#فداکاری_در_فداکاری
🌷در عمليات والفجر مقدماتی، بر اثر اصابت تركش خمپاره به دست چپ و پشتش مجروح میشود. دست متلاشی شدهاش را به گردن میگيرد و پياده به راه میافتد تا به پشت خط میرسد. راه زيادی را میرود و خون زيادی از بازو و پشتش میریزد بهطوری كه بیحال میشود و روی زمين میافتد. در تاريكی شب يك نفر رزمنده كه گويا سيد هم بوده در حال عبور پايش به حميد میخورد و او را میبيند و تصميم میگيرد او را به عقب برگرداند. در مسیر راه آمبولانسی نزدیک میشود و رانندهاش آنها را میبيند و به بيمارستان میبرد. دست چپ حميد را به علت زياد متلاشی شدن قطع میكنند.
🌷از بيمارستان شيراز تلفن میزند و میگويد مجروح شدم. به او گفتم من ديشب خواب ديدم كه دستت قطع شده است. آن موقع گفت دست چپم قطع شده. به شيراز رفتم و در بيمارستان به دنبالش گشتم. پس از تحقيق زياد او را پيدا كردم و او را در حالیديدم كه نشسته و با قاشق سوپ به دهان مجروح ديگری كه دو دست، چشمانش و يكی از پاهايش را از دست داده بود میرساند. با ديدن آن منظره قطع شدن دست فرزندم يادم رفته بود و از گذشت و فداكاری حميد خيلی به خودم میباليدم.
🌹 خاطره ای به یاد جانباز شهید حمید حکمت پور
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
🔴به کانال در محضر علما بپیوندید⇩⇩⇩
https://eitaa.com/joinchat/890306563Ceb69f62f94