💠 #شمّهای از زندگانی و فضایل امام علی بن موسی #الرّضا علیه السّلام - بخش اوّل
☀️ نام: علی.
☀️ کنیه: ابوالحسن.
☀️ القاب: رضا (مورد پسند خداوند ـ مورد پسند همگان از شیعه و سنّی ـ راضی به رضایت پروردگار و مقدّرات الهی) ـ عالم آل محمّد ـ صاحب حجج رضویّه.
☀️ تولّد: ۱۱ ذیالقعده ۱۴۸ هجری قمری.
☀️ پدر: موسی بن جعفر، امام کاظم علیه السّلام.
☀️ مادر: نجمه، تُکتَم یا سمانه (لقب: طاهره) که مثل حُمَیده مادر امام کاظم علیه السّلام، اهل مغرب (اندلس) و بانویی جلیلالقدر و اهل عبادت بسیار بود.
▪️حضرت رضا و حضرت فاطمۀ معصومه علیهما السّلام تنها فرزندان امام کاظم علیه السّلام از نجمه خاتون هستند.
▫️حضرت رضا علیه السّلام تا ۳۵ سالگی، در دوران حیات امام کاظم علیه السّلام، یار و دستیار پدر و پس از به زندان افتادن ایشان، وکیل آن حضرت بودند.
▪️پس از شهادت امام کاظم علیه السّلام در زندان و شکنجهگاه هارون در سال ۱۸۳ هجری، امام رضا علیه السّلام در ۳۵ سالگی به امامت رسیدند و تا ۵۵ سالگی، ۲۰ سال عهدهدار امامت بودند (۱۷ سال در مدینه + ۳ سال در خراسان): ۱۰ سال در دوران هارون (مدینه) + ۵ سال در دوران امین (مدینه) + ۵ سال در دوران مأمون (۲ سال مدینه + ۲ سال مرو + ۷ ماه سرخس در زندان)
▫️پس از شهادت امام کاظم علیه السّلام وکلای ایشان (علیّ بن ابی حمزه بطائنی و زیاد بن مروان قندی و عثمان بن عیسی رواسی) خیانت کردند و با ادّعای اینکه امام کاظم علیه السّلام نمردهاند؛ بلکه غایب شدهاند و ظهور خواهند کرد و یا مردهاند و دوباره زنده میشوند (مهدویّت)، و در هر حال جریان امامت به ایشان متوقّف شده است، فرقۀ واقفیّه را بنا گذاشتند و وجوهات و اموال امام کاظم علیه السّلام را که نزدشان بود، غصب کردند و با امامت حضرت رضا علیه السّلام به مخالفتهای شدید و معاندانه پرداختند. امام رضا علیه السّلام هم با آنها شدیداً برخورد کردند.
▪️احمد بن موسی علیه السّلام (شاهچراغ) برادر آن حضرت که سنّش بیشتر از ایشان و شخص عالم و جلیلالقدری بود و برخی تصوّر میکردند، پس از امام کاظم علیه السّلام امامت به او خواهد رسید؛ با امام رضا علیه السّلام بیعت کرد و مردم را به امامت ایشان هدایت نمود (احمد بن موسی علیه السّلام در سفرش به ایران برای دیدار امام رضا علیه السّلام، در شیراز توسّط عمّال حکومت مأمون به شهادت رسید.)
▫️امام رضا علیه السّلام برادران ناخلفی هم مثل ابراهیم و زیدالنّار داشتند، که حضرت به شدّت با آنها برخورد کردند و از کارهایشان تبرّی جستند.
▪️در دوران هارون امام بهشدّت از او انتقاد میکردند؛ امّا هارون به علّت مشاهدۀ تبعات قتل امام کاظم علیه السّلام جرأت نمیکرد ایشان را هم مثل امام کاظم علیه السّلام زندانی کند و به قتل برساند؛ امّا ارتباطات مردمی آن حضرت را به شدّت تحت کنترل گرفت و محدودیّتها و مضیقههای بسیاری برای ایشان ایجاد کرد.
▫️برمکیان که مجوسیالاصل بودند و در حکومت هارون نفوذ زیادی داشتند و فساد و ظلم میکردند، علیه اهلبیت علیهم السّلام نزد هارون سعایت و تحریک میکردند. امام رضا علیه السّلام در برابر آنها به شدّت موضعگیری کردند. نهایتاً در اثر نفرین حضرت رضا علیه السّلام هارون بر آنها خشم گرفت و نابودشان کرد.
▪️هارون الرّشید پسر بزرگش امین را که مادرش عرب و از بنیعبّاس بود، ولیعهد اوّل و پسر دیگرش مأمون را که مادرش ایرانی بود، ولیعهد دوّم خود قرار داد؛ سپس همراه مأمون برای سرکوب شورشیان به خراسان رفت و همانجا مرد. پس از مرگ او امین خلیفه و مأمون والی خراسان شد.
▫️امین در دوران خلافتش به شدّت به عیّاشی پرداخت و با برادرش مأمون سر ناسازگاری گذارد و پسر خود به نام موسی را بهجای مأمون ولیعهد خود کرد.
▪️مأمون از خراسان لشکری برای جنگ با امین به بغداد فرستاد. امین شکست خورد و سرش را جدا کردند و برای مأمون فرستادند. به دستور مأمون سر امین را بر چوبی نصب کردند تا همه بر او لعنت کنند و مأمون گفت هر که سه سنگریزه به آن بزند و آب دهان بر آن بیندازد، نزد من جایزه دارد. پس از مدّتی به مأمون خبر رسید که گروهی برای این کار هجوم آوردهاند؛ لکن به سر امین میگویند لعنت بر تو و بر پدرت هارون باد. لذا دستور داد سر را از آن محل بردارند.
▫️با کشته شدن امین، مأمون به خلافت رسید و پایتخت را از بغداد به مرو منتقل کرد.
▪️دو سال بعد مأمون در صدد برآمد با اهداف زیر امام رضا علیه السّلام را از مدینه به مرو منتقل کند:
ادامه دارد...
« استاد مهدی طیّب »
🍃🌺🍃
@Darmahzareghoran
❣الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرَج
💠 #شمّهای از زندگانی و فضایل امام علی بن موسی #الرّضا علیه السّلام - بخش دوّم
▫️با کشته شدن امین، مأمون به خلافت رسید و پایتخت را از بغداد به مرو منتقل کرد.
▪️دو سال بعد مأمون در صدد برآمد با اهداف زیر امام رضا علیه السّلام را از مدینه به مرو منتقل کند:
▫️۱- امام رضا علیه السّلام مورد توجّه و محبّت و مراجعۀ مردم در مدینه و دور از دسترس و کنترل حکومت بودند و به عنوان یک رقیب مدّعی خلافت از وجود ایشان احساس خطر میکرد. خواست حضرت را از دسترس مردم خارج و تحت کنترل درآورد.
▫️۲- در برابر شورشهایی که از سوی طرفداران اهلبیت علیهم السّلام علیه حکومتش در جریان بود، خواست با قرار گرفتن آن حضرت در دستگاه خلافتش، نوعی مشروعیّت برای حکومت خود کسب کند و شیعیان، خصوصاً ایرانیان شیعه را از مبارزه منصرف کند و خطر نهضتهای علویان علیه حکومت بنیعبّاس را رفع کند.
▫️۳- حکومت خود در برابر مخالفتهای بازماندگان امین که در بغداد علیه او بودند و او را به ایرانی تبار بودن و خیانت به بنیعبّاس و اعراب متّهم میکردند، تحکیم کند.
▫️۴- چهرۀ منزّه و وارستۀ امام علیه السّلام را با قرارگرفتن ایشان در کنار دستگاه اشرافی خلافت خدشهدار کند و امام علیه السّلام را از سویی به دنیادوستی و از سوی دیگر به قدرتطلبی به دلیل پذیرفتن مناصب حکومتی متّهم سازد.
▫️۵- منزلت علمی امام علیه السّلام با مواجهۀ ایشان با علمای طراز اوّل سایر فرق و مذاهب، به گمان اینکه حضرت از عهدۀ پاسخگویی به ایشان بر نخواهند آمد، لطمه بزند و چهرۀ علمی ایشان را تخریب کند.
▪️مأمون یکی از خشنترین مأموران خود را همراه با کجاوههای مجلّل و اشرافی برای انتقال حضرت به مدینه فرستاد و آن مأمور از ایشان خواست همراه او به مرو بروند. حضرت ابتدا نپذیرفتند و وقتی با تهدید و تحکّم مأمور مواجه شدند و دیدند که به هر حال ایشان را خواهند برد، رفتن به مرو را پذیرفتند؛ لکن قبل از حرکت، به بستگانشان دستور دادند مجلس عزایی برپا کنند و همچون یتیمشدگان بگریند تا معلوم شود که حضرت به اجبار به مرو منتقل میشوند و مسألۀ خلافت یا ولایتعهدی دروغ است و ایشان هم مطلقاً طالب اشرافیّت و مناصب حکومتی در دستگاه مأمون نیستند.
▪️به دستور مأمون حضرت را از مسیر شهرهای سنّینشین به سمت مرو بردند تا کسی در مسیر به حمایت ایشان برنخیزد. (مدینه، مکّه، بصره، خرّمشهر، اهواز، اراک، ری، نیشابور، مرو)
▪️حضرت در طول مسیر از هر فرصتی برای نشر آگاهی و تبیین حقایق دین و در ضمن آن، شناساندن منزلت اهلبیت علیهم السّلام بهره جستند.
▪️در نیشابور حدیث سلسلۀالذّهب «كَلِمَةُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی؛ فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی» را از قول خدای متعال برای انبوهی از دانشمندان اهل سنّت بیان فرمودند.
▪️یعنی باور به توحید انسان را به این حقیقت واقف میسازد که در عالم جز به اذن الهی امری واقع نمیشود و خداوند هم جز به آنچه خیر است، اذن وقوع نمیدهد؛ لذا جز خیر واقع نشده و نمیشود.
▪️بعد از حرکت کجاوه، مجدّداً توقف نموده و فرمودند: «وَلکن بِشَرطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا».
▫️۱- یعنی توحید بدون ولایت هیچ فایده و ثمری ندارد و اسلام بدون امام خمیر شکلپذیری است که هر کس به میل خود به آن شکل میدهد و آن را تفسیر میکند.
▫️۲- یعنی توحید و اجتناب از تمکین در برابر طواغیت لازم و ملزوم هم و جداییناپذیرند. «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ».
▫️۳- یعنی فهم حقایق دین و پرورش یافتن در مکتب تربیتی دین و ادارۀ جامعۀ دینی مستلزم تبعیّت از امام است.
▪️مأمون و فضل بن سهل و بزرگان بنیعبّاس و جمعی از علویان چند فرسخ به پیشباز حضرت رفتند و نهایتاً کاروان حامل حضرت رضا علیه السّلام روز ۱۰ شوّال سال ۲۰۱ هجری به مرو وارد شد.
▪️چند روز بعد مذاکره شروع شد و پیشنهاد اوّل مأمون این بود که خلافت را به حضرت واگذار کند. امّا روشن بود که کسی که برای دستیابی به خلافت، برادرش را کشته و با سر برادرش چنان کاری کرده، واقعاً نمیخواهد از حکومت دست بکشد و حتماً توطئهای در کار است.
▪️حضرت که میدانستند از یک سو مأمون و کارگزارانش بههیچ وجه حاضر به از دست دادن امتیازات نامشروعشان که قطعاً امام علیه السّلام در صورت پذیرفتن حکومت، از ایشان سلب میفرمود، نیستند و از سوی دیگر مردم و جامعۀ به فساد کشانده شده توسّط حکومتها از زمان رحلت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم تا آن زمان (خلفای سهگانه و امویان و مروانیان و عبّاسیان) پذیرای عدالت و تقوای حکومت امام علیه السّلام نیستند، علیرغم اصرار مأمون، پیشنهاد خلافت را نپذیرفتند.
ادامه دارد...
« استاد مهدی طیّب »
🍃🌺🍃
@Darmahzareghoran
❣الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرَج
💠 #شمّهای از زندگانی و فضایل امام علی بن موسی #الرّضا علیه السّلام - بخش سوّم
▪️نهایتاً زیر فشار مأمون، امام علیه السّلام پیشنهاد ولایتعهدی را به این شرط که در هیچیک از شئون حکومتی (قضا ـ فتوا ـ عزل ونصب مقامات ...) دخالت نکنند، پذیرفتند تا مأمون نتواند از این پذیرش، بهطور ضمنی تأیید حضرت بر حکومتش را نتیجه بگیرد؛ بلکه معلوم شود که حضرت حکومت مأمون را مشروع نمیدانند؛ لذا در امور حکومتی دخالت نمیکنند.
