eitaa logo
محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
787 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
10 فایل
#داستانهای_عبرت_انگیز #آموزه_های_دینی #نشر_معارف_امام_صادق_علیه_السلام 💎 احیای سبک زندگی اسلامی نه مشاورم نه نویسندم نه مفسرم یک انسانم در پی کامل شدن و رسیدن به حقایق عالم هستی 🔸عاشق قرآنم و محب اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴مرگ، مثل رفتن است 🌹امام جواد(ع) به یکی از شاگردان خود که در بستر بود رفتند. وقتي امام بر او نشستند، بیمار با صدای بلند گريه كرد و در حالی که بی تابی می کرد، گفت: مرگ من است! چه كنم؟ مرگ در كار است! 🌹امام جواد(ع) فرمودند: تو از مرگ مي ترسي زیرا نمي داني چيست! براي تو مثالي میزنم: اگر بدنت آلوده به و كثافت باشد و بداني اگر به حمام بروي و كني، همه اين آلودگيها از بين مي رود، آيا ميل داري كه به بروي، يا ميل نداري؟» بيمار عرض كرد: «البته دوست دارم كه هر چه زودتر، به حمام بروم و خود را از همه پاك نمايم. 🌹امام جواد(ع) فرمودند: مرگ براي انسان، مثل است و آن آخرين منزلگاه، و مرحله شستشو و پاكسازي از گناه مي باشد. بيانات امام جواد(ع)، را آرام کرد. 📚معاني الاخبار ، ص ۲۹۰ @darolsadeghiyon 👈
❗️ شخصی به نام که در خانه ی علیه السلام خدمت می کرد می گوید : روزی یکی از فرزندان حضرت که نام داشت ، شدیدی کرد و شد . هنگامی که امام صادق علیه السلام از تب و بیماری اسماعیل خبردار شد به من فرمود : به نزد اسماعیل برو و از او بپرس : « ... فسله أيّ شي‌ء عملت اليوم من سوء فجعل الله عليك العقوبة؟ ... » امروز چه از تو سر زده است که خداوند متعال اینگونه تو را مجازات کرده است؟! » معتّب می گوید : به نزد اسماعیل رفتم در حالی که او از شدّت تب و بیماری به خود می پیچید . از او درباره ی این موضوع سؤال کردم. او در جواب سکوت کرده و پاسخی به سؤال من نداد . من در این باره از اهل خانه سؤال کردم . آنها به من گفتند : اسماعیل امروز دختر را با دست خود زد و آن دختر بر اثر ضربه به چارچوب در برخورد کرد و صورتش خراش برداشت. معتّب می گوید : بعد از آگاهی از این قضیه ، خدمت امام صادق علیه السلام رفتم و جریان را برای حضرت بازگو نمودم. حضرت فرمود : الحمدلله که خدای متعال در فرزندان ما تعجیل می نماید و آن را در همین دنیا قرار می دهد . سپس امام صادق علیه‌السلام آن دختر را به نزد خود طلبید و به او فرمود : اسماعیل را بخاطر اینکه تو را کتک زده است و از او درگذر . آن دختر در جواب گفت : من او را حلال کرده و او را بخشیدم. در این هنگام امام به آن دختر عطا فرمود . سپس به من فرمودذ: به نزد اسماعیل برو و از حال او جویا شو . معتّب می گوید : در این هنگام به نزد اسماعیل رفته و دیدم که او بهبود یافته و تب او قطع شده است . 🗂✏️📒📚منبع : التمحیص ابن همام اسکافی ، ص ۳۷ رياض الأبرار ، ج ۲ ، ۲۱۶ بحارالانوار ، ج ۶۷ ، ص ۲۶۸ https://eitaa.com/darolsadeghiyo https://chat.whatsapp.com/ECYhoDIbmTREVD7w2IKMIy