🌹 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹
💢 قضایای دو بعدی بدیهی و نظری:
در هر برهه ای از تاریخ علوم و معارف بشری، قضایایی وجود دارد که با نظر به یک بعد بدیهی و با توجه به بعد دیگر نظری است.
البته ممکن است با گذشت زمان و بروز #معلومات_جدید، همان بعد که بدیهی تلقی شده بود، مبدل به نظری شود، و آن بعد که نظری بود بدیهی تلقی شود، و یا هر دو بعد آن قضیه بدیهی و یا نظری شود.
مثال این گونه قضایا وجود «#من» در درون انسانی است.
این قضیه که حقیقتی در درون ما به مدیریت ابعاد #بیولوژیک، #فیزیولوژیک و #فعالیتهای_روانی ما مشغول است، کاملاً بدیهی است و تنها یک توجه لازم است که انسان این قضیه را بپذیرد،
و به عبارت دیگر که به اصطلاح رسمی نزدیک تر است «#علم_حضوری»(خود هشیاری) چنین قضیه ای را با کمال بداهت برای ما مطرح می کند.
همین قضیه چون که حقیقت موضوع آن یعنی «من» مانند محسوسات روشن و بدیهی نیست نظری است. همین گونه است این قضیه که «عدالت» عبارت است از رفتار مطابق قانون که مستند بر ملکه( استعداد به فعلیت رسیده اخلاقی عالی) باشد. دریافت صدق و واقعیت این قضیه اگر هم از بدیهیات درجه اول نباشد برای کسانی که در زندگی اجتماعی بر مبنای حق و قانون رفتار کرده شرف و کرامت انسانی را که از فرهنگ حق و قانون برخوردار بوده اند، دریافت کرده اند، قضیه مزبور بدیهی تلقی میشود؛ در صورتی که با توجه به مباحث فراوان که درباره اجزای قضیه مزبور (عدالت قانون رفتار تطابق و ملکه) وجود دارد می توان گفت که این قضیه نظری است.
به طور کلی باید گفت توجه به اختلاف ابعاد و حیثیت ها در قضایا می تواند بعضی از مشکلات ما را در منطق، فلسفه، علوم و فلسفه علوم حل و فصل کند.
📙 فصل 8 وظایف فلسفه علم،از کتاب تحقیقی در فلسفه علم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
https://eitaa.com/daralhakim