💠داستان روایتی 💠
#استغفار
شخصی به نام ربیع می گوید: خدمت امام حسن مجتبی (علیه السلام أبدا) بودم -
مردی آمد و از خشکسالی #شکایت کرد، امام فرمود:
استغفار کن -
دیگری آمد و از #فقر شکایت کرد، حضرت فرمود: استغفار کن -
سومی آمد به امام عرض کرد #دعا کن خداوند پسری به من بدهد، به او نیز فرمود: استغفار کن -
ربیع می گوید: با تعجب به امام عرض کردم عده ای با #مشکلات مختلف به شما رجوع کردند و تقاضاهایشان را مطرح کردند و شما به همه آنها یک #دستور دادید ⁉️🤔⁉️
🔰 حضرت در پاسخ فرمود: از پیش خود که نگفتم. این #کلام_خداست که به حضرت نوح فرمود:
( فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا . يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا . وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا )
🌹 سوره مبارکه نوح علیه السلام، آیه ۱۲
آیت الله بهجت رحمه الله در پاسخ به این سوال که برای رفع #گرفتاری ها چه کنیم؟!
میگفتند؛ زیاد #استغفار کنید.
از رسول اکرم ـ صلّى الله عليه وآله وسلّم ـ نقل كرده اند كه
« أَلا أُخْبِـــرُكُمْ [أُنَبِّـؤُكُمْ] بِـدآئِكُـمْ مِنْ دَوآئِكُـمْ؟
دَآؤُكُـمُ الذُّنُـوبُ، وَ دَوآؤُكُـمُ الإِْسْتِغْفارُ. »
آيا درد و درمان شما را به شما خبر ندهم؟ #درد شما #گناهان و دوا و درمانتان استغفار است. 👌
📚 مستدرك الوسائل، جلد ۱۱ _ بحار الانوار، جلد ۹۰ _ جامع الاخبار
حکایاتی از دارالصادقیون رفسنجان
✨﷽ا✨
🌼#شکایت از فقر
✍👤شخصي آمد به نزد 🌺پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) شكايت از فقر و نداري كرد. 🌹حضرت فرمود: مگر نماز نميخواني عرض كرد من پنج وقت نماز را به شما اقتدا ميكنم، 🌺حضرت فرمود: مگر روزه نميگيري عرض كرد سه ماه روزه ميگيرم.
آن 🌹حضرت فرمود امر خدا را نهي و نهي خدا را امر ميكني يا به كدام معصيت گرفتاري. عرض كرد يا 🌺رسول الله حاشا و كلّا كه من خلاف فرمودهي خدا را بكنم🌹 حضرت متفكرانه سر به جيب حيرت فرو برد ناگاه🍃 جبرئيل نازل شد
عرض كرد يا 🌺رسول الله حق تعالي ترا سلام ميرساند و ميفرمايد در همسايگي اين شخص باغيست و در آن باغ گنجشكي آشيانه دارد و در آشيانه او استخوان شخص#بينمازي ميباشد به شومي آن استخوان از خانهي اين شخص بركت برداشته شده است و او را فقر گرفته است.
حضرت به او فرمود برو آن استخوان را از آنجا بردار، بينداز دور. به فرمودهي آن حضرت عمل كرد بعد از آن توانگر شد.
📚مکیال المکارم
https://chat.whatsapp.com/LOikgTBpf395xhA3qXEmoI
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#داستان
🌺🍃سمرة پسر جندب درخت خرمايي در باغ مردي از انصار داشت. او گاهي به درخت خود سر مي زد، بدون اجازه و اعلام اين كار را انجام مي داد. و ضمنا چشم چراني هم مي كرد!
روزي مرد انصار گفت:
✨سمره! تو مرتب، ناگهاني وارد منزل مي شوي كه خوشايند ما نيست هرگاه قصد ورود داشتيد، اجازه بگيريد و بدون اعلام وارد نشويد.
🍂سمره حرف او را نپذيرفت و گفت:
راه از آن من است و حق دارم #بدون_اجازه وارد شوم!
🔆ناچار مرد #انصاري به رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم #شكايت كرد و گفت:
👈اين مرد بدون اطلاع داخل مي شود و خانواده ام از #چشم: چراني محفوظ نيستند بفرماييد بدون اعلام وارد نشود.
🌼حضرت دستور داد سمره را آوردند و به او فرمود:
فلاني از تو شكايت دارد و مي گويد: تو بدون اطلاع از خانه او عبور مي كني و قهرا خانواده او نمي توانند به خوبي خود را از #نامحرم حفظ كنند. بعد از اين اجازه بگير و بدون اطلاع وارد نشو!
سمره فرمايش پيغمبر را نيز قبول نكرد.
🌸پيامبر فرمود:
- پس درخت را بفروش!
سمره حاضر نشد. حضرت قيمت را به چند برابر بالا برد، باز هم راضي نشد. همين طور قيمت را بالا مي برد سمره حاضر نمي شد!! تا اين كه فرمود:
اگر از اين درخت دست برداري درختي به تو داده مي شود.
🍃سمره باز هم تسليم نشد و اصرار داشت كه نه از درخت خودم دست بر مي دارم و نه حاضرم هنگام ورود به باغ اجازه بگيرم.
در اين وقت پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله وسلم فرمود:
تو آدم زيان رسان و #سختگيري هستي و در دين اسلام نه زيان ديدن مورد قبول است و نه زيان رساندن. سپس رو كرد به مرد انصاري فرمود:
برو درخت خرما را بكن و جلوي سمره بينداز! آنان رفتند و اين كار را كردند در اين موقع، حضرت به سمره فرمود:
- حالا برو درختت را، هر كجا خواستي بكار.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