هدایت شده از سروده های محمد درّودی
السلام علیک یا رحمت للعالمین 🌹🌹🌹🌹
کاش می شد آدمی راه ولا را می شناخت
پیش از آن که فرق بین دست و پا را می شناخت
مانده ام حتی من از شکل تجسم کردنش
وضع دنیا را اگر ، اسلام ما را می شناخت
گر نبودی مانده ام که عاجزی مانند من
با کدامین معجزه باید خدا را می شناخت
هم نشینی با شما عزت به خاک و سنگ داد
ور نه دنیا از کجا غار حرا را می شناخت
سجده می کرد از ادب بر هر چه آدم زاده ای
روز آغازین اگر شیطان شما را می شناخت
حال مردم را که می بینم به لب دارم سخن
کاش دنیا دین پاک مصطفی (ص) را می شناخت
پی به مظلومیّت آل عبا می برد خلق
گر به قدر جرعه ای کربُ بلا را می شناخت
محمد درّودی
عرض سلام و ادب
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات و عزاداری ها ان شا ء الله
خدا رو شکر که یک بار دیگه ماه محرم و صفر رو درک کردیم و امیدوارم که ان شاء الله خدا توفیق بده سال دیگه هم محرم زنده باشیم و بتونیم برای ارباب بی کفن عزاداری کنیم ان شاء الله
آغاز ماه مبارک ربیع الاول را خدمت شما دوستان گرامی تبریک عرض میکنم و برای شما عزیزان آرزوی سلامتی و سربلندی دارم
سپاس از حضور گرم شما عزیزان
@darroudishaer
هدایت شده از سروده های محمد درّودی
AUD-20220725-WA0019.mp3
2.45M
عبور ثانیه ها بر مدار دلتنگی ست
غبار کهنه ی شهرم غبار دلتنگی ست
کجا پیاده خبر از سواره ها دارد
دلم همیشه سوار قطار دلتنگی ست
مپرس اینکه چرا تا همیشه غمگینم
که خاک خلقت ما از دیار دلتنگی ست
غروب می شود و دل اسیر تنهاییست
غروب می شود و دل دچار دلتنگی ست
به باغ لاله دمیده ست و من اسیر خزان
بهار بی تو همیشه بهار دلتنگی ست
چه وعده ها که ندادی قرارمان باشی
چه سال ها که دلم بی قرار دلتنگی ست
به هر چه می نگرم جز هوای جانان نیست
بیا که بی تو دلم در حصار دلتنگی ست
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
از اینکه تویی ذکر دعایم ، ممنون
از اینکه نکرده ای رهایم ، ممنون
از اینکه میان وسعت این دنیا
همسایه ی مشهد الرضایم ، ممنون
#یاحق
#مشهدالرضا
#محمددرّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
یکی از بهترین نعمت ها و سعادت هایی که نصیب ما خراسانی ها شده همسایه بودن با آقا امام رضا علیه السلام هست امیدوارم که قدر این نعمت بزرگ رو بدونیم و خیلی برام خوشحال کننده بود که امروز این هدیه گرانبها رو از یکی از آشنا ها که چند روز افتخار خادمی در موکب های اطراف حرم رو در این ایام عزیز داشته دریافت کردم و واقعا این هدیه گرانبهاترین هدیه ای بوده که در تمام عمرم گرفته ام ضمن تشکر صمیمانه از ایشان امیدوارم که لیاقت دریافت چنین هدیه گرانبهایی رو داشته باشم ان شا ء الله
شعری بخوان به لهجه ی باران برای من
با گویش قشنگ خراسان برای من
حرفی بزن دوباره دلم تنگ گفت و گوست
ای بهتر از شکوه بهاران برای من
چون قایقی که گم شده در اضطراب باد
چیزی نمانده تا خط پایان برای من
هرگز کسی شبیه تو پیدا نمی شود
آری میان این همه انسان برای من
آغوش گرم توست شروع دوباره ای
پایان روز های زمستان برای من
شعری بخوان که حال دلم را عوض کنی
آسوده تر شود غم زندان برای من
محمد درّودی
@darroudishaer
هدایت شده از فرمانداری شهرستان زبرخان
37.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غرفه کتاب شعر....
با حضور درودی از شاعران گرانقدر دیار سلسلة الذهب
شنبه ۱۷ شهریور
🔊 روابط عمومی فرمانداری شهرستان زبرخان
🔸ایتا:
https://eitaa.com/farmandari_zebarkhan
🎬آپارات:
https://www.aparat.com/Farmandari_Zebarkhan
باید این فاصله یک روز به پایان برسد
درد این آدم دل خسته به درمان برسد
برسد آنکه مرا مرهم جان خواهد شد
سرِ شوریده ی ما نیز به سامان برسد
رخت بر بندد از این خانه غم تنهایی
خبر از یوسف گم گشته به کنعان برسد
چه ترافیک شود کلِّ خیابان هایش
پای معشوقه ی ما گر که به تهران برسد
مست خواهد شد از این کوچه اگر رد بشوی
هر کسی پا قدمش تا سر ایوان برسد
آن نسیمی که سر موی تو را شانه زده
کاش یک روز به درّود خراسان برسد
محمد درّودی
@darroudishaer
گفتیم بیا ، نیامدی هم غم نیست
زیرا که توقع شما هم کم نیست
دربین جماعتی که من می بینم
آن سیصد و سیزده نفر آدم نیست
محمد درّودی
@darroudishaer
شرمنده اگر اهل ریاییم آقا
گفتیم که عاشق شماییم آقا
آری به خدا زمانه برعکس شده
تو منتظری که ما بیاییم آقا
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
یک لحظه مباد در دلم شک باشد
جز نام تو نام دیگری حک باشد
ای منجی مردمان عالم از غم
آغاز امامتت مبارک باشد
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
از حُسن شما به این و آن باید گفت
با شور و امید و هیجان باید گفت
آغاز ولایت تو را مهدی جان ( عج )
تبریک به مردم جهان باید گفت
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
از بس که پیشت کرده اند از ما سخن چینی
ما را میان خیلِ عشاقت نمی بینی
با هم اگر چه اختلاف فاحشی داریم
اما برایم تا همیشه خوب و شیرینی
من عاشق جغرافیای جسم تو هستم
تو عاشق فقه و اصول و منطق و دینی
گفتم که شعری عاشقانه گفته ام بانو
گفتی برای من بخوان اشعار آیینی
یادت چنان در سینه ی ما می نشیند که
چون استکانی که نشسته در دل سینی
من عاقبت در راه تو جان می دهم یک شب
ما را روایت می کند یک روز آوینی
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
4_5789898863158495362.mp3
6.2M
آشفته تر از حال این دیوانه حالی نیست
حال مرا دیگر نمی پرسی ؟ ملالی نیست
دنیا همیشه با دلم تاریک تا کرده ست
دیگر غروب کوچه ی ما پرتقالی نیست
حس میکنم گاهی شبیه فرش کاشانم
پا خورده تر از من کسی در این حوالی نیست
هر روز با ابیات نو سر می رسم هر چند
این ضجه ها در گوش تو جز قیل و قالی نیست
بر گونه هایم می نشانم نقش دریا را
بگذر تو هم از ( آبِ روی ) من خیالی نیست
دنیا همین بوده ست و خواهد بود می بینی
روزی به یاد من بیفتی که مجالی نیست
محمد_درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer