ویروس چینی رفت 👆!
اماده سازی اذهان برای بیماری ساختگی انگلیسی ❌
دقت کردید امار کم شده!؟
یه تعطیلی و محدودیت یکی دو هفته ای گذاشتن در اوج سرما
زمانی که همه آنفولانزاها و سرماخوردگی ها رو میگفتن کرونا یه هویی همه امارها اومد پایین !
و این از کنترل کرونای چینی
هر روز خبر میزنن فلان بیمارستان قم تخلیه شد امروز دومین روز بدون فوتی ! و ....
زنگ تفریح دادن مردم خستگی در کنن
تا کرونای انگلیسی تشریف بیاره👆
تا اواخر دی استراحت کنید ....!
۱۰ دی نوشته بودم که استراحت و زنگ تفریحه
خوب در اخرین روزای زنگ تفریح کرونای قبلی هستیم
و داریم میریم برای پیک نیک کرونای بریتانیایی 😐
❌مردم عزیز اینا فقط میترسونن و موج سواری میکنن اصلا #استرس نداشته باشید ارامش داشته باشید 😊 مثل قبل زندگی بکنید
نسخه هایی هم که برا افزایش سیستم ایمنی بدن هست رو رعایت کنید ان شا الله مشکلی پیش نمیاد😊🌷
راستی دانشمندان اروپایی گفتن تو خونه هم ماسک بزنید😂 صبر کنید کار دارن باهاتون
منشا همه مشکلات و گرفتاری ها و بدبختی های جامعه بابت اینه ک از اهل بیت دور هستن و به سبک زندگی اهل بیت و علوم واقعی اهل بیت اشنایی ندارن
🌷
✨﷽✨
📚داستان حبه انگور
✍حاج اقای قرائتی نقل میکند:
روزی به مسجدی رفتیم که امام مسجد دوست پدرم بود گفت داستان بنا شدن این مسجد در این شهر قصه عجیبی دارد ، برایتان تعریف کنم:
روزی شخص ثروتمندی یک من انگور میخرد و به خدمتکار خود میگوید انگور را به خانه ببر و به همسرم بده و به سر کسب و کاری که داشته میرود ، بعدازظهر که از کارش به خانه برمیگردد به اهل و عیالش میگویدلطفا انگور را بیاور تا دور هم با بچه ها انگوربخوریم.
همسرش باخنده میگوید:
من و فرزندانت همه انگور ها را خوردیم ،خیلی هم خوش مزه و شیرین بود...
مرد با تعجب میگوید:
تمامش را خوردید...
زن لبخند دیگری میزند و میگوید بله تمامش را...
مرد ناراحت شده میگوید:
یک من(سه کیلو)انگور خریدم یه حبه ی اون رو هم برای من نگذاشته اید
الان هم داری میخندی جالب است خیلی ناراحت میشود و بعد از اندکی که به فکر فرو میرود...
ناگهان از جا برخواسته از خانه خارج میشود...
همسرش که از رفتارش شرمنده شده بوداو را صدا میزند...ولی هیچ جوابی نمی شنود.
مرد ناراحت ولی متفکر میرود سراغ کسیکه املاک خوبی در آن شهر داشته...
به او میگوید:یک قطعه زمین میخواهم در یک جای این شهر که مردمش به مسجد نیاز داشته باشند وآنرا نقدا خریداری میکند ، سپس نزد معمار ساختمانی شهر رفته ، و از او جهت ساخت و ساز دعوت بکار میکند...و میگوید:بی زحمت همراه من بیایید...او را با خود بر سر زمینی که خریده بود برده و به معمار میگوید: میخواهم مسجدی برای اهل این محل بنا کنید و همین الان هم جلو چشمانم ساخت و ساز را شروع کنید....
معمار هم وقتی عجله مرد را می بیند...تمام وسایل و کارگران را آورده و شروع کرد به کار کردن و ساخت و مسجد میکند...،
مرد ثروتمند وقتی از شروع کار مطمئن میشود به خانه برمیگردد.
همسرش به او میگوید:
کجا رفتی مرد...
چرا بی جواب چرا بی خبر؟؟؟؟
مرد در جواب همسرش میگوید..:
هیچ رفته بودم یک حبه انگور از یک من مالی که در این دنیا دارم برای سرای باقی خودم کنار بگذارم، و اگر همین الان هم بمیرم دیگر خیالم راحت است ، که حداقل یک حبه انگور ذخیره دارم.
همسرش میگوید چطور...مگه چه شده؟اگر بابت انگورها ناراحت شدید حق باشما بوده ما کم لطفی کردیم معذرت میخواهم....
