🛑 #قرآن_سوزی آشکار کنندۀ چهرۀ راستین دنیای غرب - ۱
بِسم اللّهِ الرّحمنِ الرَّحِیمِ
إِنّا للهِ وَ إِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ
تسلیت عرض میکنم خدمت حضرت بقیّة الله ارواحنا لتراب مقدمه الفداء؛ هم ایّام شهادت جدّ غریب و مظلومشان، حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسّلام و یاران باوفا و جان برکف آن حضرت را، و هم جساراتی را که در این ایّام از طرف دشمنان دین، به محضر قرآن کریم روا داشته شد؛ از طرف کسانی که سالیان درازی در دنیا، از خودشان چهرهی انسانهای آزاداندیش و اهل سِلم و مدارا و بهاصطلاح خودشان، اهل تولرانس و انعطاف، نشان داده بودند؛ و در این ایّام، پرده از چهرهی کثیف و پلیدشان کنار زده شد و حقیقت آنها آشکارتر گردید.
حدوداً پنجاه سال پیش، زمانی که ما دوران دبیرستان و بعد دانشگاه را طی میکردیم، در دنیا دو نماد بزرگ وجود داشت؛ یکی مارکسیسم و کمونیسم که نماد روشنفکری، انقلابیگری، مبارزه و مصاف با مظالم سرمایهداری بود. این جریان در دنیا روایتهای مختلفی داشت؛ در چین، کوبا، البانی و ... . در ایران هم گروههای مختلفی بر همین مبنا شکل گرفته بود. گروهی تودهای و تحتنفوذ شوروی آن روز بودند، عدّهای مائوئیست و تحتنفوذ چین، و دستهای پیرو انور خوجه و تحتنفوذ البانی بودند؛ و لذا جوانانی که عِرق مبارزه با زور و ستم و اجحافات نظام سرمایهداری داشتند، جذب این گروهها میشدند. در برابر این گروهها، جریانات غربگرا قرار داشت؛ جریاناتی که به لیبرالیسم غربی گرایش داشت که آن روزها خود را مظهر انعطاف، صلح، لبخند، سِلم و ... معرّفی میکرد و بسیار آزاداندیش و بدون تعصب نشان میداد.
خدای متعال پرده از چهرهی هر دو جریان افکند. نظام مارکسیستی، ابتدا در ادارهی اتّحاد جماهیر شوروی و سپس در ادارهی کشورهای اروپای شرقی به بنبست رسید و همگان فروپاشی مارکسیسم را به چشم دیدند. بسیاری از جریانات، این اتّفاق را باور نمیکردند؛ تحتتأثیر تفکر دترمنیسم و جبر تاریخی، معتقد بودند که مارکسیسم بر دنیا حاکم خواهد شد و نظام سرمایهداری و کاپیتالیسم را از پای در خواهد آورد. امّا عملاً دیدیم اتّحاد جماهیر شوروی با همهی اقتدارش فروپاشید و بعد هم اروپای شرقی، کشوربهکشور، مارکسیسم را ترک کردند. حتّی کشورهایی که هنوز هم مدّعی باور به مارکسیسم هستند، میبینیم که انعطافهای غیرقابل جمع با تفکّر مارکسیستی در آنها اتّفاق افتاده است؛ از جمله مسالمت با جریان سرمایهداری و گرایش به سرمایهداری خصوصی.
در مقابل، دنیای غرب که بسیار ادّعای آزاداندیشی، آزادفکری، صلحطلبی و داشتن آغوشی باز در برابر هر نوع جریان فکری را داشت و مارکسیسم را به خشونت و دیکتاتوریِ بهاصطلاح پرولتاریا نسبت میداد؛ و معتقد بود که خودش آزاد و لیبرال است؛ تعصّبی نسبت به هیچچیز ندارد؛ خدا پرده از چهرهی آن هم انداخت. با آن تصویری که پنجاه سال پیش، در دوران جوانی ما در دانشگاه، از لیبرالیسم غربی عرضه میشد و روشن فکرهای زیادی مروج آن بودند. خیلی از اساتید دانشگاه، تحصیلکردگان غرب بودند و مروجان غربزدگی در بین جوانان ما در دانشگاههای ما، این صحنههایی که ما این روزها در دنیا میبینیم، اصلا باورمان نمیشد یک چنین چیزهایی ممکن است در فرهنگ غربی رخ بدهد.
به کسانی که قائل به خدایی و الهی بودن قرآن نیستند! در نگاه آنها، قرآن کتابی است مثل کتابهای دیگر، میگوییم این چه رذالتی است؟ این چه خباثتی است؟ شما که مسلمانها را متّهم میکردید که در فتح ایران و بعضی از کشورهای دیگر، کتابسوزی کردند، چنین و چنان کردند، این چه کاری است که خودتان میکنید؟! با مبانی تفکر لیبرالیستی چگونه قابل توجیه است که تحمّل نمیکنید کتابی مورد احترام یک گروه باشد؟ چطور وقتی جریاناتی مثل طالبان ـ که البتّه ما آنها را هم قبول نداریم ـ در افغانستان بتهای سنگی را که بودیستها از بودا در کوهها تراشیده بودند، خراب میکردند، آنهمه سر و صدا بر پا میشد که: این بتها در دنیا مورد اعتقاد یک گروه است؛ چرا به آنها توهین و جسارت میشود؟! [امّا در برابر سوزانده شدن قرآن، سکوت میکنید؟] یک کتاب با شما چه میکند که اینقدر بیتحمّل هستید؟ و اینقدر در حقّ آن خباثت میورزید؟ این هم یک کتاب است! سوزاندن یک کتاب یعنی چه؟!
ادامه دارد ....
استاد مهدی طیّب
۱۴۰۲/۰۵/۰۳
🍃
@Darmahzareghoran
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرَج ✨
🛑 #قرآن_سوزی آشکار کنندۀ چهرۀ راستین دنیای غرب - ۲
🔻آنها میگویند آزادی بیان! ما میگوییم یک شاخه از آزادی بیان، آزادی اندیشه است؛ یعنی شما به هر کسی اجازه میدهید که فکرش به هر نقطهای رسید، به همان چیز باورمند شود. حال در دنیا، یک جمعیّت حدّاقل دو میلیاردی و قطعاً بیشتر، معتقد به این کتاب هستند و برای آن احترام قائلند؛ همانطور که مسیحیها برای انجیل، و یهودیها برای تورات احترام قائلند. یهودیها عهد قدیم را محترم میشمارند و مسیحیها، عهد قدیم و عهد جدید هر دو را در قالب بایبل و کتاب مقدّس محترم میدانند. بیحرمتی کردن به چیزی که مورد احترام یک شخص است، قطعاً با مبانی اخلاق لیبرالیستی هم قابل جمع نیست. این چه خباثت و رذالتی است که دنیای غرب دارد از خودش نشان میدهد؟!
این همان امری است که قبل از ظهور قرار است اتّفاق بیفتد؛ یعنی پردهی نفاق از چهرهی همهی نظامهای غیرالهی فرو خواهد افتاد. پس این چیز عجیب و غیرمنتظرهای نیست. این اقتضای جریان شیطانپرستی است که با ساز و کار صهیونیسم و با اقتدار نظامهای حکومتی غرب در دنیا عمل میکند. حادثهی غیرمنتظره و پیشبینینشدهای نیست. آنها باید همینگونه در همهی عالم رسوا شوند.
به لطف الهی شاهد این بودهایم که هر بار جسارتی به محضر رسولالله صلّی الله علیه و آله و سلّم کردند، گرایش به اسلام چقدر بیشتر شد. پس از آن جسارتها چقدر روی آوردن و مسلمان شدن همان غربیها که در کشورشان تحتعنوان آزادی بیان چنین جسارتهایی به پیامبر اسلام میشود، بیشتر شده است. خودشان آمار میدهند که هرچه آنها بیشتر جسارت کردند، تعداد مسلمانها در غرب دارد بیشتر میشود و پیشبینی میکنند تا چند دههی دیگر، اسلام دنیای غرب را بگیرد؛ یعنی اکثریت غربیها مسلمان شوند. من مکرر کسانی از غربیها را که مسلمان شدهاند، دیدهام که میگویند اتفاقاً چون این قرآن را سوزاندند، ما رفتیم ببینیم در این قرآن چیست که آن را میسوزانند و وقتی خواندیم، دیدیم چه حقایق متعالییی، چه آموزههای اخلاقی بلندی و چه تعالیم مستحکم اعتقادییی در این کتاب هست! همان کتابسوزی سبب شد که ما به قرآن روی بیاوریم و از قرآن به اسلام راهنمایی شویم و مسلمان شویم.
کار اینها چنین اثری دارد؛ والاّ چند برگ کاغذ را سوزاندن که از نظر ما چیزی نیست! با این سوزاندن، حقیقت قرآن زنده میشود؛ همانطور که حقیقت اباعبدالله الحسین علیهالسّلام با به شهادت رساندنشان، بیشتر زنده و جاودانه شد. این موج عظیم گرایش به حضرت اباعبدالله علیهالسّلام، میوهی شهادت مظلومانهی آن حضرت در گودی قتلگاه است. سوزاندن قرآن هم همینگونه است. یادم هست بچه که بودیم، یکی از نوحههایی که میخواندند و ناظر بر صحنهی جسارت یزید علیهاللّعنة به سر مطهر اباعبدالله علیهالسّلام بود، این بود که: با کلامالله بازی میکنی؟
قرآن و امام دو نماد و نمود، و دو جلوه از یک حقیقتند. امام زمان علیهالسّلام شریکالقرآن هستند. امام، قرآن مجسّم است و قرآن امام مکتوب. یک حقیقتند در دو جلوه و دو ظهور. بنابراین آنچه با حضرت اباعبدالله علیهالسّلام کردند، نتیجهاش هرچه شد، اینکه با کتاب شریف و عظیم قرآن میکنند، نتیجهاش همان است.
آنها هرچه خباثت میکنند، اوّلاً علیرغم آن ظاهر بزککردهای که از خود نشان میدادند، باطن کثیف خود را آشکارتر میکنند و ثانیاً، نفرت نسبت به خود را در قلوب غیرمسلمانها نیز افزون میسازند. هر انسان آزاداندیش و متفکّری، وقتی میبیند نسبت به یک کتاب اینگونه کینهورزی میشود و اینگونه به آتش کشیده میشود، این کار را نفی میکند؛ و این سبب اقبال به آن کتاب میگردد. همانطور که به شهادت رساندن امام حسین علیهالسّلام سبب اقبال دنیای امروز به امام حسین علیهالسّلام شده است، به آتش کشیدن قرآن نیز سبب اقبال دنیا به کتاب شریف قرآن میگردد. اینها چیزهایی است که به ما وعده داده شده است. از این روست که میگویم برای ما چندان غیرمنتظره نیست و یکّه نمیخوریم که چرا این کارها را میکنند؟! برای ما طبیعی است.
ادامه دارد ....
استاد مهدی طیّب
۱۴۰۲/۰۵/۰۳
🍃
@Darmahzareghoran
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرَج ✨
🌿⃟💠
🛑 #قرآن_سوزی آشکار کنندۀ چهرۀ راستین دنیای غرب - ۳
روز بعد از انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری، که آیت الله دکتر بهشتی و تعداد زیادی از عناصر مؤثر و مفید انقلاب در دولت، قوّهی قضائیّه و مجلس، در آن حادثه به شهادت رسیدند، مردم سینهزنان و اشکریزان با لباس مشکی به جماران، خدمت حضرت امام رفتند. آنطور که در خاطرم مانده، امام رضوان الله تعالی علیه صحبتشان را اینگونه شروع کردند: بسم الله الرحمن الرحیم إِنّا للهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُون. این حادثهی منتظره! بعد شروع کردند توضیح دادن که این چیز غیرمنتظرهای نبود. دکتر بهشتی که در راه اسلام و مبارزه با دشمنان اسلام، انقلاب و ایران، اینگونه سینه سپر کرد، طبیعی بود که او را به شهادت برسانند. چیز عجیبی نبود.
بعد امام فرمود: چیزی که من بیشتر برای آن غصهدار هستم، شهادت دکتر بهشتی نیست؛ مظلومیت این سیّد است؛ که جریانات سیاسی مخالف، چقدر ناجوانمردانه علیه او کار کردند؛ و این سیّد مظلوم چقدر بزرگوارانه دم بر نیاورد!
حال، میخواهم عرض کنم به آتش کشیدن قرآن هم چیز غیرمنتظرهای نیست؛ فرو افتادن پرده از چهرهی کریه و شیطانی دنیای غرب است. مقصودمان هم از دنیای غرب، تفکّر غربی است. من معتقدم شرق و غرب یکی هستند؛ یعنی اینگونه نیست که امریکا، فرانسه، آلمان، سوئد، دانمارک و ...، دنیای غرب باشند؛ و روسیه و چین و ... دنیای شرق. در واقع، هر دوی اینها مبتنی بر تفکّر اومانیستی، ضدّ خدا و الحادی شکل گرفتهاند.
در واقع جریانات حاکم بر دنیای امروز، در ریشه یکی هستند؛ لیکن شعارهایشان و ظاهرشان با هم متفاوت است. امام میگفتند: "امریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از امریکا بدتر، شوروی از هر دو بدتر. همه از هم بدتر؛ همه از هم پلیدتر..." یعنی همه یکی هستند. الکُفرُ مِلَّةٌ واحِدَةٌ: کفر یک ملت واحده است؛ یک جریان واحد است. اینگونه نیست که ما از مثلا امریکا خیلی دلچرکین باشیم و از روسیه خیلی دلشاد. خیر! روسها هم در باطن همین هستند.
ما باید حقیقت را بشناسیم و در این دنیایی که غربت اسلام و مکتب اهلبیت علیهمالسّلام به این روشنی خود را نشان میدهد، بازی نخوریم. اینکه دنیا پر از ظلم و جور میشود و پس از آن، امام عصر ارواحنا فداه دنیا را پر از عدل و داد میکنند، اینها ظهورات پر از ظلم و جور شدن است.
یکوقت ظلم و جور این است که سر کسی را میبُرند، یا کسی را مورد تعرّض قرار میدهند. یکوقت هم این است که به مقدّسترین کتاب عالم جسارت میکنند. این هم ظهور ظلم و جور است. ما منتظر جز این نیستیم.
اگر روایتهای ناظر بر حوادث دورهی قبل از ظهور را بخوانیم، بعضی از ما قالب تهی میکنیم؛ خیلی تکاندهنده هستند. اینها تازه مقدّمات است. لذا خودمان را نبازیم. چندان هم برایمان غیرمنتظره نباشد. فقط غیرت و حمیّت خود را حفظ کنیم؛ تماشاچی منفعل صحنهی این خباثتها و جنایتها نباشیم. امیدوارم ما از بقیّهی مسلمانان عقب نمانیم.
در عراق، عدّهای از شیعیان به غیرت آمدند و به سفارت سوئد حمله کردند. سفیر سوئد به سفارت خانهی امریکا گریخت و عوامل سفارت خانهی سوئد همگی عراق را ترک کردند. عراق هم سفیر خود را از سوئد فراخواند. نمیخواهم توصیه کنم ما هم به سفارت سوئد حمله کنیم؛ ولی خودمان را نبازیم. فکر نکنیم اگر ما حرکتی انجام دهیم، دنیای غرب با ما چه میکند. طبیعی است. دنیای غرب خباثتش را نسبت به ما اعمال خواهد کرد؛ چه ما سکوت کنیم و چه فریاد بکشیم.
امیدواریم هرچه آنها خباثت کنند، ما غیرت و حمیّتمان بیشتر شود؛ انرژی و نیرویمان برای رویارویی با این جریان کفر که در عصر قبل از ظهور میخواهد میداندار شود، بیشتر گردد. تماشا نکنیم و بگوییم کردند دیگر! کاش نمیکردند. همین؟!
در یکی از سخنرانیهای سالهای گذشته، گفتم از عصر عاشورا، شام غریبان شروع شد و این شام تا ظهور حجّت خدا ارواحنا فداه ادامه دارد. شام غریبان تمام نشده است. الآن شام غریبان عالم است و امیدواریم با ظهور حجت خدا ارواحنا فداه، این شام به صبح عدالت، دیانت، معنویت، امنیت، فضیلت، اخلاق و کرامت مبدل گردد.
به هر تقدیر، قطعا این عمل، صرف نظر از مسلمانی و عقیده به دین هم عملی زشت، پلید، کثیف و غیرقابل دفاع است. هیچکس در هیچ جای دنیا نمیتواند کتابسوزی را تجلیل و توجیه کند؛ بخصوص اگر یک حکومت و نظام سیاسی، آن را حمایت کند و پلیسهای خود را مأمور کند که از کتاب سوزها محافظت کند که به آنها تعرّضی نشود.
ادامه دارد ....
استاد مهدی طیّب
۱۴۰۲/۰۵/۰۳
🍃
@Darmahzareghoran
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرَج ✨