eitaa logo
دارالحکیم(حیات معقول)
908 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
443 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
و منبت الشرايين هو من التجويف الأيسر من تجويفي القلب ، لأن الأيمن أقرب من الكبد، فوجب أن يجعل مشغولا يجذب الغذاء و استعماله . و أول ما ينبت من التجويف الأيسر شريانان : 🔹👈أحدهما يأتى الرئة وينقسم فيها لاستنشاق النسيم وإيصال الدم الذي يغذو الرئة إلى الرئة من القلب ، فإن ممر غذاء الرئة هو القلب ، ومن القلب يصل إليها . ومنبت هذا القسم هو من أرق أجزاء القلب، وحيث تنفذ فيه الأوردة إليه ، وهو ذو طبقة واحدة بخلاف سائر الشرايين ، و لهذا يسمى الشريان الوريدي . 📕 منبع: طبیعیات شفا(الحیوان) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
شیخ رئیس در فصل دوم مقاله اولی قانون در حفظ صحت عین گوید : و مما يجلوا العين و يحدها الغوص فى الماء الصافي و فتح العين في داخله؛ یعنی از جمله چیزهایی که جلا میدهد چشم را و حفاظتش میکند فرو رفتن در آب صافی و گشودن چشم در داخل آن است. در تفسیر نور الثقلين حديث ۱۲۷ آن این است : فی کتاب علل الشرايع بإسناده إلى ابن عباس قال: قال رسول الله صل الله عليه : افتحوا عيونكم عند الوضو لعلها لاترى نار جهنم.: یعنی در حین وضو چشمانتان را بگشایید تا بدین طریق چشمانتان از آتش جهنم برحذر باشد. جهنم عین رمد و عمی و سایر امراض آن است أعاذنا الله واياكم منها». ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💢 قلوب مضطر https://eitaa.com/ezterarebemahdi
في البرص البرص: بياض يظهر في ظاهر البدن و يكون في بعض الأعضاء دون بعض و ربما كان في سائر الأعضاء حتى يصير لون البدن كله أبيض و يقال لهذا النوع المنتشر. و سببه 1⃣🔹سوء مزاج العضو إلى البرودة و غلبة البلغم على الدم الذي يغذوه 2⃣🔹فتضعف القوة المغيرة و هى قوة ترجح استعداد الغذاء للصورة العضویة و يبطل عنه استعداده للصورة النوعية التى له فيصير الغذاء شبيهاً بالمغتذى في القوام و اللون عن تمام التشبيه لبعد صورة الغذاء عن صورة المغتذى بسبب استيلای البلغم عليه و عدم استعداده لقبول تأثير المغيرة فيه، سيما إذا كانت قد ضعفت بالبرودة. 3⃣🔹و قد يكون سببه سوء مزاج العضو إلى البرودة و الرطوبة حتى يصير لحمه كلحم الاصداف رخواً مترهلاً مائلاً إلى البياض لضعف الغاذية عن هضم الغذا و تميز الدم و تحليل ما فيه من الرطوبة المائية فيحيل الدم الصائر إليه إلى مزاج البارد و لونه الأبيض كما في البرص المستحكم، و إن كان ذلك الدم جيداً فی جوهره نقياً من البلغم حاراً كما أن المزاج الجيد يصلح الغذاء الفاسد ويحيله إلى مزاجه. 4⃣🔹و قد يحدث البرص في موضع الحجامة و يظهر على آثارها لما يضعف العضو المحجوم بالجرح و الايلام عن إكمال فعله فيفوت عنه التشبيه و كذلك ما يحدث في موضع الكى و القروح بعد الاندمال و لما ينجذب مع الدم من الرطوبات البلغمية عند المص و يبقى تحت الجلد و لا يخرج مع الدم لغلظها فيصير غذاء العضو من غير تشبيه. 📕 شرح الاسباب و العلامات ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
شرح الاسباب و العلامت؛ نفیس ابن عوض کرمانی: سبب برص : 1⃣🔹 سوء مزاج عضو است به برودت و غلبه بلغم بر خونی که غذای آن عضو می شود. 2⃣🔹و ضعف قوه مغیره بر تمام تشبیه به جهت بعد صورت غذا از صورت متغذی به سبب استیلای بلغم بر آن و عدم استعداد آن مر قبول اثر مغیره را خصوصاً در صورتیکه قوت به برودت ضعیف شده باشد. 3⃣🔹 و گاهی سبب آن سوء مزاج عضو می باشد به برودت و رطوبت، تا آنکه لحم آن مانند لحم اصداف رخو و مترهل می شود، و به سفیدی میل می کند به جهت آن که غاذیه از هضم غذا و تمیز دم و تحلیل رطوبت مائیت در آن ضعیف میگردد. و خونی که به عضو می آید مزاجش بارد و لونش ابیض می شود هر چند به حسب جوهر حار و خالی از بلغم باشد، چنان که مزاج عضو قوی غذای فاسد را مستحیل به مزاج خود می گرداند. 4⃣🔹و گاهی در موضع حجامت برص ظاهر می شود به سبب آنکه عضو محجوم به جراحت و الم از اکمال فعل خود ضعیف گردیده است و نمی تواند که تشبیه را حاصل گرداند و هم چنین در موضع داغ و مواضع جراحاتی که مندمل می شوند. و در مواضع حجامت سببی دیگر نیز دارد و آن این است که به مص رطوبات بلغمیه با خون به سوی عضو کشیده می شود و به جهت غلظت در زیر جلد میماند و غذای عضو می شود بدون آنکه شبیه آن گردد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
مرحوم علامه ی طباطبایی میفرماید: «نفس مطمئنه، نفسی است که با علاقمندی و یاد پروردگارش سکونت یافته و بدانچه او راضی است رضایت می دهد، و در نتیجه خود را بنده ای می بیند که مالک هیچ خیر و شری و نفع و ضرری برای خود نیست. و نیز دنیا را یک زندگی مجازی و داشتن و نداشتن و نفع و ضرر آن را امتحان الهی می داند، و در نتیجه اگر غرق در نعمت دنیایی شود، به طغیان و گسترش دادن به فساد و به علو و استکبار وادار نمی شود، و اگر دچار فقر و فقدان گردد، این تهی دستی و ناملایمات او را به کفر و ترک شکر وا نمی دارد، بلکه همچنان در عبودیت پای برجاست و از صراط مستقیم منحرف نمی شود، نه به افراط و نه به تفریط. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💢 قلوب مضطر https://eitaa.com/ezterarebemahdi
بدان که هضم سوم در عروق است و آن عبارت است از «مستحیل شدن رطوبت اولی به رطوبت ثانیه به حیثیتی که اجزای ماده مستحیله به حسب مزاج هر عضوی که آن جزء بدان منسوب است، مستعد و متکیف گردد. پوشیده نماند، که چون در عروق اخلاط نضج می یابند این چنین نیست که آن همه یکبارگی مستحیل به رطوبت ثانیه می گردند، و جنس خلط در عروق نمی ماند، بلكه اخلاط مع بقائها فى العروق بعضی از آن وقتاً بعد وقت مستحيل به رطوبت ثانیه می گردد. پس در عروق رطوبت اولی و رطوبت ثانیه همیشه موجود است؛ به خلاف کیلوس که او از معده به جگر می آید و چون پخته شد همه آن یکبارگی مستحیل به اخلاط می گردد، و کبد از نوع ماده کیلوسی خالی می گردد تا کیلوس دیگر نرسد، و اخلاط نیز در جگر، تا تمامی نضج [باقی] می باشند [و] بَعده هر یکی به محل خود روان می شود مگر قدری که به غذای او (یعنی جگر) به کار می آید، و اگر احیانا خلطی زیاده از آنچه باید در جگر بماند، احداث سده و ورم نماید. 📕 مفرح القلوب ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
ضفدع و آن غده ایست صلب که در زیر زبان به هم می رسد، و در لون و شکل به سر وزغ می ماند، و از این جهت به این اسم موسوم شده است. و منشأش 1⃣🔹یا بلغم لزجست 2⃣🔹یا خون. هرگاه لطیف آن به تحلیل رود و غلیظش صلب گردد، و اگر بزرگ باشد مانع سخن گفتن میشود. و علاجش 1⃣🔹 در صورت غلبه خون قصد قيفال است 2⃣🔹و اسهال فرمودن طبع 3⃣🔹و پاشیدن ادویه مقطعه ملطفه بر آن مثل صعتر و زوفا و نمک با پوست انار و ادویه اکاله مثل نوشادر و زاج سوخته و زنگار و بیخ سوسن و مربای سرکه 4⃣🔹پس اگر این معالجات فایده ندهد باید که موضع را شق نموده بیرون آورد، و در شق کردن باید که دو شریان زیر زبان را از موضع شق دور گرداند، برای آن که منقطع نگردد، زیرا که خون از آن باز نمی ایستد، 5⃣🔹و بعد از اجراح به سرکه و آب مضمضه نمود. 6⃣🔹 و بعد از آن ادویه ملتحمه بر آنجا نهاد تا جراحت مندمل گردد. 📕 شرح الاسباب و العلامات ــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
🔹👈فراریج یکی از غذاهایی است که جیده الکیموس و سهله الانهضام است، و بدل متحلل را زود به بدن می رساند. 🔹👈شربت جلاب با شکر طبرزد و گلاب و بیدمشک، جهت تسکین حرارت و ترطیب بدن، و تقویت روح بسیار مفید است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
اگر چه اهل فکر شدن به آسانی حاصل می شود، اما اهل دل شدن، خون دل خوردن خواهد. به باید خون و دل خوردن چه خونی که هر یک قطره اش زهر هلاهل ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💢 قلوب مضطر https://eitaa.com/ezterarebemahdi
ما اندفع من تلك النفخة إلى طريق الفم فيه نظر، والأولى هو ان يقال : هو حالة تحدث عن ريح يستفرغ من المعدة إلى طريق الفم لا أنها انه نفسها، وهو إذا كثر فسد الهضم ؛ لأنه يطفو بالطعام و لا يدعه يستقر في قعر المعدة بل يحركه إلى أعاليها حتى أنه ربما يندفع بالقيء و ذلك لأن المعدة عند هذه الحالة تنقيض وتجتمع لتدفع ما فيها بالإنعصار من الريح إلى جهة الأعالي فيندفع معه ما في المعدة من الطعام إلى تلك الجهة أيضاً فلا يحسن اشتمال قعر المعدة الذي فيه القوة الهاضمة أقوى من فمها عليه. و قد يحدث نوع منه طبيعي بعد شرب الماء بالمص و أكل الطعام على العجلة لأن الهواء يبدرق الماء عند المص و الطعام من فمها عند استعجال الأكل فيجتمع في فم المعدة ثم تدفعها الطبيعة و لتدفع معها سائر الرياح المجتمعة فيه فيحسن حينئذ اشتمال المعدة على الطعام ويزول عنها التمدد و يجود الهضم. 🔹👈جشا حالتی است که حادث می شود از خروج ریح حادث در معده از طریق فم و چون بسیار گردید هضم را فاسد می گرداند زیرا که طعام را بالا می آورد و نمی گذارد که در قعر معده قرار گیرد، و بسا باشد که به قی دفع نماید. و سببش آن است که معده برای دفع آن ریح مجتمع می شود و فشار می دهد آن ریح را تا آن که به اعالی بیرون آید، و با آن طعام نیز بیرون می آید. و گاهی میشود که بعد از شرب آب به طریق امتصاص یا اکل طعام بر سبیل تعجیل عارض می گردد، به جهت آن که هوا به همراهی آن آب و طعام داخل فم معده می شود و طبیعت آن را دفع می نماید، و سایر ریاح مجتمعه در معده را نیز با آن دفع می کند، و معده بر طعام مشتمل می گردد، و هضم نیکو به عمل می آید. 📕 شرح الاسباب و العلامات ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
في و و القيء و التهوع حركة من المعدة على دفع منها لشيء فهيا من طريق الفم إلا أن حركة من الدافع و هو المعدة لا تصحبها حركة من المندفع. و يقترن فيه بالحركة الكائنة من الدافع حركة المندفع إلى خارج. و هو حالة للمعدة كأنها تتقاضى بها أى بسبب تلك الحالة هذا التحريك الذي يكون لدفع ما فيها إما راهناً أى دائماً ثابتاً أو قليل المدة بحسب التقاضي من المادة فإنها إن كانت تتولد في المعدة يكون الغثى دائماً و إن كانت تنصب إليها من عضو آخر، يوجد في وقت ويسكن في وقت. و تقلب النفس يقال للغثيان اللازم وقد يقال لذهاب الشهوة أيضاً. وسبب هذه الأحوال أخلاط فاسدة تؤذى المعدة برداءة كيفيتها أو كثيرة مثقلة تصير كلاً عليها إما مصبوبة في جوفها ويعرض منها القيء؛ لأن المعدة عندما تتحرك لدفع تلك الأخلاط لتأذيها بها ، تطاوعها هي في الحركة إلى الاندفاع إما بسهولة إن لم تكن متشبثة بخملها أو بعسر إن كانت متشبثة أو مداخلة لجرمها غائصة فيما بين طبقاتها ويعرض منها التهوع مع ألم مفرط لأنها لا تخرج عن جرم المعدة بسهولة ولا تطاوعها في الإندفاع عند انزعاجها وحركتها للدفع و تلك الأخلاط تکون. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✅ و و حرکتی است که از فم معده برای دفع آن چه در آن موجود است، از طریق فم و تفاوتش این است که تهوع حرکت دافع یعنی معده است به تنهایی و حرکت مندفع با آن نیست، و قی حرکت دافع و مندفع هر دو با هم است که مندفع به خارج آید و غثيان حالت معده است که اقتضای آن حرکت نماید. به حسب ماده مختلف می شود به این معنی که ماده در اصل معده موجود است غثیان دایمی و ثابت می باشد و اگر از جای دیگر به معده می ریزد تابع ریختن ماده است در وجود و عدم و غثیان دائم را تقلب نفس می گویند و گاهی تقلب نفس را بر بطلان اشتها نیز اطلاق می کنند. و بالجمله سبب این احوال اخلاط فاسده است که به ردائت کیفیت یا از جهت کثرت معده را ایذا رساند، و اگر آن اخلاط در جوف معده باشند قی از آن حاصل می گردد، زیرا که چون معده برای دفع آنها حرکت کند آنها نیز به حرکت می آیند و دفع می شوند. این قدر هست که اگر به خمل معده چسبیده اند به دشواری دفع می شوند و اگر نچسبیده اند به آسانی مندفع می گردند، و اگر متداخل در جرم معده و در میان طبقات آن فرو رفته باشند سبب عروض تهوع می گردند و الم به هم می رسد، زیرا که به سهولت از جرم معده بیرون نمی آیند. 📕 شرح الاسباب و العلامات ـــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
