•┈┈••••✾•🚩•✾•••┈┈•
بــــــصــــــیـــــــرتِ فــــــاطــــمـــــی
حضرت فــــــــــاطــــمــــــه زهــــــــراء سلام الله علیها و ارزش تعليم
زنى خدمت حضرت فـــاطــمــه سلام الله علیها رسيد و گفت :
- مادر ناتوانى دارم كه در مسائل نمازش به مساءله مشكلى برخورد كرده و مرا خدمت شما فرستاد كه سؤ ال كنم .
حضرت فاطمه عليهاالسلام جواب آن مساءله را داد. آن زن همين طور مساءله ديگرى پرسيد تا ده مساءله شد. حضرت همه را پاسخ داد. سپس آن زن از كثرت سؤ ال خجالت كشيد و عرض كرد:
- اى دختر رسول خدا! ديگر مزاحم نمى شوم .
حضرت فرمود: نگران نباش ! باز هم سؤ ال كن ! با كمال ميل جواب مى دهم ، زيرا اگر كسى اجير شود كه بار سنگينى را بر بام حمل كند و در عوض آن ، مبلغ صد هزار دينار اجرت بگيرد، آيا از حمل بار خسته مى شود؟
زن گفت :
- نه ! خسته نمى شود، زيرا در برابر آن مزد زيادى دريافت مى كند.
حضرت فرمود:
- خدا در برابر جواب هر مساءله اى بيشتر از اينكه بين زمين و آسمان پر از مرواريد باشد، به من ثواب مى دهد! با اين حال ، چگونه از جواب دادن به مساءله خسته شوم ؟ از پدرم شنيدم كه فرمود:
((علماى شيعه من روز قيامت محشور مى شوند، و خداوند به اندازه علوم آنان و درجات كوششان در راه هدايت مردم ، برايشان ثواب و پاداش در نظر مى گيرد و به هر كدامشان تعداد يك ميليون حله از نور عطا مى كند. سپس منادى حق تعالى ندا مى كند: اى كسانى كه يتيمان (پيروان ) آل محمد را سرپرستى نموديد، در آن وقت كه دستشان به اجدادشان (پيشوايان دين ) نمى رسيد، كه در پرتو علوم شما ارشاد شدند و ديندار زندگى كردند. اكنون به اندازه اى كه از علوم شما استفاده كرده اند، به ايشان خلعت بدهيد!
حتى به بعضى آنان صد هزار خلعت داده مى شود. پس از تقسيم خلعت ها، خداوند فرمان مى دهد: بار ديگر به علما خلعت بدهيد. تا خلعتشان تكميل گردد.
سپس دستور مى رسد دو برابرش كنيد همچنين درباره شاگردان علما كه خود شاگرد تربيت كرده اند چنين كنيد...
آنگاه حضرت فاطمه به آن زن فرمود:
اى بنده خدا! يك نخ از اين خلعتها هزار هزار مرتبه از آنچه خورشيد بر آن مى تابد بهتر است . زيرا امور دنيوى تواءم با رنج و مشقت است اما نعمتهاى اخروى عيب و نقص ندارند.
•┈┈••••✾•🚩•✾•••┈┈•
🔆 #پندانه
✍ انواع فقر
🔹 ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
دو تا ﺍﻟﻨﮕﻮ ﺗﻮﯼ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﺎﺷﻪ اما به فکر مشکلات خانوادهات نباشی.
🔸 ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﻋﺮﻭﺱ ﻓﺨﺮﯼ ﺧﺎنم ﻭ ﭘﺴﺮ ﻭﺳﻄﯿﺶ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺣﻔﻆ ﺑﺎﺷﯽ ﺍﻣﺎ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﮐﺸﻮﺭ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﻭ ﻧﺪﻭﻧﯽ.
🔹 ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
ﺗﻮﯼ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺁﺷﻐﺎﻝ ﺑﺮﯾﺰﯼ ﻭ ﺍﺯ ﺗﻤﯿﺰﯼ ﺧﯿﺎﺑﻮنهای ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﻨﯽ.
🔸 ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
ﻣﺎﺷﯿﻦ ۴۰۰ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺗﻮﻣﺎﻧﯽ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺸﯽ ﻭ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﺭﻭ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﻧﮑﻨﯽ.
🔹 ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
ﺩﻡ ﺍﺯ ﺩﻣﻮﮐﺮﺍﺳﯽ ﺑﺰﻧﯽ ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ، ﺑﭽﻪﺍﺕ ﺟﺮأﺕ ﻧﮑﻨﻪ ﺍﺯ ﺗﺮﺳﺖ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻪ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻗﺎﺏ ﻋﮑﺲ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪﺍﺕ ﺭﻭ ﺷﮑﺴﺘﻪ.
🔸 ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
ﻭﺭﺯﺵ ﻧﮑﻨﯽ ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﺵ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻨﺎﺳﺐ ﺍﻧﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﮐﻤﮏ ﺑﮕﯿﺮﯼ.
🔹 ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
ﺩﺭ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻓﺮﺍﻏﺘﺖ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻥ ﭼﺮﺑﯽﻫﺎﯼ ﺑﺪﻧﺖ ﺑﻨﺰﯾﻦ ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﯽ.
🔸 ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﺧﻮﻧﻪﺍﺕ ﮐﻮچکتر ﺍﺯ ﯾﺨﭽﺎﻟﺖ ﺑﺎﺷﻪ و تعداد کتابهایی که خوندی به عدد انگشتهای یک دست نباشه.
🔹 ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺁﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪ ﮐﻤﮑﻪ، ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺖ ﺭﻭ ﺩﺭﺑﯿﺎﺭﯼ ﻭ ﺍﺯﺵ ﻓﯿﻠﻢ ﻭ ﻋﮑﺲ بگیری.
🔸 فقر اینه که
خدا رو نشناسی و کاری براش نکنی ولی از اعمال و ایمان مردم ایراد بگیری.
