مدرسه انقلاب ۱
🔹یه زمانی، سیدجواد ذاکری بود که شخصا بهش ارادت داشتم در حد یک مداح طوفانی! 🔻توی هیئتش اثری از علما
💥افراطیون چماق به دست با دستکش مخملی!
🔻سال 1379 که سید ذاکر سرباز بود، وارد هیئتش شدم. نوجوان شر و بسیار پرانرژی ای بودم و طبیعی بود که شیفته چنین هیئتی بشوم. مدیر و طلاب حوزه مان ذاکر را #افراطی نامیده و مخالفت میکردند اما نه تنها گوشم بدهکار نبود بلکه لحظه ای از خواندن اشعار ذاکر غافل نمیشدم😂
⛔️ از دیدن رفتارهای برخی از هیئتی های سید ذاکر تعجب میکردم اما شور صدای ذاکر اجازه تفکر نمیداد تا اینکه بعد از فتوای علما، حقیقتا به تردید افتادم و برای ما که هر شب جلسات قرآن داشتیم، قرآن بهترین پناهگاه بود. قرآن را که باز کردم آیه 28 سوره کهف آمد:
با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر میخوانند، و تنها رضای او را میطلبند! و هرگز بخاطر زیورهای دنیا، چشمان خود را از آنها برمگیر! و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن! همانها که از هوای نفس پیروی کردند، و کارهایشان افراطی است.
🖋راه مشخص بود و باید بین میل شخصی و امر دینی یکی را انتخاب میکردم. تعجبم از کسانی است که دائما چماق افراطی بودن بر سر دیگران میکوبند اما غالبا با شعار جذب یا سرمایه اجتماعی! افراطیون را همراهی میکنند. حالا چه افراطی در عناد با انقلاب یا افراطی در مداحی یا افراطی در اقتصاد سرمایه داری! اینها افراطیون چماق بدست با دستکش مخملی هستند.
#شعبون_بی_مخ
🏠 مدرسه انقلاب👇👇
🆔 @darseenghelab