در این دنیا لذت ها و حلاوتهایی هست که تا نچشی طعم واقعی حیات را نمییابی!
سقف آسمان آنقدر کوتاه نیست که تو زیر بار مشکلات آن خُرد شوے، ندیدنهایی هست که باید دید تا حسرت به دل به گل ننشینی..
میبینی سینه ات چه تنگ است؟!💔
و قلبت چقدر گرفته؟ شاید او هم هوایی شده، شاید او هم دلتنگ خداست، شاید او هم از این همه #تکرارِ مکررات خسته شده!
این همه را تجربه کردے، نمیخواهی یکبار هم راه خدا را تجربه کنی؟!
یعنی به یکبار امتحان نمیارزد؟
نمیخواهی نداے پروردگارت را بشنوی که چه مهربان صدایت میکند :)
عَبدی طَهّرت مَنظر الخلائق سنین، هل طهرت منظری ساعةً؟!
ای بندهے من، سالها نظرگاه خلایق را که (ظاهر توست)، پاک ساختی! آیا شده ساعتی نیز نظرگاه مرا که (قلب توست) پاک سازی؟
-عطش،ص۲۵۷📚
@dar_talab_noor
طلبه های عزیز..!
بحث معنویت و قداست بحث مهمی است..
فرقِ اصلی ما با بقیه کسانی که مدعایی در عالم دارند در همین هدفِ #مقدس است✨
ما میخواهیم برای خدا، برای دین خدا، برای رضای خدا و برای اعتلای کلمه الله تلاش کنیم.
از آن وقتی که درس خواندن را شروع میکنیم، تا آن وقتی که تبلیغ میکنیم، تا آن وقتی که تدریس میکنیم، تا آن وقتی که سِمتی را در حوزه و یا در خارج از حوزه متصدی میشویم، تلاش و فعالیت میکنیم هدفمان باید همین باشد.✨
این آن چیزی است که میتواند ما را موفق کند و سخن ما را دلنشین و موثر نماید✅
این را بایستی برای خودمان حتم و فرض بدانیم :)
-حضرتآیتاللهخامنهای🗓۷۸/۶/۲۸
@dar_talab_noor
هوالنّـور✨
هیچ گاه خدا، باج بیکاری و تنبلی ما را نمیدهد!
او میخواهد که زمینهی #حرکت و تحول ما را فراهم کند و امکان انتخاب ما را آماده سازد.
پس دنیایی همراه رنج و حادثه هایی بی امان و درگیری هایی مستمر و مداوم میآورد تا ما با برخورد ها به تمامیت خویش برسیم..!
مشکلات تمامیت ندارد. این ما هستیم که باید تمامیت خود را به دست بیاوریم و پایداری کنیم🌱
وگرنه همچون قوم موسی، گرفتار تیه و سرگردانی میشویم(مائده۲۴) و چهل سال، با اینکه میرویم، به جایی نمیرسیم.!
و این پاداش سستی ها و کوتاهی های ماست!
-نامههایبلوغ،ص۱۰۸،استادصفاییحائری📚
@dar_talab_noor
قبله عالم🍃
کاش میشد حرف دلت را روی آسمان مینوشتی!
تا ما هر چه میگفتیم، حتی به اندازۀ سر سوزنی از آنچه در دل توست، فاصله نداشته باشد :)
این روزها حرفهایی میشنوم که با آنچه از تو و پدرانت به ما رسیده، فاصلهاش از زمین تا آسمان است.😔
من میترسم وقتی که حرفهای دل تو را دنیا شنید، بفهمم حرفهایی زدهام که دلت را خون کرده؛
آن هم با این توهم که حرف دل تو را فریاد کشیدهام.💔
آقا! کاش هر وقت حرفهایم با آنچه در دلت بود، فاصله داشت، زبانم را لال میکردی
تا حتی یک بار حرفی بر خلاف حرفهای دلت نزنم...
-حجتالاسلامعباسیولدی
@dar_talab_noor
May 11
هــــــــــو النـــــــــــــــــور✨
-بخشاول :)
هفت سال پیش بود...
با حذف گزینههای مختلف تصمیم گرفتم برم رشته ریاضی...
اما خب وقتی به آینده فکر میکردم میفهمیدم این علاقه فقط یه علاقه کاذبه
من به آینده خیلی امیدوار تر و مشتاق تر از سه سال دبیرستان بودم!
برای آیندم تصمیمات دیگه ای داشتم...
خیلی فراتر از وارد شدن به رشته های نظری یا هنری...
همه دغدغه و ترسم این بود که سه سال دبیرستان، یعنی سه سال حروم شدن عمر من، یعنی سه سال خوندن درس هایی که من هیچ نیازی بهشون نداشتم، یعنی سه سال منفعل بودن!...
نمیدونم خوب یا بد اما.. بخاطر کمال گرا بودنم توقع داشتم از اول درسهایی بخونم که بهشون عشق دارم و هدفم بهشون گره خورده...
من بودمو انگیزم برای آینده ای بعد این سه سال..
آینده ای که منو به راه کمالم نزدیک میکرد!
میخواستم وارد دانشگاه امام صادق تهران بشم!
با کلی رشته های مورد علاقه که از ۱۴ سالگی بهشون فکر میکردم...
انگار سه سال دبیرستان یه مانع بود برای افتادن تو راه هدفم..
خوب یا بد ولی من تو عالم نوجوونی نمیتونسم بپذیرم که چرا برای رسیدن به اهدافم باید سه سال درس های بی ربط بخونم!!
هر شب با ماژیک روی آینه از آینده و رشته های مختلف نقشه میکشیدم و هربار بخاطر سه سالِ دبیرستان به بن بست میرسیدم! :)
@dar_talab_noor
-بخشآخر :)
..یادمه تا اون موقع به هیچ وجه اسم حوزه علمیه رو روی آینه ننوشتم..!
نه تنها شناختی نداشتم حتی گاردم داشتم نسبت به این مسئله :)
فکرام واقعا همه رو کلافه کرده بود
یروز یه نفر💚! از باب مشورت بهم گفت من که انقدر آیندهی محدود برام زجرآوره، چرا به حوزه فکر نمیکنم!...
ازم نخواست برم حوزه یا حوزه رو بزارم عضو گزینه های روی میزم یا کنار همون نوشته های روی آینه!
فقط خواست بهش فکر کنم!
با این حال بازم من بودمو گاردی که نسبت به حوزه داشتم...اونم تقریبا بدون هیچ شناختی
میترسیدم... انگار قضاوتای مردم نسبت به حوزه، رو منم اثر گذاشته بود..
بدم نمیومد از حوزه اما اصلا دلم نمیخواست خودم وارد اون فضا شم.... انگار از اول یکی دیگه دوست داشت من وارد فضای طلبگی شم...🍃
نمیدونم کی... ولی نیرویی که منو به حوزه کشوند عجیب قدرتمند بود....
وقتی دیدم راهی برای رسیدن به هدفم نمونده تصمیم گرفتم گاردمو بشکنم و حداقل یروز برم به بهترین حوزهی شهرم سر بزنم🙃
روزی که رفتم تولد امام زمان بود💚:)
بخوام خلاصه بگم بعد اون روز دیگه نرفتم حوزه
تا زمانی که روز مصاحبهی خـودم رسید :)...
همون یه روز کافی بود که عشقش وجودمو پر کنه...
من با هدف اینکه تو حوزه درسایی که مورد نیازمه بخونم و برای لیسانس وارد دانشگاه بشم و بعد برم سمت رشته های مورد علاقم، وارد حوزه شدم....
اما درست وقتی که یه سال از طلبگیم گذشت
دیدم هرچی که دنبالش بودم تو همین عالَم طلبگیه...
تصمیم گرفتم هیچوقت از حوزه جدا نشم
و اسم پر ارزش و پر افتخار طلبگی رو هیچوقت با اسم دانشجویی عوض نکنم.
کشتی نجات من :)
ادمین✍🏼نون.واو
@dar_talab_noor
ما بازیچه #شتاب ها هستیم، مگر هنگامی که از پیش، طرحی داشته باشیم و با حسابِ احتمالات، آماده شده باشیم و خط آخر را خوانده باشیم..
در این هنگام، این ماییم که چشم به راه حادثه ها هستیم و با سازمان و تنظیم خویش به حادثه ها #نظام دادهایم و سازمان بخشیدهایم.
#دل هایی که سازمان گرفتهاند... دیگر بازیچه حادثه ها نمیشوند و بحران نمیبینند..🌱
-کتابرشد،ص۱۳،عینصاد
@dar_talab_noor
همیشه توسری را کسانی میخورند که بین دو جناح بازیگر قرار گیرند و ندانند چه اتفاقی میخواهد بیفتد!
و چه عواملی صحنهی بازی را به نفع خود تغییر میدهند..!
ما در طول تاریخِ تشیع، به خاطر عدم آگاهی علما از حقایقِ جریانات دنیا، خیلی ضربه خوردیم....❌
به خصوص در دویست سال اخیر که دنیا شکل جدیدی پیدا کرد و استعمار پدید آمد و سیاستها عوض شد و دولت های اروپایی وارد میدان سیاستِ جهانی شدند و به کشورهای اسلامی تعرض کردند...
🔅اگر شما اعلمِ علما هم باشید ولی #زمانتان را نشناسید، محال است بتوانید برای جامعهی اسلامیِ امروز مفید واقع شوید!
اگر ندانیم که استکبار چه کار میخواهد بکند و #دشمنان ما چه کسانی هستند و از کجا نفوذ میکنند و اگر متوجه نباشیم که در جامعه ما چه میگذرد و چه #مشکلاتی وجود دارد و #علاجش چیست و اگر اطلاع نداشته باشیم که در جبههبندی های امروز جهان چه #جایگاهی داریم، نمیتوانیم نقش واقعی خود را ایفا کنیم...
-زندگیبهسبکجهادی،ص۱۶۰📚
@dar_talab_noor
در طلبِ طلبگے
همیشه توسری را کسانی میخورند که بین دو جناح بازیگر قرار گیرند و ندانند چه اتفاقی میخواهد بیفتد! و چ
محال است بتوانیم برای جامعه اسلامی مفید باشیم اگر...!
مسئله انتظار یک موضوع کاملاً اجتماعی است آن هم اجتماعی در اندازه های جهان بشریت. جوان نیز به شدت #جامعهگراست. دیگران برای او بسیار مهمند. اگر در جایی ظلمی بر مردم ببیند برنمیتابد.
جوان هنوز در لاک خودخواهیها فرو نرفته است :)
آدم ها با افزایش سن کم کم #فردگرا میشوند.
باید قبل از آنکه فردگرایی بر او غلبه کند، (انتظار نجاتِ جهان بشریت از ظلم) در روح جوان نهادینه شود🌱
جامعه برای جوان، ابزاری بی ارزش برای رشد او تلقی نمیشود، بلکه این خود جوان است که گاه با هدف قرار دادنِ رشد جامعه، خود را فدا میکند.!
-انتظارعامیانهعالمانهعارفانه،ص۱۶۰📚
@dar_talab_noor