eitaa logo
دشت جنون 🇵🇸
4.4هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 🌴 خستگی نداشت. می گفت من حاضرم تو کوه با همه تون مسابقه بذارم، هر کدوم خسته شدین، بعدی ادامه بده… اینقدر بدن آماده ای داشت که تو جبهه گذاشتنش بیسیم چی . 🌹 اصلاً دنبال شناخته شدن و شهرت نبود. به این اصل خیلی اعتقاد داشت که اگه واقعاً کاری رو برای خود خدا بکنی، خودش عزیزت می کنه. آخرش هم همین خصلتش باعث شد تا عکس اینطور معروف بشه. 🌴 هر کار می کرد، برا خدا می کرد؛ اصلاً براش مهم نبود کسی خبردار می شه یا نه! عجیب نسبت به بچه های یتیم هم حساس بود، کمک به یتیمان هیچوقت فراموشش نمی شد… 🌹 یه بار که تو منطقه حسابی از بچه ها کار کشیده بود و به قول معروف عرقشون رو در آورده بود، جمعشون کرد و بهشون گفت: “نکنه فکر کنین که فلانی ما رو آموزش می ده، من خاک پاهای شماهام. من خیلی کوچیکتر از شماهام… اگه تکلیف نبود هرگز این کار رو نمی کردم….” 🌴 ولی دلش رضا نداده بود و با گریه از همه خواست که دراز بکشن. همه تعجب کرده بودن که می خواد چیکار کنه. همه که خوابیدن اومد پایین پای تک تک بچه ها و می کشید به کف بچه ها و خاکش رو می مالید رو و می گفت : 🌹 🕊 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🌹🕊💐🕊💐🕊🌹 دختری بودم که هیچ قید و بندی نداشتم، اصلا واسم مهم نبود. با هم کلاسیا و هم دانشگاهیام تو دانشگاه و اینور اونور بگو بخند داشتم. یه مدت بود وقتی خوب فکر میکردم خسته شده بودم از این وضعیت؛ دنبال یه راه بودم که خودمو از این باتلاقی که دارم روز به روز بیشتر گرفتارش میشم نجات بدم، از طرفیم وقتی فکر میکردم که اگه بخوام ظاهرمو تغییر بدم خیلی از دوستامو از دست میدم؛ سر یه خیلی بزرگ بودم... یه چند وقتی بود که با یکی از هم دانشگاهیام چت میکردم، ایشون به من کتاب معرفی کرد... منم وقتی واسه تعطیلات میان ترم اومدم خونه این کتاب و تهیه کردمو شروع به خوندنش کردم.. کم کم با این کتاب انس گرفته بودم. از خودم جداش نمیکردم هی میخوندمش اصلا عاشق شخصیت و ویژگی های ابراهیم شده بودم؛ هی یه جمله از کتاب میخوندم هی یه نگاه به عکس روی جلدش میکردم... به آخراش که رسیدم با تک تک صفحاتش اشک میریختم. اصلا حال خیلی عجیبی داشتم، احساس میکردم ابراهیم حتی از یه برادرم به من نزدیک تر شده. تا اینکه سالروز شهادتش تصمیم گرفتم واسه همیشه چادر بپوشم، حجابمو رعایت کنم و خیلی چیزای دیگه که میدونستم ابراهیم دوست نداره رو کنار بذارم... تا اینکه یه روز فهمیدم که سلام بر ابراهیم 2 هم چاپ شده، همه کتاب فروشیارو رفتم ولی هیچکدوم نداشتن... قبل از عید رفتم راهیان نور و این کتاب رو از یادمان خریدم... البته تو همین سفر که بود به میرفتم تو به ابراهیم قول دادم که واسش خواهری کنم... وقتی اومدم خونه بلافاصله شروع به خوندش کردم. با خوندن یکی از داستانهای این کتاب تصمیم گرفتم بعد از هر وعده نمازم دورکعت هم به نیت ابراهیم بخونم... یه سحر تو ایام عید بعد از نماز صبحم وقتی خوابیدم ابراهیمو تو خواب دیدم که به سمت من اومد و یه شاخه گل لاله بهم داد... از خوشحالی تو خواب فریاد میزدم... حالا دیگه ابراهیم جزئی از زندگیمه، ازش کمک میخوام، باهاش مشورت میکنم؛ اون هم تو اکثر موارد کمکم میکنه... تا جایی که تونستم این کتابو به دوستام معرفی کردم. 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 ڪه می‌شوی میوه که در برابر چشمانت می‌کشد ... رشیدش را که می‌بینی و در دلت برایش «لاحول ولاقوة الابالله» می‌خوانی ... باید برای عاقبت هم دعا کنی و عاقبت بخیری یعنی ... 🌹 @dashtejonoon1🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 یاد باد یاد جبهه ها یاد دفاع مقدس ارسالی از اعضاء شادی روح و و سلامتی رزمندگان 8 سال دفاع مقدس 🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
💐🌸💐🌼💐🌸💐 امروز سالروز طلوع چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 🌸 بسیجی حسین فرقانیان (جعفر) 🌸 بسیجی محمد قدوسی (باقر) 🌸 بسیجی اسداله نجفیان (قنبرعلی) 🌸 بسیجی ابوالقاسم اسدپور (اسداله) 🌸 بسیجی محسن عرب (رمضان) 🌸 بسیجی محمد چوپان نژاد (حسینعلی) 🌸 سرباز یوسف نامداریان (امیدعلی) 🌸 سرباز محمدرضا صادقپور (یوسف) 🌸 سرباز علی هنرمند (یداله) 🌺 @dashtejonoon1🌼💐
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌷 سلام بر مردان بی ادعا 🌷 خوشا آنانڪ جان را می‌شناسند طریق عشق و ایمان را می‌شناسند بسے گفتند و گفتیم از را مے شناسند 🕊 🌹 تمام این" لحظہ ها" ✨بهانہ است باور ڪن براے خرید نگاهت ، دلم خورشید را هم پس مے زند باور ڪن ... ✍️ امروز سالروز عروجتان است🕊 🌺 والامقام 🌺شهرستان نجف آباد 🌺 ڪہ در چنین روزی 🌺 آسمانی شده اند 🌹 این والامقام محل تولد و قبور پاڪ و مطهرشان در شهرستان نجف آباد است ڪہ در معرفے ایشان محل مزار ذکرمی گردد : ✍️ 🌹 پاسدار عباسعلی عرشی 🌺 ( محمدعلی ) ـ ۲۰ ساله ـ نجف آباد 🌹 پاسدار مصطفی کاظمی 🌺 ( رجبعلی ) ـ ۲۱ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی نادعلی بهرامی 🌺 ( مرتضی قلی ) ـ ۲۱ ساله ـ قلعه سفید 🌹 بسیجی یداله ترکی 🌺 ( غلامرضا ) ـ ۱۵ ساله ـ صالح آباد 🌹 بسیجی احمد جمشیدیان 🌺 ( فتح اله ) ـ ۱۹ ساله ـ قلعه سفید 🌹 بسیجی منوچهر سرمدی 🌺 ( احمد ) ـ ۱۹ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی ابراهیم سلطانی 🌺 ( احمدرضا ) ـ ۱۹ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی سید مرتضی شریعتی 🌺 ( سید حسین ) ـ ۲۲ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی محمد حسن شهر آشوب 🌺 ( محمود ) ـ ۱۶ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی احمد صالحی 🌺 ( بخشعلی ) ـ ۱۷ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی احمد صالحی 🌺 ( رجبعلی ) ـ ۱۹ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی حیدرعلی عرب 🌺 ( یداله ) ـ ۲۵ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی مهدی عربان 🌺 ( محمدعلی ) ـ ۱۶ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی غلامحسین فتاح الجنان 🌺 ( اسداله ) ـ ۱۸ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی محمدرضا گلی 🌺 ( حسنعلی ) ـ ۱۶ ساله ـ صالح آباد 🌹 بسیجی محسن گله داری 🌺 ( نادعلی ) ـ ۱۶ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی احمد لطفی 🌺 ( علی ) ـ ۴۱ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی مهرداد محققی 🌺 ( جعفر ) ـ ۱۷ ساله ـ علویجه 🌹 بسیجی علیرضا محمدی 🌺 ( علی ) ـ ۱۶ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی محمدرضا مهدوی 🌺 ( رحمت اله ) ـ ۱۷ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی سید محمد ناصری زاده 🌺 ( سید محمد حسین ) ـ ۱۸ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی محمدرضا احمدی 🌺 ( غلامرضا ) ـ ۱۶ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی غلامعلی آذریان 🌺 ( مصطفی ) ـ ۱۸ ساله ـ نجف آباد 🌹 سرباز مهدی عابدینی 🌺 ( محمود ) ـ ۱۹ ساله ـ نجف آباد 🌹 سرباز غلامعلی ابوالقاسمی 🌺 ( یداله ) ـ ۱۸ ساله ـ گلدشت 🌷 سالگرد 🌷 آسمانی شدنتان 🌷 مبارڪ باد ... 🕊 🌹 🕊 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