eitaa logo
داستانهای کوتاه و آموزنده
3.1هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
3.9هزار ویدیو
36 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم بیایید از گذشتگان درس عبرت بگیریم تاخود عبرت آیندگان نشدیم ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ http://Splus.ir/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷 ادمین کانال https://eitaa.com/yazahra_9 تبادلات 🌹 https://eitaa.com/yazahra_9
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷
❄کینه و دشمنـے ها را کنار بگذاریم روزے می آید که دلمان برای زمانهاے کنار هم بودن تنگ میشود زندگــے ناجوانمردانه کوتاه است ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 🌹
❄❄❄❄❄❄❄❄❄❄ روزى شيطان در گوشه مسجد الحرام ايستاده بود. حضرت رسول صلى الله عليه و آله هم سرگرم طواف خانه كعبه بودند. وقتى آن حضرت از طواف فارغ شد، ديد ابليس ضعيف و نزار و رنگ پريده، كنارى ايستاده است، فرمود: تو را چه مى شود كه چنين ضعيف و رنجورى ؟! گفت : از دست امت تو به جان آمده و گداخته شدم . فرمود: مگر امت من با تو چه كرده اند؟ گفت : يا رسول الله ! چند خصلت نيكو در ايشان است، من هر چه تلاش مى كنم اين خوى را از ايشان بگیرم نمى توانم. فرمود: آن خصلت ها كه تو را ناراحت كرده كدام اند؟ گفت: اول اين كه هرگاه به يكديگر مى رسند سلام مى كنند و سلام يكى از نامهاى خداوند است. پس هر كه سلام كند حق تعالى او را از هر بلا و رنجى دور مى كند و هر كه جواب سلام دهد، خداوند متعال رحمت خود را شامل حال او مى گرداند. دوم اين كه وقتى با هم ملاقات كنند به هم دست مى دهند و آن را چندان ثواب است كه هنوز دست از يكديگر برنداشته حق تعالى هر دو را رحمت مى كند. سوم، وقت غذا خوردن و شروع كارها "بسم الله" مى گويند و مرا از خوردن آن طعام و شركت در آن دور مى كنند. چهارم، هر وقت سخن مى گويند: "ان شاءالله" بر زبان مى آورند و به قضاى خداوند راضى مى شوند و من نمى توانم كار آنها را از هم بپاشم، آنان رنج و رحمت مرا ضايع مى كنند. پنجم، از صبح تا شام تلاش مى كنم تا اينان را به معصيت بكشانم. باز چون شام مى شود، توبه مى كنند و زحمات مرا از بين مى برند و خداوند به اين وسيله گناهان آنان را مى آمرزد. ششم، از همه اينها مهمتر اين است كه وقتى نام تو را مى شنوند با صداى بلند "صلوات"مى فرستند و من چون ثواب صلوات را مى دانم، از ناراحتى فرار مى كنم؛ زيرا طاقت ديدن ثواب آن را ندارم هفتم ؛ ايشان وقتى اهل بيت تو را مى بينند، به ايشان مهر مى ورزند و اين بهترين اعمال است... ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 🌹
❄ ❄ ❄ ❄ ❄ ❄ ❄ ❄ ❄ ❄ پند یک پدر پیر روی تخت بیمارستان درحال مرگ به فرزندش: ✔️منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش و اشکهایت را با دستان خود پاک کن (همه رهگذرند) ✔️زبان استخوانی ندارد ولی اینقدر قوی هست که بتواند به راحتی قلبی را بشکند (مراقب حرفهایت باش) ✔️به کسانی که پشت سرت حرف میزنند بی اعتنا باش آنها جایشان همانجاست دقیقا پشت سرت (گذشت داشته باش) ✔️گاهی خداوند برای حفاظت از تو کسی یا چیزی را از تو میگیرد اصرار به برگشتنش نکن پشیمان خواهی شد (خداوند وجود دارد،پس حکمتش را قبول کن) ✔️عمر من 80 ساله ولی مثل 8 دقیقه گذشت و داره به پایان میرسه (تو این دقیقه های کم،کسی را از دست خودت ناراحت نکن) ✔️قبل از اینکه سرت را بالا ببری و نداشته هات را به پیش خدا گلایه کنی نظری به پایین بینداز و داشته هات را شاکر باش. ✔️انسان بزرگ نمیشود جز به وسیله ی فكرش. ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 🌹