مرد با ناراحتی میگوید:
شما حتی با یک دانه از یک من انگور هم بیاد من نبودید و فراموشم کردید البته این خاصیت این دنیاست و تقصیر شما نیست...جالب اینست که این اتفاق در صورتی افتاده که من هنوز بین شما زنده هستم،چگونه انتظار داشته باشم بعد از مرگم مرا بیاد بیاورید و برایم صدقه دهید؟؟؟وبعد قصه خرید زمین و ساخت مسجد را برای همسرش تعریف میکند....
امام جماعت تعریف میکرد که طبق این نقل مشهور بین مردم شهر
الان چهارصد سال است که این مسجد بنا شده،
۴۰۰سال است این مسجد صدقه جاریه برای آن مرد میباشد ،چون از یک دانه انگور درس و عبرت گرفت...
ای انسان قبل از مرگ برای خود عمل خیر انجام بده و به انتظار کسی منشین که بعد از مرگت کار خیری برایت انجام دهد،
محبوب ترین مردم تو را فراموش میکنند حتی اگر فرزندانت باشند...
⏳از الان بفکر فردایمان باشیم.
حکایاتی از دارالصادقیون رفسنجان
https://chat.whatsapp.com/JrU54TNanEZJXb6e9z9bfB
https://eitaa.com/darolsadeghiyon
قرار معنوی هر روز
به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
زیارت نامه امام صادق
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى،
وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه .
https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h
🔅 امیرالمؤمنین #امام_علی علیه السلام:
✍️ اِحْذَرُوا نِفارَ النِّعَمِ، فَما كُلُّ شارِدٍ بِمَرْدُودٍ؛
🔴 از ناسپاسی نعمتها بپرهیزید و معلوم نيست بعد ازدست رفتن (نعمتها بعد از ناسپاسی) دوباره برگردند.
📚 بحارالانوار، جلد ۶۸، صفحه ۵۴
⚜💠✨❄️🌾🌸🌾❄️✨💠⚜
👈امشب که #لیله_الرغائب است،رغبت ما با رهبت ما هماهنگ باشد.
⭕️هم از قهر وجلال خدا راهب باشیم، هم به مهر وجمال خدا راغب باشیم.
⭕️#رغبت یعنی میل کنیم نه #آرزو ؛
⭕️#لیله_الرغائب به معنای آرزوها نیست ،لیله رغائب و رغبت ها وگرایش ها ومجذوب شدن هاست.
👌آن گرایش وآن میل و آن شوق را میگویند رغبت در برابر رهبت.
#آیت_الله_جوادی_آملی
✨﷽✨
📘 #داستان_واقعی_پندآموز
✍در شهر خوی حدود 200 سال پیش دختر ماهرخ و وجیهه و مومنهای زندگی میکرد که عشاق فراوانی واله و شیدای او بودند. عاقبت امر با مرد مومنی ازدواج کرد. این مرد به حد استطاعت رسید و خواست عازم حج شود، اما از عشاق سابق میترسید که در نبود او در شهر همسر او را آزار دهند. به خانه مرد مومنی (به ظاهر) رفت و از او خواست یک سال همسر او را در خانه اش نگه دارد تا این مرد عازم سفر شود. اما نه تنها او ،بلکه کسی نپذیرفت.
عاقبت به فردی به نام علی باباخان متوسل شد، که لات بود و همه لات ها از او میترسیدند. علی باباخان گفت : برو وسایل زندگی و همسرت را به خانه من بیاور. این مرد چنین کرد، و بار سفر حج بست و وسایل خانه را به خانه علی بابا آورد. همسرش را علی بابا تحویل گرفت و زن و دخترش را صدا کرد و گفت مهمان ما را تحویل بگیرید. مرد عازم حج شد، و بعد یک سال برگشت، سراغ خانه علی بابا رفت تا همسرش را بگیرد. خانه رسید در زد، زن علی بابا بیرون آمده گفت: من بدون اجازه علی بابا حق ندارم این بانو را تحویل کسی دهم . برو در تبریز است، اجازه بگیر برگرد.
مرد عازم تبریز شد، در خانه ای علی بابا خان را یافت، علی باباخان گفت، بگذار خانه را اجاره کردم تحویل دهیم با هم برگردیم، مرد پرسید، تو در تبریز چه میکنی؟ علی باباخان گفت: از روزی که همسرت را در خانه جا دادم از ترس این که مبادا چشمم بلغزد و در امانتی که به من سپرده بودی خیانت کنم، از خانه خارج شدم و من هم یک سال است اهل بیتم را ندیدهام و اینجا خانهای اجاره کردهام تا تو برگردی. پس حال با هم بر می گردیم شهرمان خوی.
❖زهد با نیت پاک است نه با جامه پاک
❖ای بس آلوده که پاکیزه ردایی دارد
❀اللهم اهدنا الصراط المستقیم📚✾•
🔴 "احنف بن قیس" نقل میکند:
روزی به دربار معاویه رفتم و دیدم طعامهای مختلفی برای او آوردند که حتی نام برخی را نمیدانستم.
پرسیدم:
#این_چه_طعامی_است؟
معاویه جواب داد:
مرغابی است ، که شکم آن را با مغز گوسفند آمیخته و با روغن پسته سرخ کرده و نِیشکر در آن ریختهاند.
بی اختیار گریهام گرفت.
معاویه با شگفتی پرسید:
#علت_گریه_ات_چیست ؟
گفتم:
به یاد #علی_بن_ابیطالب افتادم. روزی در خانه او میهمان بودم.
آنگاه سفرهای مُهر و موم شده آوردند.
از علی پرسیدم:
در این سفره چیست؟
پاسخ داد:
#نان_جو
گفتم : شما اهل سخاوت میباشید.
پس چرا غذای خود را پنهان میکنید؟
علی (ع) فرمود :
این کار از روی خساست نیست، بلکه میترسم حسن و حسین، نان مرا با روغن زیتون یا روغن حیوانی ، نرم و خوش طعم کنند.
گفتم : مگر این کار حرام است؟
علی(ع) فرمود: نه
بلکه بر #حاکم_امت_اسلام لازم است در طعام خوردن، مانند #فقیر_ترین مردم باشد تا فقر مردم، باعث کافر شدن آنها نگردد و هر وقت که فقر به مردم فشار آورد بگویند:
بر ما چه باک، سفره امیرالمؤمنین
نیز مانند ماست.
معاویه گفت:
ای احنف!مردی را یادکردی که #فضیلت او را نمیتوان انکار کرد.
📚الفصول العلیه ، صفحه ۵۱
📚ینابیع الموده ، صفحه ۱۷۲
📚اصل الشّیعه و اصُولُها ، صفحه ۶۵
🔴 دولت نفوذ و لیبرالها و دارالمنافقین با باند خیانتکار همراهشان با این سواستفاده های نجومی وغارتگریها از بیت المال منافقین هفت خطی هستند معاویه مسلک وغیر خودیند نه خودی ومنافقینی هستند که خداوند درقران کریم مرتب تذکر می دهد به مبارزه با انها و ازخطرشان برای اسلام ومسلمین وهمکاریشان با کفار برای انهدام حرث ونسل
مماشات بااینها وخودی شمردن انها گمراهی وبی بصیرتی کامل است
و خیانت شبانه روزی است به اسلام وانقلاب
سرپرستی و مدیریت انها حتی برای یک روز بر شیعیان امیرالمومنین واین انقلاب که با خون صدها هزار شهید به این مرحله رسید حرام است
خصوصا بعداز اصرار امام مسلمین برای مقابله با نفوذیها که تنها سرمایه داخلی دشمنند برای ضربه زدن
چون حضرت در جواب کسانیکه گفتند معاویه را برای مدتی عزل ننمایید فرمودند
««من اجازه نمیدهم در زمان حکومتم حتی برای ۱ روز معاویه امارت شهری را داشته باشد »»
🔹سوال مااینست که براستی چرا حضرت علی علیه السلام برای حذف این موجودات از مدیریتهای حکومت اسلامی اینگونه اصراروپافشاری داشته اند
پاسخ ... از بس این موجودات منافق دیو سیرت خیانتکار برای اسلام ومسلمین خطرناکند وزیانبار
🔹شده اند کارخانه ضد انقلاب سازی و به خیال خام خود و به دستور امریکا وبا بده بستان با او در صدد مثلا براندازی
🍃🎋🍃🎋🍃🎋🍃🎋🍃🎋🍃
💫 اعمال شب لیله الرغائب
🔸اولین پنجشنبه ماه رجب به لیله الرغائب معروف است و در مفاتیح آمده که روزه گرفتن در این روز مستحب است.
🔹 از دیگر اعمال این شب، نماز لیله الرغایب است که در روایات به آن تاکید شده است.
👈این نماز ، دوازده رکعت است که مابین نماز مغرب و عشا اقامه شده و هر دو رکعت به یک سلام ختم میشود. در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد، 3 مرتبه سوره قدر، 12 مرتبه سوره توحید خوانده شود.
🔹بعد از اتمام دوازده رکعت، 70 بار ذکر «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ الاْمِّیِّ وَعَلی آلِهِ» را گفته و سپس در سجده 70 بار ذکر «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ» گفته شود.
🔸پس از سر برداشتن از سجده، 70 بار ذکر «رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّکَ اَنْتَ الْعَلِیُّ الاَعْظَمُ» گفته شود و دوباره به سجده رفته و 70 مرتبه ذکر «سُبُّوحٌ قُدّوُسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ» گفته شود. در نهایت حاجات خود را از خدا بخواهید.
