نیک میدانم که قلمِ قائم من، مخالفساز است و علیه من، جبهه میآفریند، اما چه کنم نباید حقیقت را نهفته نگاه دارم و مجال بدهم که هویّتِ اینجایی را سیلاب تجدّد تحمیلی، با خود ببرد.
من رسم #خاموشی و #محافظهکاری و #انفعال و #هراس نمیدانم، و به انتزاعیات بیخاصیّت و بریده از عینیّت، دلخوش نمیکنم.
تجربهی اغتشاش اخیر نشان داد که بسیاری از #بزرگان_انقلاب، گرفتار مرعوبیّت شدهاند و «جلسهی مَدرسی» را بر «جهاد تبیین» ترجیح دادهاند.
شورای عالی انقلاب فرهنگی، مدتهاست که در بستر احتضار افتاده است.
هویّت در متن امر اجتماعی، به راه خویش میرود، و این شورا نیز سرگرم بوروکراسی است.
به مداخلات سیاستی و عینیّت اجتماعی بنگرید، تا دریابید که شورا در #اغماست.
شورا اینچنین است، چون اعضایش آنچنان هستند که گفته شد.
من فقط در بیان و اظهار این روایت، تنها هستم، اما معتقدان و قائلان به آن در میان سرآمدان و نخبگان، کم نیستند.
باید به این رکود تدبیری و سستی کنشی، پایان داد.
با این حکمرانیِ رقیق و نیمبند در حوزۀ فرهنگ، تحوّلی رقم نخواهد خورد، و انقلاب فرهنگی، همچنان به صورت یک آرمان معلّق خواهد ماند. این تحرّکات ناچیز و حداقلی را باید با بیشفعّالیِ تمدّن تجدّدی مقایسه کرد.
✍ دکتر مهدی جمشیدی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim