eitaa logo
محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
790 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
10 فایل
#داستانهای_عبرت_انگیز #آموزه_های_دینی #نشر_معارف_امام_صادق_علیه_السلام 💎 احیای سبک زندگی اسلامی نه مشاورم نه نویسندم نه مفسرم یک انسانم در پی کامل شدن و رسیدن به حقایق عالم هستی 🔸عاشق قرآنم و محب اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 💠 امام خامنه‌ای در مراسم سالگرد امام خمینی(ره)، ۱۴ خرداد ۱۴۰۲: امام سه تحول بزرگ را بوجود آورد: 1⃣ در سطح کشور ایران: انقللب اسلامی را به وجود آورد و مردم سالاری را جایگزین نظام دست‌نشانده شاه کرد. 2⃣ در سطح امت اسلامی: جریان بیداری اسلامی را امام به راه انداخت. 3⃣ در سطح جهان: فضای معنویت و توجه معنوی را در دنیا زنده کرد، حتی در کشورهای غیر مسلمان. ✅ آن عاملی که توانسته امام را کمک کند و امام را پیش ببرد و این کارهای بزرگ را انجام بدهد و موانع بزرگ را از سر راه بردارد، ایمان و امید بود. ❤️# عاشق_ امام خامنه ای 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱 🔆ایذاء به امیرالمؤمنین علیه‌السلام، ایذاء به پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم است 🍂«عمرو بن شاس اسلمی» که از اصحاب «حدیبیّه» است، روایت کرد که: من با علی علیه‌السلام به سوی یمن رفتیم. در این سفر من از او رنجیدم و کینه‌اش در دلم جای گرفت. همین‌که از سفر آمدیم، در مسجد نزد مردم از برخورد علی علیه‌السلام شکایت کردم. سخنانم دهن به دهن به گوش رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلّم رسید. 🍂روزی صبح داخل مسجد شدم، دیدم رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلّم با جمعی از اصحاب در مسجد می‌باشند. همین‌که مرا دید نگاه تندی به من کرد و همچنان نگاهش را ادامه داد تا نشستم. 🍂آنگاه فرمود: «ای عمرو! به خدا سوگند مرا اذیت کردی!» عرضه داشتم پناه می‌برم به خدا از این‌که تو را بیازارم. فرمود: «آری مرا آزردی، چون هر کس علی علیه‌السلام را بیازارد مرا آزرده است.» (داستان‌هایی از زندگی علی علیه‌السلام ص 112 -مستدرک الصحیحین، ج 3، ص 122) 🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
▪️▪️▪️▪️▪️▪️ .تا سال ها كسى نمى دانست كه چرا آيت الله گلپايگانى در حين نماز بر پيكر امام ناگهان سكوت كردند،ديگران تصورشان اين بود كه ايشان فراموش كردند،چند بار عبارات را درگوش ايشان تكرار كردند اما آيت الله همچنان سكوت كردند تا اينكه از ابتدا شروع به خواندن كردن!فرزند ايشان به حاج آقا قول داده بودند تا زمانى كه پدر در قيد حيات هستند راز را برملا نكنند،بعد از رحلت ايشان تعريف كردند كه مرحوم پدر در حين اقامه نماز ناگهان وجود نازنين حضرت حجت (عج)را مى بينند كه در حال خواندن نماز بر پيكر امام هستند!ايشان از بهت و حيرت زبانشان بند مى آيد!كه ناگهان خود حضرت ندا مى دهند آسيد محمدرضا ادامه بده!!!.... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🌷 🌷 .... ! 🌷محمدحسین همیشه آرزوی شهادت داشت و با تمام وجود طالب آن بود، اما من دوست داشتم که او جانباز شود تا من هم در کنار او فیض ببرم و با خدمت به یک جانباز جنگ، سهمی از حسنات او داشته باشم. وقتی این مطلب را به او می‌گفتم، می‌خندید و می‌گفت: «من از خدا خواسته‌ام تا شهید شوم؛ دوست دارم خدا مرا کامل کامل ببرد.» 🌷او شهادت را نقطه‌ی کمال می‌دانست و آن‌قدر در راه عقیده‌ی خود پایمردی کرد که به کمال مطلوب رسید. شب قبل از شهادت او، نماینده‌ی امام در جهاد را در خواب دیدم که به من گفتند: شما هم از خانواده‌ی شهدا هستید سعی کنید مثل حضرت زینب صبور باشید. روز بعد منتظر شنیدن خبر شهادت محمدحسین بودم.... 🌹خاطره ای به یاد معزز محمدحسین زینت‌بخش : همسر گرامی شهید 📚 کتاب "جهاد سازندگی خراسان در دفاع مقدس" صفحه ۹۷ 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
❤️💐 رهبر💞من نور چشمان من است عشق او آئین و ایمان من است فرا رسیدن سالروز آغاز رهبری مولایم حضرت آقا امام سید علی خامنه ای حفظه الله رو محضر مولای ما حضرت آقا امام مهدی موعود(عج) روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء و همه ولایتمداران تبریک و تهنیت عرض می کنم. اللّٰهُمَ اِحفِظ اِمامَنا الخامِنه‌ای وَ انصُرهُ وَ ایِدهُ وَ ثَبِته مولایم سایه ات تا ابد بر سر همه ما مستدام ان شاءالله رهبرمن نورچشمان من است دشمن بداند هفت آسمان و اوج و فلک را رد کندقدش نميرسدكه سيدعلي را رصدكند (عج) - 🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
‌قرار معنوی هر روز به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم قرائت این زیارت نامه جهت رد مظالم تاثیر بسزایی دارد این زیارت را برای طلب کردن کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان و ادای رد مظالمی که به‌ گردنمان است قرائت میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَصِيُّ النّاطِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ (الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفاتِقُ الرّاتِقُ) ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِفْتاحَ الخَيْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مَعْدِنَ الْبَرَكاتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الْبَراهِينَ الْواضِحاتِ الباهرات، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا ناصِرَ دِينِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا نَاشِرَ حُكْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا كاشِفَ الكُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا عَمِيدَ الصّادِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا لِسانَ النّاطِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا خَلفَ الخائِفِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا زَعِيمَ الصّادِقِينَ الصّالِحِينَ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَ الْمُسْلِمِينَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یاکَهْفُ المؤمنین، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا هادِيَ الْمُضِلِّينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَكَنَ الطّائِعِينَ، اَشْهَدُ يامَوْلايَ اَنَّكَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَةُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَكَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاَْعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِكَ وَبَدَنِكَ، وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ أَبِی عَبْدِاللَّهِ جعفر بـْنُ مـُحـَمَّد وَ عَلَى آبَائِكَ وَ أَولَادکِ الْمَعْصُومین الْمُطَهَّرِین. https://karevansadeghiye.ir/59897/ https://eitaa.com/darolsadeghiyon 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 روبیکا::::: https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🌟 : 💎مشكل این است كه ما، نه خودمان را می شناسیم ،نه خدایمان را. نه ایمان به خودمان داریم نه به خدا. نه باورمان آمده است كه خودمان چیزى نیستیم و نه باورمان آمده است كه همه چیز اوست، وقتی این باور در كار نبود، هرچه برهان بر آن اقامه بشود فایده ندارد، باز هم آنانیت نفسی در كار هست ، و این كه من چه ، شما چه ! این همه ادعاهاى پوچ براى ریاست‌ها و براى امثال ذلك ، براى وجود انانیت است ، انانیت وقتی كه باشد،انسان خودش را می بیند. 📚 سوره حمد امام خمینی، ص110 💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🥀🦋🥀🦋🥀🦋🥀🦋🥀 🔆غلام ایثارگر 🍂«عبدالله بن جعفر» شوهر حضرت زینب علیها السّلام از سخاوتمندان بی‌نظیر بود. روزی از کنار نخلستان عبور می‌کرد، دید غلامی در آنجا کار می‌کند، همان وقت غذای غلام را آوردند و خواست مشغول خوردن شود؛ سگی گرسنه به آنجا آمد و به نشانه‌ی گرسنگی دم خود را تکان می‌داد. 🍂غلام مقداری از غذا را به جلوی سگ انداخت و سگ آن را خورد، غلام مقدار دیگر انداخت و سگ آن را خورد؛ تا اینکه همه‌ی غذای خود را به سگ داد. عبدالله از غلام پرسید: «جیره‌ی غذای روزانه تو چقدر است؟» گفت: «همین‌قدر که دیدی.» 🍂فرمود: «پس چرا سگ را بر خود مقدّم داشتی؟» فرمود: «این سگ از راه دور آمده و گرسنه بود و من دوست نداشتم تا او را با گرسنگی از اینجا رد کنم.» 🍂فرمود: «پس خودت امروز گرسنگی را با چه غذایی رفع می‌کنی؟» گفت: «با صبر و مقاومت گرسنگی روز را به شب می‌رسانم.» 🍂عبدالله وقتی ایثار و جوانمردی غلام را مشاهده کرد، گفت: این غلام از من سخاوتمندتر است؛ و برای تشویق و جبران آن، نخلستان و غلام را از صاحبش خرید، سپس غلام را آزاد کرد و آن نخلستان را با تمامی وسایلی که داشت به او بخشید. حکایت‌های شنیدنی، ج 5، ص 114 -المحجه البیضاء، ج 6، ص 80 پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم فرمود: «هر کس چیزی را شدیداً بخواهد و خود را از آن خواهش نگه بدارد، گناهانش آمرزیده شود.» 📚جامع السعادات، ج 2، ص 118 🥀🦋🥀🦋🥀🦋🥀🦋🥀 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 ❇️ پاسخ امام رضا عليه السلام به نامه‌ يکی از زائران ☑️ آقا ميرزا حسن لسان الأطباء از اهالی اشرف مازندران نقل کرد: ▫️ در زمانی که حاجی ملا محمد اشرفی از مشاهير علما در زادگاه خود اشرف (بهشهر) زندگی می‌کرد، من يک بار عازم زيارت حضرت رضا، عليه السلام شدم. براي خداحافظی و امر وصيت نامه‌ی خود خدمت ايشان رفتم ✉️ و چون دانست که به زيارت ثامن الائمه عليه السلام می‌روم، پاکتی به من داد و فرمود: 🔸 «در اولین روزی که به حرم مشرف شدی، اين نامه را تقديم امام رضا عليه السلام کن و در مراجعت جوابش را گرفته، برايم بياور.» ▫️ با خود گفتم: 🔹 يعنی چه؟ مگر امام رضا عليه السلام زنده است که نامه را به او بدهم؟! چگونه جوابش را بگيرم؟! ▫️ اما عظمت مقام آن دانشمند مانع شد که اين مطلب را به ايشان بگويم و اعتراض نمايم. 🕌 هنگامی که به مشهد مقدس رسيدم، در اولين روز زيارت، برای ادای تکليف نامه را به داخل ضريح انداختم. بعد از چند ماه موقع مراجعت براي زيارت وداع به حرم مشرف شدم و اصلاً سخن حاجی را که گفته بود جواب نامه‌ام را بگير و بياور، فراموش کرده بودم. 🌌 بعد از نماز مغرب و عشا درحال زيارت بودم که ناگاه صدای مأموری بلند شد که: 🔸 زائران از حرم بيرون روند تا خدام به تنظيف حرم بپردازند. ▫️ وقتي نماز زيارت را تمام کردم، متحير شدم که اول شب چه وقت در بستن است؟ ولي ديدم کسي جز من در حرم نيست! ✨ برخاستم که بيرون روم، ناگاه ديدم سيد بزرگواري در نهايت شکوه و جلال از طرف بالا سر با کمال وقار به سوي من مي آيد. همين که به من رسيد، فرمود: 🔶 حاجي ميرزا حسن! وقتي به اشرف رسيدي پيغام مرا به حاجي اشرفي برسان و بگو: 🌟 آيينه شو جمال پري طلعتان طلب 🌟 جاروب زن به خانه و پس ميهمان طلب ▫️ در اين فکر بودم که اين بزرگوار که بود که مرا به اسم خواند و پيغام داد؟ يک مرتبه متوجه شدم اوضاع حرم به حالت اول برگشته، برخي نشسته و بعضي ايستاده به زيارت و عبادت مشغول هستند. فهميدم که اين حالت مکاشفه بوده است. چ 🏠 وقتي به وطن مراجعت کردم، يکسره به خانه مرحوم حاجی اشرفی رفتم تا پيغام امام عليه السلام را به وي برسانم همين که در را کوبيدم، صدای حاجيچی از پشت در بلند شد که: 🔸 « حاجی ميرزا حسن! آمدی؟ قبول باشد. آری: «آيينه شو جمال پري طلعتان طلب جاروب بزن به خانه و پس ميهمان طلب» ▫️ سپس افزود: 🔸 « افسوس! که عمری گذرانديم و چنان که بايد و شايد صفای باطن پيدا نکرده‌ايم!» ⬅️ کرامات رضويه ، جلد ۱، صفحه ۶۴. 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🍁🍁🍁🍁🍁🍁 📚 گل شمعدانی وگل رز روی مبل نشسته بودم و به یکی از مجلات مُدی که زنم همیشه می خرید نگاه می کردم. چه مانکن هایی، چقدر زیبا، چقدر شکیل و تمنا برانگیز. زنم داشت به گلدان شمعدانی که همیشه گوشه اتاق است ور می رفت و شاخه های اضافی را می گرفت و برگ های خشک شده را جدا می کرد. از دیدن اندام گرد و قلنبه اش لبخندی گوشه لبم پیدا شد. از مقایسه او با دخترهای توی مجله خنده ام گرفته بود. زنم آنچنان سریع برگشت و نگاهم کرد که فرصت نکردم لبخندم را جمع و جور کنم. گلدان شمعدانی را برداشت و روبروی من ایستاد و گفت: «نگاه کن! این گل ها هیچ شکل رزهای تازه ای نیستند که دیروز خریده ام. من عاشق عطر و بوی رز هستم. جوان، نورسته، خوشبو و با طراوت. گل های شمعدانی هرگز به زیبائی و شادابی آنها نیستند، اما می دانی تفاوتشان چیست؟» بعد، بدون این که منتظر پاسخم باشد اشاره ای به خاک گلدان کرد و گفت: «اینجا! تفاوت اینجاست. در ریشه هائی که توی خاک اند. رزها دو روزی به اتاق صفا می دهند و بعد پژمرده می شوند، ولی این شمعدانی ها، ریشه در خاک دارند و به این زودی ها از بین نمی روند. سعی می کنند همیشه صفابخش اتاقمان باشند. چرخی زد و روی یک صندلی راحتی نشست و کتاب مورد علاقه اش را به دست گرفت. کنارش رفتم و گونه اش را بوسیدم. این لذت بخش ترین بوسه ای بود که بر گونه یک گل شمعدانی زدم.» 📚 به نقل از صفحه «یادداشت های بی تاریخ» دکتر صدرالدین الهی در کیهان لندن 🍁🍁🍁🍁🍁 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🥀⚡️🥀⚡️🥀⚡️🥀⚡️🥀 🔆ایثار حاتم طائی 🌱سالی قحطی شد و تمام مردم در فشار و مضیقه بودند و هر چه داشتند، خورده بودند. زن حاتم می‌گوید: شبی بود که چیزی از خوراک در منزل ما پیدا نمی‌شد. حتّی حاتم و دو نفر از بچه‌هایم «عدی و سفانه» از گرسنگی خوابم نمی‌برد. حاتم عدی را و من سفانه را با زحمت مشغول نمودیم تا خوابشان ببرد. 🌱حاتم با گفتن داستان مرا مشغول کرد تا به خواب روم، اما از گرسنگی خوابم نمی‌برد ولی خود را به خواب زدم که او گمان کند من خوابیده‌ام. چند دفعه مرا صدا کرد، من جواب ندادم. 🌱حاتم داشت از سوراخ خیمه به طرف بیابان نگاه می‌کرد، شَبَهی به نظرش رسید، وقتی نزدیک شد دید زنی است که به طرف خیمه می‌آید. حاتم صدا زد کیستی؟ زن گفت: ای حاتم! بچه‌های من دارند از گرسنگی مانند گرگ فریاد می‌کنند. 🌱حاتم گفت: زود برو بچه‌هایت را حاضر کن، به خدا قسم آن‌ها را سیر می‌کنم. وقتی‌که این سخن را از حاتم شنیدم، فوراً از جایم حرکت کردم و گفتم: به چه چیز سیر می‌کنی؟! 🌱گفت: همه را سیر می‌کنم. برخاست و تنها یک اسبی داشتیم که اساس به‌وسیله‌ی آن بار می‌کردیم؛ آن را ذبح نمود و آتش روشن نمود و قدری از آن گوشت را به آن زن داد و گفت: کباب درست کن با بچه‌هایت بخور. بعد به من گفت: بچه‌ها را بیدار کن آن‌ها هم بخورند و سپس گفت: از پستی است که شما بخورید و یک عدّه کنار شما گرسنه بخوابند. 🌱آمد و یک‌یک آن‌ها را بیدار کرد و گفت: برخیزید آتش روشن کنید و همه از گوشت اسب خوردند؛ اما خود حاتم چیزی از آن نخورد و فقط نشسته بود و خوردن آن‌ها را تماشا می‌کرد و لذّت می‌برد. 📚رهنمای سعادت، ج 2، ص 350 -سفینه البحار، ج 1، ص 208 🌱🌱پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم فرمود: «هر کس چیزی را شدیداً بخواهد و خود را از آن خواهش نگه بدارد، گناهانش آمرزیده شود.» 📚جامع السعادات، ج 2، ص 118 🥀⚡️🥀⚡️🥀⚡️🥀⚡️🥀 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD