یک بار دگر بهار آمد ، بی تو بوی خوش سبزه زار آمد ، بی تو ای وای دلم از غم دوری نگرفت یک سال دگر کنار آمد ، بی تو محمد درّودی https://eitaa.com/darroudishaer

سلام و عرض ادب خدمت دوستان و همراهان گرامی امیدوارم سال جدید سالی سرشار از خوشی و خرمی برای یکایک شما بزرگواران باشد و ان شا ء الله در سال پیش رو به تمام آرزوهای قشنگتون برسید التماس دعا 🌺🌺🌺🌺🌺🌺

خسته از این کالبد فانی ام مست همان جام که می دانی ام گرچه که می دانم از این روزگار آه ، عجب ، بسته به یک آنی ام روز و شبم باز به غفلت گذشت این چه گناهیست که من بانی ام لطف تو کم نیست گناه من است پست تر از زاده ی حیوانی ام چشم به گلدسته ی مسجد شدم شور به دل دارم و بارانی ام گوش به زنگم که بخوانی مرا تشنه ی یک لحظه ی عرفانی ام هر چه شوم دور ز درگاه تو از در خود هیچ نمی رانی ام باز تو را خوانمت ای جان من شک نبوَد باز تو می خوانی ام محمد دررودی https://eitaa.com/darroudishaer

شد فصل بهار و عطر قرآن جاری در ماه خدا زمین شده گل کاری خوش باش که امسال خدا با دو بهار آماده شده برای مهمان داری محمد درّودی https://eitaa.com/darroudishaer

شعر گویشی عُمر مَ ر هدر دایم فقط ب پای  شهریا کی مگر ب سمت ما بچرخه  رای شهریا باغامر ول کیدمو پاتوق و ویلا بزیم شاید از ای مدلا خاشه بیای شهریا قبلنا فک مکیدُم مُغُل هَمَش اَوسَنَه یَ  حال  خداتَ نِنویه از ای بُلای شهریا هر جا کی یک باغ سر سبزه بیه گرفتین دِهِ ما خُرابَ از برو بیای شهریا بری چن روز دنیا قصر سنگی مسزن فک مُنُم فرق منه با ما خدای شهریا تیپای اجق وجق میَن ب مون قلعه مَ فکر دیل ما نِیَن ای دخترای شهریا بس کی او لعاب متنو خادشه ر ژیگول منن  هی دیلوم میه موهوم بشوم  دَمای شهریا نمدنم چی حکمته کی هرچی ما نَ راضی یم کد خدامَ راضیه ب هم رُضای شهریا اخیرش بید ما هُم چَرَی کارِ وردرم تا هنو دیق نِدَیَ ما رَ نُگای شهریا بیشینم شورا کنم با کدخدای قلعه مَ کی مگر فِکرِ کنه ب هم هوای شهریا موندیوم چی بلای ب سَر قلعه مَ میَه روزِ کی ما گم روِم د لاب لای شهریا محمد دررودی https://eitaa.com/darroudishaer

علمدار کربلا تو جان عالمی ، همه عالم فدای تو ( هرگز نمیرد آنکه ) شود مبتلای تو ( هرگز نمیرد آنکه ) تو دل برده ای از او رخصت نمی دهی که بمیرم  برای تو ؟ دل می برد مرام تو از خلق روزگار مهر تو را نهاده به عالم خدای تو تنها نه شیعیان به تو دلبسته می شوند دیوانه کرده خلق جهان را هوای تو دشمن چه کرده با تو که بعد  از هزار سال دارد به گوش می رسد ادرک اخای تو  امید خیمه های حسینی عزیز من از علقمه مباد نیاید صدای تو سقا ندیده تشنه کسی در کنار رود  ( ثبت است بر جریده ی عالم ) وفای تو خوشبخت آن کسی که به پایت نفس کشید خوشبخت تر کسی که بمیرد به پای تو باید گلایه را ببرم پیش مادرت روزی من اگر نشود کربلای تو محمد درّودی https://eitaa.com/darroudishaer

این رود به هر جزر و مدش می ارزد عاشق که شوی خوب و بدش می ارزد راهی که به سمت کربلایش باشد هر آنچه شود پیامدش می ارزد محمد درّودی https://eitaa.com/darroudishaer

گاهی تنِ خسته ام جلا می خواهد بیچاره دلم حال و هوا می خواهد آقا نظری کن به پریشانی من دلبسته ی تو کرب و بلا می خواهد محمد درّودی https://eitaa.com/darroudishaer

طی می شود با خاطراتت روزهایم اندوه جاری می شود از رد پایم فرمانروایی می کند یاد تو در من آنگونه بر دل می نشینی که خدایم با قاه قاه خنده هایت می رسی و بی اعتنا رد می شوی از های هایم دل می رود از دستمو صاحب دلی نیست افتاده ای در بند گیسویی رهایم محمد درّودی https://eitaa.com/darroudishaer