در فصد، سودا با خون از بلغم بیشتر بیرون می آید، به جهت آن که لزوجت در سودا نیست، و به عضو نمی چسبد، به خلاف بلغم که لزج و چسبنده است، و بلغم اگر چه به خون شبیه تر است، اما به جهت غلظت آن خروجش به آسانی صورت نمی گیرد، و از غیر عروق واسعه بیرون نمی آید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
ورم هایی که بر زبان، و حلق و لوزه ایجاد می شود، معمولا سوداوی نیستند، مگر اینکه تولد ورم سوداوی از ورم حار به تدریج به ورم سوداوی منتقل شود.
چون سودا بالطبع مایل به هبوط است، و به اسافل بدن میل می کند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ مشقت و دردسر در مسیر دانش...
🎙 استاد مدرّس افغانی
💠 از مشهد برای تحصیل علم، پیاده به نجف سفر کردم...
🔸 به كانال «هِدَایَةُ المُتَعَلِّمِيٖنْ» بپیوندید👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2504589579C1fb552a452
برای #چاق_شدن فرزندان #لاغر_اندام خود، بعد از حمام بر بدن آنها #روغن_بنفشه بمالید.
زیرا که #تمریخ به روغن بنفشه خصوصا بعد از #حمام، با لزوجتی که دارد دهن مسام را سد می نماید، و رطوبتی را که بدن کسب نموده حفظ می کند، با آنکه خود نیز مرطب است و مرخی و ملین.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
در بیان #حصول_جفاف بر اثر #جماع:
اما حصول جفاف از جماع از آن است که در وی #رطوبات_قريبة_العهد_به_انعقاد(یک قسم از #رطوبات_ثانیه است) بیشتر مستفرغ می شود و سبب وصول نقص در #حرارت_غریزی می گردد؛ بهر آن که همراه منی #جوهر_روح هم بر می آید بنابر التذاذ، لهذا کسی که لذت آن را بیشتر می یابد از #کثرت_جماع ضعفی در وی قوی بر می افتد، و هرگاه نقصان در روح افتد، برودت بالضرور مستولی گردد.
#رطپبت_ثانیه
#رطوبت_قریب_العهد_به_اتعقاد
#ضرر_افراط_در_جماع
#جفاف_بدن(خشک شدن بدن)
📙 مفرح القلوب
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
«#سكوب» آن است که چیزی مایع بر بدن ریزند به توقف ، و همین فرق است در وی و #نطول.
اما سكوب آنجا به کار می برند که عضو معلول را تاب نطول نبود یا مریض طفل بود و متحمل ورود تنطيل نباشد، و کذا بر جگر و دل و معده، عند الاحتياج بجز انسكاب نشاید به کار بست؛
لأن التنطيل قوى في التحليل و هذا لا يناسب بتلك الاعضاء.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
«#طلا» و «#ضماد» بباید دانست که از اشیای رطبه آنچه بر عضو گذارند، اگر سیال باشد یعنی تنک بود - آن را «طلا» خوانند، و عام است که آن چیز را بر پارچه نهاده بر عضو نهند، یا بدون پارچه بر عضو بمالند؛ و اگر سیال نبود - یعنی تن دار باشد و متماسک بود آن را #ضماد نامند، خواه آن را به #عصابه بربندند یا نه.
لیکن افضل در آن بستن است جهت محافظت دوا از زوال و تأثیر این هر قوی تر است به اعتبار حصول اثر دوا به نفس " عضو لإطالة لبثه على العضو.
و هر گاه بر #اعضای_رئیس استطلا کنند، أولى آن كه نخست خرقه را به عود خام و مانند آن بخور دهند، بعده ادویه بر آن آلایند و بر عضو گذارند و قطعاً، هیچ چیز #قوی: التحلیل و #غیر_عطريت بر آن اعضا ننهند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
بزرگترین دشمن دانایی، #توهم_دانایی است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
برادرم، خواهرم، اینقدر برای دیده شدن تلاش بیجا نکن، سعی کن مسیر را تا انتها بروی، وقتی به کمال رسیدی دیده خواهی شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
🔰بلغم غیر طبعی و آن بر ده قسم است:
1⃣🔹 یکی بلغم مالح یعنی طعمش نمکین بود و او مایل به حرارت و یبوست باشد زیرا که از آمیزش صفرای محترق حاصل می آید و آن را بلغم صفراوی نیز نامند.
