هر چند که با سبزه و گل آمده است
با نی لبک و ساز و دهل آمده است
عیدی که مزین به گل روی تو نیست
در کار خودش دوباره شُل آمده است
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
با آمدنت شور و نوید آمده است
میلاد تو با سبزه ی عید آمده است
هنگام شهادتت خدا گفت به خلق
این بنده ی ماست رو سپید آمده است
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
یکم فروردین، سالروز تولد شهید حاج قاسم سلیمانی گرامی باد
هدایت شده از سروده های محمد درّودی
دارم هیاهو می شوم نام تو را هردم
جامانده روی سینه ی من رد پای غم
هر کس نصیبی می برد از زندگی اما
حال مرا دنیای بی تو می زند بر هم
دردی که من از دوری تو می کشم امروز
چیزی ندارد کمتر از آوارگی در بم
عمری میان قحط سالی های احساست
جاری شده از چشم هایم چشمه ی زمزم
من می روم با خاطری آشفته از اینجا
گم می شوم در چاله های زندگی کم کم
من می روم با خاطری آشفته می بینی
جا مانده از من رد پای آدمی مبهم
محمد درّودی
@darroudishaer
هر چند وصی بود و ولی بود علی ( ع )
سرچشمه ی نور ازلی بود علی ( ع )
از شیوه ی زندگی او می فهمی
مظلوم ترین مرد علی بود علی ( ع )
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
هدایت شده از سروده های محمد درّودی
بخشیده شود کوه گناهی به علی ( ع )
امشب ببری اگر پناهی به علی ( ع )
قرآن به سرت بگیر و تا صبح بگو :
ما را تو ببخشای ، الهی به علی ( ع )
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
خدا داند چه دردی دارد این روح و روان امشب
که دارد می شود شق القمر جان جهان امشب
نه تنها شیعه می سوزد از این ماتم ، که می باشد
زمین و آسمان ها هم برایش نوحه خوان امشب
علی (ع) افتاده در بستر ولی می سوزد از این که
ندارد لقمه نانی سفره ی مستضعفان امشب
کسی که مهربانی را به اوج خود رسانیده
شود راحت به دست آدمی نامهربان امشب
موذن می رسد بر اَشهَدُ اَنَّ علی (ع) مولا ...
چه اندوهی نشسته در دل صوت اذان امشب
خداوندا به حق قطره قطره خون مولایم
بگیر از دست های ابن ملجم ها توان امشب
منی که ذره ای درک کمالش را نمی دانم
چنین آمد برایم غصه ی مولا گران امشب
چه دردی می کشد آن کس که از جنس علی (ع) باشد
خدا صبری دهد بر مهدی صاحب زمان (عج) امشب
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
#روزقدس_گرامی_باد
هم نقشه ی فتنه را به هم خواهم زد
هم تیر خلاص بر ستم خواهم زد
در جمعه ی آخر همین ماه عزیز
آزادی قدس را رقم خواهم زد
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
پاییز چشم های مرا نم گرفته است
آقای من دوباره دلم غم گرفته است
همسایه ایم و باز دلم تنگ مشهد است
درد فراق حال مرا هم گرفته است
شمس الشموس هستی و خورشید پروری
مهر تو در سراسر عالم گرفته است
گاهی همین که عطر تو در صحن می وزد
چه درد ها نبوده که مرهم گرفته است
از بس رئوف هستی و باب کرامتی
هرکس رسیده لطف دمادم گرفته است
حاتم که خود گدای سر سفره ی شماست
افسوس می خورد که چرا کم گرفته است
باور نمی کنم که تو باشی و روز حشر
گویند کار و بار جهنم گرفته است
آقا بخوان که راهی مشهد کنی مرا
همسایه ات دوباره دلش غم گرفته است
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
ای مستی چشمان تو یاد آور انگور
از چشم بلا خیز تو هر گونه بلا دور
می رقصی و با رقص تو جان می رود از تن
بازیست فقط پیش تو افسانه ی تیمور
لبخند بزن تا که زمین محو تو باشد
بگذار جهانی شود از عشق تو مسرور
توصیف من از حُسن تو چون قطره و دریاست
چون وصف سلیمان که شود از دهن مور
لاف است مغول شهر مرا ریخته بر هم
با فتنه ی چشم تو به هم ریخت نشابور
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
این ماه همیشه ماه اکبر باشد
از رفتن او دلم مکدر باشد
امشب چقدر وداع سختی دارم
یارب نکند وداع آخر باشد
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
ای دریغا ماه مهمانی گذشت
روز های خوب عرفانی گذشت
سفره ی ماه خدا هم جمع شد
ماه رحمت هم به آسانی گذشت
حال خوب گریه در شب های قدر
آمد و از دیده ام آنی گذشت
بَه چه شب های قشنگی داشتیم
سیل اشک از چشم بارانی گذشت
لطف و بخشش رنگ و بویی تازه داشت
دستگیری های پنهانی گذشت
در کنار هم صفایی داشتیم
شب نشینی های قرآنی گذشت
حیف شد قدرش ندانستیم و بعد
آن همه لطف و فراوانی گذشت
وای من ، تا ماه رحمت پر کشید
لحظه هایم غرق حیرانی گذشت
اولین روزی که شیطان شد رها
از سرم افکار شیطانی گذشت
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer