🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
✍ #خاطرات
🌷 #شهیدبزرگوارحاج
حسین خرّازی
✅ 🏹 که فرمود: وقتی درجبهه هدایای مردمی رابازمیکردم دریکی ازنایلون هایک قوطی کمپوت خالی نظرم راجلب کردکه درداخلش یک نامه ای نوشته شده بود، برادررزمنده سلام ، من یک دانش آموزم، که 💼 🕶خانم معلم ماگفت :برای کمک به رزمندگان اسلام در جبهه هانفری یک کمپوت هدیه بفرستیم،با مادرم رفتیم بقالی یک کمپوت بخریم پولی که ما داشتیم نتوانستیم کمپوت بخریم،
😔آخرپولی که به اندازه سیرکردن شکم خودمان باشدنداشتیم،
😁خوشبختانه درراه برگشت کنارخیابان این قوطی خالی کمپوت دیدم وبرداشتم وچندباربادقّت وتمیزآنراشُستم وآنراهمراه با این نامه تقدیم شما نمودم
✅حالایک خواهش ازشمادارم،هروقتکه تشنه شدیدبااین قوطی آب بخورید،تامنهم خوشحال شوم وفکرکنم که منهم توانستم کمکی بکنم⁉️⁉️
بچههادرسنگرجهت خوردن آب در این قوطی نوبت میگرفتند .آب خوردنی که
همراهش باریختن چندقطره اشک بچه ها همراه بود...
💝یادآن روزهابخیر،، که همه ی کارها رافقط برای رضای خدا خالص وبی ریاانجام می دادند
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