2⃣🔹دوم بلغم حامض یعنی طعمش ترش دارد مایل به برودت و یبوست است.
3⃣🔹 سوم بلغم عفص یعنی طعمش عفص بود، و او نیز مایل به برودت و یبوست است، که سودا با وی آمیزد.
4⃣🔹 چهارم بلغم حلو یعنی طعمش شیرین بود، زیرا که از خلط دم حاصل آید.
5⃣🔹پنجم بلغم تفه که خالص البرد و خام باشد، زیرا که ماده آبی بر او غالب آید.
6⃣🔹ششم بلغم زجاجی رنگ او مثل آبگینه بود، غلیظ باشد، لیکن رطوبت در او باقی بود.
7⃣🔹 هفتم بلغم جصی یعنی مشابه گج و آن از همه اقسام غلیظ تر است، که رطوبت او به تحلیل رفته باشد.
8⃣🔹 هشتم بلغم مایی که از همه اقسام رقیق و رطب است.
9⃣🔹 نهم بلغم مخاطی.
🔟🔹 دهم بلغم خام هر دو مختلف قوام اند اگر اختلاف محسوس شود، مخاطی است و اگر غیر محسوس بود خام.
📙 منبع: تکشیف الحکمه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
🔰کیلوس به مانند چیست؟
1⃣🔹الشرح المغنى المعروف بالسديدي من تأليف الحكيم و الطبيب الفائق مولانا سدید کازرونی : بماءالکشک الثخین
2⃣🔹جواهر اللغه : به فتح لفظ شریاني و هو الطعام إذا انهضم في المعده و هو جوهر سیال شبیه بماء الکشک السخين
3⃣🔹خلاصه التجارب(بهاءالدوله رازی) . .... و اکثر آن را چون کشکابی غلیظ سازد آن را کیلوس گویند.
4⃣🔹هدايه المتعلمين : بمعده كیلوس خوانند بزفان یونانی و این کیلوس چیزی بود به رنگ سپید مانند کشکاب
5⃣🔹 طبیعیات شفاء شیخ الرئیس ابن سينا : فإذا و هو جوهر سال بماء الكشك الثخين
6⃣🔹 ناظم الاطباء : کشک: اقط و پینو و دوغ خشک کرده و جو مقشر و یک قسم طعامی که از آرد گندم و آردجو و شیر گوسفند راست کنند و گاه گوشت و گندم در آن داخل کنند تا مانند هریسه گردد و خورند.
آبجو و ماء الشعیر و آبجو با سرکه و شیر جوش داده
کشکاب: آب جو و ماء الشعیر و کشک با آب سائیده که نان در آن ترید کرده خورند.
7⃣ تحفه خانی : نباید دانست که هر گاه غذا وارد می شود استحاله می باید در او یعنی خلع الهضم الغذاء أولاً صار بذاته و بما يخالطه من المشروب كيلوسا، صورت غذایی و لبس صورت شبیه به ماء کشک غلیظ می کند.
8⃣🔹قانون شيخ الرئيس : ... في أكثرها كيلوساً و هو جوهر سیال شبیه بماء الكشك الثخين، أو ماء الشعير ملاسه و بیاضاً در ترجمه قانون از شرفکندی نوشته شده : کیلوس به روانی و سفیدی به ماءالشعیر می مانند و هیچ اشاره ای به ماءالکشک الثخین که در نسخه اصلی نوشته شده نکرده است.
9⃣🔹شرح اقسرایی و شرح نفیس ابن عوض کرمانی از کتاب الموجز في الطلب : دم طبیعی : و الطبيعي منه و هو الذي يتولد في الكبد و ينتفع بوجوده البدن : و كذلك الطبيعي من كل خلط أحمر اللون: لأن لون الكيد أحمر، وهي المولده للدم، بأن يحيله إلى مشابهتها ليغتذى منه، فإذا احمر بعد بیاضه کیلوسی.
