eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
11.7هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.1هزار ویدیو
110 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 لوح | سردار سلیمانی: شکر می‌کنیم خداوند سبحان را که ما را بهره‌مند کرد از دو رهبری از سلاله‌ی پیامبر عظیم‌الشأن اسلام، امام دیروز جامعه‌ی ما پایه‌گذار و بنیانگذار همه‌ی خوبی‌ها امام خمینی (ره) و امام امروز جامعه‌ی ما حضرت آیت اللّه العظمی امام خامنه‌ای. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
۱۴ خرداد ۱۳۹۹
17.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نامه عاشقانه امام خمینی به همسرشان!! ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
۱۴ خرداد ۱۳۹۹
بهرام ناصری فرد ، میلیاردر ایرانی​ بزرگ ترین نخلستان خصوصی جهان در دشتستان برازجان را با‌ بیش از 200000 نخل ، وقف خیریه نموده است . خرماهای این نخلستان در زمان افطار ماه رمضان ، در سفره های بوشهری ها به وفور یافت می شود . او داستان جالبی از زمانی که در فقر زندگی کرده است ، بازگو می کند . مي گويد : "من در خانواده ای بسیار فقیر در روستای «شول برازجان» زندگی می کردم به حدی که، هنگامی که از بچه های مدرسه خواستند که برای رفتن به اردو یک ریال بیاورند، خانواده ام به رغم گریه های شدید من، از پرداخت آن عاجز ماندند. یک روز قبل از اردو، در کلاس به یک سوال درست جواب دادم و معلم من که برازجانی بود ، به عنوان جایزه، به من یک ریال داد و از بچه ها خواست برایم کف بزنند. غم وغصه من ، تبدیل به شادی شد و به سرعت با همان یک ریال در اردوی مدرسه ثبت نام نمودم. دوران مدرسه تمام شد و من بزرگ شدم و وارد زندگی و کسب و کار شدم و به فضل پروردگار، ثروت زیادی به دست آوردم و بخشی از آن را وارد اعمال خیریه نمودم. در این زمان به یاد آن «معلم برازجانی» افتادم و با خود فکر می کردم که آیا آن یک ریالی که به من داد، صدقه بود یا جایزه؟ به جواب این سئوال نرسیدم و با خود گفتم : نیتش هرچه بود، من را خیلی خوشحال کرد و باعث شد دیگر دانش آموزان هم نفهمند که دلیل واقعی دادن آن یک ریال، چه بود. تصمیم گرفتم که او را پیدا کنم و پس از جستجوی زیاد، او را یافتم در حالی که در زندگیِ سختی به سر می برد و قصد داشت که از آن مکان کوچ کند. بعد از سلام و احوالپرسی به او گفتم: "استاد عزیز، تو دِین بزرگی به گردن من داری". او گفت : "اصلاً به گردن کسی دِینی ندارم." من داستان کودکی خود را برایش بازگو نمودم و او به سختی به یاد آورد و خندید و گفت : " لابد آمده ای که آن یک ریال را پس بدهی". من گفتم : "آری" و با اصرار زیاد، او را سوار بر ماشین خود نموده و به سمت یکی از ویلاهایم حرکت کردم. هنگامی که به ویلا رسیدم، به استادم گفتم : "استاد، این ویلا و این ماشین را باید به جزای آن یک ریال، از من قبول کنی و مادام العمر حقوق ماهیانه ای نزد من داری. "استاد خیلی شگفت زده شد و گفت : "اما این خیلی زیاد است." من گفتم: "به اندازه آن شادی و سروری که در کودکی در دل من انداختی، نیست". من هنوز هم لذت آن شادی را در درونِ خود احساس می کنم‌. 🍅 مرد شدن‌،​ ​شاید تصادفی باشد، ​اما مرد و مردانگی کردن ، کار هر کسی نیست . 🍅 ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ... ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ "ﺑﺨﺸﻨﺪه" ﺷﻮﻧﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭت است. ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
۱۵ خرداد ۱۳۹۹
❌فـــــــــــــــــــوری❌ ❌فـــــــــــــــــــوری❌ ـ ـ ثبت نام مدرسه علمیه حضرت بقیة الله ـ 👈آغاز شد👉 ـ 🔰همین حالا ثبت نام کنید ـ ✅تحت اشراف آیت الله نـاصـــرۍ ـ ✅اساتید مجرب و اخلاقی ـ ✅دوره های حفظ قرآن ـ ✅کارگاه های مهارت‌یابی و استعداد‌ یابی ـ 📞09196265976 📞09133073488 ـ ـ💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 ـ💠 👈ثبت نام 👉 💠 ـ💠 و کسب اطلاعات بیشتر 💠 ـ💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 http://eitaa.com/joinchat/3064070145C388787ea3d
۱۵ خرداد ۱۳۹۹
📔 مسافری خسته كه از راهي دور می‌آمد، به درختی رسيد و تصميم گرفت كه در سايه آن قدری اسـتراحت كند غافـل از اين كه آن درخت جـادویی بود، درختی كه می‌توانست آن چه كه بر دلش می‌گذرد برآورده سازد...! وقتی مسافر روی زمين سخت نشست با خودش فكر كرد كه چه خوب می‌شد اگـر تخت خواب نـرمی در آنجا بود و او می‌تـوانست قـدری روی آن بيارامد. فـوراً تختی كه آرزويـش را كرده بود در كنـارش پديـدار شـد!!! مسافر با خود گفت: چقدر گـرسـنه هستم. كاش غذای لذيذی داشتم... ناگهان ميـزی مملو از غذاهای رنگارنگ و دلپذيـر در برابرش آشـكار شد. پس مـرد با خوشحالی خورد و نوشيد... بعـد از سیر شدن، كمی سـرش گيج رفت و پلـك‌هايش به خاطـر خستگی و غذایی كه خورده بود سنگين شدند. خودش را روی آن تخت رهـا كرد و در حالـی كه به اتفـاق‌های شـگفت انگيـز آن روز عجيب فكـر می‌كرد با خودش گفت: قدری می‌خوابم. ولی اگر يك ببر گرسنه از اين جا بگذرد چه؟ و ناگهان ببـری ظاهـر شـد و او را دريد... ممکن است این داستان غیرواقعی و عجیب بنظر برسد، اما هر يك از ما در درون خود درختی جادويی داريم كه منتظر سفارش‌هایی از جانب ماست. ولی بايد حواسـمان باشد، چون اين درخت افكار منفی، گناهان، ترس‌ها و نگرانی‌ها را نيز تحقق می‌بخشد. بنابر اين مراقب آن چه كه به آن می‌انديشيد باشيد... ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
۱۵ خرداد ۱۳۹۹
«بخشیدن» ، مقابل به دل گرفتن است. وقتی که شما از کسی ناراحت میشی و از او «کینه» یا «کدورتی» به دل میگیری، در واقع شما هستی که عارضه ای رو از طرف مقابل دریافت کردی و اون رو پیش خودتون نگه داشتی. کلمه «بخشیدن» به معنی رها و آزاد شدن از آنچه که به دل گرفته اید، هست. در این فرآیند، این شما هستی که موهبتی نصیب تان می شود و به جای گیر کردن در وقایع گذشته، رو به جلو حرکت می کنی. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
۱۵ خرداد ۱۳۹۹
یه بنده خدایی بعضی وقتها به شوخی اینطوری دعا می‌کرد: خدایا ما را به راه راست هدایت بفرما، اگر نه راه راست را به سمت ما کج بفرما!! اگرچه این حرف را از روی شوخی می‌زد، اما بعضی واقعاً به جای اینکه سعی کنند رفتارشون را بر اساس حق و حقیقت تنظیم کنند، با توجیه‌های عجیب و غریب، سعی می‌کنند، حق و حقیقت را با رفتارشون منطبق کنند. استاد ما این روحیه را خطرناک ترین حالت برای انسان می دانست و می‌گفت: چنین آدم‌هایی توفیق توبه پیدا نمی‌کنند! ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
۱۵ خرداد ۱۳۹۹
✨﷽✨ ✅داستان تربیتی واقعی ✍معلّم از دانش‌آموز سوالی کرد امّا او نتوانست جواب دهد، همه او را تمسخر کردند. معلّم متوجّه شد که او اعتماد به نفس پایینی دارد. زنگ آخر وقتی همه رفتند معلّم، او را صدا زد و به او برگه‌ای داد که بیت شعری روی آن بود و از او خواست آن بیت شعر را حفظ کرده و با هیچ‌کس در این مورد صحبت نکند. روز بعد، معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن را پاک کرد و از بچّه‌ها خواست هر کس توانسته شعر را سریع حفظ کند، دستش را بالا ببرد. تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز بود. بچّه‌ها از این که او توانسته در فرصت کم شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. معلّم خواست برای او دست بزنند. معلّم هر روز این کار را تکرار می‌کرد و از بچّه‌ها می‌خواست تشویقش کنند. دیگر کسی او را مسخره نمی‌کرد و دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره او را "خِنگ" می‌نامیدند، نیست و تمام تلاش خود را می‌کرد که همیشه احساس خوبِ برتر بودن و باهوش بودن را حفظ کند. 💥آن سال با معدّلی خوب قبول شد. به کلاس‌های بالاتر رفت. وارد دانشگاه شد. مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی گرفت و اکنون پدر پیوند کبد جهان است. 📚کتاب زندگانی دکتر ملک حسینی ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
۱۵ خرداد ۱۳۹۹
🌷 امام رضا(علیه السلام) فرمود : ☘ کسی که توان جبران گناهانش را ندارد ، پس بسیار بر محمد و آل محمد درود فرستد ، زیرا صلوات فرستادن هر آینه گناهان را نابود می کند. 📚 وسائل الشیعه، ج۷، ص۱۹۴ 🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🍃 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
۱۵ خرداد ۱۳۹۹
«من به این نتیجه رسیده ام که شهادت دست خودمان است. انتخاب شهادت را خداوند به عهده ما گذاشته است. این ما هستیم که می توانیم شرایط آن را فراهم کنیم. ما هستیم که تعیین کننده این مسأله هستیم.» _شهید حسن باقری🌱 ــــــــــــــــ #داناب (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
۱۵ خرداد ۱۳۹۹
1_276196458.mp3
4.04M
پیرمرد کفاش و امام زمان علیه‌السلام ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
۱۶ خرداد ۱۳۹۹
خدایا! خداوندا! مرا از کسانی قرار مده..... ــــــــــــــــ #داناب (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
۱۶ خرداد ۱۳۹۹