eitaa logo
محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
793 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
2هزار ویدیو
10 فایل
#داستانهای_عبرت_انگیز #آموزه_های_دینی #نشر_معارف_امام_صادق_علیه_السلام 💎 احیای سبک زندگی اسلامی نه مشاورم نه نویسندم نه مفسرم یک انسانم در پی کامل شدن و رسیدن به حقایق عالم هستی 🔸عاشق قرآنم و محب اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺🍃🌺 خداوند عهده دار کار حضرت یوسف شد... 🌱پس قافله ای را نیازمند آب نمود تا او را از چاه بیرون آورد 🌱سپس عزیز مصر را نیازمند فرزند نمود تا او را به فرزندی بپذیرد 🌱سپس پادشاه را محتاج تعبیر خواب کرد تا او را از زندان خارج کند 🌱سپس همه مصریان را نیازمند غذا نمود تا او عزیز مصر شود. 💫 اگر خدا عهده دار کارت شود همه عوامل خوشبختی را بدون اینکه احساس کنی برایت آماده میکند فقط با صداقت بگو کارم را به خدا می سپارم. ❤️آیا خدا برای تو کافی نیست؟! https://eitaa.com/darolsadeghiyon https://chat.whatsapp.com/FuGYfPwxtNhC8ohDsrhrmF
🍃🌺🍃 هرگز از حکمت کار خدا در لحظه نمی‌توان سردرآورد روزی خواهی دانست شاید امروز نه ، شاید فردا و پس فرداهای دیگر پس نه مقاومت کن، نه مخالفت همیشه دل‌نگرانی‌ها همراه تو خواهند بود و هیچ کس در پس خنده‌های بظاهر بی‌خیال تو اندوه غم را نخواهد فهمید در آن لحظه است که هیچ پناهی جز خدا نخواهی یافت خداوند در عمق باور آدمی جای دارد و تو همیشه با وجود تمام دل‌مشغولی‌ها جایی در دل داری که در انتها، آنجا به سراغ خدا میروی. ... ای کسانی که به خود ظلم کرده اید! هرگز از رحمت خدا ناامید نشوید 🍃🌺 «قُلْ یا عِبَادِی الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ» زمر/53. 🍃🌺 https://eitaa.com/darolsadeghiyo https://chat.whatsapp.com/ECYhoDIbmTREVD7w2IKMIy
🍁پادشاهی هنگام پوست کندن سیب با یک چاقوی تیز٬ انگشت خود را قطع کرد. وقتی که نالان طبیبان را می‌طلبید٬ وزیرش گفت: «هیچ کار خداوند بی‌حکمت نیست.» پادشاه از شنیدن این حرف ناراحت‌تر شد و فریاد کشید: «در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است؟» و دستور داد وزیر را زندانی کنند. 🍁روزها گذشت تا اینکه پادشاه برای شکار به جنگل رفت و آن جا آن قدر از سربازانش دور شد که ناگهان خود را میان قبیله‌ای وحشی تنها یافت. آنان پادشاه را دستگیر کرده و به قصد کشتنش به درختی بستند. اما رسم عجیبی هم داشتند : 🍁که بدن قربانیانشان باید کاملاً سالم باشد و چون پادشاه یک انگشت نداشت او را رها کردند و او به قصر خود بازگشت. در حالی که به سخن وزیر می‌اندیشید دستور آزادی وزیر را داد. وقتی وزیر به خدمت شاه رسید٬ شاه گفت: «درست گفتی، قطع شدن انگشتم برای من حکمتی داشت ولی این زندان رفتن برای تو جز رنج کشیدن چه فایده‌ای داشته؟» وزیر در پاسخ پادشاه لبخند زد و پاسخ داد: «برای من هم پر فایده بود چرا که من همیشه در همه حال با شما بودم و اگر آن روز در زندان نبودم حالا حتماً کشته شده بودم.» ای کاش از الطاف پنهان حق سر در می‌آوردیم که این گونه ناسپاس خدا نباشیم 🌺 🍃🌺👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyo https://chat.whatsapp.com/ECYhoDIbmTREVD7w2IKMIy