eitaa logo
🌹داستان های ارزشی🌹
35 دنبال‌کننده
6 عکس
0 ویدیو
2 فایل
♨️نشر معارف دینی و انقلابی در قالب های گوناگون توسط کانال های ارزشی... 👈تصاویر ارزشی @tasavir_arzeshi 👈کلیپ ارزشی @clip_arzeshi 👈صوت های ارزشی @sout_arzeshi ارتباط با ما @hadi_zamani
مشاهده در ایتا
دانلود
من در اوقات تابستان به این روستا می‌رفتم و برخی از اهالی آن را می‌شناختم ... خواستم در روستا با کسی ملاقات نکنم به دکان شخصی رفتم که او را نمی‌شناختم از او سراغ اتاقی برای اجاره گرفتم به من خوش آمد گفت مرا به همراه خود به خانه‌اش برد. یک یا دو شب در خانه او ماندم ولی تصمیم گرفتم روستا را ترک کنم؛ زیرا فرد غریب در روستا فوراً شناخته می‌شود به ویژه که روستا از مسافران تابستانی هم خالی بود. بنابراین روستا را به مقصد مشهد ترک کردم. در مشهد یک شب را در منزل پدرم و یک شب را در منزل پدر همسرم گذراندم چون خانه مستقلی نداشتم رفت و آمدهای من هنگام سحر یا پاسی از شب بود سه ماه را بر این منوال گذراندم. برادرم سیدمحمد نیز که جزو گروه ۱۱ نفر بود در منزل پدرم مخفی شد... از حالت مخفی ماندن در مشهد خسته شدم تصمیم گرفتم از این وضع خارج شوم به تهران آمدم وسعت شهر تهران و شلوغی جمعیت و عدم معروفیت من در آنجا، این اجازه را می‌داد که در این شهر به شکل عادی اقامت کنم لذا با آقای هاشمی خانه‌ای اجاره کردیم و تا آخر آن سال در آنجا ماندم. @t_manzome_f_r مجموعه تبیین منظومه فکری رهبری @dastan_arzeshi