#لیله_الرغائب
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
امشب ، شب آرزوهاست.
شبی که آسمانش پر از برق ستارگان است.
در اين شب هر دعایی ستاره ای خواهد شد
و در پهنه ی آسمان خواهد نشست.
بیا ستاره های هم را نظاره کنیم
و بر هر کدام آمین بگوئیم.
شب آرزوها نزدیک است.
بیا امروز کمتر خسته شویم بلکه
امشب را تا به صبح اجابتش بیدار بمانیم.
دعا کنیم برای کودکی که در آن سوی
پهناور زمین امشب را گرسنه خواهد خوابید.
و برای آن بیماری که فردایش را
کسی امیدوار نیست.
بیا از خدا بخواهیم رنج های آدمی را
بکاهد و آرامش او را بیافزاید.
شب آرزوها نزدیک است.
بیا امشب برای مادران و پدرانی که هستند
عزت و آنان که نیستند، رحمت بخواهیم و مغفرت.
بیا از خدا بخواهیم ابر رحمانیتش را
بر زمینمان بگستراند
تا قطرات رحمتش، فطرت خفته را بیدار کند.
شب آرزوها نزدیک است.
بیا غرور را کنار بگذاریم، لباس تکبر
از تن به در کنیم
و از درگاه خداوند متعال عذر خواهی
کنیم به خاطر آن که
عصیانش کردیم و نافرمانیش نمودیم.
بیا عذر تقصیر به درگاهش آوریم
که چون
شیطان از فرمانش سر باز زدیم.
شب آرزوها، شب اجابت است،
شب مغفرت است. از کف ندهیمش...
🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋
🌸🌺 شاخه گل صلوات 🌺🌸
🍀 فریاد رسی #صلوات در قبـر
شبلی نقل نموده است : من همسایه ای داشتم که وفات نمود . او را خواب دیدم ،از او پرسیدم : خدا با تو چه کرد ؟
گفت : ای شیخ ! هول های بزرگ دیدم ، و رنج های عظیم کشیدم . از آن جمله به وقت سوال منکر و نکیر ، زبان من از کار باز ماند . با خود می گفتم : واویلاه ، این عقوبت از کجا به من رسید ؟ آخر ، من مسلمان بودم و بر دین اسلام مُردم. آن دو فرشته با غضب از من جواب طلبیدند. ناگاه شخصی نیکو موی و خوش بوی آمد ، میان من و ایشان حایل شد و مرا تلقین کرد تا جواب ایشان را به نحو خوب بدهم ، از آن شخص پرسیدم : تو کیستی – خدا تو را رحمت کند – که من را از این غصه خلاصی دادی ؟
گفت : من شخصی هستم که از صلواتی که تو بر پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرستادی آفریده شده ام ، و مامورم در هر وقت و هر جا که درمانی به فریادت برسم.📖آثار و برکات صلوات ص۱۳۱
❇️ دوستان گرامی به نیت شادی حضرت محمد(ص) و اهل بیت پاک و مطهرش، ظهور و سلامتی آقا صاحب الزمان(عج)، شادی شهدا، شادی اموات، برآورده شدن حاجات، شفا مریضان اسلام و برای حل مشکلات تمام مسلمین در این شب ارزوها صلوات بی شمار بفرستیم
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹۱
📌 امشب شب آرزوهاست...
🤲 زمزمههای دعا و نیاز میپیچد:
یکی دست به دعا میبرد بهر دخترک بیمارش،
مادری اشک میریزد برای سالم به دنیا آمدن فرزندش، آن طرفتر پدری با التماس، خوشبختی فرزندانش را خواستار است.
پسری راز و نیاز میکند و خواهان قبولی در کنکور است.
💠 و آن طرفتر...
نه خیلی دور...
در همین نزدیکی آقایی نظاره گرست...
شاید هم چشم انتظار دعایی بهر ظهورش...
🌙 امشب شب آرزوهاست...
از خدایی با این عظمت که حاجت میخواهی کم نخواه... میان ظلمت دنیایمان، میان اشکهای کودکان یمن، میان قحطی و صدای ناقوس مرگ در آفریقا، میان ضربههای پیاپی دشمن بر پیکر اسلام، ظهور نور را بخواه و طلوع عدالت را...
💢 یادت نرود این سخن امامان را:
براى تعجيل در فرج بسيار دعا كنيد، که در فرج من فرج شما نيز هست.
«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
🌟🌟🌟🌟🌟🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🕊🌴💐❣🇮🇷❣💐🌴🕊
😭شب جمعه😭
هرکس یهشبجمعه بینالحرمین باشه
بایدهمهعمرشهم دلتنگحسین باشه
لطفت میمونهیادم، توشلوغیها راهم واکردی
نزدیک تو ایستادم،
آقاجونم حسین بوسه به ضریح دادم
توام ایستادی مارو نگاه کردی،
پایین پات افتادهام آقاجونم حسین
هرشب اگهمیخونم،
شبجمعه کربوبلات رو برم
چون اون شب رو دوست دارم
از وقتی که برگشتم،
یه نفس تویحالهوایحرم
دلتنگ علمدارم آقاجونم حسین
❣اَللّهُمَّ ارْزُقْنا ًًًًکــًًًَرًبَلاٰ❣
🕊🌴💐❣🇮🇷❣💐🌴🕊
قرار معنوی هر روز
به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
زیارت نامه امام صادق
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى،
وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه .
https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h
#اینجوری_تاحالا_نگاه_کرده_بودی⁉️
🍃آيت الله خويي ره : انجام واجبات حكم خريد زمين را دارد و انجام مستحبات حكم كاشتن محصول در اين زمين ها را دارد ، اگر زميني نباشد كجا ميتوان محصولي كاشت و از آن بهره برد؟
حکایاتی از دارالصادقیون رفسنجان
https://chat.whatsapp.com/JrU54TNanEZJXb6e9z9bfB
https://eitaa.com/darolsadeghiyon
حکایت توکلت به خداباشه. خدا ارحم الراحمینه
در زمانهای قدیم در یکی از بلاد پیر مردی با زنش زندگی میکرد .کار این پیرمرد نانوایی بود و بعد از اتمام کار روزانه اش به ماهیگیری میرفت و ماهیهایی را که میگرفت برای مصرف خودشان به خونه می آورد .این پیرمرد در سخاوت و پاکی زبانزد خاص و عام بود همه اهل شهر احترام خاصی بهش قائل میشدند چنان که از شهرهای دیگه هم به دیدنش می آمدند .کسانی که پول برای خرید نان نداشتند بهشون نان میداد .هر وقت به خون وارد میشد تکیه کلامش این بود سلام زن تنورت داغه چایئت به راه و زنش هم بهش خوش آمد میگفت و ماهییی که با خودش آورده بود و از دستش میگرفت و در تنور سرخ میکرد و باهم میخوردند.تا اینکه روزی شاه از آوازه و شهرت این پیرمرد به خشم میاد و به وزیرش میگه باید کاری کنیم تا این پیرمر در پیش مردم اعتبار خودش و از دست بده چرا که مردم اعتمادی که به اون دارند من که شاهشون هستم به من ندارند .وزیر نقشه میکشه تا اینکه یک روز به اتفاق شاه با لباس مبدل وارد نانوایی پیرمرد میشن و چند تا نون ازش میخرند .دست توی جیب خود برده و میگویند که ما پول همراه خود نیاوردیم بهش میگویند ما تاجر هستیم و از دیار دیگری اومدیم .پیرمرد میگه اشکالی نداره شما نون ها را ببرید هر موقع اومدید این طرف پولش و میدید.وزیر میگه نه اصلا نمیشه شاید نیومدیم .پیرمردمیگه باشه در اون صورت حلالتون میکنم .شاه از دستش انگشتری که نشان پادشاهی او بود از انگشتش در آورد و به پیرمرد داد و گفت این پیشت باشه هروقت ما پول تو را دادیم این و ازت پس میگیری ولی مواظب باش گمش نکنی چون خیلی گران بهاست .پیرمرد قبول نکرد .ولی وزیر و شاه به اصرار بهش دادند. وقتی کارش تموم شد و به خونه رفت زنش از دیدن انگشتر تعجب کرد و پرسید این کجا بود و اون هم تمام ماجرا را برایش تعریف کرد .زنش گفت نباید قبول میکردی اگه خدای نا کرده گم بشه چی ؟ ما توان مالی اون و نداریم که جبرانش کنیم . خلاصه اون شب پیرمرد انگشتر و میندازه به انگشتش و میگیره میخوابه . وزیر و شاه شاه که برای پیرمرد بیچاره نقشه کشیده بودند .شبانه چند مامور و مخفیانه به خونه پیرمرد می فرستند تا اون انگشتر را ازش بدزدند . ماموران این کار و را با موفقت انجام میدن و انگشتر و از پیرمرد میدزدند و تحویل پادشاه میدهند . بیچاره پیرمرد وقتی صبح بلند شد دید انگشتر نیست . همه جای خونه را زیر و رو کرد ولی اثری از انگشتر نبود زنش گفت حالا چه کار میکنی گفت نمیدونم فلا برم مغازه اگه اومدند ماجرای دزدیده شدنش و بهشون میگم .پیرمرد وقتی مغازه را باز کرد وزیر اومد و تقاضای امانتشون و کرد وپول نون ها را بهش داد پیرمرد ماجرا را بهش گفت که آره دیشب انگشتر را ازم دزدیدند و وزیر عصبانی شده اون بیچاره را کشان کشان به قصر شاه برد وقتی وارد قصر شد در جا خشکش زد چون دید کسی که ازش نون خریده بود شاه بود .شاه با عصبانیت بهش گفت اگه تا یک هفته نتونی انگشتر را پیدا کنی گردنت را میزنم فقط یک هفته . پیرمرد با ناراحتی قصر را ترک کرد و به خونه اش رفت زنش وقتی ناراحتی او را دید ازش پرسید چه شده . پیرمرد گفت بیچاره شدیم زن کسی که انگشتر را بهم داده بود شاه بوده و یک هفته بهم مهلت داده تا براش پیدا کنم و گر نه اعدامم میکنه خلاصه هر روز با ناراحتی میرفت سر کار و برمیگشت تا اینکه پنج روز از مهلتش گذشته بود که که زنش بهش گفت ببین من اون روز خوب به اون انگشتر نگاه کردم و مدلش دقیقا یادمه میتونیم سفارش ساخت بدلش و بدیم برامون بسازند و ببری تحویل شاه بدی بعد یواشکی از این شهر کوچ میکنیم تا اونها بیان بفهمن اون انگشتر بدل است ما از اینجا فرسنگها دور شده ایم پیرمرد گفت نه زن با این کارم و فرار مهر تائید دزدی را به پیشانی خود میزنم فقط به خدا توکل میکنم و بس چرا باید از کاری که نکردم فرار کنم خدا خودش بزرگه خودش کمکم میکنه فرداصبح بلند شد و رفت سر کار . ششمین روز بود شاه و وزیر خوشحال از این که فردا گردن پیرمرد را میزنیم میرند کنار رود خانه برای ماهگیری شاه یه ماهیه بزرگ از آب داشت میکشید بیرون که یه دفعه پاش سر میخوره می افته رودخونه ملاظمان وقتی شاه را از آب میکشند بیرون شاه متوجه میشه که انگشتر در انگشتش نیست به ملاظمان دستور میده که اون و برام پیدا کنید هر چه میگردند کمتر می یابند انگار که آب شده رفته بود توی زمین شاه با ناراحتی تما به قصرش برمیگرده .پیرمرد غروب روز ششم وارد خونه اش شد با یک ماهی کوچک در دستش زنش گفت امروز ماهیه بزرگی به تورت نخورده . پیرمرد گفت خوب قسمت آخرین شب زندگیم همین اندازه بود پا شو چاقو را بیار .زنش چاقو را آورد و دست شوهرش داد و اون هم شروع به پاک کردن ماهی کرد وقتی داشت شکمش و خالی میکرد متوجهه یک شیئ عجیب شد وقتی اون و دراورد و تمیزش کرد دید همون انگشتر شاهه خیلی خوشحال شد و خدا را شکر کرد و به زنش گفت دیدی گفتم زن توکلت به خدا باشه خدا
#داستان_واقعی
#نیکی_به_مادر
💎دهخدا مادری داشت بسیار عصبی بود و پرخاشگر؛ طوری که دهخدا بخاطر مادرش ازدواج نکرده بود و پیرپسر مجردی بود در کنار مادرش زندگی میکرد.
نصف شبی مادرش او را از خواب شیرین بیدار کرد و آب خواست. دهخدا رفت و لیوانی آب آورد مادرش لیوان را بر سر دهخدا کوبید و گفت آب گرم بود. سر دهخدا شکست و خونی شد. به گوشهای از اتاق رفت و زار زار گریست.
گفت: «خدایا من چه گناهی کردهام بخاطر مادرم بر نفسم پشت پا زدهام. من خود، خود را مقطوعالنسل کردم، این هم مزد من که مادرم به من داد. خدایا صبرم را تمام نکن و شکیباییام را از من نگیر.»
گریست و خوابید شب در عالم رؤیا دید نوری سبز از سر او وارد شد و در کل بدن او پیچید و روشنش ساخت. صدایی به او گفت: «برخیز در پاداش تحمل مادرت ما به تو علم دادیم.»
از فردای آن روز دهخدا شاهکار تاریخ ادبیات ایران را که جامعترین لغتنامه و امثال و حکم بود را گردآوری کرد و نامش برای همیشه بدون نسل، در تاریخ جاودانه شد.
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی عشق خامنه ای نتوان عاشق مهدی (عج)شد.
مابایدخودمان راآماده کنیم برای ظهور،برای سربازمهدی (عج)شدن نه سربارشدن ودراین راه بایدکفش های آهنین پاکرددربرابرحوادث دربرابرمشکلات و...
ان شاالله خداتوفیق سربازی امام روبه مابدهدهرجاوبه هرگونه که می توانیم مفیدباشیم چه کسانی که درجبهه های حق علیه باطل می جنگندوچه کسانی که درفضامجازی ودیگرارگان هاخودشان رابرای ظهورآماده می کنند.
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه ونصروجعلنامن خیراعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه و..
#دعاعهد
#سربازامام مهدی موعودعج
#فداشدن درراه امامان
#آماده شدن برای ظهور
#سربازولی شدن
#سلامتی وتعجیل درفرج مولای غریبمان صلوات
#التماس دعا
✨﷽✨#حکیمانه
💠مخرب ترین عادت: نگرانی
💠بزرگ ترین لذت: بخشش
💠بزرگترین فقدان: فقدان اعتماد به نفس
💠رضایت بخش ترین کار:کمک به دیگران
💠زشت ترین ویژگی شخصیت: خودخواهی
💠بزرگ ترین مایه طبیعی انسان: جوانی
💠بزرگترین دلگرمی: تشویق
💠موثرترین داروی خواب آور: آرامش فکر
💠قوی ترین نیرو در زندگی: عشق
💥خطرناک ترین مردمان: شایع پراکنان
💥عجیب ترین کامپیوتر دنیا: مغز
💥بدترین فقر : یأس
💥مهلک ترین سلاح: زبان
💥پرقدرت ترین جمله : من می توانم
💥بزرگ ترین سرمایه : ایمان
💥بی ارزش ترین احساس: ترحم به خود
💥زیبا ترین آرایش: لبخند
💥با ارزش ترین ثروت: عزت نفس
💥قوی ترین کانال ارتباطی: عبادت
💥مسری ترین روحیه : اشتیاق.
🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋
📚#حکایتی_زیبا_از_بهلول_دانا
✍#گفتگوی_هارون_و_بهلول_درباره_آخرت
آورده اند که هارون الرشید از بهلول پرسید که آخرت مرا چگونه می بینی؟ بهلول جواب داد: از این آیه می توانی جای خود را در دریابی: إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ. (نیکوکاران در بهشت اند و بدکاران در جهنم.) هارون گفت: پس قرابت من با رسول خدا چه می شود؟ بهلول جواب داد: فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ... یعنی در قیامت وقتی که اصرافیل به اذن خدا در صور خود دمید پس از آن نسبتی در بین نخواهد بود و قرابت تو به پیغمبر(ص)، بدون عمل خیر، برای تو نفعی نخواهد داشت.
خلیفه گفت: پس شفاعت پیغمبر کجا می رود؟ بهلول جواب داد: کسی که به اولاد پیغمبر ظلم و ستم روا داشته، از شفاعت پیغمبر محروم است. هارون گفت: چه ظلم و ستمی از من به اولاد پیغمبر رسیده؟ بهلول جواب داد: ظلمی از این عظیم تر تعدادی از یاران رسول خدا را بدون هیچ گونه تقصیری به کند و بند نموده ای؟!
هارون سر را به زیر انداخت و گریست و اشکِ چشمش، محاسن او را تَر نمود و گفت: آیا اگر توبه کنم، توبه من قبول می شود و عمل من مرا نجات می دهد؟ بهلول گفت: خب ریاست چنان تو را بیخود و غافل نموده که اگر خود پیغمبر، الحال حاضر شود و تو را پند دهد تو دست از اعمال زشت خود نخواهی شست و بی جهت مرا معطل منما! بهلول این بگفت و از نزد هارون بیرون آمد.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
*🔸مادر شهید کاوه: شبی از شبهای تحصیل، نشسته بود در اتاقش به انجام تکالیف. رفتم برای شام صدایش کنم. گفت: «گیر کردهام در حل ۲ تا مسئله ریاضی. معلم، توپ چهلتکه جایزه گذاشته برایش. اگر اجازه بدهی، تا این ۲ مسئله را حل نکنم شام بیشام!» بیخیالش شدم تا به درسش برسد. یک ساعت بعد، دوباره رفتم اتاقش. دیدم هنوز مشغول است. صدایش کردم؛ متوجه نشد! گرم کاری میشد، چنان دل میداد که تا تکانش نمیدادی، ملتفت سر و صدای اطرافیان نمیشد. دوباره یک ساعت بعد صدایش کردم. افاقه نکرد. نیم ساعت بعد به حاج آقا گفتم: «شما برو صدایش کن بلکه آمد شامش را خورد!» حاجی نرفته برگشت، و دیدم با یک پتو دارد میرود اتاق محمود! صبح برای نماز از خواب بلندش کردم؛ «شام که نخوردی! لااقل بگو بدانم مسئلهها را حل کردی یا نه؟» خندید و گفت: «حل کردم آنهم چهجور! برای هر ۲ مسئله، از ۳ طریق به جواب رسیدم!» محمود عاشق فوتبال بود. توپ چهلتکه هم خیلی دوست داشت! ظهر از مدرسه برگشت خانه. گفتم: «پس جایزهات کو؟» از جواب طفره رفت! تا اینجا را حالا شما داشته باشید.
🔹۴۰ روز، فوق فوقش ۵۰ روز از شهادت محمود گذشته بود که زنگ خانه به صدا درآمد. حاجی رفت در را باز کرد. عاقلهمردی پشت در بود؛ «من دبیر ریاضی محمود بودم. کلی هم گشتم تا خانه شما را پیدا کنم». حاجی دعوتش کرد بیاید تو، «نه» آورد؛ «قصد مزاحمت ندارم!» و بعد ادامه داد؛ «من سه سال دبیر ریاضی محمودتان بودم. این را سال آخر فهمیدم که محمود، مسائل ریاضی را خودش حل میکرد اما صبح، زودتر میآمد کلاس، حل مسئله را هر بار به یکی از دانشآموزان که عمدتا هم از قشر پایین بودند یاد میداد و جایزه هم اغلب به همان دانشآموز میرسید، چون محمود از چند راه به جواب میرسید. من به طریقی سال سومی که دبیر ریاضی محمود بودم متوجه ماجرا شدم. از قبل هم البته برایم بسیار عجیب بود؛ «چرا محمود که همیشه ریاضی را ۲۰ میگیرد، هیچ وقت برنده این جوایز نمیشود؟!» کشیدمش کنار؛ «امروز از فلانی شنیدم این مسئله را تو حل کردهای!» اول بنا کرد طفره رفتن، بعد قبول کرد!
«چرا؟»
جواب داد: «همین فلانی، اولا یک مسئله ریاضی را یاد گرفته از چند راه حل کند. این کار بدی است آقا معلم؟ ثانیا جایزه کتانی بود و من خودم کتانی دارم. آیا بهتر نبود این کتانی برسد دست این دوستمان که کتانیاش از چند جا پاره شده؟» من آنجا فهمیدم چه روح بلندی دارد این محمود شما. خواستم موضوع را با مدیر مدرسه درمیان بگذارم تا از کاوه، سر صف صبحگاه، تقدیر شود. قسمم داد؛ «اگر برای کس دیگری این موضوع را لو بدهید، دیگر این مدرسه نمیآیم»
#شهید_محمود_کاوه
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
هدایت شده از چرا حجاب؟!؟ چرا چادر؟!؟
🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺
🌹نکته بیست و دوم🌹
*مانتو محجبه یا چادر؟!؟
*این یک سوالی است که جواب آن به مقدار شناخت شما به هر دو طرف بستگی دارد.
*مانتو فایده هایی دارد که چادر ندارد از جمله؛
۱.گرم نشدن بدن
۲.جلوی دست و پا را نگرفتن
۳.آزاد بودن دست ها در هنگام کار
۴.راحت تر راه رفتن
۵.توان حمل اشیاء با هر دو دست (همزمان)
*اینها چند فایده مهم مانتو هستند، اما کسی که چادر به سر دارد سرعت او برای انجام کارها کندتر ، حمل بار کمتر، استفاده از هر دو دست به سختی ، آرامتر راه رفتن ، و مقداری گرم شدن بدن را همیشه با خود دارد.
*اما چادر فایده هایی دارد که مانتو ندارد؛
۱.چادر دارای ثواب های عظیم آخرتی است.
۲.چادر علامت دین اسلام است.
۳.چادر دیوار در مقابل نامحرم است.
*اینها مهم ترین فایده های چادر هستند. اما کسی که مانتو دارد از ثواب حجاب کامل محروم است ، از ظاهر او دینش فهمیده نمیشود برخلاف خانم چادری که بدون هیچ حرفی مبلغ دینش است ولذا ثواب مبلغ دین اسلام را هم برای او مینویسند ، مانتو پرده میان زن و نامحرم است بر خلاف چادر که دیوار میان او و نامحرم است.
🌺حال تصمیم با خود شخص است که کدام را بپذیرد ، ویا اینکه بین هر دوی آنها جمع کند به این صورت که هر وقت کار فراوانی داشت از مانتو استفاده کند و هر وقت کار چندانی نداشت از چادر استفاده کند.
*بالاخره تصمیم با خود شخص است و حقیقتا تصمیمی است بسیار جای تامل دارد.
🌹خداوند همه ما را به راه مستقیمش هدایت بفرماید إلهی آمین 🤲
وصل الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین
http://eitaa.com/bahejabe
قرار معنوی هر روز
به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
زیارت نامه امام صادق
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى،
وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه .
https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h