eitaa logo
در محضر استاد بروجردي
2هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
161 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
٣-١ ""نتيجه ايمان به غيب"" خداي سبحان در سوره مبارکه بقره آیه ٣ مي فرمايند: الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ‎اولین گزینه ای که برای متقین معرفی شده ، ايمان به غيب است (الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ) ‎در اندیشه و روانشناسي درست افق دید انسان گسترده است. افق دید نزدیک و سطحی نیست.. ‎ قرآن علامت اندیشه درست را بسنده نكردن به ظواهر مي داند. در واقع يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ اشاره به اينست : انسان باور دارد در امور مختلف پشت پرده وباطني هم وجود دارد كه در آن پشت پرده، امکانات بی نهایت است. ‎بطور مثال فردي امروز به اندازه ٣٠ساعت کار دارد حال ممكن است بگويد شبانه روز كه ٢٤ ساعت بيشتر نيست و من به اين ميزان مي توانم كار كنم و قطعا به اندازه٣٠ ساعت برنامه ريزي و كارايي ندارم اما نگاه ديگر اينست كه چرا از نيروهاي ملكوتي غافل باشم خداي سبحان ميتواند به ٢٤ ساعت من بركت دو برابر و چند برابر بدهد و كارايي مرا مضاعف كند. دو ملک همراه و معين و كمك كار من هستند. یک دور تسبیح حضرت زهرا مي فرستم تا یک ساعت، برکت 5 ساعت پيدا كند و زمان معمول چند برابر بشود. این که باور کنيم پشت پرده نیروهايي هست كه دیده نمی‌شوند اما مددكار ما هستند در توانمندي ما بسيار مهم هستند. ‎اندیشه نا صحیح این است که حساب دودو تا چهارتاي ظاهري كنيم و بگوييم در این زمان کار کرد فلان قدر است و بیش از این امكانش نيست. ‎ مرحوم علامه امینی در کتاب الغدير نوشته بودند: حضرت امیرالمومنین علیه السلام هزار رکعت نماز می‌خواندند بعضي گفته بودند امکانش نیست. علامه امینی برای این که اثبات کنند خودشان مدت ها هزار رکعت نماز مي خواندند که بگویند من بعنوان انسان عادی که معصوم هم نیستم می توانم هزار رکعت نماز بخوانم حال مولي اميرالمومنين كه در اعلي درجه عبادت هستند . ‎ ملاصدرا می‌گوید:غيب، قلب انسان است که قابلیتي بی نهایت دارد و عرش الرحمان است. ""دست مومن در جيب خداست"" ‎ اندیشه درست این است : شما باور کنید نیروهای پنهانی دست اندر کارند ، در راس نيروهاي غيبي خداي سبحان است و زیر مجموعه آن هم نیروهای ملکوتی هستند که مسئول خدمات رسانی به فردی هستند که در مسير سلوك الي الله قدم بر مي دارد. وظيفه ملائک خدمت رسانی به اين مومن است. ‎وقتی مومن به غیب ايمان دارد، دستش در جیب خداست و هرگز كم نمي آورد. ‎متاسفانه افراد در همین قضیه شک دارند مثلا می‌پرسند مکه می روی؟ می گوید: من که ثبت نام نکردم. یعنی یومنون بالغیب در اعتقادات او جايگاهي ندارد چون همیشه همه امور را در روند عادی ديده است . ‎فردي برای آشیخ جعفر مجتهدی حوض تمیز کرد. ‎شيخ جعفر گفت می خواهي مکه بروي؟ آنقدر سريع كار او انحام شد كه گويا ‎لباس خیس كارگر در مکه خشك شد. ‎متاسفانه انسانها لابلاي چرخ ابزار گیج شده اند و عالم ماده تمام فكر و ذهن آنها را اشغال كرده و از كمك و اعانت نيروهاي غيبي و ملكوتي غافل هستند ونمي دانند كه چرتکه نیروی معنوی با ابزار نیروهای مادی قابل قیاس نیست. ""انرژي خاص عالم ملكوت"" ‎در اندیشه قرآنی صحیح انسان باید باور خاص نسبت به ملکوت این عالم داشته باشید که در ملکوت عالم، انرژی بی پایان وجود دارد و همه چیز بی نهايت است. محدودیت مربوط به عالم ماده است. ‎ توصيه شده هر شب جمعه در دعاي كميل بگویيم اقربهم منزلة منک و اخصهم زلفة لدیک. خدايا بعد از حضرات معصومين ما را نزديك تر از همه به خودت قرار بده این فراز برای یومنون بالغیب است. وگرنه من کجا و اخصهم منزله الیک کجا!؟ ‎و يا بطور مثال در ‎دایره مطاف كه انسانها ها طواف مي کنند. بعضی از دور مشاهده مي نمايند و می گویند فعلا شلوغ است، امكان طواف نيست، اما فرد ديگري می گوید شلوغي مهم نيست و رويت عشق طواف كنندگان لذت بخش هم هست لذا هرچه جلو می رود ، نزدیک تر هم مي شود. حتي سجده هایش را هم در شازروان می کند. نگاهش این است جلو مي روم و خدا هم كمك مي كند و همه چیز تنظيم مي شود. نزدیک مي روم و خدا تكريم مي كند و در آغوشم می گیرد (لقد كرمنا بني ادم) ولي آن كسي كه گفت : شلوغ است و من نزدیک نمي شوم امکان قرب و دريافت كمك هاي الهي برايش محقق نمي شود. ‎ یومنون بالغیب يعني باور مي کنم با عنایات بی نهایتی که خدای سبحان در خدمت انسان قرار داده است، امکان رسیدن به انواع کمالات وجود دارد پس خیلی فرانگر است و سفره دعایش را بزرگ قرار می دهد. ‎كسانيكه اعتقادشان به نيروهاي غيبي ضعيف است گويا یک گنج دارند ولي دائم ادعای فقر می کنند.   ادامه دارد استاد بروجردي كلاس روانشناسي در قران ٩٠/٣/٢٩ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد پيام رسان سروش پلاس ‏sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi پيام رسان بله https://ble.im/boroojerdi پيام رسان گپ https://gap.im/darmahzar
٤-٢ "ذكر نعمات" آیه 47: يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُواْ نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ نماد دیگر اندیشه صحیح این است كه انسان نعمات خاص را ذكر كند .  ممكن است بگوييم خدا به همه روزی می دهد، به ما هم داد و يا همه را محفوظ می کند، من را هم کرد. یعنی من خودم را مثل بقیه می بینم. ولی در اندیشه صحیح باور مي كنم خدا مرا تافته جدا بافته قرار داده است. در بین این همه مسلمان، شیعه تافته جدا بافته است. و يا در بين اين همه شيعه من در گروهي قرار دارم كه اهل علم هستند. ....در اندیشه صحیح فکر را روی نعمات خاص می برم كه البته اين انديشه موجب غرور و عجب نمی شود زيرا خود را مستحق آن نعمت خاص نمي دانم. و يقين دارم كه آن نعمت فضل خداست و عدل نیست و من استحقاقش را نداشتم. فقط لطف خدا بوده ست. این نوع انديشه من را به عمل خاصی گرایش می دهد. عمل درستی كه بايد آن را پیگیری کنم. در اندیشه صحیح انسان توجه می کند خدا چه منتی گذاشته است در بين دوستانی هدف گرا قرار گرفته و ارزش گرا هستم. خدایا چگونه از تو تشکر کنم، در حاليكه مي توانستم در جمعي باشم كه تمام حرفهايشان ذره ايي ارزش و قيمت ندارد. ويا یک گروهي حتي در بين طلبه ها هستند كه نگاهشان به ظواهر است ولی من در جمعي از طلاب هستم كه حب دنيا را از ذهن بيرون كرده و كمتر به ظواهر توجه دارند این ها فقط لطف خداست. انی فضلتکم خدا جوایز ویژه ای به همه ما و تک تکمان داده است كه كمتر به ظواهر توجه داريم در اندیشه صحیح مي فرمايد: اذکروا جوایز خدا را ذكر كنيد . در اندیشه منفی می گویم خدا کاری که برای همه کرد برای من هم انجام داده و چیز اضافه ای در زندگیمان وجود ندارد . در حاليكه بسياري از امتیازات ناخواسته كه داريم ، لطف خداست مثلا زندگي در ايران و امكان اين همه امتيازات ويژه علمي و معنوي يك نعمت خاص است كه شايد هيچ كجاي دنيا اين امكانات كسب علوم الهي فراهم نباشد . یک وقت پیگیر می‌شوم و خودم محل زندگي را انتخاب مي كنم اما گاهي خدا امكاناتش را مقتضي كرده است ، در اندیشه صحیح این امتیازات را جدی بگیرم و به عنوان پوئن مثبت زندگی روی آن حساب باز کنم و در نتيجه عملکردم از دیگران بالاتر باشد. انی فضلتکم یادتان بماند من شما را برتر قرار دادم و واقعاً هر کدام از ما ، خود را بررسی کنیم ، می بینیم خدا چه امتیازاتی به فرد فرد ما داده که طیف وسیعی بی بهره هستند. ادامه دارد استاد بروجردي ٩٠/٤/٥ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد پيام رسان سروش پلاس ‏sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi پيام رسان بله https://ble.im/boroojerdi پيام رسان گپ https://gap.im/darmahzar پيام رسان ايتا https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام @darmahzar لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇 http://bit.ly/2WTptgK
٨-٢ "انديشه صحيح " قران در سوره بقره آيه ٦٥ و ٦٦ مي فرمايد: وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَواْ مِنكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ ادامه آیه قبلی عواقب اندیشه منفی را نشان می دهد. آیه ٦٥به یک گروه اصحاب السبت اشاره مي كرد که شنبه ماهی گیریشان تعطیل بود. آيه فوق را در مثال توضيح مي دهيم مثلا فردي به پیک نیک برود و مشغول تفريح سالم باشد، بعضی می گویند: آيا این خانم اهل علم است؟ حواس ايشان فقط به تفريح و پیک نیک و بگو و بخند و خوش و با نشاط است ، ما اهل علم بودن در او ندیدیم. بايد بحث علمي يا فرع فقهی مطرح می کرد. اين طرز تفكر و برداشت، مشتمل بر اندیشه ناصحیح است. اندیشه صحیح این است كه ياد بگيريم زمانهايي اموري را باید تعطیل کرد. اصحاب السبت ، شنبه ها روز تعطیلی آنها بود. ماهی ها می آمدند روی آب و خودشان را عرضه کرده و مردم هم كه عمده درآمدشان ماهی گیری بود، وسوسه مي شدند و می گفتند: حیف است از این ماهی ها صيد نكنيم در حاليكه به آنان گفته شده بود نبايد ماهيگيري كنند. ولي آنها روز شنبه که باید تعطیل باشند و فکرشان در امور كسب و كار نباشد، اتفاقاً درگیرتر بودند كه اين مصداق تفكر و انديشه ناصحيح است يا بايد هنگام نماز تمام دغدغه ها تعطیل شود. با خدا باشيد و غير را در حريم خلوت خود با خدا، راه ندهيد . باید خاموش و روشن کردن را بلد باشیم. کدام دکمه کی و چه موقع خاموش؟ کی روشن ؟ آدمی که درست فکر کند، زمان و مكان و موقعيت روشن و خاموش کردن را هم مي داند. و يا مثلاً آقایان بعضی از مواقع دوست دارند با همسر تنها به رستوران و قدم زدن و سفر و... بروند. خانم وظيفه دارد با نشاط و علاقه همسر را همراهي كند و با او به رستوران.... برود. اما در اين ميان فوری یاد فلان فرزندش یا در راه یاد مشكل آن بچه ديگر می افتد. يعني بلد نیست چه موقع و كجا به فكر آنان باشد ، نمي داند كه فعلا بايد همه امور را قفل كند و به فكر خوش گذراني با همسرش باشد . اندیشه ناصحیح نمی داند چه موقع و به چه چيز فكر كند همه چیزش همیشه همراهش هست. در خواب و عبادت همه چیز مخلوط است. در اندیشه صحیح جای عبادتش جداست و جای کارش جداست ، رسيدگي به همسر جداست، رسيدگي به فرزند جداست . اسلام به ما می گوید ياد بگيريد وقت عبادت امور را تفکیک کنيد امور مختلف را در جاهای مختلف رسيدگي نماييد. صاحب اندیشه صحیح، تفکیک را بلد است. هر کدام فایل خاص خودش را دارد. در عین این که من بنده هستم و هر چه خدا فرموده گوش می کنم. آن فرمانده به من گفته اینجا اينگونه باش، هستم و جاي ديگر اقتضاي رفتار ديگر دارد، چشم. در اندیشه