#التماس_تفکر شنبه ۱۴ آبان یک اغتشاشگر با خودرو روبروی مسجد جامع شهر قرچک توقف کرده و خواسته یک کوکتل مولوتوف را به سمت بسیجی‌ها پرتاب کند اما قبل از پرتاب، کوکتل مولوتوف درون ماشین آتش گرفته است. یکی از بسیجی‌ها با شجاعت او را از ماشین بیرون می‌کشد و او را خاموش می‌کنند 🔻وقتی قابیل تصمیم گرفت هابیل را به قتل برساند، طبق نقل قرآن کریم، هابیل به او اینگونه پاسخ داد: «همانا اگر تو براى كشتن من دستت را به سويم دراز كنى، من هرگز براى كشتن تو دستم را دراز نخواهم كرد، زيرا من از خداوند، پروردگار جهانيان بيم دارم.» آیه ۲۸ سوره مائده آری! بسیجی اینطور است.... ــــــــــــــــ #داناب (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b

ورزشکاری که به سرود ملی و پرچم کشورش احترام نگذاره، نه وجدان داره، نه شرف، نه غیرت.. درود به وجدان و شرف و غیرت #مهدی_طارمی 📚 @DasTanaK_ir

♾️باید به بیکران برسیم♾️ کلی مطلب ✔️تربیتی ✨️ انگیزشی ⚠️ سیاسی 😊 وحال خوب کن اینجا میبینید https://eitaa.com/joinchat/2478244061C85cea2e081 ➡️zil.ink/bikarran⬅️ 📞ارتباط با ادمین📞 @Hossein31359

یکی بود یکی نبود... #حتما ببینید و ارسال کنید ــــــــــــــــ #داناب (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b

اگر علاقمند به شناخت ماهیت واقعی براندازان از زبان کسی هستید که آنها را از نزدیک بشناسد.. به کانال جدال (علی علیزاده) در ایتا بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3933863958C793e023b9d

سعودى اینترنشنال شماره ‎#مهران_رجبی عزیز رو منتشر میکنه که بهش فحش بدن میگه بیش از ٧ هزار تماس از خارج کشور داشته و مزاحمش میشدن میگذره تا یه اسرائیلی بهش زنگ میزنه.... 😁 ــــــــــــــــ #داناب (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b

💬 قرائت دعای "عهــــد" 🎧 با نوای استاد فرهمند هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹 ــــــــــــــــ #داناب (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b

🔴 استقبال از پیشنهاد مولوی‌ عبدالحمید 🔹با احترام نسبت به دغدغه‌های جنابعالی در خصوص دفاع از حقوق زنان ؛ لطفاً از حقوق پایمال شده‌ی دختر رسول خدا، حضرت زهرا سلام الله علیها شروع کنید... ــــــــــــــــ #داناب (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b

دوچرخه سواری علامه جعفری از علامه جعفری نقل است که گفت: روزی طلبه فلسفه خوانی نزد من آمد تا برخی سوالات بپرسد. دیدم جوان مستعدیست که استاد خوبی نداشته است. ذهن نقاد و سوالات بدیع داشت که بی‌پاسخ مانده بود. پاسخ‌ها را که می‌شنید، مثل تشنه‌ای بود که آب خنکی یافته باشد. خواهش کرد برایش درسی بگویم و من که ارزش این آدم را فهمیده بودم، پذیرفتم. قرار شد فلان کتاب را نزد من بخواند. چندی که گذشت، دیدم فریفته و واله من شده است. در ذهنش ابهت و عظمتی یافته بودم که برایش خطر داشت. هرچه کردم، این حالت در او کاسته نشد. می‌دانستم این شیفتگی، به استقلال فکرش صدمه می‌زند. تصمیم گرفتم فرصت تعلیم را قربانی استقلال ضمیرش کنم.روزی که قرار بود برای درس بیاید، در خانه را نیم باز گذاشتم. دوچرخه فرزندم را برداشتم و در باغچه، شروع به بازی و حرکات کودکانه کردم. دیدمش که سر ساعت، آمد. از کنار در، دقایقی با شگفتی مرا نگریست. با هیجان، بازی را ادامه دادم. خودم را در نظرش شکستم و او راهش را کشید و بی‌یک کلمه رفت؛ رفت که رفت. اینجا که رسید، مرحوم علامه جعفری با آنهمه خدمات فکری و فرهنگی به اسلام، گفت: برای آخرتم به معدودی از اعمالم، امید دارم. یکی همین دوچرخه بازی آنروز است! منبع:پرسمان دانشگاهیان ــــــــــــــــ #داناب (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b

🌹حرکت داماد عراقی، همراهان ماشین عروس را غافلگیر کرد ــــــــــــــــ #داناب (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b