eitaa logo
در محضر استاد بروجردي
1.9هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
158 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
به مناسبت شروع سال تحصيلي 🔸 امام خمینی(ره): اگر طلاب و دانشجویان اصلاح شوند، جامعه اصلاح می‌شود.
٤٥   ادامه بحث تفكر در محضر حضرت امام خميني به بحث يكي ديگر از منازل سلوك يعني تفکر رسیدیم. امام خميني معتقد بودند كه بهترين تعريف از تفكر را خواجه عبدالله انصاري ارائه داده است : بدان تفکر جستجو کردن چشم باطن است برای رسیدن به مقصد. شاید علت جامع بودن اين تعريف اينست كه : در هر تفکری مقصود و مقصدی است یعنی انسانِ در حالِ تفکر، رها شده نیست ، او یک مقصودی را در نظر گرفته است و تفکر وسیله ای است برای رسیدن به آن مقصود و مقصد. تفکر یعنی جستجوی چشم دل، انسان در دل یک جفت چشم دارد كه خيلي وقتها فعال نيست و حال با تفكر دنبال آن می گردد که چشم دل را باز كند و از طریق چشم دل به مقصود برسد. پس تفکر دیدن اموری است که در شرایط عادی قابل دیدن نیست و از طریق باز شدن چشم دل به آن امور می توان رسید. امام می فرمایند : مقصود از تفكر صحيح، سعادت مطلقه است. سعادت مطلقه از طریق کمال علم و کمال عمل حاصل می شود، پس تفکر کمال علمی و کمال عملی را به ما نمایش می دهد . اگر واقعا انسان اهل فکر باشد همیشه خود را کامروا می بیند و احساس ناکامی ندارد، چون اساسا تفکر در این جهت اعمال می شود که می خواهید به مقصد برسید و ابزار رسیدن به مقصد هم كه تفکر است را دارا هستيد ، به همین جهت فکر حال انسان را خوب می کند چون راه رسیدن به مقصود در اختیار انسان قرار گرفته و انسان سرگردان و متحیر نیست. ادامه دارد استاد بروجردي كلاس شرح تهذيب نفس ٩٨/٦/٢٣ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد پيام رسان سروش پلاس ‏sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi پيام رسان بله ‏https://ble.im/boroojerdi پيام رسان گپ ‏https://gap.im/darmahzar پيام رسان ايتا ‏https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام ‏@darmahzar لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇 ‏http://bit.ly/
٤٦ ادامه بحث تفكر یکی از درخواست های مهم ما در ادعيه این است « اللهم انی اعوذ بک من علم لا ینفع» خدايا از علم غير نافع به تو پناه مي برم. علم غیر نافع شیطنت و موجب خسارت است همان طور که از شیطان به تو پناه می برم از علم غیر نافع هم به تو پناه می برم. سوالي مطرح مي شود : علم غیر نافع بهتر است یا جهل؟ اين قیاس اساسا باطل است، زيرا باطن علمی که ما را روشن نمی کند و فایده ای ندارد ، جهل است و نبايد فكر كنيم كه جهل با علم غير نافع متفاوت است، قضیه مانعه الخلو نیست هردو غلط است، هردو شیطنت و جهالت است. علم نافع چیست؟ ما بايد در ساخت هاي خدای سبحان، در مصنوعات خدا، فكر كنيم لازم نیست در آسمان و زمین فکر کنيم به همین امور دم دستي مثل لب و پلک كه سالها به اختیار من باز و بسته می شود، چه کارخانه ای آنرا پشتيباني مي كرده؟ در این چشم ما چه عجايبي نهفته است؟ در هر کدام از اعضا و جوارح ما چه اسراری است؟ یک شیشه آب بریزیم تمام می شود این اشک چیست به کجا وصل است که هرچی می ریزید تمامی ندارد؟ در دقایق مصنوعات الهی تفکر کنید البته این نوع تفكر مربوط به متوسطین است در مورد کُمَّل امام حسین علیه السلام در دعای عرفه آموزش دادند « الهی تفکری فی الاثار یوجب بعد المزار» وقتی من در آثار تو فکر کنم موجب می شود بین من و تو فاصله و زیارت من و تو به تاخیر بيافتد، « فاجمعنی علیک بخدمه یوصلنی الیک» خدایا مرا خادم حریم خودت قرار بده که در آن خدمت بی واسطه به همه جا برسم و آن خدمت موجب وصال من به تو شود. در برهان صدیقین از طریق اثر پی به موثر نمی برند بلكه از طریق موثر به اثر پي می برند. بطور مثال گاهي کتابی می خوانید و از طریق نوشته متوجه مي شويد نویسنده کی هست و سراغ او می روید اما گاهي نویسنده را می شناسید کتابش را كه می بینید، می گویید خودش یک چیز دیگر است ذره اي از دریای معرفتی اش در این نوشته است. امام به همین جهت تفکر را جزء منازل متوسطین می دانند و اگر کسی به مقصود رسید، فکر در آثار برای او مانع می شود، «حسنات الابرار سیئات المقربین» ممكن است امرخوبي برای یک نفر حسنه باشد ولی همین امر برای دیگری سیئه و بی ادبی محسوب گردد. این تفکر که برای متوسطین حسنه است برای اهل وصال سیئه حساب می شود چون به مقصود رسیدند، گویا خودتان در خدمت یک نویسنده رو در رو قرار بگيريد سپس جلوی او کتابهایش را بخوانید ، او خواهد گفت : من هستم به کتابم چه کار داری کتاب قطره ايي از علم من است از خودم بپرسم! به همین جهت مي گويند حجاب است. امام می فرمایند: در همه چیز می شود تفکر داشت ولی نزدیک ترین تفکر، تفکر در خود است، تفكر فیزیولوژی خود یا حالات روحی روانی، مثلا چه کسی به طفل یاد داده است بغل کی برود به این بخندد به ان اخم کند؟ این مغز چیست ؟چطور به او فرمان می دهد؟ مغز بچه که تحت هیچ آموزشی نیست، اینجا احتیاط کن اینجا بی پروا برو! چطور می تواند نیازمندی های خود را تأمين کند؟ و از عهده تامین نیازش بر می آید؟ خوابش بیاید و خوراک بخواهد به شما می فهماند. خدایا او که آموزشی ندیده است این چه حسی دارد، حواس که دیگر محسوس مادی نیست چه چيزي از این واكنش ها می فهمد که مثلا در آغوش غریبه نرود و بغل خودي بیاید به خودی اخم نکند با غریبه متعجبانه برخورد کند. در ساختمان بدن و افعال فکر کنید اگر قرار بود دست اندازه یک ناخن بلند شود، اندازه ده تا عمامه باید می پیچیدنش، اگر قرار بود با رشد مو، قد هم بلند شود الان سرشما تا کجا بود، مو بلند می شود اگر اندازه ابرو بلند می شد چه اتفاقي مي افتاد؟ افعال بدن تنها ساختمان بدن نيست، روی فعلی که از بدن صورت می گیرد فکر کنید مثلا کار پا را دست باید می کرد و کار زبان به چشم واگذار می شد یک سره آب راه می افتاد، اباعبدلله در دعاي عرفه یاد می دهند روی پرزهای زبانتان فکر کنید اینها به حقانیت خدا شهادت می دهند اگر یک روز زبانمان بسوزد طعم غذا را متوجه نمی شویم، در طعم شناسی هرکس با دیگری فرق دارد، هردو قوه ذائقه است ولی با هم فرق دارد، سامعه من چیزی می شنود که سامعه شما نمی شنود،« من عرف نفسه فقد عرف ربه» یک حلزون ساختند ناشنوایی محض را درمان می کند. چقدر در پشت آن هزینه و فکر است؟؟!! ادامه دارد استاد بروجردي كلاس تهذيب نفس ٩٨/٦/٢٣ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد پيام رسان سروش پلاس ‏sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi پيام رسان بله https://ble.im/boroojerdi پيام رسان گپ https://gap.im/darmahzar پيام رسان ايتا https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام @darmahzar لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇 http://bit.ly/2WTptgK
زیارت حضرت علیه السلام مرحوم علامه مجلسی زیارت شریفی را به نقل از مرحوم سید بن طاووس برای حضرت سجّاد علیه السلام نقل می کند که خواندن این زیارت، به نیابت از مولایمان حضرت مهدی علیه السلام در روز شهادت حضرت سجّاد علیه السلام توصیه می شود: السَّلَامُ عَلَى زَيْنِ الْعَابِدِينَ وَ قُرَّةِ عَيْنِ النَّاظِرِينَ، عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، الْإِمَامِ الْمَرْضِيِّ وَ ابْنِ الْأَئِمَّةِ الْمَرْضِيِّينَ. السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ وَ رَحْمَةُاللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى إِمَامِ الْعَدْلِ الْأَمِينِ، عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، إِمَامِ الْمُتَّقِينَ، وَ وَلِيِّ الْمُؤْمِنِينَ، وَ وَصِيِّ الْوَصِيِّينَ، وَ خَازِنِ وَصَايَا الْمُرْسَلِينَ، وَ وَارِثِ عِلْمِ النَّبِيِّينَ، وَ حُجَّةِ اللَّهِ الْعُلْيَا، وَ مَثَلِ اللَّهِ الْأَعْلَى وَ كَلِمَتِهِ الْوُثْقَى. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اخْصُصْهُ بَيْنَ أَوْلِيَائِكَ مِنْ شَرَائِفِ صَلَوَاتِكَ وَ كَرَائِمِ تَحِيَّاتِكَ. فَقَدْ نَاصَحَ فِي عِبَادِكَ، وَ نَصَحَ فِي عِبَادَتِكَ وَ نَصَحَ فِي طَاعَتِكَ، وَ سَارَعَ فِي رِضْوَانِكَ، وَ انْتَصَبَ لِأَعْدَائِكَ، وَ بَشَّرَ أَوْلِيَاءَكَ بِالْعَظِيمِ مِنْ جَزَائِكَ، وَ عَبَدَكَ حَقَّ عِبَادَتِكَ، وَ أَطَاعَكَ حَقَّ طَاعَتِكَ، وَ قَضَى مَا كَانَ عَلَيْهِ فِي دَوْلَتِهِ حَتَّى انْقَضَتْ دَوْلَتُهُ، وَ فَنِيَتْ مُدَّتُهُ، وَ أَزِفَتْ مَنِيَّتُهُ، وَ كَانَ رَءُوفاً بِشِيعَتِهِ، رَحِيماً بِرَعِيَّتِهِ، مَفْزَعاً لِأَهْلِ الْهُدَى، وَ مُنْقِذاً لَهُمْ مِنْ جَمِيعِ الرَّدَى، وَ دَلِيلاً لِأَهْلِ الْإِسْلَامِ عَلَى الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ، وَ عِمَادَ الدِّينِ، وَ مَنَارَ الْمُسْلِمِينَ، وَ حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى الْعَالَمِينَ‏. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَبْلِغْهُ مِنَّا، التَّحِيَّةَ وَ ارْدُدْ عَلَيْنَا مِنْهُ التَّحِيَّةَ وَ السَّلَامَ، وَ السَّلَامُ عَلَيْهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ. 📚بحار الأنوار، ج‏102، ص222-223📚
٣٦ ادامه بحث ترس فرق خوف و جبن: جبن هم مثل خوف مذموم است يعني در جايي كه وظيفه داريم اقدام كنيم هيچ عكس العملي نشان ندهيم مثل اينكه از ترس احتمال خطر در سفر از رفتن به سفر خود داري كنيم يا از ترس كم شدن مال، در راه خدا انفاق نكنيم . جبن در جايي محقق مي شود كه از نظر عقلا و اهل شريعت اقدام، پسنديده است اما فرد اهل جبن هيچ اقدامي نمي كند مثلا فردي از ترس اينكه نتواند فرزندش را بخوبي تربيت كند، از بارداري و زايمان پرهيز مي كند و يا از ترس ازدواج ناموفق، ازدواج نمي كند. اينكه اقدامي نمي كند، ترس است اما اين ترس گاهي با حدوث مشكل است و گاهي بدون حدوث مشكل است. گاهي فرد بدون هيچ سابقه ايي ذهني يا خارجي مي ترسد ، مثلا از سوار شدن بر كشتي مي ترسد بدون اينكه قبلا سوار آن شده باشد يا آسيبي از دريا و كشتي ديده باشد .