eitaa logo
محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
793 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
2هزار ویدیو
10 فایل
#داستانهای_عبرت_انگیز #آموزه_های_دینی #نشر_معارف_امام_صادق_علیه_السلام 💎 احیای سبک زندگی اسلامی نه مشاورم نه نویسندم نه مفسرم یک انسانم در پی کامل شدن و رسیدن به حقایق عالم هستی 🔸عاشق قرآنم و محب اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
‌قرار معنوی هر روز به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم قرائت این زیارت نامه جهت رد مظالم تاثیر بسزایی دارد این زیارت را برای طلب کردن کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان و ادای رد مظالمی که به‌ گردنمان است قرائت میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَصِيُّ النّاطِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ (الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفاتِقُ الرّاتِقُ) ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِفْتاحَ الخَيْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مَعْدِنَ الْبَرَكاتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الْبَراهِينَ الْواضِحاتِ الباهرات، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا ناصِرَ دِينِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا نَاشِرَ حُكْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا كاشِفَ الكُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا عَمِيدَ الصّادِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا لِسانَ النّاطِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا خَلفَ الخائِفِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا زَعِيمَ الصّادِقِينَ الصّالِحِينَ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَ الْمُسْلِمِينَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یاکَهْفُ المؤمنین، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا هادِيَ الْمُضِلِّينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَكَنَ الطّائِعِينَ، اَشْهَدُ يامَوْلايَ اَنَّكَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَةُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَكَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاَْعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِكَ وَبَدَنِكَ، وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ أَبِی عَبْدِاللَّهِ جعفر بـْنُ مـُحـَمَّد وَ عَلَى آبَائِكَ وَ أَولَادکِ الْمَعْصُومین الْمُطَهَّرِین. https://karevansadeghiye.ir/59897/ https://eitaa.com/darolsadeghiyon 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 روبیکا::::: https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
💫✨💫✨💫✨💫 💠اسلام ناب💠 💎 رابطه امر به نماز و جلب روزی! ای آقایی که دغدغه معیشت تو را از تربیت دینی خانواده ات غافل کرده است، قرآن به تو می فرماید: 💎وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْئَلُكَ رِزْقاً نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى طه،۱۳۲ ✅ و خانواده ات را به نماز فرمان ده و بر آن پایدار باش، ما از تو روزى نمی خواهیم، بلكه ما تو را روزى می دهیم، و سرانجامِ نیكو براى اهل تقوا است. ✅ تو به دنبال اجرای دستور ما که امر خانواده ات به نماز است باش و ما به دنبال تامین روزی تو خواهیم بود!... "هرگاه وضع زندگى رسول خدا صلى الله علیه وآله تنگ می شد، این آیه را تلاوت می فرمود، آنگاه به افراد خانه دستور می دادند تا نماز بخوانند." 📚 تفسیر المیزان،ذیل آیه. 💫✨💫✨💫✨💫 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🌿🌿🌿🌿🌿 ⚜حکایتهای پندآموز⚜ «تو دلداده ی او باش، او به مشکلاتت رسیدگی میکند ....» امام زمان ارواحنافداه فرمودند: وظیفه ی ماست که به محبین مان رسیدگی کنیم ....‌ ✍حکایتِ دلدادگی یک جوان شیعه ی ایرانی به دختر دانشجوی مسیحی است، خانمی که ماجرای شنیدنی خودش را اینچنین بیان می‌کند : من مسیحی بودم تا روزی که یکی از دانشجوهای ایرانی به خواستگاریم آمد. او گفت من شیعه هستم و شرط ازدواجم با شما این است که شما هم شیعه شوید. فرصتی خواستم تا پیرامون اسلام و تشیع تحقیق کنم. بعد از تمام تحقیقاتم همسرم هم پزشک شده بود. خیلی کمکم کرد و همه­ ی مسائل برایم حل شد جز یک مسأله و آن موضوع طول عمر امام زمان (علیه ­السلام) بود. ما با هم ازدواج کردیم و بعد از چند سال به حج مشرف شدیم. در منی که برای رمی جمرات می­ رفتیم، همسرم را گم کردم. از هر کس با زبان انگلیسی نشانی می ­پرسیدم، نمی ­دانست. خسته شدم و گوشه ­ای با حال غربت نشستم. ناگهان آقائی در مقابلم آمد که با لهجه ی فصیح انگلیسی صحبت می ­کرد. به من گفت: بلند شو برویم رمی جمرات را انجام بده. الآن وقت می­ گذرد. بی­ اختیار دنبالش راه افتادم و رمی جمرات را انجام دادم. بعد از رمی جمرات، آن آقا مرا به خیمه رساند. خیلی از لطفش تشکر کردم. او به هنگام خداحافظی فرمود: 👈«وظیفه ­ی ماست که به محبان خود رسیدگی کنیم». 👈«در طول عمر ما شک نکن». 👈 «سلام مرا هم به دکتر برسان». برگ زردی با سماجت شاخه را چسبیده بود دست‌های خویــش و دامـان توام آمد به یاد 📚نقل از کتاب میرِ مهر صفحه۳۵۵ 🌿🌿🌿🌿🌿🌿 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🌹❤️ 💫هفت نصیحت مولانا • گشاده دست باش، جاری باش، کمک کن (مثل رود) • باشفقت و مهربان باش (مثل خورشید) • اگرکسی اشتباه کرد آن را بپوشان (مثل شب) وقتی عصبانی شدی خاموش باش (مثل مرگ) • متواضع باش و غرور نداشته باش (مثل خاک) • بخشش و عفو داشته باش (مثل دریا ) • اگرمی خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش(مثل آینه) ‌ ‌🌾🌾🌾🌾🌾 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🥀🥀🥀🥀🥀 🔸️یکی از نزدیکان ⚘شهید عباس بابایی تعریف می کند: دزفول بودم که عباس زنگ زد و گفت: اگر امکان دارد به تهران بیایید با شما کار دارم. من هم دو سه روزی مرخصی گرفتم و به تهران رفتم. 🔸️گفت: آسایشگاهی که من در آن هستم، در طبقه دوم ساختمان است و من می خواهم به طبقه اول منتقل شوم. تعجب کردم. گفتم: شما یک سال بیشتر در این آسایشگاه نمی مانی ، پس چه دلیلی دارد که می خواهی به آسایشگاه طبقه اول بیایی ؟ 🔸️گفت: این آسایشگاه مشرف به آسایشگاه دختران است، خوب نیست که نمازم باطل شود و مرتکب گناهی شده باشم. شما که مسئول خوابگاه را می شناسی؛ از او بخواه تا مرا به طبقه اول منتقل کند. 🔸️وقتی خواسته اش را با مسئول آسایشگاه در میان گذاشتم نیشخندی زد و با لحن خاصی گفت: آسایشگاه بالا، کلی سرقفلی دارد! ولی به روی چشم؛ او را به طبقه اول منتقل میکنم. ........................................ یکی از دوستان ⚘شهید بابایی می گوید: 🔸️در دوران تحصیل در آمریکا روزی در بولتن خبری پایگاه « ریس» که هر هفته منتشر می شد، مطلبی نوشته شده بود که توجه همه را به خود جلب کرد. مطلب این بود: دانشجو بابایی ساعت ۲ نیمه شب می دود تا شیطان را از خود دور کند. 🔸️من و بابایی هم اتاق بودیم. ماجرای خبر بولتن را از او پرسیدم. او گفت : چند شب پیش بی خوابی به سرم زده بود. رفتم میدان چمن و شروع کردم به دویدن. از قضا کلنل باکستر فرمانده پایگاه با همسرش مرا دیدند و شگفت زده شدند. کلنل ماشین را نگه داشت ومرا صدا زد. نزد او رفتم. او گفت در این وقت شب برای چه می دوی؟ گفتم: خوابم نمی آمد، خواستم کمی ورزش کنم تا خسته شوم. 🔸️گویا توضیح من برای کلنل قابل قبول نبود او اصرار کرد تا واقعیت را برایش بگویم. به او گفتم مسائلی در اطراف من می گذرد که گاهی موجب می شود شیطان با وسوسه هایش مرا به گناه بکشاند و در دین ما توصیه شده که در چنین مواقعی بدویم یا دوش آب سرد بگیریم. 🔸️آن دو با شنیدن حرفهای من تا دقایقی می خندیدند، زیرا با ذهنیتی که نسبت به مسائل جنسی داشتند نمی توانستند رفتار مرا درک کنند. 📚کتاب: منظومه جهاد، ص۶۱ ، اثر حجه الاسلام راجی، ناشر : دفتر نشر معارف، چاپ اول ۱۴۰۰ برگرفته از كتاب ⚘« پرواز تا بي نهايت» 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🔅 ✍️ رزق‌وروزی ما آن نیست که در دست ماست، بلکه آن است که در دست خداست 🔹در یک روز سرد، از منزل خود به‌سوی محل کارم خارج شدم. 🔸برف بود. برای اینکه دست‌هایم گرم شود آن‌ها را در جیب گذاشتم. یک دانه تخمه آفتاب‌گردان پیدا کردم. آن را بیرون آورده و با دندان شکستم. 🔹ناگهان بذر وسط آن بیرون پرید و روی برف‌ها افتاد. 🔸ناخواسته خم شدم که آن را بردارم اما پرنده‌ای بلافاصله آمد آن را به نوک گرفت و پرید. 🔹فهمیدم که رزق‌وروزی ما آن نیست که در دست ماست، بلکه آن است که در دست خداست. 🔸این حکایت زندگی و دنیای ماست که به آنچه در جیب، در دست و جلوی چشممان هست، دلخوشیم و خیال می‌کنیم که همه‌اش رزق‌وروزی ماست. ولی همین که می‌خواهیم آن را در دهانمان بگذاریم و لذتش را ببریم، از ما می‌گیرند و به شخص دیگری می‌دهند. 🔹تمام عمر کار و تلاش می‌کنیم تا مالی پس‌انداز کنیم و راحت زندگی کنیم، ولی گاهی آنچه اندوخته‌ایم رزق‌وروزی ما نیست. 🔸اندوخته ما رزق‌وروزی کسانی می‌شود که بعد از ما می‌خورند یا در زمان حيات نصیب آن‌ها می‌شود و می‌خورند. 🔹رزق‌وروزی ما آن چیزی است که بخوریم و لذت استفاده آن را ببریم. نه اینکه رنج فراوان بر خود و خانواده تحمیل کنیم و در انتها لذتش برای دیگران باشد. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
‌قرار معنوی هر روز به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم قرائت این زیارت نامه جهت رد مظالم تاثیر بسزایی دارد این زیارت را برای طلب کردن کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان و ادای رد مظالمی که به‌ گردنمان است قرائت میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَصِيُّ النّاطِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ (الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفاتِقُ الرّاتِقُ) ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِفْتاحَ الخَيْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مَعْدِنَ الْبَرَكاتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الْبَراهِينَ الْواضِحاتِ الباهرات، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا ناصِرَ دِينِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا نَاشِرَ حُكْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا كاشِفَ الكُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا عَمِيدَ الصّادِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا لِسانَ النّاطِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا خَلفَ الخائِفِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا زَعِيمَ الصّادِقِينَ الصّالِحِينَ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَ الْمُسْلِمِينَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یاکَهْفُ المؤمنین، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا هادِيَ الْمُضِلِّينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَكَنَ الطّائِعِينَ، اَشْهَدُ يامَوْلايَ اَنَّكَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَةُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَكَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاَْعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِكَ وَبَدَنِكَ، وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ أَبِی عَبْدِاللَّهِ جعفر بـْنُ مـُحـَمَّد وَ عَلَى آبَائِكَ وَ أَولَادکِ الْمَعْصُومین الْمُطَهَّرِین. https://karevansadeghiye.ir/59897/ https://eitaa.com/darolsadeghiyon 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 روبیکا::::: https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
💫✨💫✨💫✨💫 🍃 معیار به یاد خدا بودن🔻 💠 پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله): 🔸 "مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ فَقَدْ ذَكَرَ اللَّهَ وَ إِنْ قَلَّتْ صَلَاتُهُ وَ صِيَامُهُ وَ تِلَاوَتُهُ لِلْقُرْآنِ وَ مَنْ عَصَى اللَّهَ فَقَدْ نَسِيَ اللَّهَ وَ إِنْ كَثُرَتْ صَلَاتُهُ وَ صِيَامُهُ وَ تِلَاوَتُهُ لِلْقُرْآنِ" 🔹 کسی که خداوند را اطاعت کند، خداوند را یاد نموده است؛ اگر چه نماز، روزه و قرآن‌ خواندنش کم باشد. و کسی که خدای را نافرمانی کند، خداوند را فراموش نموده؛ اگرچه نماز، روزه و قرآن خواندنش زیاد باشد. 📚 وسائل‌ الشیعه، ج۱۵، ص۲۵۷ 💫✨💫✨💫✨💫 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 ۲۳ ربیع الاول، سالروز ورود با برکت کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به قم گرامی باد🌸 🌱🌺🌱🌺🌱🌺🌱 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽💠 دلیل این که شهر قم، حرم اهل بیت علیهم السلام شده چیست؟! ♦️ 🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
✨﷽✨ 🔘 داستان کوتاه ✍سال ها پیش پدربزرگ از مکه آمده بود و برایمان سوغاتی آورده بود. برای من یک تفنگ آورده بود که با باتری کار می کرد.هم نور پخش می کرد و هم صدایی شبیه به آژیر داشت. آنقدر دوستش داشتم که صبح تا شب با خودم تفنگ بازی می‌کردم همه را کلافه کرده بودم می گفتند انقدر صدایش را در نیار انقدر تفنگ بازی نکن باتری اش تمام می شود یادم می آید می خندیدم و می‌گفتم خوب تمام شود می‌روم باتری می خرم و باز بازی می کنم چند روزی گذشت تا برایمان مهمان آمد. وسط تفنگ بازی با پسر مهمان دقیقا جایی که حساس ترین نقطه ی بازی بود باتری تفنگم تمام شد دیگر نه نور داشت و نه آژیر نمی توانستم شلیک کنم و بازی را باختم امروز به این فکر می کنم که چقدر شبیه کودکیم هست این روز ها تمام انرژی ام را بیهوده هدر دادم برای انسان هایی که نبودند یا نماندند برای کار هایی که مهم نبودند حالا که همه چیز مهم و جدی ست حالا که مهمترین قسمت بازی ست انرژی ام تمام شده بعضی وقتا نمی دانی چقدر از انرژیت باقی مانده فکر می‌کنی همیشه فرصت هست ولی حقیقت این ست گاهی هیچ فرصتی نداری اگر روزی صاحب فرزند شدم به او خواهم گفت مراقب باتری زندگی ات باش بیهوده مصرفش نکن شاید جایی که به آن نیاز داری تمام شود ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🌴🌴🌴🌴🌴 جوابی که همه را حیرت زده کرد: پسر کوچکی بعد از بازگشت به نزد خانواده اش از آنها خواست که یک عالم دین برای او حاضرکنند تا به 3سوالی که داشت جواب بدهد. بالاخره یک عالم دین برای ایشان پیدا کردند و بین پسربچه و عالم صحبتهای زیر رد و بدل شد؛ پسربچه: شما کی هستی؟ و آیا می توانی به سه سوال بنده پاسخ دهی؟ معلم: من عبدالله، بنده ای از بندگان خدا هستم و به سوالات شما جواب خواهم داد، به امید خدا. پسربچه: آیا شما مطمئنی جواب خواهی داد؟ چون اکثر علما نتوانستند به سه سوال من پاسخ بدهند! معلم: تمام تلاشم را میکنم و با کمک خدا جواب میدهم. پسربچه: سه سوال دارم، سؤال اول: آیا در حال حاضر خداوندی وجود دارد؟ اگر وجود دارد شکل و قیافه آن را به من نشان بده؟ سؤال دوم: قضا و قدر چیست؟ سؤال سوم: اگر شیطان از آتش خلقت شده است، پس برای چی او در آخرت در آتش انداخته خواهد شد؟ چون بر ایشان تأثیری نخواهد گذاشت! معلم کشیده ی محکمی را به صورت پسربچه زد، پسربچه گفت: برای چی به من زدی و چه چیزی باعث شد که از من ناراحت و عصبانی شوی؟ معلم جواب داد: من از دست شما عصبانی نشدم و این ضربه ای که به شما زدم جواب هر سه سوال شماست. پسربچه: ولی من هیچی را نفهمیدم. معلم: بعد از اینکه شما را زدم چه چیزی حس کردی؟ پسربچه: حس درد بر صورتم دارم. معلم: پس آیا اعتقاد داری که درد موجود است؟ پسربچه: بله. معلم: پس آن را به من نشان بده. پسربچه: نمیتوانم. معلم: این جواب اول من بود.همگی به وجود خداوند اعتقاد داریم ولی نمیتوانیم او را ببینیم. سپس اضافه کرد که آیا دیشب خواب دیدی که من تو را خواهم زد؟ پسربچه: نه. معلم: آیا گاهی به ذهنت آمد که من تو را روزی خواهم زد؟ پسربچه: نه. معلم: این قضا و قدر بود. سپس اضافه کرد: دستی که با آن تو را زدم از چه چیزی خلق شده است؟ پسربچه: از گل. معلم: وصورت تو از چی؟ پسرپجه: باز از گل. معلم: جه چیزی حس کردی بعد از اینکه بهت زدم؟ پسربچه: حس درد داشتم. معلم: آفرین، پس دیدی چطور گل بر گل درد وارد میکند، این با اراده خدا انجام میشود، پس با اینکه شیطان از آتش خلق شده، اما اگر خدا خواست این آتش مکان دردناکی برای شیطان خواهد بود. ارزش خواندن و نشر را دارد... این چنین معلمی میتواند نسلها را تربیت کند 🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🌱🌱🌱🌱🌱 💠ابراهيم بن مهران يكي از راويان احاديث شيعه و مردي مورد وثوق و اطمينان و راستگوست فرمود: در همسايگي منزلم در كوفه مردي بنام ابوجعفر زندگی مي‌كرد او مردی خوش معامله و نيكوكار بود، بطوريكه هرگاه شخص سيّدي محتاج به پول ميشد و نزد او ميرفت فورا به او كمك ميكرد. اگر سيّدي مي‌توانست پولش را پس بدهد، اسمش را از دفتر خط مي‌زد و اگر سيّدي قادر به باز پرداخت بدهي اش نبود، ابوجعفر به غلامش دستور مي‌داد در دفتر بنويس اين مبلغي است كه امیرالمومنین علیه السلام آن را قرض گرفته است. مدتي گذشت و ابوجعفر فقير و درمانده شد و تمام ثروتش را از دست داد و در نتيجه خانه نشين شد. روزها در خانه مي‌نشست و دفترش را پيش رويش مي‌گذاشت و به دفتر نگاه مي‌كرد و اگر اسم بدهكاري را مي‌يافت، كسي را به دنبال او مي‌فرستاد كه اگر زنده است بيايد و بدهي اش را بپردازد و اگر بدهكار مُرده بود روي اسمش را خط می‌كشيد. روزی همانطور که به دفترش نگاه میکرد يكی از دشمنان شيعه از كنارش گذشت، آن سني چون از ماجرای ابوجعفر با خبر بود، در حاليكه او را مسخره ميكرد با طعنه گفت: بدهكار بزرگت علی بن ابيطالب بدهيت را داد يا نه؟ ابوجعفر از حرفهای آن مرد سنی غمگين و ناراحت شد برخاست و داخل خانه رفت و آن شب دل شكسته خوابيد. در عالم خواب ديد محضر مقدّس پيامبر و امام حسن و امام حسين (عليهم السلام) مشرف شده پيامبر رو به اين دو بزرگوار نمود و فرمود: پدرتان اميرالمؤمنين كجاست؟ حضرت تشريف آورده و فرمود بنده اينجا هستم اگر فرمايشي داريد بفرمائيد. پيامبر اكرم به حضرت فرمود چرا حق ابوجعفر را نمي پردازی؟ آقا اميرالمؤمنين فرمود: پولش را آماده كرده‌ام و همين اَلان به او پس میدهم. در همين حال آقا امیرالمؤمنین كيسه ای از پشم سفيد را آورد و به ابوجعفر عنايت فرمود. پيامبر به ابوجعفر فرمود: اين را بگير، اما اگر از فرزندان من كسی به نزد تو آمد او را نااميد از در خانه ات بيرون نفرست زيرا خداوند به تو بركت داد و بعد از اين هرگز فقير نخواهی شد. ابوجعفر از خواب بيدار شد به دستش نظر انداخت كيسه ای از پشم سفيد را در دستش ديد همان لحظه همسرش را بيدار كرد و گفت: چراغ را روشن كن، وقتی كه چراغ را روشن كرد، مرد سر كيسه را باز كرد. هزار اشرفی طلا در آن ديد، پس از آن دفترش را آورد و پولهايی را كه به سادات داده بود و به حساب آقا امیرالمومنین نوشته بود جمع بست، ديد همان مقدار پولي است كه به سيدها و اولاد مولا امیرالمومنین داده دقيقا همان است. 📚کرامات العلویه 🌱🌱🌱🌱🌱🌱 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖐پنج درس زندگی؛ 🍂قبول کن گذشته ها گذشته ... 🍂مسیر زندگی هرکسی با دیگری فرق می کنه ... 🍂بیش از حد فکر کردن باعث میشه غمگین بشی ... 🍂مراقب افکارت باش که زندگیت رو میسازن ... 🍂زمان بهترین حلال مشکلاته ... ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
‌قرار معنوی هر روز به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم قرائت این زیارت نامه جهت رد مظالم تاثیر بسزایی دارد این زیارت را برای طلب کردن کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان و ادای رد مظالمی که به‌ گردنمان است قرائت میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَصِيُّ النّاطِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ (الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفاتِقُ الرّاتِقُ) ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِفْتاحَ الخَيْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مَعْدِنَ الْبَرَكاتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الْبَراهِينَ الْواضِحاتِ الباهرات، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا ناصِرَ دِينِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا نَاشِرَ حُكْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا كاشِفَ الكُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا عَمِيدَ الصّادِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا لِسانَ النّاطِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا خَلفَ الخائِفِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا زَعِيمَ الصّادِقِينَ الصّالِحِينَ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَ الْمُسْلِمِينَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یاکَهْفُ المؤمنین، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا هادِيَ الْمُضِلِّينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَكَنَ الطّائِعِينَ، اَشْهَدُ يامَوْلايَ اَنَّكَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَةُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَكَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاَْعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِكَ وَبَدَنِكَ، وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ أَبِی عَبْدِاللَّهِ جعفر بـْنُ مـُحـَمَّد وَ عَلَى آبَائِكَ وَ أَولَادکِ الْمَعْصُومین الْمُطَهَّرِین. https://karevansadeghiye.ir/59897/ https://eitaa.com/darolsadeghiyon 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 روبیکا::::: https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🌺 شیطان با این پنج نفر مشکل دارد! 🌷 امام صادق (عليه السّلام) می فرمایند : ✅ ابليس گفت: پنج نفر هستند که هيچ چاره اي براي آنها ندارم اما ديگر مردمان در مشت من هستند : 1⃣ هر که با نيت درست به خدا پناه برد و در همه کارهايش به او تکيه کند 2⃣ کسي که شب و روز بسيار تسبيح خدا گويد 3⃣ کسي که براي برادر مؤمنش آن پسندد که براي خود مي پسندد 4⃣ کسي که هر گاه مصيبتي به او مي رسد، بي تابي نمي کند 5⃣ و هر کسي که به آنچه خداوند قسمتش کرده، خرسند است و غم روزيش را نمي خورد. 📙 الخصال، ج ۱، ص ۲۸۵ 🌱🌱🌱🌱🌱🌱 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🥀🥀🥀🥀🌱 🔆منزلى از ياقوت قرمز ❄️هنگامى كه شهادت امام حسن مجتبى عليه السّلام نزديك شد و أ ثرات زهر در بدن شريفش ظاهر گشته بود، برادرش حسين عليه السّلام كنار بستر او آمد و نشست ؛ و سپس اظهار داشت : چرا چهره ات به رنگ سبز متمايل گشته است ؟ ❄️امام حسن عليه السّلام گريست و فرمود: برادرم ، سخن جدّم درباره من عملى شد، وبعد از آن يكديگر را در بغل گرفته ؛ و هر دو گريان شدند. ❄️و پس از لحظاتى فرمود: جدّم مرا خبر داد: موقعى كه در شب معراج در يكى از باغ هاى بهشت وارد شدم و بر منازل مؤ منين عبور كردم ، دو قصر و آپارتمان بسيار مجلّل كنار هم ، مرا جلب توجّه كرد كه يكى از زبرجد سبز و ديگرى ياقوت قرمز بود. به جبرئيل گفتم : اين دو قصر مربوط به كيست ؟ ❄️پاسخ داد: مربوط به حسن و حسين است . گفتم : چرا يك رنگ نيستند؟ پاسخى نداد و ساكت ماند، گفتم : چرا سخن نمى گوئى ؟ ❄️گفت : از تو خجالت دارم و شرمنده ام . گفتم : تو را به خدا سوگند مى دهم ، مرا از علّت آن خبر دهى ، كه چرا داراى دو رنگ مى باشند؟ ❄️اظهار داشت : آن ساختمانى كه سبز رنگ است مربوط به حسن عليه السّلام خواهد بود، چون كه او را مسموم مى كنند و موقع مرگ ، رنگش سبز خواهد شد. ❄️و ساختمانى كه قرمز مى باشد مربوط به حسين عليه السّلام است ، چون كه او را خواهند كشت و رنگش از خون ، قرمز خواهد شد. ❄️هنگامى كه امام حسن عليه السّلام اين مطلب را بيان نمود، با برادرش حسين عليه السّلام همديگر را در آغوش گرفته و سخت گريستند؛ و تمامى افراد حاضر در كنار ايشان ، شروع به شيون و گريه كردند. 📚بحارالانوار: ج 44، ص 145. 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🌷 🌷 ...!! 🌷من به همراه یکی دیگر از رزمنده‌ها مأمور مین‌گذاری زیر پل ماووت به سلیمانیه عراق شدیم. صبر کردیم تا کلیه بچه‌های گردان رزمی منطقه را تخلیه کنند. بعد از رفتن آن‌ها کارمان را شروع کردیم. برادر سلیمان آقایی به من گفته بود بعد از مین‌گذاری زیر پل باید به تنهایی یکی از جاده‌های فرعی را هم مین‌گذاری کنم. شهید ابوالفضل رضایی و برادر وهابی ـ اگر اسمش را به درستی به خاطر داشته باشم ـ و یکی دیگر از دوستان که قدی بلند داشت مأمور مین‌گذاری اطراف پاسگاه‌های شمشیری ۱ و ۲ شده بودند. هنوز کار ما در زیر پل تمام نشده بود، آن برادری که قدش بلند بود با تنی مجروح خودش را به ما رساند و با ناراحتی گفت:... 🌷گفت: ضدتانک منفجر شده و ابوالفضل پودر شد! پرسیدیم: تو چطور مجروح شدی؟ گفت: می‌خواستیم با برادر وهابی از جاده مال‌رو بیاییم که بی‌سیمچی گفت: جاده مالرو مین‌گذاری شده و از جاده اصلی بروید! نگو بی‌سیمچی اشتباه کرده و برعکس جاده اصلی تله‌گذاری شده بود و ما پایمان به سیم‌تله M16 خورده و هر دو مجروح شدیم. وقتی حال وهابی را پرسیدیم گفت: نتوانست راه بیاید. سریع دو نفر از بچه‌هایی که جاده را تله‌گذاری کرده و آشنا به محیط بودند رفتند و وهابی را به عقب آوردند و هر دو نفر را به عقب فرستادیم. من که از شهادت ابوالفضل شوکه بودم با چشمانی اشک‌بار به سرعت خودم را به شهر ماووت رساندم تا خبر شهادت ابوالفضل را به برادر آقایی بدهم تا برای برگرداندن بقایای پیکر مطهرش فکری بکنند. 🌷برادر آقایی قبل از این‌که در مورد ابوالفضل چیزی بگویم از من پرسید: آن جاده را مین‌گذاری کردی؟ گفتم: نه، آمدم خبر شهادت را بدم. برادر آقایی با ناراحتی گفت: ابوالفضل شهید شده که شده تو چرا مأموریتی که بهت محول شده را انجام ندادی. من تازه آن‌جا فهمیدم موقعیت‌شناسی یعنی چه. اجرای مأموریتی که باعث تأخير در حرکت عراقی‌ها می‌شد واجب‌تر از رساندن خبر شهادت بود. با این حرف برادر آقایی سریع برگشتم و مأموریت‌ام را انجام دادم ولی در دل ناراحت ابوالفضل بودم. دم دمای صبح چند نفر از بچه‌ها که سراغ ابوالفضل رفته بودند فقط با پیدا کردن مقداری از پوست سر او برگشتند. صبح شده بود و ما شهر را با انواع مین‌ها آلوده کرده و همراه سایر نیروهای باقی مانده برای همیشه از ماووت عقب‌نشینی کردیم. 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز ابوالفضل رضایی : رزمنده دلاور حسین گودرزی از نیروهای تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهداء منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌹داستان آموزنده🌹. چون خلافت به بنی العباس رسید، بزرگان بنی امیه فرار کردند و مخفی شدند. از جمله ابراهیم بن سلیمان بن عبدالملک که پیرمردی دانشمند و ادیب بود. از اولین خلیفه عباسی، ابوالعباس سفاح برای او امان گرفتند. روزی سفاح به او گفت: مایلم آنچه در موقع مخفی شدنت اتفاق افتاد بگوئی. ابراهیم گفت: در (حیره) در منزلی نزدیک بیابان پنهان بودم روزی بالای بام پرچم‌های سیاهی از کوفه نمودار شد، خیال کردم قصد گفتن مرا دارند و فرار کردم به کوفه آمدم و سرگردان در کوچه‌ها می‌گشتم به درب خانه بزرگی رسیدم. دیدم سواری با چند نفر غلام وارد شدند و گفتند: چه می‌خواهی؟ گفتم: مردی هراسانم و پناه به شما آورده‌ام. مرا داخل یکی از اطاقها جای داده و با بهترین وجه از من پذیرائی نمودند نه آن‌ها از من چیزی پرسیدند و نه من از آن‌ها درباره صاحب منزل سئوالی کردم. فقط می‌دیدم هر روز آن سوار با چند غلام بیرون می‌روند گردش می‌کنند و برمی گردند. روزی پرسیدم: دنبال کسی می‌گردید که هر روز جستجو می‌کنید؟ گفت: بدنبال ابراهیم بن سلیمان که پدرم را کشته می‌گردیم تا مخفی گاه او را پیدا کنیم و از او انتقام بکشیم. دیدم راست می‌گوید پدر صاحب خانه را من کشتم. گفتم: من شما را به خاطر پذیرائی از من، راهنمائی می‌کنم به قاتل پدرت، با بی صبری گفت: کجاست؟ گفتم: من ابراهیم بن سلیمان هستم! گفت: دروغ می گوئی، گفتم، نه بخدا قسم در فلان تاریخ و فلان روز پدرت را کشتم! فهمید راست می گویم، رنگش تغییر کرد و چشم‌هایش سرخ شد، سر را بزیر انداخت و پس از گذشت زمانی سر برداشت و گفت: اما در پیشگاه خدای عادل انتقام خون پدرم را از تو خواهند گرفت، چون به تو پناه دادم تو را نخواهم کشت، از اینجا خارج شو که می‌ترسم از طرف من به تو گزندی برسد. هزار دینار به من داد. از گرفتن خودداری کردم و از آنجا و از آنجا خارج شدم، اینک با کمال صراحت می گویم بعد از شما، کسی را کریم تر از او ندیدم. 🌿🌿🌿🌿🌿🌿 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🍁🍁🍁🍁🍁 های عزیز 😉 مقایسه کردن ممنوع⛔️ 🔵یه نقص خیلی بزرگ و بد که میخوایم از امروز بذاریمش کنار مقایسه کردنه 👈برای یه مرد هیچی سخت تر از این نیست که با کسی مقایسه ش کنی... 🔵این جملات مقایسه ای را ببین: ❌شوهر خواهرم خواهرم اینا را دائم میبره مسافرت ولی من دق کردم تو این خونه ❌آقای فلانی همسایه کناریمون هروقت میره خونه دوتا پلاستیک پر دستشه کلی چیز خریده واسه تو خونه ولی تو همیشه دست خالی میای... ❌همه شوهر دارن ما هم شوهر داریم😒 🔵یه موقع هایی هم مستقیما مقایسه نمیکنی ها ولی غیر مستقیم نیتت مقایسه است،فکر نکن شوهرت متوجه نمیشه: ❌بابات خیلی خریداش خوبن همیشه ❌بابای من خیلی خانواده دوسته و به زن و بچش میرسه ❌کاش قد بچمون به داداشم ببره ماشاالله خیلی قدش بلنده ❌فلان بازیگر چقدر خوش تیپ و خوشگله،دلم ضعف میره براش(خیلی زشته یه زن درمورد یه مرد غریبه جلوی شوهرش چنین چیزی بگه) 🔵یا خیلی وقت ها اصلااااا منظوری نداری ها ولی باز هم باید خیلی مواظب باشی که یه وقت حرفات جنبه ی مقایسه ای نداشته باشن 💟عزیزدلم؛ بذار شوهرت فکر کنه تنها قهرمان زندگی توئه🏋 بذار فکر کنه بهترینه ❌پس هیچوقت هیچ مردی را نکوبون تو سرش🔨 نمیدونی این چقددددر براش سخته... 🔵حتی یه مقایسه ای که از نظر تو خیلی کوچولو و پیش پا افتاده ست... -با مقایسه خیلی از زندگیت دلسرد میشی؛نکن این کارو -همیشه زندگیتو با پایین تر از خودت مقایسه کن؛اینطوری به زندگیت دلگرم میشی🔥 -تمرکزتو بذار رو مثبت ها و خوبی های زندگیت 🔵 -راستی یه چیز دیگه؛ اون مردایی که شوهرتو باهاشون مقایسه میکنی؛تو که تو زندگیشون نیستی ببین باطنش چه خبره🔍،تو فقط یه ظاهرو میبینی... شاید خیلی ها هم آرزوی شوهر تو رو دارن هروقت از شوهرت دلسرد شدی و خواستی با مرد دیگه ای مقایسه ش کنی خصوصیات مثبتش را مرور کن📝مطمئنم خییییییلی ویژگی های مثبت زیادی داره😊 ❌ پس یادت بمونه: از امروز؛مقایسه،ممنووووع⛔️ 🍁🍁🍁🍁🍁 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🔺🔹🔺🔹🔺🔹🔺 🔆ثروت قارون 🪴قارون پسرعمو یا پسرخاله‌ی حضرت موسی بود که در علم و زیبایی همتای او نبود و تورات را از همه بهتر می‌خواند و صدای بسیار جذابی داشت. 🪴او در طول زمان، کم‌کم به دنیاپرستی روی آورد و به قولی به علم کیمیا دست یافت و مس را طلا می‌کرد. 🪴هر روز ثروتش سرشار و اندوخته‌ی طلا و نقره‌اش بیشتر می‌شد. کم‌کم علو و زیبایی و صدای خوب، با ثروت بی‌کران سبب گردید تا با موسی علیه‌السلام مقابله کند و مردم را علیه موسی بشوراند. 🪴انبارهای طلا و نقره و اندوخته‌اش به‌قدری زیاد بود که به جای کلیدهای آهنی برای انبارداران که محل آن‌ها کار دشواری بود، کلید چرمی می‌ساخت تا حمل‌ونقل آن برایشان آسان‌تر باشد. 🪴کار بنی‌اسرائیل به‌جایی رسیده بود که آرزو می‌کردند همانند قارون دارای ثروت می‌بودند، اما او زکات نمی‌داد و از تبلیغ تورات دست کشید و مردم را با اطعام و پول دادن به خود مجذوب می‌کرد. 🪴روزی مقداری خاکستر با خاک مخلوط کرد و از بالای بام بر سر موسی ریخت… پس به امر خداوند، زمین، قارون را با ثروتش بلعید و به عذاب ابدی دچار کرد. 📚(تاریخ انبیاء، ج 2، ص 157) 🔺🔹🔺🔹🔺🔹 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
هدایت شده از زندگی مومنانه
🔴گاهی شام برای خوردن نداشتیم! ✍رهبر انقلاب: ما نان گندم نمی‌توانستیم بخوریم، نان جو گندم می‌خوردیم، چون نان گندم گران‌تر بود. البته یک دانه نان گندم می‌خریدیم برای فقط ولی ما نان جو گندم می‌خوردیم، گاهی هم نان جو. وضعمان خیلی خوب نبود و شب‌هایی اتفاق می‌افتاد در منزل ما که شام نبود. مادرم با زحمت زیادی که حالا بماند آن زحمت چگونه انجام می‌شد، برای ما شام تهیه می‌کرد. آن شام هم که تهیه می‌شد و با زحمت تهیه می‌شد، نان و کشمشی بود. آن وقت‌ها، از لحاظ مالی در فشار بودیم، یعنی خانواده‌مان، خانواده مرفهی نبود. پدرم یادم هست روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشه گیر بود، لذا زندگی‌مان خیلی به سختی می‌گذشت. در دوران کودکی با زحمت بسیار، برای ما خریده بود که تنگ بود. پدرم دیگر قادر نبود که این‌ها را عوض بکند یا کفش دیگر بخرد، آمدند گفتند که خب این کفش‌ها را می شکافیم، اندازه می‌کنیم و برایش بند می‌گذاریم. یک عالمه شدیم که کفش‌هایمان بندی شد. آمدند شکافتند و بند گذاشتند بعد زشت شد، چون بندهایش خیلی فرق داشت با کفش‌های دیگر، خیلی زشت و ناجور درآمده بود. چقدر غصه خوردیم ولی خلاصه چاره‌ای نداشتیم. 📚 برگرفته از کتاب 1318، خاطرات خودگفته‌ی رهبر انقلاب ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e