▫️حضرت در پاسخ کسانی که به پذیرفتن ولایتعهدی مأمون ایراد میگرفتند، فرمودند در عین اینکه فرعون منحرف و مشرک بود، بهموجب آیات قرآن، یوسف پیامبر علیه السّلام به او فرمود: اجعلنی علی خزائن الارض انّی حفیظ علیم و این سمت را در دستگاه فرعون عهدهدار شد؛ پس بر من هم ایرادی وارد نیست که در دستگاه مأمون ولیعهدی را پذیرفتم.
▪️در دوران ولایتعهدی، حضرت رضا علیه السّلام در اوج زهد و سادگی زندگی میکردند که در مقایسه با اشرافیّت زندگی مأمون که همگان شاهد بودند، هم وارستگی امام علیه السّلام مشخّص میشد و هم ناشایست بودن مأمون و درباریانش.
▫️در سال ۲۰۲ هجری قمری مأمون برای استفاده از وجهۀ امام علیه السّلام برای تأیید حکومتش، به اصرار از امام علیه السّلام خواست که امامت نماز عید فطر را عهدهدار شوند. ابتدا حضرت نپذیرفتند و وقتی مأمون فشار آورد، مشروط بر اینکه نماز را به شیوۀ رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم بر پا کنند، قبول کردند.
▪️آنگاه حضرت با جامۀ کرباس سفید و پای برهنه، الله اکبر گویان از منزل به سمت مصلّا به راه افتادند. سران حکومت که به دستور مأمون با جامهها و مرکبهای اشرافی به مشایعت امام علیه السّلام آمده بودند، با دیدن امام علیه السّلام از مرکبها پیاده شدند و کفشها را بیرون آوردند و جامههای فاخر را از تن بیرون کردند و بهدنبال امام به راه افتادند. مردم نیز در پی امام علیه السّلام به راه افتادند.
▫️به مأمون خبر رسید که اگر امام علیه السّلام با همین ترتیب ادمه دهند و خطبه بخوانند و نماز را اقامه کنند، فاتحۀ حکومتت خوانده شده است؛ لذا دستور داد امام علیه السّلام از نیمۀ راه باز گردند و شخص دیگری نماز را امامت کند. خود این کار هم لطمۀ بزرگی به وجهۀ مأمون زد و به زیانش تمام شد.
▪️حضرت در دوران ولایتعهدی مأمون از خلافکاریهای او به شدّت انتقاد میکردند و مأمون از این امر بهشدّت در عذاب بود.
▫️در طول قریب به دو سال اقامت در مرو، با تفوّق چشمگیر حضرت در مناظراتی که مأمون با سران مذاهب و فرق ترتیب میداد، آن حضرت باعث عزّت و نمایان شدن حقّانیّت اسلام و مکتب اهلبیت علیهم السّلام و درخشش مقام ولایت شدند؛ در حالیکه مأمون تصوّر میکرد از این طریق میتواند به منزلت علمی حضرت در دید عموم خدشه وارد آورد.
▪️مأمون به این بهانه و اتّهام که حضرت به بشریّت اهانت کرده و گفتهاند همۀ مردان عالم غلام و همۀ زنان عالم کنیز ما اهلبیت هستند، ایشان را هفت ماه به زندان سرخس انداخت و ممنوع الملاقات کرد. حضرت در برابر این اتّهام تبسّمی کردند و فرمودند مأمون چهها که به ما نسبت نمیدهد!
▫️بنیعبّاس در بغداد که حکومتشان را درخطر میدیدند، طرح ترور مأمون و فضل بن سهل و امام رضا علیه السّلام را تدارک دیدند و خواستند هر سۀ آنان را در حالیکه در حمّام سرخس استحمام میکنند، به قتل برسانند. امّا آن روز فقط فضل بن سهل به حمّام رفت و در آنجا قطعه قطعه شد و آن دو به حمّام نرفتند و سالم ماندند.
▪️امام رضا علیه السّلام در طول دوران بیست سالۀ امامتشان شاگردان برجستهای پروراندند که از جملۀ آنها زکریّا بن آدم اشعری قمّی، یونس بن عبدالرّحمن (که به موجب روایات، یکی از چهار نفری است که حامل علوم اسلامی هستند؛ یعنی سلمان فارسی و جابر جعفی و سیّد حمیری و یونس بن عبدالرّحمن)، صفوان بن یحیی و حسن بن محبوب را میتوان نام برد.
▫️نهایتاً امام رضا علیه السّلام در سنّ ۵۴ یا ۵۵ سالگی، توسّط مأمون عبّاسی مسموم شده و در ۱۷ یا ۲۳ ذیالقعده یا ۲۹ صفر سال ۲۰۳ هجری قمری به شهادت رسیدند و در سناباد مشهد در محلّۀ نوقان مدفون گردیدند.
ادامه دارد...
« استاد مهدی طیّب »
🍃🌺🍃
@Darmahzareghoran
❣الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرَج
💠 #شمّهای از زندگانی و فضایل امام علی بن موسی #الرّضا علیه السّلام - بخش چهارم
▪️عبادات حضرت رضا علیه السّلام:
▫️همواره به عبادات و سجدههای طولانی اشتغال داشتند.
▫️سه روز یکبار قرآن را با تأمّل و تدبّر در آیات آن ختم میفرمودند.
▫️در همه حال به نماز اوّل وقت مقیّد بودند. (هنگام مناظرۀ حضرت با عمران صابی وقت نماز شد. حضرت به مأمون فرمودند: الصّلاۀ قد حضرت: وقت نماز رسید. عمران صابی گفت: یا سیّدی! لا تقطع علیّ مسألتی؛ فقد رقّ قلبی: آقای من! پاسخ پرسشم را قطع نکن که همانا قلبم رقیق و آمادۀ پذیرش حق شده است. حضرت فرمودند: نصلّی و نعود: نماز میگزاریم و برمیگردیم. حضرت با همراهانشان نماز را بهجا آوردند و سپس بازگشتند و به بحث ادامه دادند.)
▪️علوم و معارفی که از آن حضرت برجا مانده است، ابوابی از معارف الهی را در دسترس قرار میدهد که در جای دیگری یافت نمیشود. احتجاجات آن حضرت استواری مکتب قرآن و اهلبیت علیهم السّلام را بهوضوح آشکار میسازد.
▪️برخی فضایل اخلاقی آن حضرت:
▫️به مستمندان یاری و آنها را اطعام میفرمودند و با خادمانشان همسفره میشدند.
▫️به شدّت متواضع و فروتن بودند. (کسی که آن حضرت را نمیشناخت، در حمّام از آن حضرت خواست که پشتش را کیسه بکشند. حضرت بیدریغ مشغول شدند. کسی که حضرت را میشناخت وارد شد و به آن فرد گفت میدانی از چه کسی خواستهای پشتت را کسیه بکشد؟ وقتی او فهمید، از خطایش ترسید و عذرخواهی کرد. امّا حضرت فرمودند جای عذرخواهی نیست. آرام بنشین تا کارم را تمام کنم.
▫️در اوج رأفت و مهربانی هستند. حتّی نزد شکارچی برای آهو ضمانت کردند. لطف و مهربانی آن حضرت برای محبّینشان آشکار و برای زائرانشان ملموس و محسوس است. حتّی غیرمسلمانان از کرامات آن حضرت بهره میبرند.
▪️اسراری از ولایت رضوی علیه السّلام :
▫️هر کس به زیارت امام رضا علیه السّلام مشرّف شود، قلبش از خداوند و مقدّرات الهی راضی میگردد و متقابلاً هر کس قلبش از خداوند و مقدّرات الهی راضی شود، در باطن خود به زیارت امام رضا علیه السّلام نائل میگردد.
▫️هر کس به مقام رضا نائل شود، حتماً تا انتهای مسیر کمال خواهد رفت و هر کس به امامت حضرت رضا علیه السّلام معتقد باشد، حتماً به امامت امامان بعدی تا امام دوازدهم علیهم السّلام معتقد خواهد بود.
« استاد مهدی طیّب »
🍃🌺🍃
@Darmahzareghoran
❣الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرَج