🥀🌴🎋🌹🎋🌴🥀
#مادرانه
#صبوری
من #صبورم اما
آه...
این #بـغض گران
#صبر نمی داند چیست ...
#به_یاد_مادران_شهدا
#پنجشنبه_های_دلتنگی
شادی روح#شهدا و #امام_شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 @dashtejonoon1🌹🌴
41.mp3
13.35M
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#کتاب_صوتی
#من_زنده_ام
#خاطرات_اسارت
#معصومه_آباد
💐 #قسمت41💐
#کپی و #استفاده از صوت با ذکر #صلوات ، #بلامانع است .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 @dashtejonoon1🥀🕊
دشت جنون 🇵🇸
.🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 #خاطرات_آزادگان #آزاده_سرافراز #منصور_قشقائی #قسمت_هفتم بیشتر که دقت کردم دیدم همه عراق
.🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊
#خاطرات_آزادگان
#آزاده_سرافراز
#منصور_قشقائی
#قسمت_هشتم
هوا تقریبا روشن شده بود. از دوستان پرسیدم: از رزمندگان خودمان، کسی هم زخمی شده؟ گفتند: فقط یک سرباز است که از ترکشهای نارنجکهای خودمان زخمی شده. من نمیدانستم و خبر نداشتم که چه کسی در سنگرها است. آن سرباز را داخل سنگر آوردیم. تمام بدنش سوراخ سوراخ بود. خدا را شکر هوا سرد بود و به علت سردی هوا خونریزی نکرده بود.
دوستان ما هم که خیال میکردند این تپه از دست رفته، دائم خمپاره میزدند و شلیک میکردند؛ لذا ما باید مواظب میبودیم که گلوله به ما نخورد. یک دفعه صدای بیسیم به گوش رسید. عباس حسین پور بود، فرمانده گردان. گفتم: من طیار 3 هستم. گفت: منصور تو زنده هستی؟ گفتم: بله مگر قرار بود بمیرم؟ گفت: از سر شب از شما خبری نبود؛ به خاطر همین هم ما فکر کردیم تا به حال به شهادت رسیده اید.
ما تا شب داخل سنگر بودیم. همیشه به ما کیسه فریزر و کنسرو میدادند. شب دسته سه آمد. سنگرها را تحویل دادیم و شب بعد به عقب برگشتیم. روز بعد به چغالوند رفتیم. عباس حسین پور، سرهنگ علی یاری، فرمانده گردان و عاقبتی هم آمده بودند.
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
🕊 @dashtejonoon1🕊🌹
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹
💠 قرار شبانه
#حضرت_مهدي_عج
اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِيل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم
براي تعجيل در ظهور من زياد دعا کنيد که خود ، فَرَج و نجات شما است.
کمالالدين، جلد ٢، صفحه ٤٨٥
پس زمزمه می کنیم دعای فرج را به نیابت از تمام #شهدا
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹
🌸بسم الله الرحمن الرحيم🌸
🌸الـهي عَظُمَ الْبَلاءُ
🌸 وبَرِحَ الْخَفاءُ
🌸وانْكَشَفَ الْغِطاءُ
🌸 وانْقَطَعَ الرَّجاءُ
🌸وضاقَتِ الاْرْضُ
🌸ومُنِعَتِ السَّماءُ
🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ
🌸 واِلَيْكَ الْمُشْتَكى
🌸 وعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ
🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد
🌸اولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ
🌸 وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
🌸ففَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا
🌸 كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ
🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ
🌸اكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ
🌸وانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ
🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ
🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
🌸ادْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني
🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ
🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل
🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
🌸بحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊
🌓 #باز_شب_شده
❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد
از نسل پررنگ لاله ها به اینجا کوچ کرده ام، به سرزمین جستجو، به صحرای ایران اسلامی امروز.
سوغات من از نسل سرخ دیروز، یادهای معطری است که مرا می برد به گرمای تابستانهای تلاش و جهاد، به عصرهای هُرمِ کار و آبادانی.
حافظه ام از زندگینامه شقایقهای صحرایی، سرشار شده است. به بذرهای فکر و قلم و آفرینش می اندیشم در کویر بی نشاط محرومیتها و دردها، اکنون با مشتی ساقه که در زمین رویانده ام، رو در رو شده ام با اخمِ خشکِ کویرها.
بر شانه های من، بارهای بزرگ امانت سنگینی می کند، امانتی میراث پر کشیدگان، برای اهالی فردا که در آرزوی پروازند.
ای
🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹
من می گویم
🌴 شب #بهشتی تو #بخیر
تو بگو عاقبت شما
🌹 #ختم به #خیر و #شهادت
🌷 #شهید_عزیزم
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
🌹 #شهید_والامقام
🌹 #حسین_وشاهی
🌗 #شبتون_شهدایی🌷
🌴 @dashtejonoon1🕊🌹