هدایت شده از پژوهشکده تاریخ معاصر
✳️مجید تفرشی: کتاب سیروس غنی منحصر به اسناد وزارت خارجه انگلستان است
«کودتای ملی یا انگلیسی» پرسشی بود که دکتر #مجید_تفرشی پاسخ به آن را موضوع سخنان خود قرار داد. ایشان گفت: کودتای 1299 موضوعی حساس و جاری است و در سالهای اخیر بر حساسیت آن افزوده شده است؛ چون هم ارزش تاریخی زیادی دارد و هم جنگ نیابتی برای اینسو و آنسو است. برخی تلاش میکنند این رخداد را طوری جا بیندازند که ایران، رضاخان جدیدی داشته باشد، اما من متأسفم که خیلی از این بحثهای تاریخی در چند سال اخیر منبعث از کتابی است که در ایران هم جلوی انتشارش گرفته شده و الان این کتاب ده برابر بیشتر محل رجوع و استناد قرار گرفته است.
تفرشی، تاریخنگار، سندپژوه و پژوهشگر مسائل معاصر، که سالها در آرشیوهای بینالمللی و بهویژه آرشیو ملی بریتانیا پژوهش کرده است، در ادامه به اسناد انگلستان درباره کودتا اشاره کرد و گفت: اسناد آرشیوی انگلستان درباره کودتا چند دسته است و اسناد وزارت خارجه، وزارت جنگ، پارلمان و دربار و بعد دیوان هند و کتابخانه بریتانیا، شرکت نفت ایران و انگلیس، اسناد شخصی، دانشگاههای نیوکاسل و... را دربرمیگیرد. با ملاحظه این اسناد میبینیم این ادعایی دروغ و بیپایه است که انگلستان از کودتا بیخبر بوده است. کتاب آقای #سیروس_غنی منحصر به اسناد وزارت خارجه این کشور است و گویا او وقت و حوصله نداشته و ضرورتی ندیده است که از اسناد مراکز دیگر هم استفاده کند.
ایشان با بیان اینکه «ما اول باید شناخت دقیق از بریتانیای زمان جنگ و مسئله خاورمیانه و ایران داشته باشیم و بعد حکم کنیم که بریتانیا روحش از کودتا خبر نداشته است» درباره فضای داخلی، منطقهای و بینالمللی زمانه کودتا گفت: وقتی راجع به کودتا صحبت میکنیم، باید توجه کنیم حتما لازم است ما در سه بعد داخلی، منطقهای و بینالمللی بدان توجه کنیم. مسئله داخلی را کار ندارم که خیلی شرایط نامساعدی است؛ مثل اینکه اقتصاد ورشکسته است و روشنفکران هم نقش مثبتی در کشور نداشتند، در بحث منطقهای هم مسئله نفت را داریم که خیلی برای بریتانیا مهم بوده و مسئله دیگر هم اوضاع بینالمللی است.
تفرشی افزود: نبض اقتصاد ایران در این سالها دست بریتانیا بود و نفت ایران را مصرف میکرد. بریتانیا مدام در حال گروکشی در خلیج فارس و نفت و همه جزایر و مسائل دیگر ایران است برای اینکه ایران هویت مستقل نداشته باشد. در واقع سیاست بریتانیای قرن بیستم این بود که ایران یکی نباشد و همه شرایط علیه ایران باشد. دولتهای آن دوره هم همه ضعیف هستند و انگلیس هم میخواهد دولت قوی مقتدر مورد علاقه خود را داشته باشند.
وی اظهار داشت: در مسئله قزاقها این نکته مهم است که روند گذار از نیروی روس به انگلیسی در سالهای بعد از جنگ بهسرعت رخ داد، اما یک نکته اینجا مغفول ماند و آن هم این است که ما برایمان جالب است که چرا اجازه ندادند ژاندارمها کودتا کنند و دلیلش هم مشخص است که ژاندارمری نیروی مردمی و خلاف قزاق است بهویژه در زمان جنگ جهانی اول طبیعتا نظر منفی کمتری رویشان بود و مورد اعتماد انگلیسیها هم نبودند.
این تاریخنگار و سندپژوه در ادامه سخنان خود این پرسش را مطرح کرد که «چرا سیدضیا آمد و چرا حذف شد؟» و به آن چنین پاسخ داد: سید ضیاءالدین طباطبائی در جریان کودتا حلقه تبلیغاتی و رسانهای قویای داشت و میتوانست روشنفکران و رسانهها را جمع کند. وقتی رضاخان به تهران رسید، سیدضیاء با شدت زیاد دولتیها را در تهران دستگیر و اموالشان را توقیف کرد و با شخص احمدشاه هم مناسبات بیادبانهای داشت. با وجود سیدضیاء مسئله انگلیسی بودن کودتا مبرهن بود و برچسب بدی برای کودتاچیان بهشمار میآمد؛ به همین دلیل هم حذف شد.
وی در بخش دیگری از سخنانش با طرح این پرسش که آیا رضاخان شخص بیارزش و وابستهای بود، گفت: من چنین اعتقادی ندارم؛ رضاخان واقعا قدرتمند و جنگجو بود و قابلیتهای بسیاری داشت، اما باید توجه کرد که این مسئله از اهمیت حمایت انگلیسیها از کودتا نمیکاهد.
مجید تفرشی سخنان خود را این چنین به پایان رساند: پس این موضوع را که روح بریتانیا از کودتا خبر نداشت باید بررسی کرد و نخست باید مشخص کرد که کدام بریتانیا؟ در اسناد آمده است که آنها میخواستند در ایران تغییر رخ دهد و شرایط این کشور تغییر کند وگرنه بریتانیا نمیتوانست کودتای فردی مستقل را تحمل کند و خودش رسما به ایران لشکرکشی میکرد.
متن کامل خبر روز نخست این همایش را در لینک زیر بخوانید؛
https://b2n.ir/r99223
https://instagram.com/iichs.ir
@iichs_ir