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ طلاق تلخ 🌼🍃ساعت1نصفه شب بود که گوشیه زنم زنگ خورد،،تا گوشیو جواب دادم طرف قطع کرد،،یکم مشکوک شدم،،شب بعد دوباره یه اس ام اس اومد که فردا ساعت3عصر بیا سر قرار بهت احتیاج دارم،،ازعصبانیت داشتم میمرد..ساعت 3عصر شدو منم رفتم ببینم زنم با کی قرار گذاشته.. 🌼🍃رفتم و دیدم جلوی سینما با یه آقایی داره حرف میزنه..حس کردم دنیا رو سرم خراب شد..خودمو کنترل کردم ولی باخودم گفتم طلاقش میدم حتما..وقتی اومد خونه دید عصبانیم و گفت چی شده و بی درنگ گفتم فردا میریم محضر و طلاق..خلاصه چشممو رو گریه و التماسش بستم و با بی رحمی طلاقش دادم... 🌼🍃1 ماه از طلاقم گذشت دیدم زنگ خونم به صدا دراومد..رفتم درو باز کردم دیدم همون آقایی ک جلو سینما با خانومم بوددست یه دختر کوچولوم گرفته با گل و شیرینی اومده...تعجب کردم..یه دفعه ب دخترش گفت ایشون همسره اون خانومیه ک یکسال خرجمونو میده و کمک کرد داروهای گرونتو بخریم... 🌼🍃یهو انگار دنیا ویران شد رو سرم و فهمیدم چی ب سره همسره بیگناهم آوردم....درسته با خواهش و تمنا همسرمو برگردوندم و زندگیم درست شد ولی دلش شکست... 👌عزیزان موقع عصبانیت هیچوقت تصمیم گیری نکنیم🌹 ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 🌹
⭕️@dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷
❄سخت است فهماندن نکته ای به کسی که منافعش در نفهمیدن آن نکته است○ با افراد متعصب نباید با منطق حرف زد،چون اگر با منطق بودن دیگری تعصبی وجود نداشت● ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 🌹
❄️❄️ 🙈 زن و شوهر💑 داخل تاکسی شدند ، پس از دقایقی راننده ی تاکسي به مرد گفت : به خانم تان بگوئید رنگ آرایش خود را عوض کند ، من از این رنگ خوشم نمی آید...😳 مرد عصبانی شد 😡چندین فحش نثار راننده کرد ،! گفت چرا به ناموس مردم نگاه میکنی، خودت ناموس نداری رنگ آرایش خانم من به تو چی ربطی دارد ...؟ راننده لبخند زد😊 و گفت ! اگر به من ربطی نداره پس برای کی آرایش کرده ، اگر برای شما می بود خوب ، در خانه آرایش میکرد 😏 مرد خشم اش را فرو برود و نقصان خود را پذیرفت . 👌دقیقا زینت وزیبایی یک زن فقط برای شوهرش است نه دیگران... ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 🌹
❄️ در ﺑﯿﺖ ﺍﻟﻤﻘﺪﺱ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﻫﻮﺳﺒﺎﺯ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻫﯿﺮﻭﺩﯾﺲ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﻗﯿﺎﺻﺮﻩ ﺭﻭﻡ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ 🍀 . ﺑﺮﺍﺩﺭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻫﯿﺮﻭﺩﯾﺎ ﺩﺍﺷﺖ . ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ ﻓﯿﻠﺒﻮﺱ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻓﺖ، ﻫﯿﺮﻭﺩﯾﺲ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩ . ﻫﯿﺮﻭﺩﯾﺲ،ﺷﺎﻩ ﻫﻮﺳﺒﺎﺯ،ﻋﺎﺷﻖ ﻫﯿﺮﻭﺩﯾﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﺷﺪ؛ ﺑﻪ ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻫﯿﺮﻭﺩﯾﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮔﺮﻭ ﻋﺸﻖ ﺁﺗﺸﯿﻦ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ . ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺑﺎ ﺍﻭ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺑﻮﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﺪ . ﺍﯾﻦ ﺧﺒﺮ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺁﻥ ﺩﻭﺭﻩ 🌹ﺣﻀﺮﺕ ﯾﺤﯿﯽ ( ﻉ ) ﺭﺳﯿﺪ . ❌ ﯾﺤﯿﯽ ﺑﺎ ﺻﺮﺍﺣﺖ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺮﺧﻼﻑ ﺩﺳﺘﻮﺭﺍﺕ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﻭ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ❌ . ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﻓﺘﻮﺍ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻬﺮ ﭘﯿﭽﯿﺪ ﻭ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﺁﻥ ﺩﺧﺘﺮ، ﯾﻌﻨﯽ ﻫﯿﺮﻭﺩﯾﺎ ﻧﯿﺰ ﺭﺳﯿﺪ . ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮ،ﮐﯿﻨﻪ ﯾﺤﯿﯽ ( ﻉ ) ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻝ ﮔﺮﻓﺖ؛ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻣﺎﻧﻊ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﻫﻮﺳﻬﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺖ ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻓﺮﺻﺖ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺍﺯ ﯾﺤﯿﯽ ( ﻉ ) ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺑﮕﯿﺮﺩ . ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻧﺎﻣﺸﺮﻭﻉ ﻫﯿﺮﻭﺭﯾﺎ ﺑﺎ ﻋﻤﻮﯾﺶ ﻫﯿﺮﻭﺩﯾﺲ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺷﺪ ﻭ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮ، ﺷﺎﻩ ﻫﻮﺳﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﯿﻔﺘﻪ ﺧﻮﺩ ﮐﺮﺩ؛ﺑﻪ ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﻫﯿﺮﻭﺩﯾﺎ ﺁﻥ ﭼﻨﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺷﺎﻩ ﻧﻔﻮﺫ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺷﺎﻩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ : ﻫﺮ ﺁﺭﺯﻭﯾﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺨﻮﺍﻩ ﮐﻪ ﻗﻄﻌﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ . ﻫﯿﺮﻭﺩﯾﺎ ﮐﻪ ﻓﺮﺻﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺗﺘﻘﺎﻡ ﺍﺯ ﯾﺤﯿﯽ ( ﻉ ) ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺩﯾﺪ ﮔﻔﺖ : ﯾﺤﯿﯽ ( ﻉ ) ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻬﺮ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺪ ﻧﺎﻡ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﺳﻢ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺑﺪﻧﺎﻣﯽ ﺑﺮﺩﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ . ﻣﻦ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺟﺰ ﺳﺮ ﺑﺮﯾﺪﻩ ﯾﺤﯿﯽ ( ﻉ ) ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ . ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺎﻩ ﻣﻐﺮﻭﺭ ﮐﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻫﻮﺱ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﻫﯿﺮﺩﺩﯾﺎ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ،ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﯾﮏ ﻃﺸﺖ ﻃﻼ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ . ﺑﻪ ﺟﻼﺩﺍﻧﺶ ﮔﻔﺖ : ﺑﺮﻭﯾﺪ ﯾﺤﯿﯽ ( ﻉ ) ﺭﺍ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ . ﻣﺎﻣﻮﺭﺍﻥ ﺟﻼﺩ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﯾﺤﯿﯽ ( ﻉ ) ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﻣﺠﻠﺲ ﺷﺎﻩ ﺑﺮﺩﻧﺪ . ﺷﺎﻩ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﺳﺮ ﺍﺯ ﺑﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺧﺪﺍ ﺟﺪﺍ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺳﺮ ﺑﺮﯾﺪﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻃﺸﺖ ﻃﻼ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻧﺰﺩ ﻫﯿﺮﻭﺩﯾﺎ ﺑﺮﺩ . 🙏ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﻫﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺳﺮ ﯾﺤﯿﯽ ( ﻉ ) ﺑﻪ ﺳﺨﻦ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻧﻬﯽ ﺍﺯ ﻣﻨﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺷﺎﻩ ﮔﻔﺖ : ﺍﯼ ﺷﺨﺺ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺑﺘﺮﺱ ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ . ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﯾﺤﯿﯽ ( ﻉ ) ﻣﻈﻠﻮﻣﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺳﯿﺪ ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 🌹
Milad313: 🌸جانبازان، 🌿یادگاران روزهای عشق و 🌸حماسه اند؛ 🌿خاطرات مجسّم سال هایی 🌸که درهای آسمان 🌿به روی عاشقان باز بود 🌸سلام بر تو ای جانباز 🌿 که زیباترین فرصت پرواز را 🌸در بال های شکسته ات 🌿 می توان یافت و روز جانباز مبارک باد ❤️
. زمین‌خورده‌ها یاعلے می‌گویند و گرفتارها نامِ عباس‌را...! .
⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