ناصحیح، همه افکار مضطرب و مشوش است. نه نماز مفرح نه ارتباط با اطرافیانم مفرح است. فكر،تمام وقت درگیر است. این علامت اندیشه ناصحیح است. یاد بگیريم هنگام تعطیل یعنی تعطیل. اندیشه صحیح فایل های جدا جدا برای خودش دارد. در فایل خاص، وظیفه خاص خودش را انجام می دهد. قران مي فرمايد این گروه به هنگام تعطیلی، کار مي کردند. مي دانيم کار خوب است، عبادت است،نان درآوردن حلال و جهاد است. اما تنوع در زندگی لازم است . کارزدگی درست نيست. در فایل خاص خودش کار خاص آن را انجام بدهيد. اصلا نبايد به فکر اجازه درگیری کاری را بدهيد اندیشه ناصحیح، مشوش است. همه چیزش مخلوط و بي حساب و كتاب است. به دلیل تشویش باطن، تشویش ظاهر هم دارند. برای هر غذای خاص باید فرمول خاصی را رعایت کرد. چطور در قورمه سبزی بادمجان نمی ریزیم. در اندیشه هایمان هم باید فایل خاصی باشد. متاسفانه در امور روز مره واقعا این قرار دادهاي عاقلانه را رعایت نمی کنیم. پايان كلاس روان شناسي در قران استاد بروجردي ٩٠/٤/٥
٥-٣ "استقبال از امور مثبت محقق شده" سوره مبارکه بقره آیه ٨٩ :وَلَمَّا جَاءهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَكَانُواْ مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُواْ فَلَمَّا جَاءهُم مَّا عَرَفُواْ كَفَرُواْ بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّه عَلَى الْكَافِرِينَ گروهی هستند قبل از این که دین پیامبر ظهور كند، چشم انتظار اين دين بودند (یهود). چون کاهن ها می گفتند محل استقرار دین جديد، مدینه است. زمین هاي اطراف مکه و مدینه را خریدند و ابزار لازم را به کار گرفتند كه تا دین حق می آید، جزء اولین بیعت کنندگان با دین باشند ولی وقتی دین آمد كَفَرُواْ بِهِ. چه زماني کفار از دینشان جدا و همه عالم مسلمان مي شوند؟ وقتی پیامبری را که می شناختند ، مي آيد و آن دینی که منتظرش بودند ، را مي آورد، مردم كفر نورزند و حقايق را نپوشانند. در اندیشه صحیح به انتظار حق خودشان بهاء می دهند و در اندیشه ناصحیح وقتي انتظار حق محقق شد، نادیده می گیرند. بطور مثال آنقدر چشم انتظار مادر شدن بود، حال كه به لطف خدا مادر شد، کفروا به و می گوید مادري کلفتی است. بچه نمي خواهم. من با این همه مدرک بچه تر و خشک کنم؟ این اندیشه ناصحیح است. در اندیشه صحیح وقتي منتظر چيزي بود و آن چيز به او عطا مي شود، برایش مطلوب است و استقبال مي كند. چون از اول چشم انتظار چیز صحیح بوده است . اما در انديشه ناصحيح از خدا خواسته توفیقي نصیبش بشود. حالا که نصیبش شد، کتمان می کند و نادیده می گیرد .در اندیشه صحیح انتظارات به جاست و وقتی محقق شد، فرد خرسند و خوشحال است. و الطاف خداوند را ناديده نمي گيرد. "امور اعطايي را با قوت بگيريد" یکی از خصوصیات اندیشه صحیح این است که انسان در حال زندگی می کند نه در آینده. معمولا مشکلات افراد این است حال را ندیده می‌گیرند. قران در سوره مبارکه بقره آیه ٩٣مي فرمايد: وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاسْمَعُواْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَأُشْرِبُواْ فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِن كُنتُمْ مُّؤْمِنِينَ. داستان بنی اسراییل است. خدای سبحان یکی از معجزاتی که به بنی اسراییل نشان داد ، چهل سال کوه را بالاي سر این ها نگاه داشت و دائما برای آنها مائده می فرستاد. در طول اين دوره از این گروه دو درخواست شده است. ١-خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ هرچیزي كه به شما می دهیم با قوت بگیرید ٢-وَاسْمَعُواْ گوش جانتان را باز کنید و پیام ما را بشنوید. مخاطبين اين دو دستور، فقط یکی را آنهم بصورت ناقص اجرا کردند. قالوا سمعنا پیام را در ظاهر می گیریم ولي در دل مخالفت مي كنيم (عصینا) در دل آنها و كُنه وجودشان صحبت از اجرا نبود. باطناً نمی خواستند دستور را اجرا کنند. به جای این که گوش جانشان به پیام حق باشد، به گوساله سامری بود و محبت گوساله سامری در دلشان آب یاری می شد. اندیشه صحیح آن است که وقتی خدا (طور، طور عقل است) عقل خاصی به انسان می دهد (که ما پیامبر را عقل اول و ولایتش را ولایت عقل اول می دانیم) و می‌گوید بگیر، با قوت عقل را بگيرم . اما در اندیشه ناصحیح انسان احساس ضعف می کند و عقل را بر خود مسلط نمي كند. امروز روز اول ماه شعبان و در ضیافت خاص پیامبر قرار گرفتیم و ايشان در تمام عالم می گوید خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ خیر رسانی فراوان به شما می شود، بگیرید. اندیشه صحیح می گوید به لطف خدا می توانم و آن کسی که این مهمانی را نصیبم کرده ، توفیق دريافت هاي خاص را هم نصیبم می کند. اندیشه ناصحیح می گوید من کجا و این توفیق کجا و تا آخر ماه بی نصیب می ماند . ما دائما در ضیافت خداییم اما متاسفانه دائم هم می خواهیم فرار كنيم. شما را دعوت کردند پس بیاييد و تحويل بگيريد. در اندیشه صحیح هر یک لقمه ای كه می خورد، می گوید خدایا این چه فضلی بود نصیب من شد. آنقدر انسان ها در ماه رجب از دنيا رفتند و به ماه شعبان نرسیدند و توفيقات را ازدست دادند. گاهي تا آخر این ماه می گویم من کجا و این ماه کجا! و گاهي می گویم خدایا شكر كه من را به مهمانی پیامبر(ص) رساندی. اندیشه صحیح قرارش بر اجراء است. نمی گوید نمی کشم. سمعنا و عصینا نیست. در اندیشه صحیح ظاهر و باطن یکی است. در اندیشه ناصحیح قول و درون مطابقت ندارد. قول می گوید: سمعنا و درون می گوید: عصینا. يا بطور مثال اول بگویم الحمدلله شعبان آمد ولی به رمضان نمی رسم و نمی کشم. در حاليكه خداوند جبار است. جبران کننده است و امكان دارد رحمتی که در شعبان نصیب ما شد، جبران خسارت رجب را هم بکند. اندیشه ناصحیح می گوید من خودم را می شناسم. من که از رجب خوب استفاده نکردم، قطعاً شعبان هم نمی توانم. بین این دو اندیشه خیلی فرق است ادامه دارد استاد بروجردي
٦-٤ "گرفتاري در دنيا طبيعي است" قران در سوره مباركه بقره آیه ١٥٥ مي فرمايد: : وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ در اندیشه ناصحیح افراد ایده آلیست هستند.يعني معتقدند زندگی تکان نخورد. و همه چيز تنظیم باشد و به محض كوچكترين تغييري ساماندهي زندگي آنها متزلزل مي شود . انسان در اندیشه صحیح می داند كه در عرصه های مختلف زندگی، مشکلات خاص خودش هم وجود دارد. در اندیشه ناصحیح با كوچكترين تغييري، بالانس جسمی و عاطفی به هم مي ريزد و اذیت می شوند . اندیشه صحیح مي گويد:زندگی پستی و بلندی و گردش و چرخش و موج دارد. حتماً گرفتاري هست و برای همه هم هست. بطور مثال فردي طلبه می شود و می داند باید امتحان دهد و امتحان شرط ارتقاء است. اما ديگري می گوید اگر امتحان بدهم به من شوک وارد می شود در حاليكه انسان ظرفيت تمام كارهاي آسان و دشوار را دارد و نبايد فقط به دنبال راحت طلبي باشد. تصور ما در جسمانیات ما اثر می گذارد. چه كسي قرار است در دنیا بماند؟ همه می میرند. چه كسي هست سلامت محض داشته باشد؟ همه بیمار می شوند. این موارد را كه جدی بگیریم، وقتی برای ما پیش مي آيد گويا کلاس کارورزی داشته ايم . حبابه به دليل واقع نگر بودن هشت امام را درک کردهاست ( از امیرالمومنین علیه السلام تا امام رضا) حبابه به امیرالمومنین علیه السلام گفت: شما که همیشه نیستید بعد شما چه كسي امام هست؟ زمان امام حسن و تا زمان امام رضا؟ نمی گوید بعد از شما من هم از غصه مي ميرم بلكه با واقعیت مواجه شد و احساساتش را مديريت كرد. حبابه زمان امام سجاد (ع) ١١٣ سالش بود، مشاهده كرد كه حضرت نماز طولانی دارند ، اظهار علاقه كرد كه من هم مي خواهم نمازطولاني بخوانم ، با اشاره حضرت، قدش صاف و باکره شد و زندگی جدیدش را تا زمان علی بن موسی الرضا ادامه داد. طبق آیه ١٥٥ سوره مبارکه بقره بايد تمام گرفتاری های مختلف را عادی ديد. مثلا کسی می گوید: فكر نمي كنم احدي در دنيا مشكل لا ينحل مرا داشته باشد، اين مشکل خیلی حاد است. در حاليكه شايد دهها نفر اين مشكل را داشته و بخوبي از عهده حل آن برآمده باشند و يا شايد هم به نتيجه مثبت نرسيده باشند در قانون دنیا گرفتاري هست. قرار نبوده هميشه روزگار به کام باشد. اگر چنین باشد انسان طغیان می کند ان الانسان ليطغي. در اندیشه صحیح برای كمبود ها و کاستی ها جاسازی و تمرين لازم انجام شده است . ما می بینیم فردي بيست سال قبل عزیزش را از دست داده اما هنوز کنار نیامده و روحيه اش تعديل نشده است و اين فشار روي همه جوانب زندگي فردي و اجتماعي او اثر مي گذارد. گاهي مي گوييم فلاني در این سن نباید از دنيا مي رفت. چه كسي اين نباید را گذاشته؟ من قانون می گذارم که هیچ کاره هستم؟ كسي (خدا)که قانون تعیین می کند از علی اصغر شش ماهه تا حبیب بن مظاهر ٩٠ ساله را برده است . هفتاد و دوتا را یک جا برده است. بنابراين نبايد يك دوره زندگی مملو از نگرانی باشد. در آيه مباركه لام تاکید و نون تاکید ثقیله آمده است . يعني گرفتاري حتما هست و رفع آن و افزايش ظرفيت هم حتما بايد باشد . ادامه دارد استاد بروجردي كلاس روانشناسي در قران ٩٤/٤/١٩ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ ٨ https://chat.whatsapp.com/HIR7xw1kU6EF5D3u8lkvDM پيام رسان سروش پلاس ‏sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi پيام رسان بله https://ble.im/boroojerdi پيام رسان گپ https://gap.im/darmahzar پيام رسان ايتا https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام @darmahzar لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇 http://bit.ly/2WTptgK
٧-٤ "صبوري عامل تقدير الهي است" قران در سوره مباركه بقره آیه ١٥٧ مي فرمايد: أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ در اندیشه صحیح ، صبوری موجب دريافت هدبه مي شود، می دانم اگر صبوری کنم تمام نظام عالم مشغول تقدیر و تشکر از من مي شوند . می دانم اگر صبوری کنم، کمالات خاصی نصیبم می گردد. می دانم جزاي صبوری فوق تصور انسان است. در انديشه صحيح شاکی و معترض نيستم . نمي گويم از خدای خودم توقع نداشتم چنين مشكلي پيش بياورد. برای هر مورد سخت زندگی یک مورد خوب هم انتخاب شده که نتوانم اعتراض كنم . خداي سبحان پيامبري را با بیماری، پيامبر ديگر را با آتش و ديگري را با زن و یکی را با شوهر بد مورد ابتلا قرار مي دهد. نمونه هايي از لوط و آسیه و ایوب و موسی كه خیلی خوب تر از ما هستند را با مورد های سخت تر از ما آزمایش کرده است . شما کسی نیستید که نازی کنید و کارتان به چشم بیاید. در شرح حال حضرت زهرا سلام الله علیها متعدد پیش آمده،پیامبر (ص) وارد خانه فاطمه(س) شدند سه روز گرسنه بودند. حسنین مثل جوجه می لرزیدند. این ها کسانی هستند که عنده مفاتح الغیب نزد آنان است اگر سرشان را بالا کنند، مائده نازل مي شود اما خدا می خواهد بگوید من براي بهترین فرد عالم و حبیبه خودم چنين پسنديدم. باور کنیم سختی ها هست. باور کنیم که صبوری های علي الدوام ما را مورد تقدیر حق و نظام كائنات قرار می گیرد. صلوات من ربهم يعني غیر ممکن است خدا درود بفرستد و ملائکه اش درود نفرستند و به همه عالم هم بخشنامه مي كنند كه درود بفرستند. وقتي مربی عالم کاری کرد بخشنامه می دهد بقیه نظام عالم هم آن كار را مي كنند و بر صابر صلوات مي فرستند پس دیگر جایی برای شکایت و گله نیست. مثلا فردي می خواهد در اموری از زندگی اش گله کند. من رند باشم ، و شروع به تعریف از او بکنم که فلان وقت چقدر کارت زیبا و عاقلانه بود . در اين وضعيت فرد شاكي یادش می رود كه چه شكايت و گله ايي داشت خدا با ما همين معامله را می کند. وقتی ما در مشکلات صبوری کنیم آنقدر خدا از ما تعریف می کند كه یادم می رود مي خواستم چه مشکلاتي را مطرح کنم و شاکی شوم. زمزمه تمام عالم هم تعریف از این بنده است. خدا خیر الشاکرین است. بهترین تشکر را از بنده ای می کند که در اين عرصه صبوری کند. و بنده هم با خدا درگیر نمی شود . "قهر و ناشكري مذموم است" در آیه  ١٦٨ سوره مباركه بقره مي فرمايد : يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُواْ مِمَّا فِي الأَرْضِ حَلاَلاً طَيِّباً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ در اندیشه درست هیچ کس با خود و با دیگران قهر نيست. البته دوره کاستی و مشكلات در زندگی ما بوده است اما خدا فتح باب خاصی کرده نبايد بگویم بايد همان زمان كه مي خواستم عطا مي كردي و در حال حاضر عطايت بدرد من نمي خورد. وقتی جوان بودم ندادی ، وقتي سالم بودم ندادي . در اندیشه درست مي گويم آن وقت كه ندادی بابت مصلحت و حكمتت ممنونم و الان كه دادی بابت فيض رسانيت شاكرم شاید زودتر می دادی ضایع می کردم. آدم هایی که قهر می کنند کلوا و بهره مندي در زندگیشان نیست. دیروز نداده نباید می خوردم. امروز که داده است ، مي خورم. در اندیشه درست آدم نه با خودش قهر است نه با خدا و نه با خلق. وقتي ما درگیریم ، فکرمان درگیر است است ، جسم ما درگير است مصرف نمی‌کنم چون ٤ سال قبل با من چنين و چنان كرده است . در حاليكه اگر فيض نبريد از کیسه خودتان می رود . همه زندگی همین است. سهم داریم و استفاده کردیم، فبهالمراد و اگر استفاده نکردیم می دهند به ديگري كه مي گيرد و استفاده مي كند و لذت مي برد. در اندیشه درست هیچ کس اهل قهر نیست چون هر زمانی كه مي گذرد ،برای خودش یک زمان جدید است. کل یوم هو فی شان هر روز جلوه گری جدید دارد. شاید دیروز با جلوه نام جبارش بوده امروز با جلوه نام رئوفی و رحیمی است. نگوییم جباریت دیروز کجا بود، رافت امروز کجا ؟ دیروز باید جباریت را می‌دیدی و امروز قدر رئوفیت را می دانستی. صاحب اندیشه درست مصرف کننده ای است که با لذت مصرف می کند نه با خاطرات تلخ. هیچ وقت خاطرات تلخ را در مصرف فعلی اش لحاظ نمی‌کند. در اخلاقیات مي گفتند اینجا، این اتاق، این منطقه، این موقعیت فلان رفتار ممنوع است هرچیزی در منطقه خودش مجاز است. اما اگر ما مخالفت كنيم خود آسيب مي بينيم و چرخه زندگي را از دست مي دهيم . بنابراين کد درست مصرف کننده اينست كه : کلوا من ما فی الارض. نگفت کلوا من ما فی السماء یا من ما ینزل من السما. از آن چیزهاي آسمانی که دور است و از آسمان پایین می آید بخورید، نه فی الارض. از چیزهای دم دستتان روي زمين لذت ببرید.