چنين فردي خائف است زيرا حاضر نيست بخت خود را آزمايش كند و فكر مي كند از پس آن بر نمي آيد و توان خود را محك نمي زند و هميشه انتظار يك امر ناخوش آيندي دارد و بر اساس آن ذهنيت، هيچ اقدامي نمي كند. در جبن ، بحث ناراحتي نيست بلكه ترك وظيفه است. در خوف از ابتدا ناراحتي و غصه از ترس احتمال خطر وجود دارد ولي در جبن غصه ايي نيست بلكه اساسا از ترس اقدامي نمي كند كه بلايي سرش بيايد خوف و جبن هر دو انسان را متوقف مي كند بنابراين توقف در جبن بدون ناراحتي فعلي است و توقف در خوف با ناراحتي فعلي است. ادامه دارد استاد بروجردي كلاس شرح جامع السعادات ٩٨/٦/٢٧ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد پيام رسان سروش پلاس ‏sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi پيام رسان بله https://ble.im/boroojerdi پيام رسان گپ https://gap.im/darmahzar پيام رسان ايتا https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام @darmahzar لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇 http://bit.ly/2WTptgK
٣٧ ادامه بحث خوف و ترس مرحوم نراقي مي فرمايد: اگر خوف از خدا باشد يعني ادب حضور را در مقابل آن سلطان جليل القدر رعايت كنيم (خوف از عظمت) بسيار ممدوح و با فضيلت است زيرا في الواقع از خطا و اشتباهات خود خوف داريم و موجب توجه و مودب شدن ما مي شود و ما را به حركت رو به جلو برده و از توقف برحذر مي دارد.اين خوف ممدوح، علامت عقل است بنابراين تمام خوفهايي كه از غير است ،مذموم و غير عاقلانه مي باشد و فقط خوف از عظمت حق قابل تقدير مي باشد. خوفهايي كه مورد سرزنش واقع شده است: ١- خوف از مرگ زيرا امر مرگ حتمي و قطعي است و ما قدرت مقابله با آن را نداريم لذا اين ترس ناداني حتمي است و بدليل عدم شناخت از اين پديده است ضمن اينكه اين ترس موجب عدم لذت بردن از زندگي دنيوي و نداشتن حركت صحيح مي شود از قديم گفته اند ترس برادر مرگ است يعني گويا با اين ترس دائم در حال مرگ دائم هستيم بطور مثال به هنگام مسافرت دائما از ترس تصادف ، لذتي از سفر نمي بريم . وظيفه ما احتياط كردن هست اما ترس و خوف در مقابل امر حتمي الوقوع (مرگ) معنا ندارد. آيه الله بهاء الديني در سفر صدقه دادند و از جايي گذشتند و فرمودند الحمدلله به خير گذشت ما قرار بود اينجا بميريم ولي خدا دفع بلا كرد وظيفه ما هم سفر رفتن است و هم صدقه دادن ، بقيه آن به عهده اراده خداي سبحان است . نگراني نسبت به امر ضروري و حتمي كار عقلا نيست عاقل نسبت به مرگ خود را تسكين مي دهد و نسبت به آن خشنود است . ادامه دارد استاد بروجردي كلاس شرح جامع السعادات ٩٨/٦/٢٧ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد پيام رسان سروش پلاس ‏sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi پيام رسان بله https://ble.im/boroojerdi پيام رسان گپ https://gap.im/darmahzar پيام رسان ايتا https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام @darmahzar لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇 http://bit.ly/2WTptgK
🔸نظر مقام معظم رهبری درباره مولانا و شمس 🔹در میان نظرات مختلفی که از فقها و عرفا در خصوص مثنوی وجود دارد، نظر رهبر انقلاب در این رابطه خواندنی است. 🔹ایشان در این‌باره می‌فرمایند: «مثنوى؛ که خودش می‌گوید: و هو اصول اصول اصول الدین. واقعاً اعتقاد من هم همین است.»
🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑 توجه توجه خدمت همراهان گرامي سلام عرض مي كنيم از آنجا كه كلاس شرح مثنوي مولوي در موسسه امام رضا عليه السلام برگزار مي شود و از طرفي دو تن از مراجع بزرگوار نظراتي مبني بر عدم نمايش فيلم مولانا، فرموده اند ، نكاتي را به اطلاع مي رسانيم: ١- سيره حوزه هاي علميه از قديم الايام تضارب آراء و اختلاف نظربين علما و بزرگان بوده است و همين امر گوياي پويايي فقه شيعه است . ٢- صوفيان قديم و جديد از نظر آراء و شيوه تفكر، بسيار متفاوت هستند در گذشته هاي دور به عرفاي قديم ،گرچه داراي افكار و اعتقادات متعالي بودند ،اهل تصوف گفته مي شد اما در حال حاضر به كسانيكه از شريعت منحرف هستند و به دنبال فِرَق ضاله مي باشند، اهل تصوف مي گويند . ٣- بعضي از مراجع بزرگوار بدليل رشد قارچ گونه عرفانهاي كاذب فعلي و از خوف ذبح شريعت ، بطور كلي آنان را فرقه ضاله محسوب كردند و چنين نظريه ايي را فرموده اند . ٤-لذا با توجه به نظر مقام معظم رهبري كه نمونه آن در بالا ارسال شد و نظر حضرت امام خميني و علمايي چون مرحوم علامه طباطبايي و شهيد مطهري و عرفاي جليل القدري چون آيه الله سيد علي قاضي و..... كما في السابق و طبق سنوات گذشته كلاس شرح مثنوي در حوزه امام رضا عليه السلام برقرار مي شود و بر اين باوريم بدليل ارائه و شرح صحيح و ناب اشعار فوق ، ان شاء الله جاي شبهه و و ترديدي باقي نمي ماند. موسسه علميه السلطان علي بن موسي الرضا عليه السلام كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد پيام رسان سروش پلاس ‏sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi پيام رسان بله https://ble.im/boroojerdi پيام رسان گپ https://gap.im/darmahzar پيام رسان ايتا https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام @darmahzar لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇 http://bit.ly/2WTptgK
💠 امر به معروف و نهی از منکر- بخش هفدهم ⭐معروف؛ گذر از امور فانی 🔶 یکی از معروف‌ها گذر کردن از امور فانی و غیر نافع است. آنچه که نه منفعت دنیوی دارد و نه منفعت اخروی معروف محسوب نمی‌شود، به عنوان مثال غصه خوردن بابت مشکلات نه هیچ نفع دنیوی دارد و نه هیچ اجر و ثوابی، به همین جهت باید از آن دوری کرد و تنها زمانی نافع است که سبب دوراندیشی شود تا اشتباهی تکرار نشود و تجربه تلخ مرور نگردد. ⭐ مُنکَر؛ تاثیر نگرفتن از موعظه‌ها 🔶 یکی از مُنکَرات این است که خود را متاثر از شنیدن یا نشنیدن ندانیم به این معنا که موعظه تفاوت و تاثیری در ما ایجاد نکند، و برایمان تفاوتی نداشته باشد در محضر قرآن قرار بگیریم یا نگیریم، در سفره علم حاضر بشویم یا نشویم، در مجالس اباعبدالله علیه‌السلام شرکت کنیم یا نکنیم و همچنان به رفتار و گفتار گذشته‌امان عمل کنیم و خطا و اشتباهات‌مان را تکرار کنیم، به عنوان مثال قبلاً اهل تجسس بودیم و یا به راحتی غیبت می‌کردیم .. بعد از آموختن و حضور در مجالس علم نیز آنرا تکرار کنیم. منکر دیگر این است که دیگران را غیر قابل اصلاح بدانیم و به آنان این امر را متذکر بشویم، به عنوان مثال بگوییم چون متولد فلان ماه هستی فلان اخلاق را داری. 📚 «برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» ـ محرم 98 ⬅ برای مشاهده ادامه مطلب به لینک زیر مراجعه نمایید: http://bit.ly/2lHQOoU
🌑🌑🌑 به مناسبت سالگرد دفاع مقدس *روزی که آیت‌الله جوادی آملی خاک بر سر ریخت!* هنگام دفاع مقدس آیت‌الله جوادی آملی جبهه مشرف شده بودند تا ملاقاتی با بسیجیان داشته باشند؛ در میان رزمندگان، نوجوان باصفایی بود که ۱۴ سال داشت. پایین ارتفاع چشمه‌ای بود و باران گلوله از سوی عراقی‌ها می‌بارید؛ لذا فرماندهان گفتند برای وضو هم به آنجا نروید. بالا بنشینید و همانجا تیمم کنید. هنگامی که آیت‌الله جوادی تشریف آوردند، دیدند که آن نوجوان ۱۴ ساله داشت به سمت چشمه می‌رفت برای وضو. بسیجیان هر چه فریاد زدند نرو خطرناک است، آن نوجوان گوش نکرد. آخر متوسل شدند به این عالم وارسته، آیت‌الله جوادی آملی که آقا! شما کاری بکنید. آقا نوجوان را صدا کردند که عزیزم کجا می‌روی؟ گفت میروم پایین وضو بگیرم. گفتند پسر عزیزم! پایین خطرناک است. فرماندهان گفتند می‌توانی تیمم کنی. شما تکلیفی ندارید. همان نماز با تیمم کافی است. نوجوان نگاهی بسیار زیبا به چشمان مبارک این عارف بزرگوار کرد و لبخند زیبایی زد و گفت بگذارید حاج آقا نماز آخرمان را با حال بخوانیم و رفت وضو گرفت و یک نماز باحالی خواند و برگشت. دقایقی بعد قرار بود عده‌ای از بسیجیان بروند جلو و با عراقی‌ها درگیر شوند. اتفاقا یکی از آنها همین نوجوان ۱۴ ساله بود. یکی دو ساعت بعد آیت‌الله جوادی را صدا کردند و گفتند حاج آقا بیاید پایین ارتفاع. دیدند جنازه‌ای آوردند. آیت‌الله جوادی آملی نشستند و دیدند همان نوجوان با همان لبخند زیبا پرکشیده و رفته. آیت‌الله جوادی آملی کنار جنازه‌اش روی خاک نشستند، عمامه از سر برداشتند و خاک بر سر مبارکشان ریختند و گفتند: جوادی! فلسفه بخوان؛ جوادی! عرفان بخوان. امام به اینها چه یاد داد که به ما یاد نداد؟! من به او می گویم نرو و او می گوید بگذار نماز آخرم را با حال بخوانم. تو از کجا می دانستی که این نماز، نماز آخر توست؟! 💐 هفته دفاع مقدس گرامی باد. درود و رحمت خدا بر ارواح مطهر شهداء بویژه شهدای دفاع مقدس و امام شهداء💐
٤٧ ادامه بحث تفكر انسان باید اهل علم و عمل باشد و در حالات و در ملکات نفسانیه خود فكر كند، چه ملکات نفسانیه مثبت چه منفی . بطور مثال از نظر علمی بچه ای را که از پوشک می گیرند بايد در ده جای خانه لگن بگذارند و نگویند اینجا را نجس نکن ، آنجا را نجس نكن ، اصلا نبايد تحت فشار باشد اگر بگویید صبر کن تحمل كن، بخیل می شود، یعنی ما به اين ميزان در معرض آسيب هستيم، اگر روان فرد آسیب ببیند تا بزرگی همراه او است، بايد یک طول زماني مراقبه داشته باشد و به قبح کار خود پی ببرد تا رذیله بخل را از خودش دور کند قابل رفع شدن است ولی سختی دارد. در ملکات خوب خود هم فکر کند مثل بخشش، حالا در ملکه بخل فکر کند چرا راحت اهل پرداخت نیست بدی ان را متوجه شود بعد روی خود کار کند و پرداخت صحیح داشته باشد واهل بخشش شود در هر رشته ايي كه تخصص دارد فکر کند آيا تخصصش در این ملکات اخلاقی تأثير گذار هست یا نه؟ ش پشت کتاب درسی نوشته بود: درخت تو گر بار دانش بگیرد به زیر آورد چرخ نیلوفری را متوجه باشد علامت علم، تواضع است اگر اهل علم هست باید متواضع هم باشد اگر اهل علم هست و خود را از دیگران بالاتر می بیند علم برای او نفعي نداشته است اگر نگاهش به دیگران تحقیر آمیز است ، علم او به هیچ درد زندگی اش نخورده است. زینت علم حلم است، اگر علم میزان تحمل را بالا نبرده و برای فرد هیچ ملکه صحیحی نساخته است،علم او نافع نبوده و اگر اهل معرفت است و علمش علم معارف است توجه كند از وقتی یاد می گیرد به خلق الله بیشتر علاقمند شده یا کمتر؟ آدمها را بیشتر دوست دارد یا یک سره اهل انزوا می شود؟ همین روزها که سر مقدس اباعبدلله علیه السلام هرجا قرار دارد و نور می دهد، همراهان اباعبدلله هم چنین اند نور می دهند ، اگر واقعا کسی اهل نور است خلوت و انزوا را برای جلوه گری انتخاب نمی کند. نور، جمع را می طلبد وقتی جمعیت زیاد هستند نور بیشتر است، هزارو چهارصد سال است كه یک سر چه جاذبه ای دارد ! اگر انسان اهل نور باشد باید جاذبه اش خیلی فراوان باشد، نگوید انقدر نورانی شدم طاقت هیچ کس را ندارم ، آدمها را دوست ندارم. اصلا فرض کند آدمها تاریک هستند بالاخره بايد نوري برود و روشنشان کند، آيا دوست دارد آنها در تاریکی بمانند؟ یک دلیل این که حضرت اباعبدلله فرصت خواستند و اجازه ندادند عصر تاسوعا جنگ شود همين بود كه هر كس می خواهد بیاید ، رجوع كند و فرصت نهایی در اختیارش باشد. امام می فرمایند : ببینید با این علمی که پیدا کردید محبتتان به افراد بیشتر یا کمتر شده است تواضعتان چگونه شده؟ نکند به خاطر یک ذره علم نگاهتان به افراد ابلیسی و از بالا به پایین است، چهار کلمه یاد گرفته فلاسفه و علما  و حکماء و اهل عبادت را رد می کند به همه مردم می گوید اینها که حیوان هستند، به واسطه همین امر هیچ کس را قبول ندارد. سر و صداي خورده علم خیلی زیاد است پول خورد است اذیت کن و سنگین است و باید بداند این اصطلاحاتي که یاد گرفته مانع و حجاب شده است ، اجازه نمي دهد خدا را ببیند، یاد گیری ما باید ما را از عالم ماده رها کند نه اينكه روز به روز بیشتر اسیر مادیات شويم و در سجن طبیعت محبوس گرديم و زنجیری شیطان شويم بعضي ها در عالم طبیعت زندان شده اند خیلی حرف محبت خدا و معرفت را می زنند ولی زنار که کراوات و علامتی بوده است برای صلیبی ها و نماد نفسانیت است ، مي بندد ، در واقع کراوات نفس را بسته و بت پرست شده است و بت نفسش را در آغوش گرفته است . او فکر می کند بنده است، در حاليكه عبد نفس است . خدا به حضرت موسی گفت بدتر از خودت را بیاور ! موسی گفت : نزدیک بود سگی را بیاورم ولی دیدم شاید او بهتر است. خدا گفت اگر او را می آوردی، کلیم من نمی شدی، ابلیس با تکبرش از جوار حق اخراج کسی که متکبر است تاریک  است و تاریکی را عرضه مي كند. ادامه دارد استاد بروجردي كلاس شرح تهذيب نفس ٩٨/٦/٢٣ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد پيام رسان سروش پلاس ‏sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi پيام رسان بله ‏https://ble.im/boroojerdi پيام رسان گپ ‏https://gap.im/darmahzar پيام رسان ايتا ‏https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام ‏@darmahzar لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇 ‏http://bit.ly/2WTptgK
مقام معظم رهبري:: 🔹شما در محدوده‌ی نفوذ خودتان هر مقداری که می‌توانید تأثیر بگذارید - کاری کنید که بچّه‌ها در راه مستقیم و صراط مستقیم ثابت‌قدم بمانند. اگر چنانچه در صراط مستقیم ثابت‌قدم ماندند و حرکت کردند، هر کسی جای خودش را پیدا می‌کند؛ هر کسی موقعیّتی را که می‌تواند مفید باشد، پیدا می‌کند و هیچ لزومی ندارد که من بگویم شما در فلان رشته کار کنید، در فلان قضیّه کار کنید؛ نه، وقتی ثابت‌قدم بودند در راه خدا، می‌فهمند چه کار باید بکنند؛ این توصیه‌ی مؤکّد بنده است.» 🔹همچنین رهبر انقلاب در این دیدار، در سفارش به یکی از طلاب جوان حاضر در جمع فرمودند: «سفارش؛ آقاجان! درس را خوب بخوان؛ ان‌شاءاللّه ملّای خوبی بشوی و بتوانی در لباس پیغمبر برای اسلام خدمت کنی. اگر شما روحانیِ فاضلِ ملّایِ متدیّنِ متقّی‌ای بشوید، فایده‌تان خیلی بیش از خیلی چیزهای دیگر است...» ۹۸/۶/۱۱