🌹سوره غم می رسد، آیات مریم می رسد
عطر سیب و بوی اسپند محرم می رسد
🌹دست خود را روی سینه می گذارم با ادب
آه، دارد مادری با قامت خم می رسد...
🏴اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدالله🏴
#محرم
@darsvareh
📢 شما باید تبلیغ کنید آقا! #محرم است.
🔻 این #محرم را زنده نگه دارید. ما هر چه داریم از این محرم است و از این مجالس. مجالس تبلیغ ما هم از محرم است، از این قتل سید الشهداست و #شهادت اوست. ما باید به عمق این شهادت و تاثیر این شهادت در عالم برسیم و توجه کنیم که تاثیر او امروز هم هست. اگر این مجالس وعظ و خطابه و عزاداری و اجتماعات سوگواری نبود، کشور ما پیروز نمیشد. همه در تحت بیرق امام حسین- سلام الله علیه- قیام کردند.
📅 امام خمینی(ره) | ۲۵ مهر ۱۳۶۱
@darsvareh
🏴حالات حضرت موسی بن جعفر (ع)در ده روز اول محرم
◾️قال الرضا عليه السلام:
كان ابى اذا دخل شهر المحرم لا يرى ضاحكا و كانت الكابة تغلب عليه حتى يمضى منه عشرة ايام، فاذا كان اليوم العاشر كان ذلك اليوم يوم مصيبته و حزنه و بكائه...؛
▫️هر گاه ماه محرم فرا مى رسيد، پدرم (موسى بن جعفر"ع") ديگر خندان ديده نمى شد و غم و افسردگى بر او غلبه مى يافت تا آن كه ده روز از محرم مى گذشت،
روز دهم محرم كه مى شد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه پدرم بود.
📙 امالى صدوق، ص۱۱۱
@darsvareh
خوابم نمی بره.mp3
2.57M
▪️امام صادق علیه السلام:
مَنْ أَنْشَدَ فِي اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ شِعرْاً فَبَكَى وَ أَبْكَى عَشْراً كُتِبَتْ لَهُ اَلْجَنَّةُ وَ مَنْ أَنْشَدَ فِي اَلْحُسَيْنِ شِعْراً فَبَكَى وَ أَبْكَى خَمْسَةً كُتِبَتْ لَهُ اَلْجَنَّةُ وَ مَنْ أَنْشَدَ فِي اَلْحُسَيْنِ شِعْراً فَبَكَى وَ أَبْكَى وَاحِداً كُتِبَتْ لَهُمَا اَلْجَنَّةُ
◻️كسى كه در مرثيه حسين بن على عليهما السّلام شعرى خوانده و خود گريه كرده و ده نفر ديگر را بگرياند بهشت بر ايشان واجب مىگردد و كسى كه در مرثيه حسين عليه السّلام شعرى خوانده و خود گريه كرده و يك نفر ديگر را بگرياند بهشت براى هر دو واجب مىشود.
📙 کامل الزيارات، جلد ۱، صفحه ۱۰۴
@darsvareh
❖ عنایت حضرت #سیدالشهدا (ع) به آقا نجفی و حافظه فوقالعادۀ ایشان
🔸 در دوره مظفرالدین شاه شیخ محمد تقی اصفهانی(م ۱۳۳۲) معروف به آقانجفی (ره) را از اصفهان به تهران تبعید کردند؛ چون آقا نجفی بر نهی از منکر خیلی اصرار داشت و حدود را اجرا میکرد. معمولاً چنین کارهایی برای سلاطین ناخوشایند است. چند مرتبه ایشان به تهران احضار شد. یک بار که به تهران احضار شد از او خواستند که در تهران بماند و به اصفهان برنگردد، تا در بین علمای تهران هضم شود. ایشان که به تهران وارد میشود، در آنجا درسی شروع میکند و شهریهای هم میدهد و حلقه درسش هم درست میشود و روز به روز نفوذش بیشتر میگردد.
سید محمد کاظم عصّار میگفت:
من هم به درس ایشان میرفتم. یک وقت دستگاه حاکمه که میخواست آقا نجفی را خُرد کند، بعضی را تحریک کرد که با اشکال کردن در درس، او را در آن محیط کوچک کنند. ایشان هم که باهوش بود، از نحوه اشکال کردنها حدس میزند که تحریک شدهاند و این اشکالها طبیعی نیست.
🔻یک روز بالای منبر میرود با لهجهی اصفهانی میگوید:
«شما تِقی را اینجوری خیال نکنید. تِقی تمام کتب اربعه را متناً و سنداً حفظ است. آقایان بعداً کتاب بیاورند، امتحان کنند». آخر هفته بوده که فردایش درس تعطیل بود. روز شنبه که درس شروع میشود، بالای منبر میرود و میگوید اگر آقایان کتاب آوردهاند، بپرسند تا من پاسخ بدهم.
آقای عصار میگفت:
من مثلاً کتاب کافی را آورده بودم و دیگری کتاب تهذیب و سومی کتاب من لایحضره الفقیه آورده بود. من از کتاب کافی، بابی را که کمتر محل مراجعه است –مثل احادیث کتاب لُقَطه– پرسیدم. ایشان شروع کرد و چند ورق از متن و سند آن را خواند. از جای دیگر کافی پرسیدم، باز چند ورق خواند. دیگری از کتاب تهذیب پرسید، باز عین آن را خواند. سومی از فقیه پرسید، همینجور پاسخ داد. مدّتی طولانی از هر جا میرسید، با متن و سند خواند و اینجور نبود که تصادفاً برخی از ابواب را یاد گرفته باشد و اقتراح هم نبود؛ یعنی اینطور نبود که او پیشنهاد بدهد، بلکه آن اشخاص تعیین میکردند. مطمئن شدند که تصادف نیست.
🔻 بعد آقا نجفی(قدس سره) فرمود:
من حافظه نداشتم. یک وقت حرم رفتم –به نظرم حرمج حضرت سید الشهداء(ع) بود– درباره بیحافظگی به حضرت متوسل شدم که اگر من حفظی نداشته باشم، شاید نتوانم برای اسلام کاری انجام بدهم. خلاصه توسّلی پیدا کردم و بعد از آن توسّل این حفظ به من عطا شد. ایشان کتب اربعه را با سند و متن حفظ شد؛ مثل اینکه از رو میخواند.
از منبر که پایین آمد، تمام آنها –حتّی بعضی مشایخ که پای منبرش بودند– به عنوان اینکه از طرف معصوم(ع) مورد عنایت قرار گرفته بود، همگی دستش را بوسیدند و تبرّک جستند. کارش در تهران بالا گرفت؛ به گونهای که دستگاه حاکمه میبیند که نقض غرض شد؛ زیرا ایشان را آورده بود که در تهران هضم شود، ولی الآن در آنجا اوج گرفته است. لذا ماندن او را در تهران مصلحت نمیبینند، بلکه میبینند که اگر در تهران باشد، مزاحم حکومت آنهاست. به ایشان میگویند اگر میخواهید به اصفهان برگردید، مانعی نیست. لذا ایشان را به اصفهان برمیگردانند.
📙 جرعه ای از دریا، ج1، ص528
@darsvareh
📌 حدیث نصب شده در حسینیه امام خمینی(ره) در حاشیه دیدار مجازی هیئت دولت با رهبرمعظم انقلاب:
🔻فاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصِّدْقِ، فَإِنَّمَا یَنْزِلُ النَّصْرُ بَعْدَ الصَّبْر.ِ
پس، از صبر و راستی کمک بگیرید؛ زیرا نصرتِ (الهی) بعد از صبر، نازل میشود.
📙 الکافی، ج۵، ص۴۰
پ.ن:راستی و راستگویی؛ گم شده ی چندین ساله ی جامعه ی ما و ابزار غصب جاه و مقام چند روزه ی دنیای پست برخی مسؤولین!
@darsvareh
▪️آیت الله میرزا جوادآقا ملکی تبریزی(ره)
🔻سزاوار است حال دوستان آل محمد(ص) در دهه اول محرم تغییر نموده و در دل و سیمای خود آثار اندوه و درد این مصیبت های بزرگ را آشکار نمایند.
🔻باید مقداری از لذایذ زندگی را که از خوردن و نوشیدن و حتی خوابیدن به دست می آید، ترک نموده و مانند کسی باشند که پدر یا فرزند خود را از دست داده است.
🔻اگر کسی نتواند در تمام دهه محرم این کار را انجام دهد، حداقل در روز تاسوعا و عاشورا و شب یازدهم، دست از برخی لذایذ بردارد.
📕المراقبات، ص ۴۵-۵۰
@darsvareh
☑چرا زیارت عاشورا؟
▫️بیانات حضرت آیت الله مصباح یزدی در جلسه دوم مجموعه #معرفت_حسینی:
▪️بنابراین تأثیر زیارت و تأکیداتی که برای زیارت شده برای این است که از راههای خیلی آسان تدریجاً انسان بتواند مراتبی را طی کند که به مقامات بسیار ارزشمند و کمالات روحی بسیار عالی برسد؛ هم ثوابهای ابدی و هم آن قرب حقیقی که ما نمیدانیم چیست و با اینگونه کلمات به آن اشاره میکنیم.
▫️بنابراین بی جهت نیست که درباره زیارت این چنین تأکید شود که بزرگانی از مراجع تقلید که کارهای مهمی مثل تدریس و تحقیق داشتند، اما باز مقید بودند زیارت عاشورا را ترک نکنند.
▪️بخاطر اینکه هم به اخباری که در این زمینه رسیده، مطمئن بودند و هم خودشان تجربیاتی داشتند و آثاری از اینها دیده بودند و مقید شده بودند به اینکه این عبادت را ترک نکنند.
▫️نمونة آن مرحوم آقای بهجت (رضوان الله علیه) بودند که همیشه لبشان تکان میخورد، و وقتی نزدیک ایشان میشدی، میدیدی دارند زیارت عاشورا میخوانند، حتی سر درس آقای بروجردی که نشسته بودند، زیر عبا تسبیح دستشان بود و داشتند زیارت عاشورا می خواندند.
۹۹/۵/۳۱ mesbahyazdi_ir
@darsvareh