eitaa logo
درمحضرقرآن 📖 واهل بیت ع #فقط_به_عشق_علی
1.4هزار دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
7.5هزار ویدیو
641 فایل
لطفااگر فایلهای قرآنی مشکلی داشت در گروه زیر خبر بدید برای کانال زحمت زیاد کشیده میشه‌حمایت بفرمایید ⚠️نشربعضی مطالب باذکرصلوات آزاد گروه پیشنهادوانتقاد، تبلیغ‌ممنوع🚫👇 https://eitaa.com/joinchat/97321157Gf8faec81aa
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ ❤️ 💚 💚 💝 💝 آسمان در گوشہ قلبش نوشٺ هر ڪہ می خواهد دلش بوی بهشٺ دامن مهدے بگیرد روز و شب باغ جنٺ گردد او را سرنوشٺ 🕯🏴 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @darmahzareghoran ┗━━━🍂━━
Narimani-Shab 04 Moharam1398-005.mp3
2.6M
●سوز همیشه جگرم باش یا حسین● ● بانوای: ۱۳۹۸ 🕯🏴 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @darmahzareghoran ┗━━━🍂━━
5d83b2944728d71f1b3317f3_9200218538228530460.mp3
3.53M
چرا امام زمان واجب تر از نماز هست؟👌👌 🕯🏴 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @darmahzareghoran ┗━━━🍂━━
آقا پسرتان سالهاست منتظر ماست😞💔 دستمان را بگیر،برگردیم... سربازش نباشیم فردای قیامت،شرمنده‌ایم.😭 ⚘〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️⚘ (استفاده از عکس ها با لوگوی خودتون هم آزاده) 🕯🏴 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @darmahzareghoran ┗━━━🍂━━
📜 بیست و ششم محرم 📜 🔘 🔰روز بود و بازماندگان کاروان، در حصار سپاهِ ظلمت شب، از کوره راه‌ها ره سپرد••• 🔹و رَمله، در خلوتِ تنهایی سوار بر اَستر، به یاد و خاطره ای از قاسم بود.🔹 ••• قاسم از خمیه برون شد ••• - رمله گفت: "کجا قاسم؟" 🔸قاسم، ایستاد و نگاه غمباری به مادر کرد.🔸 + گفت: "عمویم تنهاست." - رمله گفت: "کجا دُردانۀ مادر؟" + گفت: "بی تابم از شوق دیدار پدر، مادر!" ••• رمله ایستاد و بغض ترکاند و آغوش گشود ••• 🔺قاسم، سر بر شانۀ مادر نهاد و او را تسلّی داد.🔻 - رمله گفت: "برو عزیز مادر. برو." 🔸قاسم عِنان اسب به دست، رفت و مقابل قافله سالار ایستاد.🔸 + گفت: "بروم عموجان؟!" ••• قافله سالار تنها نگاهش کرد ••• + دوباره گفت: "بروم عموجان؟!" 🔵دست بر سر قاسم کشید و چشمانش به اشک نشست ••• ••• محو جمال قاسم، موهایش را مرتب کرد، لباسش را آراست ••• ••• و فقط نگاهش کرد ••• 🔰قاسم، که از درون می جوشید و می خروشید، به تمنّا، تبسم کرد ••• ••• و قافله سالار در سکوت، تنها مهربانی کرد ••• ✔️ ادامه دارد • • • ● ۲۳ روز تا 🕯🏴 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @darmahzareghoran ┗━━━🍂━━
📜 بیست و ششم محرم 📜 🔘 #بخش_دوم 🔰قاسم، سر فرود آورد و خود را بر پای قافله سالار انداخت، پای او را، بوسه از پس بوسه زد ••• + گفت: "بخدا نوبت من است. بخدا نوبت من است مولا!" 🔹قافله سالار او را بلند کرد و بوسید، به بغل گرفت و بویید.🔹 🔸دستار از سر قاسم بر گرفت، صورت همچو قرص ماه او را پنهان کرد.🔸 ••• و عِنان اسب را گرفت ••• 🔺قاسم، کوچکتر از آن بود که پایش رکاب را بگیرد، اسب، سر فرو افکند و زانو زد.🔻 ••• قاسم بر اسب نشست ••• + گفت: "دعایم کن عموجان!" 🔹نهیبی براسب زد و سوی میدان تاخت.🔹 🔰استوار بر اسب، خود را محکم کرد و رجز خواند ••• + گفت: "بشناسید مرا اگر نمی شناسید، منم قاسم، فرزند حسن بن علی، نوادۀ پیامبرخاتم و امین خدا!" ••• جُنود ابلیس، صف کشیدند به مصاف ••• 🔹به سپاه کفر هجوم بُرد و از نظر پنهان شد.🔹 🔰جنگ شمشیر در گرفت و غوغایی به پا شد، و رمله از کنار خیمه، با نگاهی گریان ناظر بود ••• 🔰عاقبت گرد و غبار میدان، رفته رفته فرو افتاد، قافله سالار سوی قاسم پَر کشید ••• ••• لحظۀ اندکی گذشت ••• 🔺پیکر بی جان قاسم را به بغل گرفت و از دل میدان، سوی خیمه ها آمد.🔻 ● ۲۳ روز تا #اربعین ● #روایت_کاروان_عشق #روزشمار_محرم #مجتبی_فرآورده 🕯🏴 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @darmahzareghoran ┗━━━🍂━━
Akbari-Shab3Moharram1398[02].mp3
5.28M
●منم و شور عطر حضور● ● بانوای: ۱۳۹۸ 🕯🏴 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @darmahzareghoran ┗━━━🍂━━
#ما_قیام_میکنیم ۵ 🕯🏴 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @darmahzareghoran ┗━━━🍂━━
ما قیام میکنیم_5.mp3
11.92M
#ما_قیام_میکنیم ۵ دغدغه و اضطرار، روح حماسه، می‌آفریند! و روحِ جهاد، اضطرار آفرین است ... تناسب عجیبی است... هرچه بزرگتر میشوی ، منتظری دغدغه مندتر و جهادگری، قدرتمندتر خواهی بود! 🕯🏴 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @darmahzareghoran ┗━━━🍂━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵ 🕯🏴 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @darmahzareghoran ┗━━━🍂━━
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🍂 🍁ما همه در راه زینب از قفا خون میدهیم 🍁با نگاه آل طاها عشق مجنون میدهیم 🍁ما زلال باغ عرفان نگاه مادریم 🍁زیر پای عمه ی ساداتمان جون میدهیم 🍂 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