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
☘☘☘☘☘☘☘☘
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
🌷نیکی به والدین🌷
امام رضا عليه السلام :
نيكى كردن به پدر و مادر، واجب است، حتّى اگر مشرك باشند، ولى نبايد در نافرمانى خداوند، از آنها اطاعت كرد.
📚بحار الأنوار، ج 74، ص 72، ح 55.
🌺 دلاك و خدمت پدر🌺
عالم ثقه (شيخ باقر كاظمي ) مجاور نجف اشرف از شخص صادقي كه دلاك بود نقل كرد كه او گفت : مرا پدر پيري بود كه در خدمتگذاري او كوتاهي نمي كردم ، حتي براي او آب در مستراح حاضر مي كردم و مي ايستادم تا بيرون بيايد؛ و هميشه مواظب خدمت او بودم مگر شب چهارشنبه كه به مسجد سهله مي رفتم ، تا امام زمان عليه السلام را ببينم . شب چهارشنبه آخري براي من ميسر نشد مگر نزديك مغرب ، پس تنها و شبانه راه افتادم .
ثلث راه باقي مانده بود و شب مهتابي بود ، ناگاه شخص اعرابي را ديدم كه بر اسبي سوار است و رو به من كرد .
در نفسم گفتم : زود است اين عرب مرا برهنه كند . چون به من رسيد به زبان عربي محلي را من سخن گفت و از مقصد من پرسيد !
گفتم : مسجد سهله مي روم . فرمود : با تو خوردني همراه است ؟ گفتم : نه ، فرمود : دست خود را داخل جيب كن ! گفتم : چيزي نيست ، باز با تندي فرمود : خوردني داخل جيب تو است ، دست در جيب كردم مقداري كشمش يافتم كه براي طفل خود خريده بودم و فراموش كردم به فرزندم بدهم .
آنگاه سه مرتبه فرمود : وصيت مي كنم پدر پير خود را خدمت كن ، آنگاه از نظرم غائب شد .
بعد فهميدم كه او امام زمان عليه السلام است و حضرت حتي راضي نيست كه شب چهارشنبه براي رفتن به مسجد سهله ، ترك خدمت پدر كنم .
📚منتهی الآمال ج 2 ص 476
🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
✨﷽✨
✅داستان کوتاه و پند آموز
✍پیر مردی تصمیم گرفت تا با پسر وعروس ونوهی چهارساله خود زندگی کند. دستان پیر مرد می لرزید و چشمانش خوب نمیدید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی را بر زمین انداخت و شکست. پسر و عروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند: باید درباره پدر بزرگ کاری بکنیم و گرنه تمام خانه را به هم می ریزد.
آنها یک میز کوچک در گوشه اطاق قرار دادند و پدر بزرگ مجبور شد به تنهایی آنجا غذا بخورد . بعد از این که یک بشقاب از دست پدر بزرگ افتاد و شکست دیگر مجبور بود غذایش را درکاسه چوبی بخورد. هر وقت هم خانواده او را سرزنش می کردند پدر بزرگ فقط اشک می ریخت وهیچ نمی گفت. یک روز عصر قبل از شام پدر متوجه پسر چهار ساله خود شد که داشت با چند تکه چوب بازی می کرد. پدر رو به او کرد و گفت: پسرم داری چی درست می کنی؟ پسر با شیرین زبانی گفت:دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست می کنم که وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید!
🌟 یادمان بماند که :
" زمین گرد است . . . "
💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
👊 هلاکت هارون الرشيد ملعون در شب سوم یا چهارم جمادی الاُخری
نقل است که هارون، جهت سرکوبی شورش رافع بن لیث به سوی خراسان حرکت کرد، امّا در بین راه بیمار شد و هنگامی که به طوس رسید بیماریش شدت پیدا کرد به گونه ای که بستری شد. یکی از روزها که از شدت بیماری در حال اغماء بود، ناگهان خبر دستگیری رافع بن لیث به وی رسید. رافع را به نزد هارون آوردند و بدنش را مانند قصابان که گوسفند را قطعه قطعه میکنند در مقابل هارون، پاره پاره کردند، و در همین لحظات بود که هارون نیز به درک واصل شد.
مرحوم شیخ بهایی در «توضیح المقاصد»، شب چهارم جمادی الاخری را شب هلاکت هارون الرشید دانسته است(توضیح المقاصد، ص13)، اما مرحوم محدّث قمّی در «وقایع الایام» و «تتمّةالمنتهی»، شب سوم جمادی الاخری را شب مرگ آن ملعون گزارش می کند.( وقایع الایام، ص258/تتمةالمنتهی،ص227) آن ملعون در شب چهارم جمادی الاخری سال 193 هجری، بعد از 23 سال حکومت، در سن 45 سالگى به درك واصل شد.
حضرت صادق علیه السلام از پدر گرامیش، حضرت باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود: جابر بن عبدالله انصاری به من گفت: در لوحی که روز میلاد حسین بن علی علیه السلام از جانب خداوند متعال بر رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرود آمده بود، چنین نوشته شده است:
يُدْفَنُ فِي الْمَدِينَةِ الَّتِي بَنَاهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ ذُو الْقَرْنَيْنِ خَيْرُ خَلْقِي يُدْفَنُ إِلَى جَنْبِ شَرِّ خَلْقِي. (غیبت نعمانی، ص65)
بهترین آفریده من (یعنی علیّ بن موسی الرّضا علیه السلام) در شهری که بنده صالح، ذوالقرنین، بنا نموده است، در کنار بدترین خلقم (یعنی هارون) مدفون می گردد.
به نقل مرحوم شیخ مفید، قبر هارون ملعون، هم اکنون در حرم حضرت رضا علیه السلام، و در پشت آن حضرت واقع شده است. (الإرشاد، ج 2، ص 271)
در صلوات مخصوصه ماه مبارک رمضان که مرحوم سیّد بن طاووس در اقبال الاعمال نقل می کند، هارون الرشید، قاتل حضرت موسی بن جعفر علیه السلام معرفی شده است:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ، إِمَامِ الْمُسْلِمِينَ، وَ وَالِ مَنْ وَالَاهُ، وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ شَرِكَ فِي دَمِهِ وَ هُوَ الرَّشِيدُ.(بحارالأنوار، ج 98، ص109 به نقل از اقبال الاعمال)
حضرت صادق علیه السلام در روایتی شریف، متذکر مقامات دنیوی همه حکّام جور، از جمله حکّام اموی و عباسی(نظیر هارون الرشید)، می شوند که حقوق و مقامات ائمه علیهم السلام را غصب کردند و می فرمایند:
إنَّ لَنَا حَقّاً، ابتَزَّهُ مِنَّا مَعَادِنُ الاُبَنِ.(رياض الأبرار في مناقب الأئمة الأطهار، ج3، ص204)
ما حقّی داریم که معدن های اُبنه آن را به فریب از ما گرفته اند.
مرحوم سیّد نعمةالله جزائری در کتاب «رياض الأبرار» در ذیل این روایت می نویسد:
«این روایت در مورد همه حکّام جور عباسی، اموی و غیر ایشان از مخالفین عمومیّت دارد. شیخ ما، صاحب تفسیر نورالثّقلین، کتابی در اثبات این حالت در همه خلفا واولاد ایشان با دلائل و اسناد تاریخی نگاشته است که در واقع تفصیلِ آن چیزی است که به صورت خلاصه در این حدیث بیان شده است.» (رياض الأبرار في مناقب الأئمة الأطهار، ج3، ص204)
در دعای قنوت حضرت عسکری علیه السلام نیز همین مقامات دنیوی برای همه حکّام جور و غاصب حقوق و مقامات ائمه اطهار علیهم السلام تبیین شده است:
وَ ابْتَزَّ أُمُورَنَا مَعَادِنُ الْأُبَن.( مهج الدعوات، ص64)
معدن های اُبنه، به نیرنگ امر امامت ما را تصاحب کردند.
اللهمَّ العَن هارُونَ بِعَدَدِ مَا أحاطَ بِهِ عِلمُک
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
⛔️⛔️⛔️نسل جوانمردان و لوطیها رو به زوال است.
#آقا_تختی_کجا_و_دوزاری_اتوبوسی_کجا؟
🔷روزگاری نه چندان دور میادین ورزشی ایران جایگاه لوطیها و بامرامها بود،کشتی گیر و فوتبالیست و ...نداشت .میدان مسابقه برای ورزشکاران تقدس و حرمت داشت و البته که نخاله هایی هم بودند مانند شعبان جعفری یا همان شعبان بی مخ که مایه ی ننگ ورزشکاران ورزش باستانی بود.
از قدیمی ترها که بپرسیم همه از #آقا_تختی به عنوان جهان پهلوان و جوانمرد نام می برند .
می گویند :مردمی بود و شریک شادی و غم مردم وطنش .
زلزله ی بویین زهرا که شد راه افتاد بی هیچ نوچه و خدم و حشمی ...نه رسانه ای داشت و نه مثل این روزها و اسطوره های دوزاری این نسل ،تو خالی بود که بخواهد شومن بازی در بیاورد. برایش یک شهر و یک ملت سنگ تمام گذاشتند ،مگر می شد دست یاری آقا غلامرضا را رد کرد؟؟
♦️♦️آقا تختی را هیچ روزی نامه نگار و هیچ حزب و جناحی به آقایی لقب نداد #او_را_یک_ملت_آقا_کرد .
🔻🔻مردمی که فرق مرد و نامرد را می شناختند و #شرم_و_حیای_یک_مرد_را_پاس_می_داشتند.
مردمی که ادب و غیرت و مردم دوستی پهلوانشان را دیوانه وار دوست داشتند.
مردمی که مثل برخی از امروزی ها فن و کشته مرده ی چشم و ابروی ستاره های سیاه و کثیف روزگار نبودند.
🔷بی مدال و یا قهرمان جهان بودن تفاوتی نداشت همه گاه او بود که می درخشید و نماد یک ملت بود .
🔴ورودش را به میادین ورزشی ممنوع کردند تا غبار فراموشی روی اسم بزرگش را فرا بگیرد ولی مگر می شد مردم جهان پهلوانشان را فراموش کنند و رسم معرفت در مقابلش به جا نیاورند.روزی بی سر و صدا وارد سالن هفت تیر فعلی شد و در گوشه ای نشست.برادر شاه که وارد سالن شد ،گوینده ی سالن با کلی تملق و عرض خانه زاد بودن خبر از ورودش داد ،چند لحظه ای مردم به اکراه دستی زدند.ناگهان در سالن ولوله ای شد و خروش جمعیت سالن را به لرزه انداخت ،آری این نام تختی بود که لرزه بر میدان انداخته بود و چه می کردند مردم برای بزرگمردی که همیشه کنارشان بود و نه در مقابلشان .آقا تختی اهل #حق_گویی و #حق_طلبی بود نه مثل امروزیها خدایگان فخر فروشی و تکبر.
♦️پس از آقا تختی خیلیها سعی کردند خود را به جایگاه دست نیافتنی جهان پهلوان برسانند اما نشد .نمایش مروت و شو اخلاق و مردم دوستی بر پا کردند ،برایشان افسانه ها بافتند و نوشتند اما افسانه کی می تواند همنشین حقیقت شود؟؟!!
همه ی آن پهلوان پنبه ها و بادکنهای باد شده یکی پس از دیگری ترکیدند و نزد خلایق ،رسوا شدند.از آن کشتی گیر مشهور تا آن وزنه بردار المپیکی،از آن ستاره ی کاغذی فوتبالیست تیم آبی تا آن موشک قرمزها ،همه و همه تنها اسم داشتند اما رسم ،هرگز.
⛔️نمی شود مردم را رنگ کرد شاید در کوتاه مدت بشود افکار عمومی را فریب داد با دروغ و تظاهر اما حقیقت را نمی شود همیشه پنهان کرد.
🔴چه خوب شد که آقا تختی نیست تا ببیند فلان کشتی گیر معروف و همیشه طلبکار و مظلوم نما ،تشک کشتی را بدل به عرصه ی عربده کشی و هل من مبارز طلبیدن کرده ...
چه خوب که نیست تا ببیند #آقای_کاف که روزی در لباس آبی برای قرمزها کری میخواند حالا در لباس قرمز #مادر هواداران آبی را به فحش می کشد و رسانه ماله کشی می کند.
📛چه خوب شد که نیست تا ببیند #اتوبوس_تیم_ملی تبدیل به #بستر_هوسبازی_آقای_مدافع شده و باز تیغ سانسور مانع نمایش و رسوایی #جناب_هرزه میشود.
🔷🔷چه خوب شد نیستی بزرگمرد بی تکرار ایران در عرصه ورزش تا ببینی فلان لژیونر سردار نام فوتبال از بستر حرام ؛ طفلی را به وجود آورده و آنقدر هم شرف ندارد که حتی هزینه ی مالی گندی که زده را بپردازد... روحت شاد آقا تختی خوب شد نیستی تا ببینی فلان ستاره ی آبی ها ناموسش را وسیله ی خودنمایی کرده و مانور تجمل و داشتن برای هوادارانش می دهد اینها کجا و تو کجا #پهلوان_دلها؟؟!!
💙❤نکته ی پایانی :
همه ی اینها را گفتیم اما بی معرفتی است از خوبان و نیکمردانی یاد نکنیم که بی ادا و تکلف تلاش کردند محبوب باشند ،عزیزانی به مانند: رسول خادم ،فرشاد پیوس یا همان فرشاد آقای گل قرمزها،شاهین بیانی کاپیتان متعصب و وفادار آبیها،... و در نسل امروزی ورزشکاران هم می شود از #حسن_یزدانی نام برد خدا کند که رسانه و حاشیه یزدانی را از ما نگیرد.
شادی روح پاک جهان پهلوان تختی فاتحه ای لطفا قرائت کنید.
💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟
💞همسرانه
💢لحن شما موقع صدا کردن همسرتان به او میفهماند که یک دعوا منتظرش است یا یک گفتگوی عاشقانه!!
💯💯سعی کنید بر روی آرامش لحنتان و نحوهی گفتن کلمات بیشتر تمرکز کنید.
#همسرانه
#سبک_زندگی
🍃🍃🍃🍃🍃
🍃🎋🍃🎋🍃🎋🍃
🔵 داستانی از حاج اسماعیل دولابی درباره #انتظار واقعی
🔴 پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت این جا را مرتب کنید تا من برگردم. خودش هم رفت پشت پرده. از آنجا نگاه میکرد میدید کی چکار میکند، مینوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند...
🔸 یکی از بچه ها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید
🔸 یکی از بچه ها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمیگذارم کسی این جا را مرتب کند.
🔸 یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمیگذارد، مرتب کنیم.
🔸 اما آن که زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب میکرد همه جا را. میدانست آقاش دارد توی کاغذ مینویسد. هی نگاه می کرد سمت پرده و میخندید. دلش هم تنگ نمیشد. میدانست که آقاش همین جاست. توی دلش هم گاهی میگفت اگر یک دقیقه دیرتر بیاید باز من کارهای بهتر میکنم...
🌀 شرور که نیستی الحمدلله
🌀 گیج و خنگ هم نباش
🌀 نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن. خانه را مرتب کن تا آقا بیاید.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸
🍃🎋🍃🎋🍃🎋🍃🎋🍃
قرار معنوی هر روز
به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
زیارت نامه امام صادق
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى،
وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه .
https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h
💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟
🌷اثر توکل🌷
امیرالمومنین على عليه السلام :
اَلتَّوَكُلُّ عَلَى اللّه نَجاةً مِنْ كُلِّ سوءٍ وَ حِرْزٌ مِنْ كُلِّ عَدُوٍّ؛
توكل بر خداوند، مايه نجات از هر بدى و محفوظ بودن از هر دشمنى است.
📚 بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 75، ص 79 ، ح 56.
🌷توکل عامل فراهم شدن اسباب🌷
امیرالمومنین على عليه السلام :
مَنْ تَوكَّلَ عَلَى اللّه ذَلَّتْ لَهُ الصِّعابُ وَ تَسَهَّلَتْ عَلَيْهِ الأَسْبابِ؛
هر كس به خدا توكل كند، دشوارى ها براى او آسان مى شود و اسباب برايش فراهم مى گردد.
📚 تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 197 ، ح 3888.
💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟
☘☘☘☘☘☘☘☘
💚️زندگی زاهدانه حضرت علی (ع)💚
یکی از بزرگان عرب برای مهمانی نزد امام حسن مجتبی علیه السلام رفت و موقعی که سفره پهن کردند تا شام بخورند،یک دفعه مرد اظهار غصه و ناراحتی کرد و گفت: من چیزی نمیخورم.
امام حسن-علیه السلام- به او فرمود: چرا چیزی نمیخوری؟
آن مرد عرض کرد: ساعتی قبل فقیری را دیدم اکنون که چشمم به غذا میافتد به یاد آن فقیر افتادم و دلم سوخت.
من نمیتوانم چیزی بخورم مگر اینکه شما دستور بدهید مقداری از این غذا را برای آن فقیر ببرند.
امام حسن-علیه السلام- فرمود: آن فقیر کیست؟
مرد عرض کرد: ساعتی قبل که برای نماز به مسجد رفته بودم،
مرد فقیری را دیدم که نماز میخواند. بعد از این که وی از نماز فارغ شد،
دستمالش را باز کرد تا افطار کند.
شام او نان جو و آب بود. وقتی آن فقیر مرا دید از من دعوت کرد که با او هم غذا شوم ولی من که عادت به خوردن چنان غذای فقیرانهای نداشتم،دعوت وی را رد کردم، حالا، اگر میشود مقداری از این شام خود را برای وی بفرستید.
امام حسن مجتبی-علیه السلام- باشنیدن این سخنان گریه کرد و فرمود: او پدرم، امیرمؤمنان و خلیفه مسلمان علی-علیه السلام- است،
او با اینکه بر سرزمینی بزرگ حکومت میکند، مانند فقیرترین مردم زندگی میکند و همیشه غذای ساده میخورد.
📚( آیة الله شهید دستغیب/سید عبدالحسین/آدابی از قرآن/ص۲۸۲
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍ روزی جوانی از پدرش پرسید: پدرم٬ تو از نظر دارایی مشکلی نداری و وضع مالیات از من بهتر است. آیا دوست داری برایت عیدی بخرم؟ پدر٬ پسرش را به حیاط خانه، کنار درخت سیبی آورد و گفت: پسرم بهنظرت من سالی چقدر هزینهی این درخت سیب میکنم؟ گفت نمیدانم.
گفت: اگر هر سال٬ از آب٬ کود٬ هرس و سمی که برای این درخت هزینه میکنم را حساب کنی 40 هزار تومان این درخت برایم هزینه دارد. میدانی هر سال 4 کیلو سیب هم به من نمیدهد! یعنی هر کیلو سیبش 10 هزار تومان برایم تمام میشود علاوه بر آشغالهایی که در خانه ریخته میشود. پسرم فکر میکنی من احمقم برای این درخت این همه زحمت میکشم و پولم را هدر میدهم؟ میتوانم با 40 هزار تومان 20 کیلو سیب را بیزحمت و بیدردسر بخرم.
پسر گفت: حتما حکمتی دارد٬ پدرم بگو. پدر گفت: من این درخت را برای خوردن سیبش نکاشتم برای این کاشتم که در پاییز چند تا سیبی بچینم؛ که محصول تلاش خودم است و خود پرورشش دادم. اگر تو برای من عیدی بخری درست است که من نیاز ندارم ولی لذتش مثل لذت چیدن سیب این درخت٬ برایم شیرین است. تو هم میوه یک عمر زندگی من هستی. پسر از شرم سرش را به زیر انداخت و رفت.
آری، اگر پدر و مادری داریم که حتی وضع مالیشان خیلی عالی است؛ صلهرحم٬ هدیه و عیدی دادن را فراموش نکنیم٬ ما محصول و میوه و سیب دل آنها هستیم. این میوه مزهاش به خوردنش نیست بیرونم ارزانتر میفروشند مزهاش در دست پرورده بودن خود انسان است.
💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
✨﷽✨
#اندکی_تفکر
✍ مردی شب هنگام قبل از سپیده دم در ساحل دریا نشست و کیسهای پر از سنگ یافت. پس دستش را داخل کیسه برد و سنگی از آن برداشت و به دریا انداخت. از صدای سنگ خوشش آمد که در دریا فرو میرفت لذا سنگی دیگر را برداشت و به دریا انداخت و همینطور به انداختن سنگهای داخل کیسه به دریا ادامه داد چرا که صدای سنگها به هنگام افتادن در آب ، این مرد را خوشحال میکرد و او را به وجد میآورد.
به کارش ادامه داد تا اینکه هوا رو به روشنایی نهاد و معلوم شد در کیسهای که کنارش قرار داشته فقط یک سنگ باقی مانده است. هوا کاملا روشن شد و آن شخص به سنگ باقیمانده نگریست و دید که یک جواهر است و متوجه شد تمام آنهایی که قبلا به دریا انداخته و فکر کرده سنگ هستند جواهر بودهاند!
لذا پیوسته انگشت پشیمانی خود میگزید و به خود میگفت : چقدر احمق هستم که آن همه جواهر را به دریا انداختم و فکر میکردم که همگی سنگ هستند آن هم بخاطر اینکه از صدای افتادن آنها در آب لذت ببرم!! به خدا قسم اگر از ارزش آنها باخبر بودم حتی یکی از آنها را نیز از دست نمیدادم.
☘ همه ما مانند آن مرد هستیم :
👌 کیسه جواهرات همان عمری است که داریم ساعت به ساعت به دریا میاندازیم.
👌 صدای آب همان کالاها، لذتها، شهوتها و تمایلات فناپذیر دنیا است.
👌 تاریکی شب همان غفلت و بیخبری است.
👌 برآمدن روشنایی روز نیز آشکار شدن این حقیقت است که هنگام آمدن مرگ، بازگشتی در کار نیست،
👌 لذا از همین الآن بیدار شو و اوقات گرانبهای همچون جواهر خود را بدون فایده از دست نده چرا که پشیمان میشوی و پشیمانی هم سودی برایت ندارد.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
📚رحمت خدا
شخصی نزد عارفی دانا رفت و از سختیهای زندگی برایش گفت: ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ؟ چرا با وجود تلاش فراوان به اقتدار نمیرسم؟ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ !
عارف پاسخ ﺩﺍﺩ: ﺁﯾﺎ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻭ ﺳﺮﺧﺲ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻩﺍﯼ؟ زمانی که ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻭ ﺳﺮﺧﺲ ﺭﺍ خداوند ﺁﻓﺮﯾﺪ، ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ کرﺩ …
ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﺳﺮﺧﺲ ﺳﺮ ﺍﺯ ﺧﺎک ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ، ﺍﻣﺎ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺭﺷﺪ ﻧﮑﺮﺩ … خداوند ﺍﺯ ﺍﻭ ﻗﻄﻊ ﺍﻣﯿﺪ ﻧﮑﺮﺩ، ﺩﺭ ﺩﻭﻣﯿﻦ ﺳﺎﻝ ﺳﺮﺧﺴﻬﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺭﺷﺪ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﺒﻮﺩ ... ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﺳﻮﻡ ﻭ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﻧﯿﺰ ﺑﺎﻣﺒﻮﻫﺎ ﺭﺷﺪ ﻧﻜﺮﺩﻧﺪ ...
ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﭘﻨﺠﻢ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﻛﻮﭼﻜﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻋﺮﺽ ﺷﺶ ﻣﺎﻩ ﺍﺭﺗﻔﺎﻋﺶ ﺍﺯ ﺳﺮﺧﺲ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺭﻓﺖ. ﺁﺭﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﯾﺸﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻗﻮﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩ!
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﺳﺨﺘﯿﻬﺎ ﻭ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺑﻮﺩﯼ، ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺭﯾﺸﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻣﺴﺘﺤﻜﻢ ﻣﯿﺴﺎﺧﺘﯽ؟ ﺯﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﻧﯿﺰ ﻓﺮﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﺗﻮ ﻫﻢ به اقتدار ﺧﻮﺍﻫﯽ رسید
🔹از رحمت و برکت خداوند هیچوقت ناامید نشوید
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟
✍به خودت حالی کن که نباید هیچ تصوری از آدمها داشته باشی، آدمها پیشبینیناپذیرتر و تغییر پذیرتر از آنیاند که قابل تصور باشند.
🌱به خودت حالی کن حضور هر آدمی در زندگیات موقتیست تا زمان رفتنشان که رسید، احساس پوچی و طردشدگی نداشتهباشی.
🌱باید با نظرات مخالف خودت کنار بیایی، که جهان و اتفاقات، بزرگتر و بیشمارتر از آنیاند که تمام آدمها، به یک چیز واحد فکر کنند و نظرات مشابهی داشته باشند.
🌱به خودت حالی کن که افسوس خوردن، چیزی را درست نمیکند، باید برای بهبود حالت، دست به کار شوی.
🌱به خودت حالی کن ما قوی میشویم از همانجا که ضعیف شدیم، و رشد میکنیم، از همانجایی که زخم خوردیم.
🌱به خودت حالی کن که هر چیزی در جهان ممکن است مشابهی داشتهباشد، اما از تو فقط یکی در جهان هست، خودت را دوست داشتهباش، با سادهترین اتفاقات و رفتارها نرنج، و برای رشد و تعالی اخلاق و باور و هویتت، بجنگ...
🌱به خودت حالی کن که آینهها دوستداشتنیاند...
باید برای خوشحالی آدمِ ایستاده در آینه، تلاش کنی...
🌟💫🌟💫🌟💫💫🌟💫🌟💫🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️💚🌹✒️ فیلم کمتر دیده شده از لحظات خبر شهادت سردار دل ها😭 ، این مرد واقعا ملکوتی بود و به آرزویش رسید
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
✨﷽✨
📚 داستان کوتاه
✍مـردی نـزد عالمی از پــدرش شڪایت ڪرد.
گفت: پدرم مرا بسیار آزار میدهد.
پیــر شده است و از من میخواهد یڪ روز در مزرعه گندم بڪارم روز دیگر میگوید پنبه بڪار و خودش هم نمیداند دنبال چیست؟
مرا با این بهانهگیریهایش خسته ڪرده است...
بگو چه ڪنم؟
عالم گفت: با او بساز.
گفت: نمیتوانم.!
عالم پـرسید: آیا فرزنـد ڪوچڪی در خانه داری؟
گفت: بلی.
گفت: اگر روزی این فرزند دیوار خانه را خراب ڪند آیا او را میزنی؟
گفت: نه، چون اقتضای سن اوست.
آیا او را نصیحت میڪنی؟
گفت: نه چون مغزش نمیرود و ...
گفت؛ میدانـــی چرا با فــرزندت چنین برخورد میڪنی؟!
گفت: نه.
گفت: چون تو دوران ڪودکی را طی ڪردهای و میدانی ڪودڪی چیست، اما چون به سن پیری نرسیدهای و تجربهاش نڪردهای، هرگز نمیتوانی اقتضای یڪ پیر را بفهمی!!
"در پـیـری انـســان زود رنــج میشــود، گوشهگیر میشود، عصبی میشود، احساس ناتوانی میڪند و ...
"پس ای فرزند برو و با پدرت مدارا ڪن اقتضای سن پیری جز این نیست."
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🌹نمی خواهم حرف های آرمانگرایانه بزنم یا غیرواقعی صحبت کنم؛ نه!
حقیقتاً در مسیر تحقق وعده بزرگ الهی قرار گرفته ایم. هم من، هم تو بحمدالله. خدا را باید به خاطر این شرایط و این توفیق بزرگ شاکر باشیم.
🌹الآن که این نامه را می نویسم، شب قدر است و شب شهادت حیدر کرار (ع) و در فضای ملکوتی بین الحرمین دو مظلومه، دو شهیده، یکی خانم زینب کبری (س) و خانم رقیه (س) هستم. بارگاه ملکوتی ۳ ساله امام حسین (ع) چقدر غریب است؛ در محل یهودی ها، در مجاورت کاخ ملعون معاویه و در محاصره وهابی های وحشی و آدمکش.
🌹چه بگویم از اوضاع اینجا؛ تاریخ دوباره تکرار شده و این بار ابناء ابوسفیان و آل سفیان بار دیگر آل الله (ع) را محاصره کرده اند؛ هم مرقد مطهر خانم زینب کبری (س) و هم مرقد دردانه اهل بیت (ع)، رقیه (س). ولی این بار تن به اسارت آل الله (ع) نخواهیم داد، چرا که به قول امام (ره) مردم ما از مردم زمان رسول الله (ص) بهترند. نبرد شام، مطبع تجقیق وعده آخرالزمانی ظهور است و من و تو دقیقا نقشی برگردنمان نهاده شده است و باید به سرانجام برسانیمش تا بار دیگر شاهد مظلومیت و غربت فرزندان زهرای مرضیه (س) نباشیم و معرکه شام میدان عجیبی است.
🌹به قول امام خامنه ای (مدظله العالی) « بحران سوریه الان مقابله ی جبهه کفر و استکبار و ارهاب با تمام قوا، در برابر جبهه مقاومت و اسلام حقیقی است.» در واقع جنگ بین حق و باطل است واین خاکریز نباید فرو بریزد.
#شهید_مدافع_حرم
#شهیدمحمودرضابیضائی
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
قرار معنوی هر روز
به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
زیارت نامه امام صادق
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى،
وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه .
https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h
✨﷽✨
🟧امیرالومنین حضرت امام على (عليهالسلام)
مردى نزد پيامبر اعظم (ص) آمد و گفت : به من كارى بياموز كه خداوند ، به سبب آن ، مرا دوست بدارد ، و مردم نيز دوستم بدارند ، و خدا دارايى ام را فزون گرداند ، و تن درستم بدارد ، و عمرم را طولانى گرداند ، و مرا با شما محشور كند . حضرت رسول اکرم ص فرمود : «اينها يى كه گفتى شش چيز است كه به شش چيز ، نياز دارد :
❶ اگر مى خواهى خدا تو را دوست بدارد ،
از او بترس و تقوا داشته باش .
❷ اگر مى خواهى مردم دوستت بدارند ،
به آنان نيكى كن و به آنچه دارند چشم مدوز .
❸ اگر مى خواهى خدا دارايى ات را فزونى
بخشد ، زكات آن را بپرداز .
❹ اگر مى خواهى خدا بدنت را سالم بدارد ،
صدقه بسيار بده .
❺ اگر مى خواهى خداوند عمرت را طولانى
گرداند ، به خويشاوندانت رسيدگى كن .
❻ و اگر مى خواهى خداوند تو را با من محشور
كند ، در پيشگاه خداى يگانه قهّار ، سجده طولانى كن .
📚 بحار الأنوار ، ج۸۵ ، ص۱۶۷
•┈┈••••✾🕊🦋﷽🦋🕊✾•••┈┈•
فاطمه:
✅داستان پندآموز
🔶️استادى از شاگردانش پرسید:
چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد میزنیم*؟؟؟....
🔶️چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند، صدایشان را بلند میکنند و سر هم داد میکشند؟...
🔶️شاگردان فکرى کردند و یکى از آنها گفت: چون در آن لحظه، آرامش وخونسردیمان را از دست میدهیم....
🔶️استاد پرسید:
این که آرامشمان را از دست میدهیم، درست است ...
🔶️امّا چطوریه که با وجودى اینکه طرف مقابل کنارمان قرار دارد، داد میزنیم؟...
🔶️آیا نمیتوان با صداى ملایم صحبت کرد؟ ...چی میشه که هنگام خشمگین شدن داد میزنیم؟...
🔶️شاگردان هر کدام جوابهایى دادند؛ امّا پاسخهاى هیچکدام استاد را راضى نکرد....!!! ...
🔶️ سرانجام او چنین توضیح داد:
هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلبهایشان از یکدیگر فاصله میگیرد؛ آنها براى این که فاصله را جبران کنند، مجبورند که داد بزنند؛.... !!!! ... هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آنها باید صدایشان را بلندتر کنند ...!!!! ....
🔶️سپس استاد پرسید:
هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند، چه اتفاقى میافتد؟؟...
🔶️ آنها سر هم داد نمیزنند؛
بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت میکنند؛ دلیلش چیه؟؟؟... چون قلبهایشان خیلى به هم نزدیک است ...
فاصله قلبهاشان بسیار کم است ...
🔶️استاد ادامه داد:
هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى میافتد؟ ؟؟...
آنها حتى حرف معمولى هم با هم نمیزنند ...و فقط در گوش هم نجوا میکنند ،،،
و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر میشود ...
🔶️سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بینیاز میشوند ،،،و فقط به یکدیگر نگاه میکنند ...
🔶️ این هنگامى است که دیگر هیچ فاصلهاى بین قلبهاى آنها باقى نمانده باشد....!!!! ...
🔶️این همان عشق خداوند به انسان و انسان به خداست است* ... !!! ...
🔶️که خدا حرف نمیزند اما همیشه صدایش را در همه وجودت میتوانی حس کنی* .. !! ...
🔶️اینجا بین انسان و خدا هیچ فاصلهای نیست*؛ ... !!!!
میتوانی در اوج همهی شلوغیها بدون این که لب به سخن باز کنی، با او حرف بزنی ...
خداوند میفرماید:
نحنُ اَقرَِبُ اِلَيةِ مِن حَبلِ الوريد
یعنی ما از رگ گردن او به او (انسان) نزدیکتریم.
سوره ق/ ۱۶
💫 و خدایی که همین نزدیکی است❤️
💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
نام نیکو
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
يعقوب سراج مي گويد: به حضور امام صادق عليه السلام رفتم،
ديدم در كنار گهواره پسرش موسي عليه السلام ايستاده، و موسي عليه السلام در گهواره بود، و مدتي با او راز گفت، پس از آنكه فارغ شد، به نزديكش رفتم، به من فرمود:
«نزد مولايت در گهواره برو و براو سلام كن» من كنار گهواره رفتم و سلام كردم،
موسي بن جعفر عليه السلام (درآن هنگام كودك در ميان گهواره بود) با كمال شيوايي، جواب سلام مرا داد، و به من فرمود:
«برو آن نام را كه ديروز بر دخترت گذاشته اي عوض كن و سپس نزد من بيا،زيرا خداوند چنان نام را ناپسند مي داند»[يعقوب مي گويد:
خداوند دختري به من داده بود ونام او را حميرا گذاشته بودم]
امام صادق عليه السلام به من فرمود:«برو به دستور او(موسي) رفتار كن تا هدايت گردي» من هم رفتم و نام دخترم را عوض كردم.
اصول كافي حديث11 باب مواليد الائمه عليهم
اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍استادی داشتم که از اولیاءالله بود و دارای کرامت. همسری داشتند که خیلی بداخلاق بودند و گاهی میدیدم او را شدیداً آزار میدهد. روزی به او جسارت کردم و گفتم، استاد شما چطور این همسر خود را تحمل میکنی؟ گفت صبر کن روزی جواب تو را خواهم داد انشاءالله.
روزی با هم به مغازه میوهفروشی رفتیم. میوهفروش آشنای استاد بود و به احترام میوه درهم نمیداد و پلاستیکی داد تا استاد جمع کند.استاد سراغ جعبه میوه سیب رفت. یک کیلو سیب حدود 8 سیب میشود. استاد 6 سیب را گلچین کرد و 2 سیب ضعیف و اندکی خراب به پلاستیک انداخت. بعد از خروج از مغازه گفت: این صاحب مغازه دوست من است که پلاستیک داد تا انتخاب کنم، وقتی او مرا دوست خود میداند من هم باید او را دوست خود بدانم و 2 سیب ضعیف بردارم تا دوستی خود را نشان دهم.
🌼 مثل خدا هم مانند این ماجرای ماست، مگر میشود خدا علم و فرزند صالح و روزی فراوان و ... را به من بدهد و یک زن بداخلاق را هم به دیگران؟؟!! من حیا میکنم از خدا در برابر این همه نعمت ناسپاسی کنم و حتی ناراحت شوم که چرا همسرم بداخلاق است.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
☘☘☘☘☘☘☘
کمال خوش رفاقتی
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
حضرت صادق علیه السلام از پدر بزرگوارش امام باقر علیه السلام روایت می کند : علی علیه السلام با مردی از اهل ذمّه همراه شد . مرد ذمّی به او گفت : ای بنده خدا ! قصد کجا داری ؟
حضرت فرمود : کوفه . هنگامی که بر سر دوراهی راه ذمّی تغییر کرد حضرت هم مسیرش را از کوفه به مسیر ذمّی تغییر داد . ذمّی گفت : تو خیال کوفه نداشتی ؟ فرمود : آری خیال کوفه داشتم . ذمّی گفت : راه را رها کردی ؟ فرمود : دانستم .گفت : در حالی که دانستی چرا همراه من شدی ؟ فرمود : این از کمال خوش رفاقتی است که مرد دوستش را هنگام جدایی مشایعت کند و پیامبر ما این گونه به ما فرمان داده است . ذمّی گفت : پیامبر این چنین گفته است ؟ حضرت فرمود : آری . ذمّی گفت : تنها پیرو واقعی او کسی است که از او در کارهای باارزش پیروی کرده است و من نزد تو شهادت می دهم که من هم بر طریقه و روش تو هستم . پس ذمّی با علی علیه السلام بازگشت و زمانی که حضرت را شناخت مسلمان شد
کافی : 2 / 670 ، باب حسن الصحابه و حق الصاحب فی السفر ، حدیث 5 ؛ وسائل الشیعه : 12 / 134 ، باب 92 ، حدیث 15863
اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
🔳▪️🔳▪️🔳▪️🔳▪️🔳▪️
🖤غربت امیرالمومنین علیهالسلام بعد از حضرت فاطمه سلاماللهعلیها
ِ▪️روایت شده که وقتی فاطمه سلاماللهعلیها از دنیا رفت، امیرالمومنین علیهالسلام از مردم کنارهگیری کرده و جز برای نماز و زیارت قبر رسول الله صلیاللهعلیهوآله از خانه بیرون نمیآمدند.
🔹شیعیان از این موضوع غمگین بودند و میگفتند: «چه کنیم؟ امیرالمومنین علیهالسلام از ما کناره گرفته در حالی که ما از علم و احادیث او استفاده میکردیم اما اکنون از ما جدا شده است».
▪️تصمیم گرفتند عمّار را به در خانهی حضرت بفرستند. او را دعوت کردند و گفتند: «برو نزد مولا و سیّد ما امیرالمومنین علیهالسلام؛ حقّ ما را به حضرت یاد آوری کن، شاید که تو او را نزد ما بیاوری».
▪️عمّار میگوید: «رفتم درب خانهی امیرالمومنین علیهالسلام اجازه گرفتم، حضرت اجازهی ورود دادند، دیدم حضرت همانند غمزدهها نشستهاند و امام حسن علیهالسلام سمت راست و امام حسین علیهالسلام در سمت چپ نشسته و حضرت به امام حسین علیهالسلام نگاه میکنند و گریه میکنند».
🔹زمانی که حال آقا و فرزندانشان را دیدم، طاقت نیاوردم و بغض گلویم را گرفت و گریهی شدیدی کردم. زمانی که اشکم تمام شد و آرام شدم، گفتم: «آقای من اجازهی حرف زدن میدهید؟» حضرت فرمود: «بگو»، گفتم: «شما ما را به صبرِ بر مصیبت دعوت میکردید، پس این حزن طولانی چه معنایی دارد؟ شیعیانِ شما از دوریتان آرام و قرار ندارند و کنارهگیری شما بر آنها سخت شده است».
▪️عمّار میگوید: حضرت نظری به من کردند و فرمودند: «یَا عَمَّارُ إِنَّ الْعَزَاءَ عَنْ مِثْلِ مَنْ فَقَدْتُهُ لَعَزِیزٌ إِنِّی فَقَدْتُ رَسُولَ اللهِ بِفَقْدِ فَاطِمَةَ، إِنَّهَا کَانَتْ لِی عَزَاءٌ وَ سَلْوَةٌ وَ کَانَتْ إِذَا نَطَقَتْ مَلَأَتْ سَمْعِی»
🔹«ای عمّار! عزاء برای مثل کسی که من از دست دادهام کم است، با فقدان فاطمه سلاماللهعلیها من رسول الله صلیاللهعلیهوآله را از دست دادم، او به درستی که برای من تسلّی بود و هر وقت سخن میگفت گوشم پُر میشد».
📚انوار العلویة،ص306
#اللهمالعنالجبتوالطاغوت
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•