در بیان چند فایده در باب انواع بول احمر و دلالت های آنها اکنون چند فایده که بدین بول تعلق دارد و معرفت آن طبیب را سودمند است. مرقوم می گردد. 🔹👈 بدان که بول سرخ رقیق دلیل درازی مرض بود؛ 🔹👈 و سرخ غلیظ که رسوب نکند و صاف نگردد نشان هلاکت باشد؟ 🔹👈 و سرخ که رسوب نیز سرخ کند با سلامت بود . 🔹👈و آنچه در وی رسوب سپید باشد دلیل قوت ماده و انضاج طبیعت و امید سلامت بود. و محمد زکریا گوید: بول سرخ که غلیظ بود و رسوب او سپید دلیل بسیاری خلط خام باشد. 🔹👈و اگر در امراض حاده بول از ابتدا سرخ شود و رسوب نکند و هم بر آن بماند دلیل ضعف جگر و ورم وی باشد و خطرناک بود؛ 🔹👈 و اگر در حمیات محرقه و امراض حاده بول خون محض آید، دلیل هلاکت عاجل گردد؛ 🔹👈 و اگر در امراض حاده بول سرخ و غلیظ و متین بود و به تقطیر آید خطرناک باشد؛ 🔹👈 و اگر بول سرخ بود و طبع خشک و مدتی بر این بماند و در بدن هیچ المی نباشد، نشان مرض سل بود؛ 🔹👈 و اگر در تندرستی، بول سرخ و غلیظ و طبع خشک بود و در سر و اعضا گرانی پیدا باشد نشان کثرت فضول و حدوث عفونت و حمیات بود؛ 🔹👈و اگر در حمیات گرم و حمیات مختلط بول سرخ و غلیظ بود و رسوب بسیار کند، دلیل سلامت و زوال مرض باشد؛ 🔹👈 اما اگر رسوب نکند یا اندک کند دلیل درازی مرض باشد و نشان نکس بود؛ 🔹👈و بول سرخ و اندک در امراض حاده دلیل سوء حال بود؛ خاصه که رسوب زرد کند؛ 🔹👈و بول سرخ و غلیظ بی رسوب در امراض دموی، دلیل خامی ماده باشد؛ 🔹👈و هرگاه تب زایل شود و بول سرخ ماند دلیل گرمی جگر یا ورم وی باشد و البته نکس افتد؛ 🔹👈و اگر با ضعیفی معده و خارش اعضا بول سرخ بود و رقیق، دلیل یرقان و غلبه صفرا باشد؛ 🔹👈و اگر بول سرخ بود و از سرخی به سیاهی زند و قدری به سبزی گراید، دلیل ابتدای یرقان باشد و خاصه بول یرقانی است که پارچه را رنگین تر کند و جز بول یرقانی هرگز این چنین رنگ در پارچه نشود. 🔹👈و اگر در یرقان مدتی آب سرخ و صاف بود، دلیل سده قوی بود و منذر به استسقا باشد؛ بول سرخ در درد سپرز نشان سلامت باشد؛ 🔹👈 و هرگاه بول یکبارگی چون خون تازه آید دلیل انفتاح یا انشقاق رگ گرده باشد؛ 🔹👈 و آنچه از موضع بالاتر آید خون غلیظ نباشد و ناگاه نیفتد ، بلکه به تدریج پدید آید و متغیر بود. 🔹👈و اگر صاحب تقطیر البول را حوالی زهار و زیر ناف المی باشد و بول او چون خون تازه آید، نشان قروح به مثانه و حوالی او بود؛ 🔹👈 و بسیار باشد که به سبب سخت دویدن یا به سبب افتادن از جایی بول خون برآید؛ 🔹👈و هرگاه بول با خون و اخلاط غلیظ آمیخته آید و در شیشه، اخلاط از آب زود جدا گردد و مریض لاغر و بدحال شود دلیل اتساع منافذ کلیه باشد؛ 🔹👈و بول شديد الحمره در استسقا بد باشد و نجات از آن کمتر بود؛ 🔹👈 و بول که در یرقان شدید الحمره بود حتی که به سیاهی زند، اگر سببش احتراق صفرا بود اسلم نباشد؛ و اگر سبب او تكاثف صفرا بود به سبب کثرت اندفاع او در بول اسلم باشد و فرق بينهما آن است که آنچه از احتراق بود، بول در آن قلیل می آید؛ و آنچه از اندفاع صفرا بود، بول در آن کثیر می آید. اما نشانه ها که از بول احمر استدلال کنند بر وقوع بحران آن است که . 🔹👈اگر بول روز چهارم از شروع مرض سرخ شود بحران روز هفتم شود؛ 🔹👈و اگر هفتم سرخ باشد، بحران چهاردهم افتد؛ 🔹👈و اگر یازدهم و یا چهاردهم سرخ شود بحران هفدهم افتد یا بیستم؛ 🔹👈و اگر بیستم سرخ شود بحران بعد چهل روز افتد. 📕 مفرح القلوب ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 کانال مسیر طبابت https://eitaa.com/masiretebabat