eitaa logo
محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
790 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
10 فایل
#داستانهای_عبرت_انگیز #آموزه_های_دینی #نشر_معارف_امام_صادق_علیه_السلام 💎 احیای سبک زندگی اسلامی نه مشاورم نه نویسندم نه مفسرم یک انسانم در پی کامل شدن و رسیدن به حقایق عالم هستی 🔸عاشق قرآنم و محب اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
✳ علی بن مهزیار از موسی بن قاسم نقل کرده است که به امام جواد علیه السلام گفتم گاهی اوقات می‌خواستم از جانب شما و پدرتان طواف کنم، ولی گفتند از طرف اوصیاء نمی‌شود طواف کرد. حضرت فرمودند: هرچه می‌توانی طواف کن که این کار جایز است! بعد از سه سال به امام علیه السلام عرض کردم من از شما اجازه گرفتم که به نیابت شما و پدرتان طواف کنم و شما اجازه دادید و من به این نیت زیاد طواف کردم. سپس چیزی به دلم افتاد و به آن عمل کردم. فرمودند: آن چه بوده است؟ گفتم: روزی به نیابت حضرت رسول صلی الله علیه و آله طواف کردم. سپس حضرت سه مرتبه فرمودند: صلی الله علی رسول الله در روز دوم به نیابت از امیرالمؤمنین علیه السلام روز سوم به نیابت امام حسن علیه السلام و روز چهارم به نیابت امام حسین علیه السلام و روز پنجم به نیابت از علی بن الحسین علیهما السلام روز ششم به نیابت امام باقر علیه السلام و روز هفتم به نیابت از امام صادق علیه السلام و روز هشتم به نیابت امام کاظم علیه السلام و روز نهم به نیابت از پدر شما (امام رضا علیه السلام) و روز دهم به نیابت از شما ای سرورم طواف کردم. و اینها که من به نیابتشان طواف کردم؛ کسانی هستند که با تبعیت از ولایت آنها خداوند پرستش می‌شود. حضرت فرمودند: پس تو به خدا قسم که معتقد به دینی هستی که خداوند غیر آن را از بندگان قبول نمی‌کند. گفتم : و گاهی هم به نیابت از مادرتان فاطمه سلام الله علیها طواف می‌کردم، ولی این همیشگی نبود. حضرت فرمودند: این عملت (به نیابت از مادرمان) را زیاد انجام بده؛ چرا که این عمل برتر و با فضیلت تراست از هر آنچه که انجام دهی. 📚 الکافی: ج ۴، ص ۳۱۴ 💎 اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 💎
✨﷽✨ ✍يك كسى يك سيب برداشت و گفت من با اين سيب آبروى امام صادق(ع) را میريزم. گفتند: چه كار میکنى؟ گفت: من میگويم اى امام صادق! این رزق من هست يا نه؟ اگر گفت رزقت هست، لگد میکنم. اگر گفت رزقت نيست، میخورم. هرچه امام گفت، من ضدش را انجام میدهم. آن وقت آبروى امام میريزد و امام رسوا میشود. گفتند: باشد. سيب را برد پهلوى امام صادق و گفت: آقا اين رزق من هست يا نه؟ امام به سيب نگاه كرد و يك خورده هم به قيافه ايشان نگاه كرد. نگاه به سيب، نگاه به قيافه. بعد فرمود: اگر از گلويت پايين رفت، معلوم میشود كه رزقت بوده است. اين در فكر بود كه چه كار كند؟ يعنى گاهى وقت ها حرص میزند و پول هم جمع میکند، اما از گلويش پايين نمیرود. رزقش نيست. رزق اين نيست كه آدم دارد. داشته ها رزق نيست. كاميابى ها رزق است. خيلى ها دارند و كامياب نيستند، خيلى ها ندارند و كامياب هستند. و لذا شما بگو: خدايا يك همسر خوب به من بده! نگو خدايا پولم بده، كه همسر خوب پيدا بشود. خوب! به خدا بر میخورد. چون خيلى ها هستند بدون پول همسر خوب گيرشان مى آيد، خيلى ها بهترين جهازيه را درست میکنند، بهترين خانه ها را هم میسازند، همسر خوب گيرشان نمی آيد. حديث داريم كه براى خدا تكليف روشن نكنيد، كه خدايا پولم بده كه بروم مكه! به توچه؟ بگو: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَام» خدايا حج میخواهم بروم. خيلى ها بى پول مكه رفتند و خيلى پولدارها مكه نرفتند. حديث داريم چيزى را كه از خدا میخواهيد، واسطه اش را از خدا نخواهيد. بگو خدايا به من خوشى بده! نگو خانه ام بده كه خوش باشم. چون خانه را به تو میدهد و هر روز يك گوشه اش خراب میشود، و يا همسايه بد گيرت ميايد. ما بايد بندگى كنيم، خدا خدايى كند. گير ما يك چيز است و آن اينكه بندگى خودمان را فراموش میکنيم، و خدايى را ياد خدا میدهيم. میگوييم ببين! حواست را جمع كن، هرچه من میگويم گوش بده، اگر میخواهى خداى خوبى باشى ! همچين كن، بعد همچين كن، بعد همچين كن ... بندگى خودمان را فراموش میکنيم، خدايى را ياد خدا میدهيم. خدا میگويد: اينرا ببين! بندگى خودش را بلد نيست، دارد خدايى را ياد من میدهد. حديث داريم كه ابزار را از خدا نخواهيد. خودش را از خدا بخواهيد. خدايا يك همسر به من بده كه دوستش داشته باشم. نگو: خدايا خوشگل ترين دخترها زن من باشد. يك وقت میبينى خوشگل ترين دخترها زنت شد، اما صد عيب دارد. يا حوادثى پيش مى آيد كه با اينكه زيباست، زندگى ات شيرين نيست. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
✍عصا زنان و آرام نزدیک شد و در حالی که سعی می‌کرد نفسی تازه کند گفت: «پسرم خیر از جوونیت ببینی یه کمکی به من می‌کنی؟» راهش رو کج کرد و زیر لب گفت: من دانشجویم پولم کجا بود؟ پیرزن چند قدم دیگر دنبالش آمد و صدای خواهشش به گوش رسید که:«از صبح هیچی نخوردم، یه کمکی بکن دیگه، منم جای مادرت...» عصبانی برگشت سمت پیرزن، خواست بگوید که پولی برای کمک ندارد اما پیرزن اسکناس 5 هزار تومانی را سمتش گرفت و گفت:«خیر ببینی، من پا ندارم برم اونور، از سوپر اونطرف یه چیزی بخر برام، ثواب داره ننه!» هیچگاه برای عصبانی شدن زود تصمیم نگیریم!💐
✋⛔️حواسمان باشد… ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ! ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ! ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺍﯾﺮﺍﺩ ﮔﺮﻓﺖ! با "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ! با "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود "ﺩﻝ "ﺷﮑﺴﺖ! با "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ! با "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩ! ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ! ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود "جدایی " انداخت! ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود "آشتی " داد! با "زبان" میشود آتش زد! با "زبان" میشود آتش را خاموش کرد! 👌حواسمان به زبانمان باشد ، آلوده اش نکنیم 🌷
🔸👌داستان آموزنده ﺭﻭﺯﻱ ﻣﺮﺩﻱ ﻓﻘﻴﺮ، ﺑﺎ ﻇﺮﻓﻲ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﻧﮕﻮﺭ، ﻧﺰﺩ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻫﺪﯾﻪ ﺩﺍﺩ، ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺁﻥ ﻇﺮﻑ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﻛﺮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻫﺮ ﺩﺍﻧﻪ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﺗﺒﺴﻤﻲ ﻣﻴﻜﺮﺩ ﻭ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻲ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﺎﻝ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻣﻴﻜﺮﺩ، ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻨﺎﺑﻪ ﻋﺎﺩﺕ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺷﺮﻳﻚ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﻭ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻌﺎﺭﻓﻲ ﻧﻜﺮﺩ . ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﻴﺮ ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻲ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺭﻓﺖ . ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﭘﺮﺳﻴﺪ : ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﺎﺩﺕ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺷﺮﻳﻚ ﻣﻴﻜﺮﺩﻳﺪ، ﺍﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﺋﻲ ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻳﺪ !! ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪﻱ ﺯﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺩﻳﺪﻳﺪ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻲ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﻭﻗﺘﻲ ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﻴﺨﻮﺭﺩﻡ؟ ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺗﻠﺦ ﺑﻮﺩ، ﻛﻪ ﺗﺮﺳﻴﺪﻡ ﺍﮔﺮ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺗﻠﺨﻲ واکنشی ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﺪ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻲ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﻲ ﻣﺒﺪﻝ ﺷﻮﺩ . " ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺯﯾﻦ ﺃﺧﻼﻗﻨﺎ ﺑﺎ ﺍﻟﻘﺮﺁﻥ ﺑﺤﻖ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻟﻪ "
هدایت شده از محب الزهرا
6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقدیم میکنم به همه مادارن عزیز ایران😘😘😘💐💐💐💐💐💐
✨وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ ✨وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ ✨إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ ✨بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ﴿۳۱﴾ ✨وبه زنان با ايمان بگو ديدگان خود را ✨از هر نامحرمى فرو بندند ✨و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را ✨آشكار نگردانند مگر آنچه كه طبعا از آن پيداست ✨و بايد روسرى خود را بر سينه خويش فرو اندازند(۳۱) 📚سوره مبارکه النور ✍بخشی از آیه ۳۱
12.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐🍃💐🍃💐🍃 بر مقدم دختر پيمبر (ص) صلوات بر چشمه ي پاك حوض كوثر صلوات بر محضر حضرت محمد (ص) تبريك بر مادر شيعيان حيدر (ع) صلوات 💐🍃💐🍃💐🍃 📷نجف اشرف گل آرایی حرم مطهر امیرالمومنین علی علیه السلام 📅امروز صبح ۱۸ جمادی الثانیة۱۴۴۲ (س)
یک بار دیگر معجزه همراه قرآن شد یک بار دیگر آسمانها نور باران شد زهرا که آمد کوردل ها مات ماندند زهرا که آمد باعث شادی یاران شد در جشن میلاد یگانه دختر عصمت بیت الحرام عاشقان لبریز مهمان شد آیات《اعطینا》که نازل شد زمین خندید از برکت آیات حق ، سلمان مسلمان شد وقتی که ابترها به احمد یاوه میبستند کوثر میان قلب پیغمبر خروشان شد تو آمدی و شد خدیجه معنی لبخند تو آمدی و یک خدیجه غرق ایمان شد اعجاز از این بهتر کجا دیدی!؟ به لطف عشق... زهرا به دنیا آمد و حیدر نمایان شد با یازده نوری که از کوثر درخشیده تاریک شد قلب "لهب" ، زار و پریشان شد تا غنچهء عشق رسول الله ، گل کرد از مکه تا سرتاسر ایران گلستان شد معصومهء قم یکطرف ، وقتی رضا آمد... با مقدمش ، خورشید تابان خراسان شد در روز میلادت میان صحن گوهرشاد ورد زبان شیعه《تبریک ای رضاجان》شد شاعر همیشه ساکت و خاموش بود  اما تا اسم زهرا بر زبان آمد غزلخوان شد
. بعد خالق هست مادر دومین جان آفرین بر چنین جان آفرین بادا هزاران آفرین عاشقانه کودکش با شیره جان پرورد جان فدای این چنین پروردگار راستین خواب را از خود بگیرد تا بخوابد طفل او صوت لالایی او باشد نوایی خوش طنین وقت بیماری فرزندش شود بیمار او اشک طفلش آورد اشکش بر روی جبین بهترین آغوش درعالم بود آغوش او از زمان کودکی تا سالهای آخرین او صفای خانه ها وگرمی کاشانه هاست خانه ی بی او نباشد کاش در روی زمین زیر پای مادران باشد درهای بهشت نقل باشد این سخن ازقول ختم المرسلین حکم فرموده خدا احسانِ برمادر، پدر بارها آورده در آیات قرآن مبین قابل جبران نباشد زحمت هرمادری گوهری باید که داند قدر این در ثمین کارها بگشوده گردد با دعای مادران خواه باشد زیرخاک و خواه بر روی زمین شعر:اسماعیل تقوایی ای مادرم بهشت برین زیر پای تو قلبم بود همیشه ی ایام جای تو لالائی ات زنغمه داوود خوشتر است صوت خدائی است بیاید زنای تو احسان به تو ز زمره اعمال واجب است اینست سفارشی به کتاب خدای تو تو معدن محبت وایثار عالمی هستم رهین منت لطف وصفای تو مادر بدان که درهمه ایام عمر خویش وابسته ام به مهر و وفا و عطای تو خواهم که طول عمر مرا کم کند خدا نه ..او کند تمامی عمرم فدای تو شاعر : اسماعیل تقوایی معدن عشق وصفا ومهربانی مادر است بهر فرزندان همیشه یار جانی مادر است می کشد سختی برای راحتی کودکان بی تکلف،باتحمل،آسمانی مادر است بهترین آغوش در عالم بود آغوش او مامن خردی و پیری وجوانی مادر است تا که ماند فصل عمر کودکانش در بهار می کند ایام عمر خود خزانی، مادر است آنکسی که گفته پیغمبر شود پیدا نمود زیر پای او بهشت جاودانی مادر است در میان کل نعمت های رحمان رحیم بهترین نعمت که گشته ارمغانی،مادر است کس نبیند کاش هرگز بودن بی بودنش چون صفا بخش تمام زندگانی مادر است شاعر : اسماعیل تقوایی ........................ مادر ای مهر خدای را تو آیت مادر جانم همه گه شود فدایت مادر تو مظهرایثارو گذشتی ووفا مرضی خدا بود رضایت مادر این قول زپیغمبر ما معروف است مفتاح بهشت زیر پایت مادر ازجان گذری که جان دهی فرزندت ماییم رهین این عنایت مادر برخانه وجود تو صفا می بخشد قربان محبت وصفایت مادر توعشق بزرگ من در این دنیایی عشقم به تو است بینهایت مادر گر کل جهان زبنده روگردانند مهر تو بود مرا کفایت مادر درخاطره ام مرا نباشد منظر بهتر زرخ خدا نمایت مادر