نمازش را می خوند عبادتش رو هم می کرد. قرآنش رو هم می خوند. بعدا می اومد و به دانشجویان ملحق می شد. یعنی با عملش می خواست بگه که آقا ! این راه راهیست که من انتخاب کردم . توی تمامی بخش ها بابک چنین رفتاری را داشت.چنین خصوصیاتی را داشت. چه در زندگی خصوص ش . چه در زندگی اجتماعی ش. چه در زندگی تحصیلی ش . چه در زندگی ورزشی ش.تمام اعتقاداتش رو داشت و سر همین اعتقاداتش هم به خدا پیوست دیگه. تا آخر لحظه اصلا فرماندهاش مخالف بودند که ایشون برن جلو .25 روز منت شون رو کشیده دیگه . روی اعتقاداتش راسخ بود ولی یک دید بازی داشت دیگه. من در یک سخنرانی گفتم . گفتم که نه عارف بود نه زاهد بود نه فقیه بود نه درویش بود ولی در عین حال از سفره همه اینها بهره مند بود.🍃
راوی: پدرشهید
#شھیدبابڪنورۍ
▂▂▂▂▂▂▂▂▂
💫➫¦@bashohadat
▂▂▂▂▂▂▂▂▂