دل خسته از این بار گناه آمده ام
از ظلمت خود به سمت ماه آمده ام
دیدم در این خانه به رویم باز است
امروز به مهمانی شاه آمده ام
عرض سلام و ارادت خدمت همراهان گرامی
ان شا ء الله اگر لایق باشم نائب الزیاره شما عزیزان و همراهان گرامی در حرم مطهر آقا جانمان علی ابن موسی الرضا علیه السلام هستم و التماس دعا 🌹
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
خوشبخت کسی که با غمت پیر شود
با چای نبات تو نمک گیر شود
در مجلس روضه ی شما بنشیند
تا زندگی اش دچار تغییر شود
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
ای مستی چشمان تو یاد آور انگور
از چشم بلا خیز تو هر گونه بلا دور
می رقصی و با رقص تو جان می رود از تن
بازیست فقط پیش تو افسانه ی تیمور
لبخند بزن تا که زمین محو تو باشد
بگذار جهانی شود از عشق تو مسرور
توصیف من از حُسن تو چون قطره و دریاست
چون وصف سلیمان که شود از دهن مور
لاف است مغول شهر مرا ریخته بر هم
با فتنه ی چشم تو به هم ریخت نشابور
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
کاش می شد آدمی راه ولا را می شناخت
پیش از آن که فرق بین دست و پا را می شناخت
مانده ام حتی من از شکل تجسم کردنش
وضع دنیا را اگر ، اسلام ما را می شناخت
گر نبودی مانده ام که عاجزی مانند من
با کدامین معجزه باید خدا را می شناخت
هم نشینی با شما عزت به خاک و سنگ داد
ور نه دنیا از کجا غار حرا را می شناخت
سجده می کرد از ادب بر هر چه آدم زاده ای
روز آغازین اگر شیطان شما را می شناخت
حال مردم را که می بینم به لب دارم سخن
کاش دنیا دین پاک مصطفی (ص) را می شناخت
پی به مظلومیّت آل عبا می برد خلق
گر به قدر جرعه ای کربُ بلا را می شناخت
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
هدایت شده از میثم تـمّار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗯خواهر شهید محمد اسدی: آقای ظریف مگر ما مرده باشیم که شما در تعریفِ رهبری، بدعت ایجاد کنید
🗯آیا کسی نیست که دهان شما را ببندد؟! آقای قالیباف صدای مارا میشنوی؟ دستگاه قوه قضاییه کجایی؟!
🗯لااقل از خانواده معظم شهدا شرم کنید
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
✅کانال #میثم_تمار 👇
@meysame_tammarr
تهمت و حرف ناروا زده است
او که آتش به جان ما زده است
بوی گند از دهان او جاریست
در لجن بس که دست و پا زده است
نوکری کرده در تمامی عمر
گر چه گاهی دم از خدا زده است
تا ابد کاسه لیس آمریکاست
بوسه بر دست کدخدا زده است
بر مشامش رسیده بوی کباب
گربه ای که دم از حیا زده است
کودَن و بی حیا و بی مغز است
گر چه خود را ( ظریف ) جا زده است
پای منقل نشسته شاید باز
بر سر سیم خود دوا زده است
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
🔺️چهارمین جشنواره ملی شعر طنز شهاب ترشیزی به میزبانی شهرستان کاشمر
🔹️موضوع های جشنواره:
🔹آب،اقتصاد و اشتغال
🔹آب،صنایع دستی وگردشگری
🔹آب،خانواده و مصرف بهینه
🔹آب، آینده و محیط زیست
🔹آب وجنگ ، دفاع مقدس
🔹️جوایز برگزیدگان :
🥇نفر اول: تندیس، لوح تقدیر ومبلغ ۱۰۰.۰۰۰.۰۰۰ ریال
🥈نفر دوم: تندیس،لوح تقدیر ومبلغ ۸۰.۰۰۰.۰۰۰ ریال
🥉نفر سوم: تندیس،لوح تقدیر و مبلغ۶۰.۰۰۰.۰۰۰ ریال
🏅شایسته تقدیر:لوح تقدیر ومبلغ ۲۰.۰۰۰.۰۰۰ ریال
🔹️شرکت کنندگان: عموم شاعران پارسی زبان دانشگاهیان، دانش آموزان و عموم مردم
🔹️شاعران محترم می توانند تا ۵ اثر ارسال نمایند.
🔹️آثار ارسالی در جشنواره ای منتخب نشده باشد
🔹️دبیرخانه جشنواره مجاز به استفاده از آثاررسیده برای چاپ و...با ذکر نام شاعر می باشد
🔹️زمان برگزاری جشنواره: اسفند ماه سال ۱۴۰۳
🔹️مهلت ارسال آثار: یکم اسفند ماه سال ۱۴۰۳
🔹️شناسه ارسال آثار در پیام رسان ایتا و تلگرام :
۰۹۰۱۲۳۲۲۱۶۲
🔹️آدرس دبیرخانه: خراسان رضوی.شهرستان کاشمر
خیابان جمهوری اسلامی.مجتمع فرهنگی هنری سرو
گفتم به دلم تجربه کافیست ، نرو
آن جا که زده علامت ایست ، نرو
فهمانده به من غیبت آقا این را
جایی که کسی منتظرت نیست ، نرو
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای منتظران ماه منیر آمده است
آرامش هر شاه و فقیر آمده است
برخیز و محله را چراغانی کن
خوش باش که وارث غدیر آمده است
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
هدایت شده از سروده های محمد درّودی
21.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرسولات (نامه به معلم کلاس پنجم)
طنز تلخ ....
این شعر که با قافیه ی راز و نیاز است
طنزیست که آمیخته با سوز و گداز است
عمریست غم مردم دنیاست به دوشم
انگار که شاعر همه جا محرم راز است
شاعر شدم از درد خلایق بنویسم
ما را چه به آن دختر همسایه که ناز است ؟
یا اینکه زنی موی پریشان شده دارد
گیسوش به اندازه ی شب های دراز است
رود است که از گوشه ی چشمم شده جاری
چون سد پر از آب شده یکسره باز است
یک روز همه دغدغه ام سیب زمینی ست
یک روز غم قیمت یک دانه پیاز است
گفتند که آب از سرتان دیر گذشته ست
شرمنده اگر گردن مان گردن غاز است
آن را که غم سفره ی مردم به دلش نیست
انسان نتوان خواند که یک نوع گراز است
در نیمه شبی خِشتِ در خانه ام افتاد
دیدم به نما سازی این خانه نیاز است
قبض آمد و یک باره چنان برق پریدم
گفتند که این تعرفه ی ساخت و ساز است
شاعر همه جا فکر دو تا سوژه ی ناب است
چون شیخ که همواره فقط فکر نماز است
از دست شما سمت خدا می روم آخر
حالا که شنیدیم خدا بنده نواز است
هر چند که غم هست تلنبار در این دل
شاعر به همین ذره ی ناچیز مُجاز است
محمد درودی
https://eitaa.com/darroudishaer