eitaa logo
محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
782 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.7هزار ویدیو
10 فایل
#داستانهای_عبرت_انگیز #آموزه_های_دینی #نشر_معارف_امام_صادق_علیه_السلام 💎 احیای سبک زندگی اسلامی نه مشاورم نه نویسندم نه مفسرم یک انسانم در پی کامل شدن و رسیدن به حقایق عالم هستی 🔸عاشق قرآنم و محب اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
✍امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «هر کس آبی بیاشامد و جدم حسین علیه‌السلام را یاد کند و بر قاتلین او لعن و نفرین نماید، ✅خداوند صد هزار حسنه برایش بنویسد و صد هزار گناه او را بیامرزد، و او را در جایگاه‌های بلند جای دهد و مانند این است که صد هزار بنده را آزاد کرده باشد. پس او در‌ روز‌ قیامت با دلی شاد و چهره‌ای خندان محشور می‌شود» @darolsadeghiyon
✨﷽✨ ✍امام حسین علیه السلام ✅عبادت ‌كنندگان سه گروهند: گروهي خداوند را به انگيزه رسيدن به پاداش و دست‌ يافتن به نعمتهاي نامحدودش عبادت مي‌كنند، اين دسته از عبادت‌كنندگان مانند سوداگران سودجو است. بعضي خداوند را از ترس عذاب مي‌پرستند و عبادت مي‌كنند كه اين دسته از عبادت‌كنندگان در خور بردگان زرخريد است. 💥و كساني هستند كه خداوند را به منظور شكرگزاري و انجام يك وظيفه انساني پرستش مي‌نمايند ( خداوندا من تو را عبادت مي‌كنم چون لايق پرستش و عبادت هستي ) اين دسته از عبادت‌كنندگان عبادت انسان‌هاي احرار و آزادگان است و چنين عبادتي افضل و برتر از تمام عبادات است. @darolsadeghiyon
✨﷽✨ ✍امام حسین علیه السلام ✅عبادت ‌كنندگان سه گروهند: گروهي خداوند را به انگيزه رسيدن به پاداش و دست‌ يافتن به نعمتهاي نامحدودش عبادت مي‌كنند، اين دسته از عبادت‌كنندگان مانند سوداگران سودجو است. بعضي خداوند را از ترس عذاب مي‌پرستند و عبادت مي‌كنند كه اين دسته از عبادت‌كنندگان در خور بردگان زرخريد است. 💥و كساني هستند كه خداوند را به منظور شكرگزاري و انجام يك وظيفه انساني پرستش مي‌نمايند ( خداوندا من تو را عبادت مي‌كنم چون لايق پرستش و عبادت هستي ) اين دسته از عبادت‌كنندگان عبادت انسان‌هاي احرار و آزادگان است و چنين عبادتي افضل و برتر از تمام عبادات است. @darolsadeghiyon
✍امام صادق علیه السلام: ‌ آنکه برای ظلمی که به ما وارد شده، nاندوهگین باشد، نفسش تسبیح و حزنش عبادت است. ‌ 📚بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۷۸ @darolsadeghiyon
✨﷽✨ 💠بذر دين💠 ✍پدری به پسر خردسالش یک بطری کوچک که داخل آن یک عدد پرتقال بزرگ بود داد! کودک با تعجب درون بطری را نگاه میکرد و با خود میگفت: پرتقال به این بزرگی چطوری داخل این بطری کوچک رفته؟ کودک خیلی تلاش کرد تا پرتقال را از بطری خارج کند اما بی فایده بود. سپس کودک از پدرش پرسید: چه جوری این پرتقال بزرگ داخل بطری رفته؟ آخه دهنه این بطری خیلی کوچیکه! پدر، پسر را به باغ برد و یک بطری خالی کوچک را به یکی از شاخه های درخت پرتقال بست. سپس یکی از شکوفه های کوچک پرتقال را درون بطری گذاشت. روزها سپری شد و شکوفه، تبدیل به یک پرتقال بزرگ شد تا جایی که امکان خروج از بطری غیر ممکن شده بود. بعد از مشاهده این موضوع، کودک راز پرتقال را فهمید و جایی برای تعجب نمانده بود. پدر رو به پسر کرد و گفت: چیزی که امروز مشاهده کردی همان دین است اگر از خردسالی بذر اعتقادات دینی را درون ذهن کودک بکاریم در هنگام بزرگی خارج کردنش خیلی سخت میشود. دقیقا مثل این پرتقال که خارج کردنش محال است؛ مگر اینکه شیشه را بشکنیم و از بین ببریم. @darolsadeghiyon
👈 رضايت خدا، نه رضايت خلق لقمان عليه السلام به پسرش چنين وصيت كرد: پسرم! قلبت را به خشنودى مردم و تعريف و تكذيب آنها وابسته نكن، چرا كه چنين چيزى هر چند انسان كوشش فراوان كند به دست نمى آيد. پسر گفت: مى خواهم در اين مورد، مثال يا نمونه عملى بنگرم تا موضوع را به روشنى دريابم. لقمان عليه السلام فرمود: برخيز از خانه بيرون برويم، تا موضوع را به تو نشان دهم. لقمان و پسرش از خانه خارج شدند، الاغى نيز داشتند، لقمان سوار بر آن شد، پسرش پياده به دنبال او به راه افتاد، تا به گروهى رسيدند، آن گروه تا اين منظره را ديدند گفتند: اين پيرمرد را ببين چقدر سنگدل و نامهربان است، خود سوار بر مركب شده و پسرش پياده به دنبالش حركت مى كند، به رسايت كه اين كار، بدكارى است. لقمان به پسرش گفت: آيا سخن آنها را شنيدى؟ پسر گفت: آرى. لقمان گفت: اينك من پياده مى شوم و تو سوار شو، لقمان پياده شد و پسرش سوار گرديد و حركت كردند، تا به گروهى رسيدند، آن گروه وقتى اين منظره را ديدند، گفتند: اين پدر و پسر هر دو پدرِ بد و پسرِ بد هستند، پدر از اين رو بد است كه پسرش را تربيت نكرده به گونه اى كه پسر بر مركب سوار شده، و پدر پيرش پياده حركت مى كند، پسر نيز بد است از اين رو كه با اين بى رحمى، به پدرش جفا نموده است، زيرا پدر شايسته تر است كه احترام شود و سوار گردد. لقمان به پسرش گفت: سخن آنها را شنيدى، پسر گفت: آرى. لقمان فرمود: اين بار هر دو سوار مى شويم. آنها هر دو سوار بر مركب شدند و حركت نمودند تا به گروهى رسيدند، آن گروه تا اين منظره را ديدند، گفتند: در دل اين دو سوار يك ذره رحم نيست، دو نفرى سوار بر اين حيوان زبان بسته شده اند، كمر اين حيوان را شكستند، چرا بيش از توان اين حيوان به او تحميل كرده اند؟ بهتر اين بود، كه يكى سوار گردد و ديگرى پياده حركت كند. لقمان به پسرش گفت: سخن آنها را شنيدى؟ پس گفت: آرى. لقمان فرمود: بيا اين بار هر دو پياده شويم و به دنبال الاغ حركت كنيم، آنها هر دو پياده شدند، و به دنبال الاغ حركت نمودند، اين بار به گروهى رسيدند، آن گروه گفتند: به راستى اين دو نفر عجب آدمهاى جاهلی هستند، خود پياده حركت مى كنند و الاغ را بدون سواره رها كرده اند، چقدر بى فكر هستند. لقمان عليه السلام به پسرش فرمود: سخن آنها را شنيدى؟ او عرض كرد: آرى. لقمان عليه السلام فرمود: آيا ديگر هيچگونه چاره اى براى كسب رضايت مردم وجود دارد؟ اكنون كه چنين است رضايت آنها را محور قرار نده بلكه رضايت خدا را محور و هدف قرار بده تا به سعادت و رستگارى دنيا و آخرت نايل شوى. 📗 ، ج 13، ص 433 @darolsadeghiyon
🌹سفارش 10 نکته در باب ماه 🌹 👇👇👇👇👇 1) زیارت عاشورای هر روز این ماه ترک نشود 2) با وضو وارد شدن به روضه ی سیدالشهدا 3) پوشیدن لباس عزا با طهارت 4) همره داشتن دستمال گریه برای شب اول قبر 5) تاجایی که میتوانید در دستگاه سیدالشهدا(ع) نوکری کنید(حتی در حد برداشتن یک سنجاق از زمین) که در شب اول قبر و درقیامت،مادرش حضرت زهرا(س) جبران میکند.البته نوکری کردن اباعبدالله یک وظیفه ست!نه اینکه انتظاری از قبال اون کار داشته باشیم 6) نوشیدن کمتر آب و خوردن کمترغذا به احترام این ماه و سیدالشهدا(ع) 7) مهمتر از تمام اینها، خواندن نماز اول وقت است که امام حسین (ع) برای همین امر به شهادت رسیدند.این یک ماه را نماز اول وقت بخوانیم! 8) احترام بسیار زیاد به عزاداران سیدالشهدا 9) گوش ندادن به موسیقی،حفظ حجاب و... 10) سعی در کمتر خندیدن!( زیرا عزای اشرف اولاد آدم است...)😔 نکته آخر:حواسمان باشد که دراین ماه صاحب الزمان عزادار است! ما دیگربا گناهانمان قلب نازنین شان را بدتر بدرد نیاریم @darolsadeghiyon
❤️ امام رضا علیه السلام: هر که روز عاشورا روز سوگواری و اندوه و گریه اش باشد، خداوند عزّوجلّ روز قیامت را روز شادی و سرور او قرار دهد میزان الحکمه جلد7 صفحه 410 🏴 بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد ... اگر غلط نکنم، عرش بر زمین‌ افتاد ... #عاشورا #امام_حسین #نماز http://eitaa.com/joinchat/2662793219C8f45c1fdc2
❗️ ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام فرمود: «چرا ریختن خون مرا حلال می‌دانید؟ آیا حلالی را حرام کرده‌ام یا حرامی را حلال کرده‌ام؟». یک ملعونی جواب داد: «به‌خاطر بغضی که از پدرت در دل داریم، با تو می‌جنگیم». اینجاست که می‌گویند حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام گریه کرد؛ [چراکه] آن کسی را که باید به او تحبب (ابراز دوستی) بکنند، تبغض (ابراز دشمنی) می‌کنند. http://eitaa.com/joinchat/2662793219C8f45c1fdc2
▫️خوش بحال کسانی که هم زنجیر می زنند! ▪️و هم زنجیرهای غیبت را از پای امام زمانشان باز می کنند...! ▫️هم سینه می زنند! ▪️و هم به فکر سینه پر درد و غم و اندوه امام حی خویش هستند...! ▫️هم اشک می ریزند! ▪️و هم غصه چشمان مولایشان که صبح و شام بر مصائب جد غریبش خون گریه می کند هستند... ▫️هم سفره می اندازند! ▪️و هم سر سفره امام زمانشان نمکدان نمیشکنند..! ▪️آنوقت با افتخار می گویند: ▫️یاحسیـن اشک می‌ریزند بر مظلومیت سالار شهیدان و غربت امام زمانشان و برای فرج منتقم آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین با اضطرار دعا می‌کنند. http://eitaa.com/joinchat/2662793219C8f45c1fdc2
👈 چو من آیم او رود گویند حضرت آدم نشسته بود، شش نفر آمدند، سه نفر طرف راستش نشستند و سه نفر طرف چپ. به یکی از سمت راستی‌ها گفت: «تو کیستی؟» گفت: «عقل.» پرسید: «جای تو کجاست؟»گفت: «مغز.» از دومی پرسید: «تو کیستی؟» گفت: «مهر.» پرسید: «جای تو کجاست؟» گفت: «دل.» از سومی پرسید: «تو کیستی؟» گفت: «حیا.» پرسید: «جایت کجاست؟» گفت: «چشم.» سپس به جانب چپ نگریست و از اولی سؤال کرد: «تو کیستی؟» جواب داد: «تکبر.» پرسید: «محلت کجاست؟» گفت: «مغز.» گفت: «با عقل یک جایید؟» گفت: «من که آمدم عقل می‌رود.» از دومی پرسید: «تو کیستی؟» جواب داد: «حسد.» محلش را پرسید. گفت: «دل.» پرسید: «با مهر یک مکان دارید؟» گفت: «من که بیایم، مهر خواهد رفت.» از سومی پرسید: «کیستی؟»گفت: «طمع.» پرسید: «مرکزت کجاست؟» گفت: «چشم.» گفت: «با حیا یک جا هستید؟» گفت: «چون من داخل شوم، حیا خارج می شود.» 📗 جلد 4 ✍ محمد محمدی اشتهاردی http://eitaa.com/joinchat/2662793219C8f45c1fdc2
.ماجرای چسبیدن دست مرد به بازوی زن نامحرم زنی در کعبه طواف می کرد و مردی هم پشت سر آن زن می رفت. (لحظه ای) آن زن بازوی خود را خارج کرد و آن مرد دستش را دراز نمود و بر روی بازوی آن زن گذاشت. خداوند دست آن مرد را به بازوی زن چسباند. مردم ازدحام نمودند، بطوری که راه عبور بسته شد. کسی را پیش امیر مکه فرستادند و امیر مکه، فقهاء و علماء را حاضر نمود و آنها فتوا دادند که باید دست مرد را ببرند، چونکه آن مرد مرتکب جنایت شده است. امیر مکه گفت: «آیا در اینجا از خانواده پیغمبر (ص) کسی هست؟» گفتند: «بلی! حسین بن علی (ع) اینجا است.» امیر مکه کسی را نزد امام حسین (ع) فرستاد. امام حسین (ع) تشریف آوردند. به آن حضرت عرض کردند: «ای فرزند رسول خدا! حکم خدا درباره اینها چیست؟» امام حسین(ع) رو به کعبه نموده و دستهایشان را بلند کردند. مدتی مکث فرموده و دعا نمودند. بعد بطرف آنها تشریف آوردند و دست آن مرد را از بازوی زن خلاص نمودند. امیر مکه عرض کرد: «یا حسین! این مرد را برای این کاری که از او سر زده است، عذاب نکنیم؟» حضرت فرمودند: «نه.» می گویند آن مرد، همان «جمال» بود که در کربلا دست امام حسین (ع) را قطع نمود و اینگونه لطف حضرت را جواب داد!! http://eitaa.com/joinchat/2662793219C8f45c1fdc2