eitaa logo
آغـوش‌خــدا | 𝐀𝐠𝐡𝐨𝐬𝐡𝐞 𝐤𝐡𝐨𝐝𝐚
346 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
441 فایل
بِسْـمِ‌رَبِّ‌النْور؛✨️ "اینجاهر‌دل‌شکسته‌،التیام‌می‌یابد🌱" ناشناسمون🌵 https://harfeto.timefriend.net/17167459505911 🪴شرایط‌و‌همسایه‌ها : @sharaet_Canal -مدیر : @Laleiy - ادمین: @Seyede_dona براامام‌زمانت‌بمون🤍🌿!
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبادلات گسترده پر جذب نبات🍓
🌺🌺🌺🍃 🌺🌺🍃 🌺🍃 🍃 ازم ترسیده بود داشت عقب عقب میرفت که خورد به دیوار _ماشین منو پنچر میکنی؟دماغ منو میشکونی اره؟ _به خدا از عمد نبود اقا هوروش اینقدر از دست این دختره عصبی بودم که دلم میخواست همین الان بکشمش و همینجا چالش کنم یقه مانتوش رو گرفتم و کشیدمش جلو و تو سورتش داد زدم:مادر نزاییده کسی رو که بخواد منو کتک بزنه . حالا تو یه وجب بچه میزنی دماغ منو میشکونی ترسیده بود . ولی اونقدری مغرور بود که به روی خودش نیاره _اگه همین الان ولم نکنی بازم میزنم تو دماغتون ها محکم کوبوندمش به دیوار که زانوش رو محکم زد بین پام ╔═══🌸🕊══╗ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎@zeybabd ╚══🌸🕊═══╝ زینب دختر تخس و شری که با رئیس شرکتش دعواش میشه🙈🙊😂 اگه میخوای رمان جذاب زینب رو بخونی جوین شو👆😉
🦋🍓🦋🍓🦋 🍓🦋🍓🦋 🦋🍓🦋 🍓🦋 🦋 ظرف ماست رو برداشتم و از پشت میز بلند شدم و خواستم از کنارش ردشم که ظرف از دستم خزید و کل ماست ها ریخت رو سرش و ظرف محکم خورد به صورتش توشوک کارمن بود و خواستم ازش عضر خواهی کنم که یاد کار دیشبش افتادم بیشتر حرسم گرفت و لیوان ابی که رو میز بود رو بر داشتم و پاشیدم تو صورتش و از ته دل گفتم :اخیش این دللللم خنک شد به طرف خیز برداشت که از رو کانتر پریدم اون طرف و به طرف اتاق دویدم و در رو محکم بستم خواستم در رو قفل کنم که دیدم کلیدش نیست دستم زدم به پیشونیم و گفتم:ای وای بد بخت شدم ╔∞═❀🍓✨❀═∞╗ @zeybabd ╚∞═❀🍓✨❀═∞╝