🔟🔹 قانونچه فی الطب جناب چغمینی: فاعلم ان الغذا و هو الجسم الذی من شانه ان یصیر جزءا من بدن الانسان اذا ورد علی المعده استحال فیها الی جوهر شبیه بماء الکشک الثخین الذی یسمی کیلوسا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
تسویل هم شانه توهم است. کسی که قوه توهم در وجودش قوی باشد، شبهِ استدلال می کند، و گمان می کند برهان است.
طه آیه 96
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
واژه «تسویل» مصدر «سول» به معناى جلوه دادن چیزى است که نفس آدمى بر آن حریص است، به گونهای که زشتیهایش هم در نظر زیبا میشود.
«سَوَّلَتْ له نفسه کذا، زَیَّنَتْه له»؛ نفس او فلان چیز را برایش تسویل نمود؛ یعنی آنرا برایش زیبا جلوه داد. «التسویل: تحسین الشیء و تزیینه و تحبیبه إلى الإنسان لیفعله أو یقوله»؛تسویل یعنی نیکو نمودن، تزیین و محبوب کردن چیزی برای انسان، تا آن کار را انجام دهد یا آن حرف را بگوید.
گفتنی است که «تسویل» در همه جا یا از طرف شیطان است، و یا از طرف نفس و جنود شیطان که میخواهند انسان را فریب دهند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
سبب ریزش مو در برخی بیماریها:
حکیم هروی در بحر الجواهر (ذیل تناثر) یکی از علل ریزش مو در هنگام مرض را اشتغال طبیعت در مبارزه با مرض و غفلت آن از حفظ مو می داند.
📕 منبع: طبیعت در پزشکی(استاد اسماعیل ناظم)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
مقويات و مضعفات طبیعت به طور کلی باید گفت :
عمده ترین امر در تقویت طبیعت، مراعات کامل اصول و عمده ترین مضعفات آن رعایت حفظ الصحه یعنی سته ضروریه است نکردن قوانین حفظ الصحه مرحوم میرزا محمد تقی شیرازی می نویسد :
تقویت طبیعت عبارت است از همان تقویت قوه های بدن که مصدر افعال طبیعت می باشند و افعال طبیعت به قوه آنها صورت حصول می پذیرد. جهت تحصیل این مقصود، اولاً مراعات سته ضروريه و ثانياً اشتغال به اموری که تقویت کننده قوای بدنی و سازنده اعضا باشد باید مد نظر باشد.
🔰بر همین اساس این بخش خود در سه باب می باشد :
1⃣🔹باب اول مراعات سته ضروريه؛
2⃣🔹باب دوم استعمال ادویه لازمه جهت حفظ صحت؛
3⃣🔹و باب سوم اشتغال به سایر امور مقویه قوا و سازنده اعضا سته ضروریه شش امری است که مراعات و تدبیر آنها موجب حفظ صحت و اخلال و اختلال آنها مورث امراض است.
🔰این شش امر عبارتند از هوا، اکل و شرب احتباس استفراغ، یقظه و نوم، حرکات و سکونات بدنیه حرکات و سکونات نفسانیه.
📕 منبع: طبیعت در پزشکی(استاد اسماعیل ناظم)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
حکیم عقیلی خراسانی در باب افراط در استفراغ منی می گوید :
و بدان که افراط جماع به هر حال مضرترین اشیاست؛ خصوص که مقرون به انزال باشد، و پی در پی و ادمان بر آن واقع شود، که باعث
🔹👈 ضعف ارواح و قوا و اعصاب
🔹👈و ضعف باصره
🔹👈و خفقان
🔹👈و ضعف دل و دماغ و کبد و معده و گرده و مثانه
🔹👈و اوجاع ظهر و ورک و عرق النسا و نقرس
🔹👈و رعشه و فالج و امثال اینها می گردد؛
خصوصاً و در هنگام کمال خلو معده، باعث کمال ضعف و هنگام امتلای معده از طعام باعث کمال ضعف و تحلیل ارواح و قوا است...
اطباء حد جماع را در هر سه شبانه روز یک مرتبه مقرر نموده اند، و زیاده بر آن را مضر و محلل ارواح و قوا گفته اند و الحق چنین است؛ زیرا که تولید منی کمتر از این مدت نمی باشد؛ پس اکثار آن زور بر طبیعت آوردن و اخلاط صالحه قابلیت جزء بدن شدن را دفع نمودن و ارواح و قوا را تحلیل دادن است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
اعلم أن هذا البدن يحتاج إلى الماء لأسباب:
1⃣🔹السبب الأول هو ترقيق الكيلوس، ليسهل نفوذه في العروق الماساريقية الشعرية وفي فروع الباب.
