eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
12.2هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
4.8هزار ویدیو
108 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
یوزپلنگ از هر ده بار تلاش برای شکار، تنها در یکی از اونا موفق میشه! وقتی یوزپلنگ نُه بار تلاش میکنه و نتیجه نمی گیره با خودش نمیگه که من به درد این کار نمیخورم ، من شکارچی نیستم، بهتره برم علف بخورم! او برای دهمین بار نیز تلاش میکنه، او آنقدر تلاش میکنه تا به نتیجه دلخواه خود برسه ... ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 📚 @dastanak_ir
📚 @dastanak_ir گاهی اگر آهسته بری زودتر می رسی تاجری در روستایی، مقدار زیادی محصول کشاورزی خرید و می‌خواست آنها را با ماشین به انبار منتقل کند. در راه از پسری پرسید: «تا جاده چقدر راه است؟» پسر جواب داد: «اگر آرام بروید حدود ده دقیقه کافی است. اما اگر با سرعت بروید نیم ساعت و یا شاید بیشتر.» تاجر از این تضاد در جواب پسر ناراحت شد و در دل به او بد و بیراه گفت و به سرعت خودرو را به جلو راند. اما پنجاه متر بیشتر نرفته بود که چرخ ماشین به سنگی برخورد کرد و با تکان خوردن ماشین، همه محصول‌ها به زمین ریخت. تاجر وقت زیادی برای جمع کردن محصول ریخته شده صرف کرد و هنگامی که خسته و کوفته به سمت خودرواش بر می‌گشت یاد حرف‌های پسر افتاد و وقتی منظور او را فهمید بقیه راه را آرام و بااحتیاط طی کرد. شاید گاهی باید آرام تر قدم برداریم تا به مقصد برسیم. ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 📚 @dastanak_ir
ایده‌های دیگران را بدزدید! 📚 @dastanak_ir با خلاقیت مشکل دارید؟ برایتان سخت است که به ایده‌ هایی برسید که جهانیان تا کنون به فکرشان هم خطور نکرده؟ تنها یک راه دارید: ایده‌ های بقیه را «بدزدید» و طوری آن‌ها را کنار هم قرار دهید که فقط خودتان قادر به انجام آن با شید. این اعتقاد وجود دارد که در دنیا هیچ‌چیز کاملاً نو نیست، بلکه تلفیقی دوباره از ایده‌های قدیمی یا موجود است. چیزی که جدید است شیوه تلفیق و کنار هم قرارگیری آن ایده‌‌هاست و این نکته‌ایست که چیزها را جدید و خاص می‌کند. استیو جابز موس، رابط کاربری گرافیکی، سیستم پخش موزیک دیجیتال، تلفن یا موبایل را اختراع نکرد. او فقط شیوه کنار هم قرار گرفتن آن‌ها را از نو طراحی کرد و فضایی که آن‌ها در فرهنگ عمومی اشغال کرده بودند را تغییر داد. منظور به زبان ساده، دیدن چیزها و گفتن این جمله است که: «من آن را دوست دارم و میخواهم از آن استفاده کنم. ولی با این تفاوت که میخواهم آن‌ها را اینطوری کنار هم بگذارم وبدین شکل این کار را انجام خواهم داد نه آن شکل.» ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 📚 @dastanak_ir
🔻میم مثل مُدرِّس؛ نماینده واقعی مردم در مجلس این ویژگی ها را دارد 📚 @dastanak_ir ◽️ مدرس به دستگاه‌های قدرت و ثروت او را به چنین جایگاهی رساند. مدرس خود می‌گوید: «من ده رییس‌الوزرا و چهل، پنجاه وزیر را دیدم و رد کردم، اگر هر کدام از این‌ها در مجلس مدعی شد که مدرس یک توقعاتی از من کرده است، آن شخص خیلی مرد است. یک کاغذ در هیچ کابینه‌ ندارم. هیچ تقاضایی از کسی نکرده‌ام». ◽️ یک روز وقتی که مدرّس از مجلس به خانه بازگشت، عدّه‌ای از مردم به منزل مدرّس ریخته با سر و صدای زیاد گفتند: «آقا! این چه لایحه‌ای بود که امروز تصویب شد؟ خلاف مصلحت است». مدرّس پاسخ داد: «اگر بیست رأس اسب و الاغ و یک آدم را در مجلسی جمع کنند و از آن‌ها بپرسند که ناهار چه می‌خورید، جواب چه می‌دهند؟ همه گفتند: «جو» مدرّس گفت: «آن یک نفر هم ناچار است سکوت کند. این وکلایی که شما انتخاب کرده‌اید، شعورشان همین است. بروید انتخاب کنید». ◽️ او در پیامی که درباره "مخالفت خود با طرح تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی" توسط رحیم‌زاده صفوی برای احمدشاه در فرانسه می‌فرستد، به او یادآور می‌شود که این موضع در جهت حمایت از شاه قاجار نیست بلکه و تمامیت ارضی کشور را در خطر می‌بیند و عنوان می‌دارد: «اگر هدف فقط تغییر شاه بود من هم به مبارزه نمی‌پرداختم». ◽️ سید عبدالباقی مدرس: در دومین روز اقامت خود در خواف به آقا گفتم: «نمی‌شد کاری کنید که از این زندان بیغوله رهایی یابید؟» آقا فرمودند: «چرا خیلی هم آسان است. همین یک ماه پیش رضاخان به وسیله مأموران پیغام داده بود که من دخالت در سیاست نکنم و به عتبات بروم و آنجا ساکن شوم. گفتم: به رضاخان بگویید مدرس گفت من وظیفه خود را دخالت در سیاست می‌دانم. اینجا هم جای خوبی است و به من خوش می‌گذرد. تو را هم روزی انگلیسی‌ها کنارت گذاشته و به جایی پرتاب می‌کنند. اگر قدرت داشتی و توانستی، بیا همین جا (خواف). هرچه باشد بهتر از تبعیدگاه‌ها و زندان‌های خارج از ایران است. ولی من می‌دانم که من در وطنم به قتل می‌رسم و تو در ، در سرزمین بیگانه خواهی مرد». ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 📚 @dastanak_ir
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 ✨ صاحب رستوران ✨ یک مرد آمریکایی در اطراف رستورانی در لندن قدم میزد. به محض اینکه وارد شد، توجهش به مرد آفریقایی جلب شد که در گوشه ای نشسته بود. سپس او به طرف پیشخوان رفت، کیف پولش رو برداشت و داد زد، «پیشخدمت! من برای هرکسی که تو این رستورانِ غذا سفارش میدم، بجز اون مرد سیاه آفریقایی که اونجاس». بنابراین پیشخدمت پول را از مرد گرفت و شروع کرد به سرو کردن غذا برای همه افرادی که در رستوران بودند، بجز مرد آفریقایی. اما مرد آفریقایی در ازای اینکه ناراحت شود، به سادگی به مرد آمریکایی نگاه کرد و فریاد زد، «سپاسگذارم»! آن (واکنش) مرد (آمریکایی) رو خشمگین کرد. سپس یکبار دیگر مرد آمریکایی کیف پولش را (از جیبش) بیرون آورد و فریاد زد، «پیشخدمت! الان من چند نوشیدنی و غذای اضافه برای هر کسی که توو این کافه هست سفارش میدم، بجز اون آفریقایی که اون گوشه نشسته.» بنابراین پیشخدمت پول را از مرد گرفت و شروع کرد به سرو کردن غذا و شراب برای هر کسی که در کافه بود بجز آن آفریقایی. وقتی که خدمتکار سرو کردن غذا و نوشیدنی ها را تمام کرد، یکبار دیگر، مرد آفریقایی در ازای اینکه عصبانی شود، به راحتی به مرد آمریکایی لبخندی زد و فریاد زد، «متشکرم»! این کار مرد آمریکایی رو خشمگین کرد. بنابراین او به طرف پیشخوان خم شد و به پیشخدمت گفت، «مرد آفریقایی چه مشکلی داره؟ من برای هرکسی که توی این کافه هست غذا و نوشیدنی رایگان سفارش دادم بجز اون، اما بجای اینکه عصبانی بشه، فقط اونجا نشسته و به من لبخند میزنه و داد میزنه مچکرم! اون دیوونه اس؟» پیشخدمت به مرد آمریکایی لبخند زد و گفت، «نه، اون دیوونه نیست. اون صاحب این رستورانه.»😏 ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 📚 @dastanak_ir
عامل، چگونگی و مسیر انتشار ویروس کرونا در قم معلوم شد. تصویر فوق را ببینید ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک #داستانک👇 📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ویروس شایعه از کرونا خطرناک‌تر است 🚩 پاسخ شبهات ف. مجازی👇 🆔 @shobhe_shenasi
توی این بحث داغ کرونا اینو میگم تا دلتون شاد بشه😁 🔹 میگن یه نماینده ای رفته بود یه روستای دور افتاده ای؛ مردم جمع شده بودند گفت مشکلاتتون چیه؟؟ 🔰 گفتن دوتا مشکل داریم: اولیش اینه که آب نداریم😭 نماینده گفت اجازه بدید اولی رو همین الان حل می کنم بعد دومی رو بگید سریع گوشی شو از جیبش در آورد و گفت الان پدر این مدیر کل آب و فاضلاب رو در میارم. 🔸زنگ زد مدیر کل و گفت آقا چه وضعش الان من روستای.... هستم چرا اینجا آبرسانی نکردید.... هرچه سریعتر مشکل این مردم را حل کنید. بعد گوشی رو قطع کرد. گفت خب این که الحمدلله حل شد. حالا مشکل بعدی تون چیه؟؟! دید دارن بدجوری نگاهش می کنن. گفتن مشکل بعدیمون که نگذاشتین که بگیم اینه که روستای ما هیچ آنتن دهی نداره😂😂 ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 📚 @dastanak_ir
🌿 یادی از مرحوم آیت الله مشکینی (ره) خدا رحمت کند آقای مشکینی را،یکبار قبل از انتخاباتی در خطبه هایش انتخابات را تشبیه می کرد به کربلا و می فرمود: ✅صحنه انتخابات صحنه کربلا است. ✅کسی که در انتخابات شرکت نمی کند گویا دارد یزید را یاری می کند. ✅کسی که در انتخابات شرکت می کند ولی رای سفید می دهد انگار در کربلا است ولی تیر به سوی هدف خاصی نمی اندازد. ✅ کسی که به غیر صالح رأی می دهد گویا دارد علیه امام حسین شمشیر می زند. ✅ کسی که می گردد و اصلح را انتخاب می کند گویا دارد از امام حسین دفاع می کند. ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انیمیشن طنز 🔻این قسمت: قصور والده! ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 📚 @dastanak_ir
Vatanam - @Farsna.mp3
4.03M
🎙«وطنم» با صدای سالار عقیلی ‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک #داستانک👇 📚 @dastanak_ir
یه سوال از کسایی که چهارسال قبل به نشانه اعتراض رای ندادن، دارم الان وضعیتون خیلی خوبه؟ 😏 حسین_دارابی ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 📚 @dastanak_ir
🔴به پاس خون پاك سليمانی ها 🔹تصویری زیبا از حضور مردم پای صندوق های اخذ رای ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 📚 @dastanak_ir
کرونا چیسٺ؟ مخفف کرم ریخٺن ویروسی نزدیکــ انٺخاباٺ😶😶😬😬🙄🙄 ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 📚 @dastanak_ir
هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
🚨 |تمدید انتخابات تا ساعت 20/ تعطیلی مدارس فردا در نواحی 6 گانه در اصفهان قاسمی رئیس ستاد انتخابات استان اصفهان: 🔸بنا به دستور وزیر کشور و باتوجه به حضور مردم در شعب اخذ رای، فرآیند رای‌گیری تا ساعت 20 تمدید شد. 🔸 همچنین باتوجه به تعدد شعب و 5 نماینده‌ای که در شهرستان اصفهان باید منتخب شوند، طبق هماهنگی صورت گرفته مدارس نواحی 6 گانه فردا تعطیل خواهد بود/ فارس 🚩 پاسخ شبهات ف. مجازی👇 🆔 @shobhe_shenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش آیت الله جنتی به تحریم مضحک آمریکا: دیگر تعطیلات کریسمس نمی‌توانیم بریم آمریکا😂 ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک #داستانک👇 📚 @dastanak_ir
امیرالمؤمنین عليه السلام: اگر سرزنش كردى، جايى [براى بازگشت] باقى بگذار إذا عاتَبتَ فَاستَبقِ غررالحكم حدیث3977 ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 📚 @dastanak_ir
✨یک داستان واقعی و زیبا ✨ 💠 از مرحوم آيةالله‌العظمي حاج شيخ عبدالكريم حايري يزدي(ره)، نقل شده است: اوقاتي كه در سامرا مشغول تحصيل علوم ديني بودم، اهالي سامرا به بيماري وبا و طاعون مبتلا شدند و همه‌ روزه عده ‌اي مي‌‌مردند. 💠روزي در منزل استادم، مرحوم سيدمحمد فشاركي، عده‌اي از اهل علم جمع بودند. ناگاه مرحوم آقا ميرزا محمدتقي شيرازي تشريف آوردند و صحبت از بيماري وبا شد كه همه در معرض خطر مرگ هستند. 💠مرحوم ميرزا فرمود: اگر من حكمي بكنم آيا لازم است انجام شود يا نه؟ همه اهل مجلس پاسخ دادند: بلي. فرمود: من حكم مي‌‌كنم كه شيعيان سامرا از امروز تا ده‌روز همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شوند و ثواب آن را به روح نرجس‌خاتون(علیها السلام)، والده ماجده حضرت حجت‌بن‌الحسن(علیهما السلام) هديه نمايند تا اين بلا از آنان دور شود. 💠اهل مجلس اين حكم را به تمام شيعيان رساندند و همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شدند. از فرداي آن روز تلف‌شدن شيعه متوقف شد. 📚داستان‌هاي شگفت شهید دستغیب ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 📚 @dastanak_ir
🔴یعنی خاااااااااک بر سر لیبرال ها😂😂 🔴هم اکنون نتایج شمارش آرا در سراسر کشور اخبار لحظه ای شمارش آراء👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1042808834C1d4becaa06
تصور کنین... روحانی باید بین رییسی و قالیباف وایسه در مصاحبه پس از نشست سران قوی🤭🤭🤭🤭 نتایج لحظه ای شمارش آراء👇👇😱 http://eitaa.com/joinchat/1042808834C1d4becaa06
باکی سلفی بگیرم 😭 ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😅حالا که انتخابات تمام شده دیدن این کلیپ طنز می چسبه 😒واقعا بعضی از کاندیداها کم از این آقا نداشتند ‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 🆔 @shobhe_shenasi
✅✅ تا ساعتی دیگر نصف‌جهان فرزند دیگری را تا بهشت بدرقه می‌کند 🔸پیکر مطهر شهید مدافع حرم «حمیدرضا باب الخانی» امروز، سوم اسفند ماه، ساعت ۱۴:۳۰ بر روی دستان مردم شهیدپرور نصف جهان از میدان فیض تشییع و سپس در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده خواهد شد. 🔸پاسدار شهید مدافع حرم پاسدار «حمیدرضا باب الخانی» روز سه شنبه گذشته در منطقه عملیاتی غرب استان حلب در سوریه بر اثر حملات موشکی تروریست‌های تکفیری دعوت حق را لبیک و به درجه رفیع شهادت نائل آمد. 🆔 @shobhe_shenasi
✍️ 💠 وسعت سرسبز باغ در گرمای دلچسب غروب، تماشاخانه‌ای بود که هر چشمی را نوازش می‌داد. خورشید پس از یک روز آتش‌بازی در این روزهای گرم آخر ، رخساره در بستر آسمان کشیده و خستگی یک روز بلند بهاری را خمیازه می‌کشید. دست خودم نبود که این روزها در قاب این صحنه سِحرانگیز، تنها صورت زیبای او را می‌دیدم! حتی بادی که از میان برگ سبز درختان و شاخه های نخل ها رد می‌شد، عطر او را در هوا رها می‌کرد و همین عطر، هر غروب دلتنگم می‌کرد! 💠 دلتنگ لحن گرمش، نگاه عاشقش، صدای مهربان و خنده های شیرینش! چقدر این لحظات تنگ غروب سخت می‌گذشت تا شب شود و او برگردد و انگار همین باد، نغمه دلتنگی‌ام را به گوشش رسانده بود که زنگ موبایلم به صدا درآمد. همانطور که روی حصیر کف ایوان نشسته بودم، دست دراز کردم و گوشی را از گوشه حصیر برداشتم. بعد از یک دنیا عاشقی، دیگر می‌دانستم اوست که خانه قلبم را دقّ‌الباب می‌کند و بی‌آنکه شماره را ببینم، دلبرانه پاسخ دادم :«بله؟» 💠 با نگاهم همچنان در پهنه سبز و زیبای باغ می‌چرخیدم و در برابر چشمانم، چشمانش را تجسم می‌کردم تا پاسخم را بدهد که صدایی خشن، خماری عشق را از سرم پراند :«الو...» هر آنچه در خانه خیالم ساخته بودم، شکست. نگاهم به نقطه‌ای خیره ماند، خودم را جمع کردم و این بار با صدایی محکم پرسیدم :«بله؟» 💠 تا فرصتی که بخواهد پاسخ بدهد، به سرعت گوشی را از کنار صورتم پایین آورده و شماره را چک کردم، ناشناس بود. دوباره گوشی را کنار گوشم بردم و شنیدم با همان صدای زمخت و لحن خشن تکرار می‌کند :«الو... الو...» از حالت تهاجمی صدایش، کمی ترسیدم و خواستم پاسخی بدهم که خودش با عصبانیت پرسید :«منو می‌شناسی؟؟؟» 💠 ذهنم را متمرکز کردم، اما واقعاً صدایش برایم آشنا نبود که مردّد پاسخ دادم :«نه!» و او بلافاصه و با صدایی بلندتر پرسید :«مگه تو نرجس نیستی؟؟؟» از اینکه اسمم را می‌دانست، حدس زدم از آشنایان است اما چرا انقدر عصبانی بود که دوباره با حالتی معصومانه پاسخ دادم :«بله، من نرجسم، اما شما رو نمی شناسم!» که صدایش از آسمان خراش خشونت به زیر آمد و با خنده‌ای نمکین نجوا کرد :«ولی من که تو رو خیلی خوب می‌شناسم عزیزم!» و دوباره همان خنده‌های شیرینش گوشم را پُر کرد. 💠 دوباره مثل روزهای اول مَحرم شدن‌مان دلم لرزید که او درلرزاندن دل من به‌شدت مهارت داشت. چشمانم را نمی‌دید، اما از همین پشت تلفن برایش پشت چشم نازک کردم و با لحنی غرق ناز پاسخ دادم :«از همون اول که گوشی زنگ خورد، فهمیدم تویی!» با شیطنت به میان حرفم آمد و گفت :«اما بعد گول خوردی!» و فرصت نداد از رکب که خورده بودم دفاع کنم و دوباره با خنده سر به سرم گذاشت :«من همیشه تو رو گول می‌زنم! همون روز اولم گولت زدم که عاشقم شدی!» و همین حال و هوای عاشقی‌مان در گرمای ، مثل شربت بود؛ شیرین و خنک! 💠 خبر داد سر کوچه رسیده و تا لحظاتی دیگر به خانه می آید که با دستپاچگی گوشی را قطع کردم تا برای دیدارش مهیا شوم. از همان روی ایوان وارد اتاق شدم و او دست‌بردار نبود که دوباره پیامگیر گوشی به صدا درآمد. در لحظات نزدیک مغرب نور چندانی به داخل نمی تابید و در همان تاریکی، قفل گوشی را باز کردم که دیدم باز هم شماره غریبه است. 💠 دیگر فریب شیطنتش را نمی‌خوردم که با خنده‌ای که صورتم را پُر کرده بود پیامش را باز کردم و دیدم نوشته است :«من هنوز دوستت دارم، فقط کافیه بهم بگی تو هم دوستم داری! اونوقت اگه عمو و پسرعموت تو آسمونا هم قایمت کنن، میام و با خودم می‌برمت! ـ عَدنان ـ » برای لحظاتی احساس کردم در خلائی در حال خفگی هستم که حالا من شوهر داشتم و نمی‌دانستم عدنان از جانم چه می خواهد؟... ✍️نویسنده: ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 هر روز یک 👇 📚 @dastanak_ir