همه رعیت اند. برخی رعیت تراند!
افسار گسیختگی ترامپ علیه ایران اسباب برون ریخت استمزاج بخشی از شهروندانی شد که در ۹۶ به روحانی رای دادند و اکنون در فضاهای مجازی بمنظور توجیه رای خود می نویسند:
اگر رئیسی بجای روحانی رئیس جمهور شده بود الان در پناهگاه نشسته و منتظر آژیر سفید بودیم!
اشتباه بزرگی که چنین اقشاری در فهم معادلات سیاسی دارند «شناخت غلط شان از آمریکا» و «شناخت غلط تر از خودشان در فاهمه آمریکا» است.
این بخش از ایرانیان بر این باورند که در فاهمه دولتمرد آمریکائی «ایرانی اصول گرا» و «ایرانی اصلاح طلب» متباین معنا شده و آمریکائی در این دوگانه ترجیح اش ایرانیان اصلاح طلب است!
برخلاف چنین تخیلی، هژمونی آمریکائی ساختاری پول سالار و سلطه طلب دارد و در تحلیل نهائی برای این «هژمونی متفرعن» ایرانی «آلامد و مدرن» با ایرانی «سنتی و ژنده» محلی از اعراب نداشته و هر دو را مشتی رعیت و عقب افتاده می انگارد که تنها رسالت شان فعلگی نزد کدخدا است!
این نگاه متفرعنانه آمریکائی تنها ناظر بر ایرانیان نیست و بر مبنای مبانی معرفت شناسانه لیبرالیسم فلسفی آمریکائی، ایشان خود را در قامت مهتری می انگارند که جز خودشان الباقی دنیا رعایائی محسوب می شوند که میزان التفات و آدم حساب شدن شان نزد کدخدا وابسته به میزان نقدینگی و درصد خوارپیشگی آن رعایا برای این کدخدا است!
بر این منوال این بخش از ایرانیان مرتکب اشتباه نشوند و تصور نکنند در حال حاضر آمریکائیان ایشان را نور چشمی خود می انگارد.
در اندیشه متفرعن آمریکائی ، بجز آمریکائی همه رعیت اند. تنها آنها که خوش رقص ترند، رعیت تراند!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
بار کج!
آقای روحانی دیدید بار کج به منزل نمی رسد؟
آموختید توسل به بی اخلاقی برای تصاحب قدرت ناروا است؟
این فرجام بی اخلاقی است که همه آن آینده شومی را که در صورت عدم پیروزی تان با اخافه سالاری هشدارش را به مردم دادید اکنون گریبان گیر مملکت کردید؟
برداشت امروزتان نتیجه مقدر و ناگریز کاشت و داشت ناصواب دیروزتان است!
درو کنید آنچه خود کاشتید!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
نعمت ترسیدن!
خدا بیامرز پدرم همه چیز را یادم داد جز یک چیز مهم را!
چیزی که شرط موفقیت و مانائی و رستگاری است!
یادم نداد ترسیدن را! نیاموختم که باید بموقع بترسم!
اگر دنیای بهتری می خواهید! اگر مایلید بقاعده از مواهب و جیفه دنیا برخوردارتان کنند. بموقع و بقاعده بترسید!
بیاموزید تا برای پیشرفت باید در مقابل شان بترسید و تعظیم کنید تا بتوانید آن بوزینگان را تشویق به بنده نوازی تان کنید .
بترسید تا بتوانید مطابق میل شان حرف بزنید!
بترسید تا محبوب بمانید!
حالم از دنیای تان بهم می خورد!
(برشی از جزوه دل مویه ها)
آقای عباس عبدی
حکومت یا شأن طبیبانه دارد و یا شأن طباخانه!
نگاه طبیبانه به حکومت خوانشی از حکومت را مراد می کند که مبنای مُلکداری در آن «صوابدیدانه» است. قرائتی که طی آن نسبت حکومت با شهروند بمثابه نسبت «پزشک و بیمار» از جنس «طبابت و متابعت» است و «بیمار» صاحب صلاحیتی طبیب برای تشخیص مصلحت خود را برسمیت شناخته و «طوعاً» تن به تشخیص و تجویز طبیب بمنظور تحصیل و تامین مصلحت خود می دهد. ولو آنکه آن تجویز داروئی تلخ یا سُرنگی پر درد باشد.
در نقطه مقابل قائلین به شأن طباخانه حکومت بر این باورند که حکومت بمثابه یک مطبخ است که حکومت در مقام «طباخ آن مطبخ» تنها موظف و مُلزم به تحصیل و تامین خواست و میل و سفارش طعام مشتری است و تنها شأن متصور برای طباخ در چنان طباخ خانه ای تحصیل تشفی خاطر مشتری از طریق تامین خواست و میل و علاقه مشتری است و این دیگر به طباخ ربطی ندارد که چه غذائی برای مشتری مفیدتر یا مناسب تر است و حکومت در چنین قرائتی تنها التزامش متابعات از خواست شهروندان است.
اما قبل از آن نباید این واقعیت را نیز از نظر دور داشت که برخلاف داعیه شما، شکاف سنتی و مدرن در ایران فاقد وجاهت و موضوعیت است. قدر مسلم در تبیین و تحلیل مسائل اجتماعی نمی توان دچار سانتی مانتالیسم شد و واقعیت های اجتماعی را نمی بایست گریم کرد. برخلاف باورمندان به شکاف سنتی و مدرن در ایران همه قرائن حکایت از آن دارد که ایران فاقد طبقه مدرن است و چیزی که از آن تحت عنوان طبقه مدرن یاد می شود فی الواقع در عالی ترین سطح یک شبه مدرنیسم شکل گرا است که فهم اش از مدرنیته ناظر بر یک «Gentrification» یا تجمل گرائی و نوسازی فضای فرهنگی مطابق با استانداردهای اعیانی است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاسخ آقای عباس عبدی:
سلام جناب آقای سجادی عزیز
ممنون از این که به نوشته هایم توجه دارید و آن را شایسته پاسخگویی و نقد دانسته اید.
نکته ای را از زاویه خودم عرض کنم که اگر نوشته های جنابعالی ساده تر و عاری از پیچیدگی های موجود باشد حداقل برای من قابل استفاده تر خواهد بود.
با شما موافقم که مدرنتیه یا حاملان ان در ایران ویژگی های عمومی آن را که در غرب دیده شده ندارند ولی این به معنای نفی وجود آن نیست بلکه به معنای نقص وجودی آن است همان طور که حاملان سنت هم این مشکل را دارند.
با احترام عبدی
متن کامل را در لینک یاسین عصر ببینید
https://bit.ly/2vwNPRd
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
ژن نوکری!
امیر اصلان افشار رئیس دفتر تشریفات شاهنشاهی در خاطراتش آورده:
درون اتاق کارم نشسته بودم ناگهان شاه وارد اتاق شد و روی صندلی ارباب رجوع نشست و من تعجب کردم و گفتم اعلی حضرت چه اتفاقی افتاده؟ گفت سفیر آمریکا الان دفتر من بود و گفت من باید برم!
حُکما نوکری در خاندان پهلوی هم ژنتیک است و هم ژنریک!
پدر بزرگ را انگلیس بر تخت سلطنت نشاند! و بموقع هم از صندلی برداشت!
پدر را آمریکا در کودتای ۳۲ به سلطنت بازگرداند و بموقع هم امریه خروج برایش صادر کرد!
آخرین باقیمانده این سلطنت منقرض شده نیز تا ریاض می رود و در رویای بازتولید سلطنت دست تکدی مقابل حکام سعودی دراز می کند و ۴۰ میلیون دلار «پول تو جیبی» می گیرد!
ظاهرا گماشتگی هم جنم میخاد!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
شرف فروشان!
چندی پیش مدیر عامل یک کمپانی آمریکائی که تعداد زیادی کارمند و کارگر را در استخدام خود داشت ملاحظه کرد تعدادی از کارگرانش که مسلمانند در صلوة ظهر دست از کار می کشند و نماز می خوانند. مشارالیه ضمن تذکر به کارگران مزبور ایشان را توبیخ کرد تا چنانچه مجددا در ساعت موظفی شان مشغول نماز شوند از حقوق شان کم می کند و در فردای آن روز وقتی ملاحظه کرد از جمع مذکور تنها ۵ نفر مانده اند که باز هم نمازشان را مرجح بر کارشان دانسته اند به کارگزینی دستور داد ایشان را برخوردار از اضافه حقوق کند و در پاسخ به چرائی این تصمیم گفت:
فردی که برای اعتقادات و دین اش تا این اندازه ابرام و احترام و ارزش و مسئولیت قائل است بیشتر از هم کیشان شل ایمانشان ارزش دارد که با توبیخ من از صرافت عبادت شان افتادند. قطعاُ این ۵ نفر که برای دین شان تا این اندازه مسئولیت پذیرند برای کارشان نیز به همان اندازه مسئولیت پذیر خواهند بود. طبعاً ایشان بیشتر از دوستان شل دین شان به درد کمپانی می خورند!
متن کامل در مقاله شرف فروشان:
https://bit.ly/2vfVXWV
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
زندگی!
بقول آیت الله بهجت:
ما آمده ایم «زندگی کنیم» تا «قیمت» پیدا کنیم نه این که با «هر قیمتی» «زندگی» کنیم.
زندگی ما حکایت آن یخ فروشی است که از او پرسیدند: فروختی؟ گفت: نه ولی تمام شد!
بیسوادی از میان نرفته، فقط اینروزها، بیسوادها خووندن و نوشتن یاد گرفتن!
در روزگار قحطی شعور، دغدغه حیات شان عین «بی شعوری» است!
از تموم شدن زندگیتون نترسید، از این بترسید که هیچ وقت زندگی رو آغاز نکردید!
به بیان حکیمانه سقراط:
حیات نسنجیده ارزش گذراندن ندارد!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
ابلوموفیسم روحانی!
روحانی و دولتش بشکل قابل فهم و بی موقع گرفتار ابلوموفیسم شده اند.
ایوان گنجاروف در رمان ارزشمندش «ابلوموف» را در قامت نمادی از کرختی و ابتلای به یک زندگی توام با ملال و خستگی و بی رمقی و بی توجهی و بی انگیزگی در زندگی، تصویرسازی کرد.
نمادی اکه اکنون به وضوح ترسیم گر «حسن روحانی» است که در عمق بحران اقتصادی مبتلابه کشور «مفقود شده» و کمتر حضور یا بروز تاثیرگذاری از وی نمی توان مشاهده کرد.
هر چند ملالت روحانی را (ولو با خوش بینی*) می توان درک کرد و اساسا چنین روحیه ای محصول پیوستگی و دلبستگی بیش از حد و نالازم و غیر واقع ایشان به برجام بود که در «فردای ناکامی» ایشان را بشکلی قابل فهم گرفتار خمودگی ناشی از سرخوردگی سیاسی کرده اما قدر مسلم مُقدرات کشور را در چنین موقعیت نامناسبی نمی توان معطل خلجان های روحی ـ روانی رئیس جمهور نگه داشت.
شایسته تر آن است تا در صورت ناتوانی روحانی در فائق آمدن بر بی رمقی سیاسی اش تدبیری جهت انتقال قدرت یا تشکیل ستاد بحران و تفویض اختیار به آن اندیشیده شود تا اقتصاد کشور زمینگیر خُرناسه های بی موقع دولتمردان خوابزده نگردد.
* ـ (اگر در نگاه بدبینانه سکوت و بی عملی روحانی را به حساب تعمدش جهت تعمیق بحران نگذاریم)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
شکار میمون!
سکوت اوباما در قبال «کُان لَم یَکُن» شدن برجام توسط جانشین اش سرشار از معنا است.
ترفند جنگل نشینان برای شکار میمون بدین منوال است که موزی را داخل نارگیلی گذاشته و بدنه نارگیل را به اندازه ورود دست میمون سوراخ کرده و در عین حال آن نارگیل را با طنابی بر روی زمین می بندند و آنگاه که میمون در طمع طعام مورد علاقه اش دستش را داخل نارگیل کرده و موز را به چنگ می آورد تا آن اندازه شعور ندارد که در هجوم شکارچیان و برای رهائی مُچش را باز کند و لاجرم به دام می افتد!
آقای روحانی در برجام طرف آمریکائی امتیازهائی به شما داد اما تیم شما تا آن اندازه هوشمندی نداشت تا ببیند آن مزایا فاقد ضمانت اجرا و در بند طرف آمریکائی است و هر آئینه نفر بعدی می تواند طناب آن امتیازها را کشیده و دستان شما را خالی کند و این دقیقا کاری بود که ترامپ با شما کرد.
ناسزایش را به ترامپ نگوئید!
زیرکی اوباما و تیم اش و خوش باوری و بی درایتی تیم مذاکره کننده شما بود که منجر به چنین برجام بد فرجامی شد.
مقهور درایت آمریکائی ها و مفتون شیفتگی به قد رعنا اما ناراست خود در مذاکرات دیپلماتیک شدید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
تحبیب خائن!
پیرو اعلام وصول طرح ممنوعیت انتخاب و انتصاب مقامات دو تابعیتی در مجلس «منصور غلامی» وزیر علوم خواستار ممنوع نبودن استفاده از ایرانیان دوتابعیتی در فضاهای علمی و تحقیقاتی کشور شد و گفته: به کارگیری دو تابعیتی ها، یکی به معنای سپردن مسئولیت و مدیریت است و دیگری در مسائل علمی و تحقیقاتی مطرح است که اگر اینها را تفکیک کنیم برای توسعه علمی مشکلی پیش نمی آید.
آقای غلامی ظاهرا متوجه اصل ماجرا نیست!
صورت بدون روتوش قضیه در ماجرای دو تابعیتی ها «خیانت» است!
لااقل برای ایرانی ـ آمریکائی ها این اتهام محرز است. مطابق قانون مهاجرت آمریکا شرط تفویض تابعیت آمریکا به مهاجرین ، شرکت در مراسم رسمی سوگند در دادگاه فدرال و ادای شهادت قانونی در مقابل قاضی مبنی بر نفی دلبستگی به خاستگاه ملی و اعلام وفاداری به ایالات متحده تا حد جنگیدن برای این کشور است.
جناب غلامی ـ در هر عرف حقوقی یا حقیقی چنین اقدامی خیانت اطلاق می شود و متاسفانه قریب ۹۹ درصد ایرانیان مقیم آمریکا در بی شرمانه ترین شکل ممکن تن به این خیانت داده اند.
خائن را اگر تأدیب نمی کنید لااقل دیگر تحبیب اش نکنید!
امثال ما که در غربت بر شرف ایرانی ـ اسلامی مان پایمردی کردیم از شمایان تقدیری نمی طلبیم. منتی هم بر سر کسی نداریم. حداقل وظیفه اخلاقی مان را انجام دادیم اما لااقل آن بی مقداران خائن را تادیب اگر نمی کنید دیگر جایزه شان ندهید.
اطمینان داشته باشید علی رغم همه خاصه خرجی کردن ها برای این نالایقان ارزنی از جوار ایشان توان بهره وری بنفع کشور نخواهید بُرد. ایشان اگر اهل خدمت به کشور بودند آنموقع که کشورشان نیازمند وجودشان بود بی آزرمانه ملت شان را ترک نمی کردند با این تفرعن که: ما تافته جدا بافته ایم اینجا قدر ما را نمی دانند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
فراخوان!
چهل سال پیش پیرمردی روحانی با اتکای بر توده های محروم ایران، قدرتمندترین متحد استراتژیک آمریکا و غرب در منطقه رو به زیر کشید آن هم با ارسال چند تا نوار کاست از غربت و پایمردی خودش و ملت وفادارش بر آرمان های انقلابش!
چهل ساله آمریکا با VOA و انگلستان با BBC سلطنت طلب ها واسرائیل با «من و تو» عربستان سعودی با تلویزیون ایرانیان و گروهک تروریستی رجوی با تلویریون سیمای آزادی (!) و ده ها و صدها رسانه ریز و درشت و بسیج فضای مجازی و تزریق میلیون ها دلار به گروه های اپوزیسیون و سازماندهی ریز تا درشت مخالفان نظام نتوانسته اند حکومتی که همان پیرمرد ساخت را به زیر بکشند!
چرا؟ راز این مانائی و روئین تنی چیست؟
پاسخ های تان را برایم ارسال کنید بهترین شان را منتشر می کنم.
@DariushSajjadi
لطفا پاسخ ها کوتاه و کارشناسی و غیر شعاری باشد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
به پیشواز روز خبرنگار!
گرامی باد ۱۷ مرداد روز تکریم از حرفه ارزشمند خبرنگاری.
از سال ۶۶ خلعت روزنامه نگاری را بر تن کردم و تمام این سالها کوشیدم جز حقیقت به هیچ کسی یا گروه و سازمانی متعهد نباشم. یک بار به مرحوم کیومرث صابری (گل آقا) که قلمی زیبا و حکاکی شده از چوب را در دفتر کارش گذاشته و به طعنه بر روی آن نوشته بود: «این قلم فروشی نیست. قبلا به ملت ایران فروخته شده» گفتم قلم ما روزنامه نگاران به هیچ کس حتی مردم هم نباید فروخته شود و موظفیم تحت هر شرایطی بدون توجه به خوشایند یا ناخوشایند مخاطب و تنها با تعهد به حقیقت بنویسیم و بازتاب دهنده کژی ها و ناراستی ها باشیم. ولو آنکه آن کژی و ناراستی را در مردم ببینیم.
تهمت ها و بهتان و دشنام و ناسزاهای زیادی در این مدت شنیده ام.
از اسب افتادم اما از اصل نیفتادم ولو آنکه به جفا متهم شدم اما نازک طبعی نکردم و سرشت این حرفه نازک طبعی نمی طلبد.
قلمداران امانت داران حقیقت اند.
سروده حضرت حافظ وصف حال جماعت روزنامه نگار باید باشد که:
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ماکافریست رنجیدن
خبرنگاران با شرف. روزمان مبارک!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
شبکه من و تو!
امروز و هم زمان با روز خبرنگار از شبکه تلویزیونی «من و تو» تماس گرفتند و درخواست انجام مصاحبه بمناسبت وقایع جاری در کشور داشتند.
در پاسخ امتناع کردم به این اعتبار که در مسیر روزنامه نگاریم قائل به پرنسیب هائی هستم از جمله «حرفه ای گری» به همین دلیل با وجود اقامت ۲۰ ساله ام در آمریکا هرگز و علی رغم دعوت های متعدد به تلویزیون VOA مصاحبه ندادم چون اساسا VOA را یک رسانه حرفه ای نمی دانم و تنها یک بوق تبلیغاتی برای دولت آمریکا است که مشتی شبه خبرنگار را درون خود جا داده.
از دادن مصاحبه به شبکه «من و تو» نیز امتناع دارم و به خودشان نیز اعلام کردم به این دلیل که رسانه ای فاقد شناسنامه است و علی رغم بودجه هنگفتی که مشخص است در این شبکه تزریق می شود نه مدیریت آن مشخص است و نه هویت و عقبه رسانه ای این رسانه قابل شناسائی است.
روز خبرنگار بر خبرنگاران شریف و آزاده مبارک باد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
تصاویر تاریخ ساز!
(بمناسبت ساگشت شهادت محسن حُججی)
برخی از عکس های خبری قابلیت اثرگذاری بسیار بیشتری از دوات قلم صدها روزنامه نگار دارد.
کوین کارتر با عکس «کودک و لاشخور» در کنار اِدی آدامز با عکس معروفی که از اعدام یک ویت کنگ توسط سرتیپ نگوک لوآن در جنگ ویتنام گرفت دو نمونه بارز از چنین تصاویری است که وجدان جهانی را به درد آورد.
عکسی هم که بعد از اشغال جاسوس خانه آمریکا در فردای پیروزی انقلاب اسلامی از دو نظامی آمریکائی با دست هائی بر روی سر، روی صفحات نشریات جهان رفت یکی از همین تصاویر اثرگذار بود که در اوج نظام پولارایز و قدرقدرتی آمریکا تمام آن مهابت را توسط دانشجویان پیرو خط امام شکست و برند ضدیت با هژمونی آمریکا را بنام انقلاب اسلامی و در عمق جنگ سرد بنام ایران رقم زد.
تصویر منتشره از شهید محسن حججی در اسارت داعش نیز از زمره تصاویر اثرگذاری است که یک بار دیگر توانست نام ایران را به افتخار در دنیای رسانه برجسته کند.
اهمیت تصویر حججی قدرت پادزهری آن در مقابل زهر داعش بود.
داعش طی بالغ بر ۷ سال جنگ در منطقه تعمدا کوشید با «رویکردی مغولی» و از طریق بالا بردن دوز خشونت و دست زدن به خشونت هر اندازه نامتعارف تر همانند لشکر چنگیز خان «مهابت و خوف از خود را» بیش از «قدرت خود» در فاهمه دشمنانش القا کند تا از این طریق قبل از هر چیز مخاطب را از افسارگسیختگی رفتارهای جنایتکارانه اش مرعوب و خائف نماید.
امری که تا حدود زیادی نیز در تحقق آن توفیق پیدا کرد. اما در این میان شهید حُججی در مقام یک نماد با آن حضور آرام و پر صلابت در حلقه گرازهای داعش به تنهائی توانست همه آن هیولاوشی خوفناکی را که داعش تعمدا از خود ساخته بود «شکسته» و این توفیق را بنام خود و تشیع ایرانی ممهور و طلایه داری کند.
همه تلاش داعش آن بود تا دشمنانش را قبل از جنگیدن، مرعوب خوفناکی خود کند و شهید حججی با خونسردی مومنانه اش توانست آن خشونت شنیع را با شهامت خود مضحکه و لگد مال کند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داریوش سجادی
@dariushsajjadi44
دمکراسی یا بوالهوسی!؟
با گذشت بیش از ۳۰۰ سال از نظریه پردازی جان لاک پیرامون مفهوم دمکراسی اکنون دمکراسی مُبدل شده به اسم رمز «هوس بازی» که مصادیق اش را نیز صاحبان قدرت بنام مردم و در کام مردم ذائقه سازی می کنند و با تحمیق توده ها و بنام توده ها منافعش را منحصرانه برداشت و خویش کامانه انباشت و آزمندانه تناول می کنند.