شیخ مرتضی عبدالزهراء:
بانو دوباره ذکر تو و #فاطمیه شد
من ماندهام که با چه برابر بخوانمت
بانو خدا یکی، تو یکی، اصلا از چه رو
باید که #مریم، #آسیه، #هاجر بخوانمت؟!
#دخت_نبی و همسر مولا گمان کنم
زیباترست امّ پیمبر بخوانمت
تا ادعای #ابتر این قوم رو کنم
با آیه آیه #سوره_کوثر بخوانمت
رنگ رخت کبودیِ یک #یاس حک کنم
یا بال و پر شکسته کبوتر بخوانمت؟!
کوچه... #فدک... اراذل و اوباش... مادرم!
با اشکهای چشم #حسن، تر بخوانمت
«بازو»ی مرتضی، «درِ» #خیبر_شکن بُدی
حالا فتاده «دست»، پسِ «در» بخوانمت
#محسن سپر برای تو و تو به پشت در
اینجا سزاست #فاطمه سنگر بخوانمت
تنها به پشت در، لگد و #میخ وبعد از آن...
من ناگزیر لالهی بستر بخوانمت
بانوی آب و آینه بگذار بگذرم
با یک اشاره بانوی «آذر» بخوانمت
امروز «رهگذر» دگر از پا، نفس فتاد
بانو مدد بده که مکرر بخوانمت
بانو اجازه هست که #مادر بخوانمت؟!
این فاطمیه با دل #مضطر بخوانمت؟!
در امتداد انقلاب
http://eitaa.com/joinchat/2568814599Cb3184cdd69