2⃣🔹والسبب الثاني، هو ترقيق الدَّم ليسهل نفوذه في العروق الليفية الشعرية وترشح من فوهاتها في الأعضاء.
📙 منبع: التحفة السعدیه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
احتیاج کبد به حرارت بیشتر از احتیاج معده به حرارت است.
چرا که استحاله غذا به کیلوس اسهل از استحاله کیلوس به کیموس است. چرا که در استحاله کیموسی خلع صورت غذائیه از کیلوس وجود دارد. در صورتی که در استحاله کیلوسی خلع صورت غذائیه وجود ندارد، بلکه حرکت در کیف وجود دارد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
چگونکی اشتمال غذا در معده و کبد:
1⃣🔹 اولا حرارت معده نمی تواند به اندازه حرارت کبد باشد. زیرا او باید حساس و دارای حس قوی باشد، تا ادراک او از گرسنگی زیاد باشد.
بهمین خاطر جرم معده عصبی است و عصب هم سرد است. اگر حرارت معده همانند کبد قوی بود، در آن زمان امکان ایجاد حس بالغی برای معده وجود نداشت، و احساس گرسنگی ایجاد نمی شد.
2⃣🔹ثانیها آنچه به معده می رسد دارای ماده و جوهر غلیظی است، پس انفعال و هضم آن کند و مشکل است، پس نیاز به کمک دارد و حرارت خود معده برای هضم آن کافی نیست. برخلاف آن که وقتی کیلوس در کبد نفوذ می کند، صاف و لطیف است. به همین دلیل است که پیوستن و انضام کیلوس به کبد آسان و سریع است.
3⃣🔹ثالثها، معده دارای یک تجاویف محسوس بزرگ است. وقتی غذا به سمت آن فرود می آید، در آن محبوس می ماند و فقط سطح غذا با معده تماس دارد،و غذا کاملا احاطه نمیشود. برخلاف جگر، غذای موجود در آن فقط در عروق ضیق شعری مانند قرار دارد، بنابراین تمام غذا را در اختیار گرفته و بر آن غلبه میکند.
4⃣🔹 رابعها کیلوسی که به کبد می رسد، در اول امر توسط معده هضمی روی آن انجام گرفته، پس انفعال آن در کبد اسهل است، اما برای معده اینگونه نیست، چون غذا قبل از اینکه در معده جا بگیرد، از فم و مری با بقاء کم عبور کرده است، و هضم سنگینی روی آن انجام نشده است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
معده برای استحاله کیلوسی، چگونه گرم می شود.
🔹👈از سمت راست به توسط کبد،
🔹👈و از سمت چپ به توسط طحال(نه به جوهر طحال) بلکه توسط شرائین و اورده کثیر در طحال،
🔹👈و از قدام توسط ثرب شحمی که قابل حرارت است سریعا به سبب شحم که مؤدّی آن است به معده،
🔹👈و از بالا به توسط حجاب حاجز که حجاب نیز بتوسط قلب
🔹👈و همچنین عروقی که در خلف آن قرار دارد گرم می شود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
🔰کیلوس به مانند چیست؟
1⃣🔹الشرح المغنى المعروف بالسديدي من تأليف الحكيم و الطبيب الفائق مولانا سدید کازرونی : بماءالکشک الثخین
2⃣🔹جواهر اللغه : به فتح لفظ شریاني و هو الطعام إذا انهضم في المعده و هو جوهر سیال شبیه بماء الکشک السخين
3⃣🔹خلاصه التجارب(بهاءالدوله رازی) . .... و اکثر آن را چون کشکابی غلیظ سازد آن را کیلوس گویند.
4⃣🔹هدايه المتعلمين : بمعده كیلوس خوانند بزفان یونانی و این کیلوس چیزی بود به رنگ سپید مانند کشکاب
5⃣🔹 طبیعیات شفاء شیخ الرئیس ابن سينا : فإذا و هو جوهر سال بماء الكشك الثخين
6⃣🔹 ناظم الاطباء : کشک: اقط و پینو و دوغ خشک کرده و جو مقشر و یک قسم طعامی که از آرد گندم و آردجو و شیر گوسفند راست کنند و گاه گوشت و گندم در آن داخل کنند تا مانند هریسه گردد و خورند.
آبجو و ماء الشعیر و آبجو با سرکه و شیر جوش داده
کشکاب: آب جو و ماء الشعیر و کشک با آب سائیده که نان در آن ترید کرده خورند.
7⃣ تحفه خانی : بباید دانست که هر گاه غذا وارد می شود استحاله می یابد در او یعنی خلع الهضم الغذاء أولاً صار بذاته و بما يخالطه من المشروب كيلوسا، صورت غذایی و لبس صورت شبیه به ماء کشک غلیظ می کند.
8⃣🔹قانون شيخ الرئيس : ... في أكثرها كيلوساً و هو جوهر سیال شبیه بماء الكشك الثخين، أو ماء الشعير ملاسه و بیاضاً در ترجمه قانون از شرفکندی نوشته شده : کیلوس به روانی و سفیدی به ماءالشعیر می مانند و هیچ اشاره ای به ماءالکشک الثخین که در نسخه اصلی نوشته شده نکرده است.
9⃣🔹شرح اقسرایی و شرح نفیس ابن عوض کرمانی از کتاب الموجز في الطلب : دم طبیعی : و الطبيعي منه و هو الذي يتولد في الكبد و ينتفع بوجوده البدن : و كذلك الطبيعي من كل خلط أحمر اللون: لأن لون الكيد أحمر، وهي المولده للدم، بأن يحيله إلى مشابهتها ليغتذى منه، فإذا احمر بعد بیاضه کیلوسی.
🔟🔹 قانونچه فی الطب جناب چغمینی: فاعلم ان الغذا و هو الجسم الذی من شانه ان یصیر جزءا من بدن الانسان اذا ورد علی المعده استحال فیها الی جوهر شبیه بماء الکشک الثخین الذی یسمی کیلوسا
1⃣1⃣🔹 علامه قطب الدین شیرازی به ماءالشعیر ثخین بودن کیلوس اشاره نکرده است، بلکه فرموده: هو(کیلوس) جوهر سیال شبیه بماء الکشک الثخین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
شحم لدسومته قابل للحرارة بسرعة، إذ الدسومة موجبة لشدّة الاستعداد لقبول الحرارة
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
🌹فرا رسیدن ماه رجب، بهارعارفان و همچنین میلاد با سعادت امام محمد باقر علیه السلام بر سالکان الی الله مبارکباد.
#امام_محمد_باقر_علیه_السلام
#ماه_رجب
#طریق_عرفان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💢 قلوب مضطر
https://eitaa.com/ezterarebemahdi
#تشریح_منصوری
1⃣🔹لحم، عضوی است که از دم طبیعی متولد می شود، و فرج و خلل اعضاء را مملو و محشو می گرداند و عاقد او حرارت بود و بعضی شحم و سمین و ظفر و شعر از اعضای مفرد شمرده اند و در آن نظر است زیرا که شحم و سمین داخل لحم اند و شعر و ظفر از زواید و فضلات اند و جمله مرکب است و مفرد و بیان هر یک کرده می شود.
2⃣🔹شحم جسمي ابیض است که از ماده مایی دم در اعضای عصبانی مثل ثرب و امعاء متولد می شود، و به واسطه برودت محل منجمد گردد.
3⃣🔹سمين، مشابه لحم است و از دمی دسم متولد می شود. و او مرکب است از لحم و شحم.
4⃣🔹شعر جسمی است که از بخار دخانی متولد گردد، و بعضی از او زینت بود چون حاجب و لحيه و بعضى زينت و وقاية، همچون موی سر و مژه
5⃣🔹جلد، عضوی است منتسج از لیفات و شظایای عصب و خلل آن به لحم پوشیده و همچون غشایی بود مر جميع بدن و فایده او حفظ و هیأت و افاده حس و ادراک ملموسات بود . والله اعلم و احكم
📕 منبع: تشریح منصوری
.ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
حکیم عقیلی خراسانی می نویسد: بطلان شهوت طعام... در مرض مزمن، دلیل انحلال قوه نفسانی و موت قوه طبیعی است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
#نضج
سؤال اگر گویند: «حکماء گفته اند که امر #نضج بی حرارت تمام نمی شود، و حال آنکه همه اطباء متفق اند بر آن که منضجات صفراء اشیاء بارده مغلظه اند؛ یعنی آن را تغلیظ باید فرمود تا قابل دفع گردد و از این می رسد که قول ایشان کلی نباشد جواب آن به چند وجه است.
🔹👈از آن جمله آنکه #نضج را در هر مقامی و جایی به معنی خاص اطلاق می نمایند، و مراد حکماء از آن مطلق نیست، بلکه مراد نضج طبیعی کبدی است که بی حرارت تمام نمی شود که علت فاعلی کلی است و در این هم هر یک از اخلاط را نضجى خاص و به حدی لایق است؛ اما غیر طبیعی کبدی و هر یک از اخلاط را که در هر عضوی خاص تواند یافته باشند به طوری خاص لایق است؛ مثلا خلط بسیار رقیق مختلف الاجزاء را به تغلیظ و تساوی اجزاء نضج باید داد، تا مجتمع گشته،[و] به زودی مندفع گردد، و منتشر و متفرق نگردد، و زیاده فساد ننماید، و این اگر صفر است به تبرید و اگر بلغم است، به تسخین که اعتدال لایق [یابند].
و اگر غلیظ بسیار و متشبث به اعضاست، به ترقیق و اذابه و تحلیل به العبه اشیاء بارده رطبه بلغم است و مسخنه معتدله نیز حاصل میگردد.
📕 منبع: خلاصة الحكمة
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
جرجانی در ذخیره خوارزمشاهی می فرماید: نضج راستین آن است که قوه مغیره بر ماده بیماری چیره گردد، و آن را ساخته آن گرداند که طبیعت دفع تواند کرد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
مرض ورم أذنى القلب
در تشریح دل گفته شد که دل دارای دو گوش است. [آماس و ورم این دو گوش] و حدوث این آماس چنان باشد که به سبب امراض گرم روح و حرارت به تحلیل رود، و قوت دل ضعیف شود، و بدان سبب از تصرف کردن در غذا چنانچه باید باز ماند، و دفع فضول بر وفق طبیعت نتواند کرد، بالضرور فضله ردیه در دل جمع شود، و از آن که دل اشرف است، و غشا و دو گوش او نسبت به او أخس، طبیعت آن را به سوی أخس دفع سازد.
📙 منبع: طب اکبری، حکیم ارزانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
ذکر کرده اند که افراط در تبرید قرانیطس که مرض حارّ است؛ صاحب آن می تواند دچار لیثرغس شود که مرض سرد است.
و شیخ الرئیس این را در کتاب قانون در علاج قرانیطس تصریح کرده اند و همچنین ذکر کرده است که افراط در تبرید حُمّی صفراوی می تواند منقلب به حمی دموی شود، و همچنین حمی دموی میتواند به حمی بلغمی منقلب شود.
اگر مبرد مستولی شود و ماندگار و مقوم شود صفرا به بلغم منتقل نمی شود؛ چرا که این محال است؛ بلکه سرما وقتی ماندگار شود، موجب ضعف حرارت غریزی که فاعل است می شود، و حدت آن را می شکند و سپس با ضعف حرارت غریزی و استیلای سردی، رطوبت بلغمی در بدن افزایش می یابد؛ نه اینکه صفرا فی نفسه به بلغم تبدیل می شود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
ذکر کرده اند که #حُمّی_صفراوی تبدیل به #حمی_دموی می شود.
🔹👈آیا اینچنین است؟
انتقال #حمی_صفراویه به #حمی_دمویه در جایی اتفاق می افتد که این دو در بدن غالب باشد، و #صفرا غلبه بیشتری داشته باشد، بطوریکه اثر صفرا ظاهر باشد.
🔹👈 و اگر در این حین، حدت #صفرا با تبرید مناسبی بشکند، و غلبه آن کم شود، اثر دم با رفع موانع ظهور، ظاهر می شود. نه اینکه فی نفسه صفرا به دم تبدیل می شود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim