ای حـســیـنع' ! درکربلا، تـو یکایـک شـهــدا را در
آغـــوش مـی کـشــیــدی، مـــی بـوســیــدی، وداع
مـی کــردی. آیـا مـمـکـن اسـت هـنـگـامـی کـه مـن
نیـز بـه خـاک و خـون خــود مـی غلتم، تو دســت
مـهـربـان خــود را بر قـلـب سوزان مـن بگــذاری و
عطـش عشـق مـرا به تـو و بـه خـدای تـو سـیـراب
کنی؟ از ایـن دنیـای دون مـی گریزم. از اختلافات،
خودنمایی ها، غرورها، خودخواهیها، سفسطهها،
مغلـطـه ها، دروغ ها و تهـمـت ها خـسته شـده ام.
احساس مـی کنم کـه این جـهـان، جای من نیـست.
آنچه دیگـران را خوشـحـال مـی کنـد، مـرا ســودی
نمی رساند . .
- شهید مصطفی چمران
دمِ رفتن بهـش گفتـم به من رزقی بدید
این لحظهی آخـری. نگاه کرد و گفت اگر
ازت بخوام خودت رو در یه کلمه وصف
کنی چی میگی؟
واژههـای مـتـفاوتـی تـوی سـرم روی سـر و
کولهیِ هم میپریدن. اما یکیش که پررنگتر
از همشون بود به زبونم جاری شد:
( مهربون. از منم نیسـتآ، ادایِ خدا
و مولا امیرالمومنین رو در مییارم )
سری تکون داد و گفت:
و اما رزق . .
" بسماللهالرحمنالرحیم "
معنیش رو میدونی؟
اخمِ تصنعی و آلوده به تعجبی کردم
و گفتـم: لغوی و ظاهـری؟ یا بطنـی؟
گفت: هر چی که میدونی . .
گفتم: (به نام خداوند بخشنده و مهربان)
لبـخـنـدی زد و گفـت: خـوبـه، بخـشنـده و
مهربان . . خدا نسبت به همه بخشندهس،
اما مهربـون نه. تو سعـی کن فلسفهش رو
بـدونـی و از اونایـی باشـی که عـلاوه بــر
بخـشــنده بودن، نسبت بهـت مهربون هـم
باشه . .
هدایت شده از ولاتریٰ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اصرار بزرگان بیجهت نیست!
من هر جا که رفتم و هر وقت که حواسم پرت شد و در واقع "از شما" حتی سر سوزنی پرت شد، از خودم دور شدم و چه چیزی بدتر و ستمتر از دور شدن آدم از خودش؟ والله که دیگه هیچی ازش نمیمونه.. منی که از ازل خودم رو تماماً از نور شما گرفتم و برای تجسمِ این نور به دنیا اومدم. خب من دیگه سرم به سنگ خورد.. باشه؟ دلم هم.. اما این رو هم در نظر بگیرید که هر وقت دور شدم، چند قدم به چندقدم برگشتم و نگاه دوختم به پُشت سرم و حس کردم.. تماماً این تعلق رو حس کردم.. اینکه سرپرست و صاحبی جز خودتون ندارم و شونههام نه از ترس، بلکه از محبت لرزید.. لرزید برای منی که از شما نه، بلکه از خودش دور شده.. وگرنه شما که آدابِ محبت رو خیلی خوب بلدید و سهلانگار رو به سببِ نابلدیِ شرطِ حُب کنار نمیذارید . . .
بَه که چقدر دوستتون دارم
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