🔺باشگاه سپاهان نشان داد به معنای واقعی فرهنگی و ورزشی است
حجتالاسلام مهرویپور، رئیس کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شورای شهر اصفهان:
🔹شب گذشته شاهد حرکت ارزشی باشگاه فولاد مبارکه سپاهان بودیم. باشگاه سپاهان در مقابل زیادهخواهیهای تیم مقابل عقبنشینی نکرد و نشان داد که به معنای واقعی یک باشگاه فرهنگی و ورزشی است.
🔹در فضای مجازی و در سایر جاها به دنبال محدود کردن حاج قاسم هستند، کاربران را محدود میکنند و عکس سردار را محو کردند، در این مسابقه نیز حتی از مجسمه حاج قاسم نگذشتند و از این شهید عزیز ترسیدند.
🔹باشگاه سپاهان در مسابقات مختلف دل هزاران نفر از هواداران را شاد کرد و جامهای فراوانی را کسب کرد، اما در بازی مقابل الاتحاد پای ارزشها ایستاد و این حرکت ارزشی را انجام داد، امید است که مسئولان فدراسیون فوتبال کشور هم برای دفاع از تیم سپاهان ایران اقدام کنند.
📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
6.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداح اصفهانی جواب فرار تیم الاتحاد رو داد 🤩😍
📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
از این به بعد، باید:
۱) در #فرودگاه_امام_خمینی وارد ایران شوند!
۲) از #بزرگراه_خلیج_فارس عبور کنند!
۳) در #ورزشگاه_حاج_قاسم مسابقه دهند!
#سرزمین_شیران🇮🇷💪🇮🇷
🔻صفحات ما | zil.ink/shobhe_shenasi
9.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 وزیر درجهیک سلجوقیان، خواجه نظامالملک طوسی
📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
شاعری که حافظ دیوانش را میخوانده!
#اختصاصی_داناب|@DasTanak_ir
حافظ شیرین سخن در یکی از غزلیات خود از شاعری به نام کمال نام میبرد و به سخن او استشهاد میکند. بیتی که از دیدِ زیبایی، سزاواریِ همنشینی با بیتهای غزل حافظ را بهتمامی دارد، این است:
«ور باورت نمیکند از بنده این حدیث
از گفتۀ «کمال» دلیلی بیاورم
گر بَرکَنم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم؟ آن دل کجا بَرَم؟»
اما این «کمال» کیست که حافظ هم به شعر او نظر داشته و یکی از خوانندگان دیوانِ شعری او بوده است؟
شاعری که حافظ در غزلِ یادشده به بیتِ او چنگ میزند، همانا خلّاقالمعانی، کمالالدین اسماعیل اصفهانی، است که دو خیابان در اصفهان به نام اوست!
اصل شعر کمال را داشته باشید تا در ادامه هم حکایتی از او نقل کنیم:
جان را چون نیست وصلِ تو حاصل، کجا بَرَم؟
دل را که شد ز درد تو غافل، کجا برم؟
بی وصلِ جانفزا و حدیثِ چو شکّرت
این عیشِ همچو زهر هلاهل کجا برم؟
بگسست چرخ تارِ حیاتم به دستِ هجر
چون وصل نیست، گو همه بگسل، کجا برم؟...
منزل، دراز؛ و بارکشم، لنگ؛ و من، ضعیف
بارم، گران؛ و راه پُر از گِل، کجا برم؟
ریگ روان و تیره شب و ابر و تندباد
من چشمدرد، راه به منزل کجا برم؟
مشکلگشای وصل اگر دیرتر رسد
چندین هزار قصۀ مشکل کجا برم؟
گیرم که آرزوی دلم جمله حاصل است
اکنون چون نیست روی تو حاصل، کجا برم؟
گفتند: برگرفت فلان دل ز مِهر تو
من داوریِ مردمِ جاهل کجا برم؟
گر بَرکَنم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم؟ آن دل کجا برم؟
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
8.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💎 ورونیکا دختر اروپایی که به تازگی مسلمان شده :
✨ هرگز در زندگی ام اینقدر حس اعتماد به نفس و قدرت نداشته ام
🎞 زیرنویس: کارگروه پژوهشی دروغ ها و خرافات ملحدین
📚 @DasTanak_ir
داناب (داستانک+نکاتناب)
شاعری که حافظ دیوانش را میخوانده! #اختصاصی_داناب|@DasTanak_ir حافظ شیرین سخن در یکی از غزلیات خو
وقتی لشکر مغول به اصفهان ریخت و خون کوچک و بزرگ را در کوی و برزن جاری ساخت، استاد کمالالدین اصفهانی زنده بود و غم دل را چنین بر زبان جاری میساخت:
«کو دیده که تا بر وطنِ خود گرید
بر حالِ دل و واقعۀ بَد گرید
دی بر سرِ یک مرده دو صد گریان بود
امروز یکی نیست که بر صد گرید»
و خود نیز در نهایت به دست مغولان به شهادت رسید.
دولتشاه سمرقندی در واقعه شهادت «خلّاق المعانی کمال الدین اسماعیل اصفهانی» که در سال ۶۳۵ هجری روی داده، چنین گزارش کرده:
«سبب کشتنِ او آن بود که چون لشکر مغول برسید، کمال در خرقۀ صوفیه و فقرا درآمده بود و در بیرون شهر زاویهای اختیار کرد. آن مردم او را نرنجانیدند و احترام مینمودند و اهل شهر و محلات رُخوت [ لباسها] و اموال خود را در زاویۀ او پنهان کردند و آن جمله در چاهی بود در میانِ سرایِ او.
یک نوبت مغولبچهای کمان گروهه در دست، به زاویۀ او درآمد و سنگی بر مرغکی انداخت؛ زهگیرِ او از دست بیفتاد و غلطان به چاه افتاد؛ بهطلبِ زهگیر سرِ چاه بگشادند و آن اموال را بیافتند و کمال را مطالبۀ اموالِ دیگر کردند تا بنماید تا در عقوبت و شکنجه هلاک شد و در وقتِ مردن، به خونِ خود این رباعی تحریر کرد:
«دل خون شد و شرطِ جانگدازی این است
در حضرتِ او کمینه بازی این است
با اینهمه هیچ نمییارم گفت
شاید که مگر بندهنوازی این است»
#اختصاصی_داناب
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
داناب (داستانک+نکاتناب)
شاعری که حافظ دیوانش را میخوانده! #اختصاصی_داناب|@DasTanak_ir حافظ شیرین سخن در یکی از غزلیات خو
یکی از ویژگیهای شعریِ شاعران سده ششم و اوایل قرن هفتم، تکلّفهای اختیاری شاعرانه همچون آوردنِ ردیفهای دشوار و نیز به کارگیری صنعت «التزام» در شعر بوده است. به بیان دیگر، اینکه شاعر خود را بهسختی اندازد و واژهای را در همه بیتهای شعر خویش به کار برد، از پسندهای شعریِ آن روزگار و میدانی برای قدرتنماییهای شاعرانه به حساب میآمده است.
استاد کمالالدین اسماعیل در قصیدهای ۹۴ بیتی، التزام واژه «موی» کرده است؛ بدین معنی که خود را ملزم کرده بدین که در هر یک از ۹۴ بیت از این چکامه، لفظِ «موی» را بیاورد؛ و آنانکه اهل شعر و ادبند و سرودههای گویندگان گوناگون را ازنظر گذراندهاند، میدانند که اینچنین التزامهای شعری تا چه حد مهارت و کاربلدی در کار شاعری میطلبد و نیازمندِ چه میزان ذوقِ شعریِ است. بیتهایی از این قصیده، از این قرار است:
«ای که از هر سَرِ موی تو دلی اَندَرواست
یک سَرِ موی تو را هر دو جهان نیمبهاست
دهنت یک سَرِ موی است و به هنگام سخن
اثرِ مویشکافیِ تو در وی پیداست...
موی در چشم بُوَد آفت بینایی و باز
چشمِ من خود به خیال سَرِ زلفت بیناست
من ز تو دور و دلم بسته بموی زلفت
وه! که کار سر زلفت ، زکجا تا بکجاست
دل عشّاق بخروار چه بندی در زلف
این همه بار ببستن بیکی موی خطاست...»
#اختصاصی_داناب
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)👇
📚 @dastanak_ir
5.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینو نشون بدید به اونایی که فکر میکنند جمهوری اسلامی و رهبر انقلاب از پرداختن به ایران باستان و افتخارات آن ابا میکنند!
این به آن در 😅👏
نقطه زنی رهبرانقلاب
📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
9.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چنین اند مردان مرد!
📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