#جانباز_شهید عبداللهی همیشه موقع مطالعه یا شنیدن صوت، نکاتی را یادداشت میکردند.
این تصویر یکی از یادداشتهای شهید عزیز می باشد:
«اهمیت لحظه ها
مواظب افکارت باش که گفتارت میشود
مواظب گفتارت باش که رفتارت میشود
مواظب رفتارت باش که عادت می شود
مواظب عادت باش که شخصیت می شود
مواظب شخصیتت باش که سرنوشتت می شود
معلوم می شود هرکدام ما شما
مجموع همان افکارولحظه ها و فرصت های قبلی هستیم
ما حاصل ثانیه ها هستیم
ما محصول فرصت ها هستیم»
✅ واقعا خود مراقبت استفاده از لحظه ها بود.
#جانبازشهید_اصغر_عبداللهی
#سیره_شهدا
به گروه سیره و خاطرات شهید عبداللهی بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/451346677Cba9588e090
داناب (داستانک+نکاتناب)
امروز کنار مزار شهید عبداللهی بودم. بنری مزین به عکس شهدا در کنار مزار شهید، مشاهده میشد که گویا بر
#سیره_شهدا
همینکه کتاب خوبی چاپ میشد می خریدند و مطالعه میکردند اگر کتاب را می پسندیدند
سریع سفارش میدادند چندین جلد از اون کتاب را بخریم
صفحه اول کتاب می نوشتند «مسجد ملک»
هیچ وقت اسم خودشون را نمی نوشتند
چند جلد از کتاب را توی قفسه کتاب مسجد ملک قرار میدادند
به اقوام و دوستان و هر کس با ایشون مرتبط بود کتاب را امانت میدادند
یکی از اقوام میگفت هر وقت برای احوال پرسی بهشون زنگ میزدم یه جوری بحث را به کتاب میکشوندند و منو ترغیب به خواندن اون کتاب میکردند و به محض دیدنم بهم میدادند🙂
در راه خانه تا مسجد هم کتاب را روی پاشون قرار میدادند و به همسایه و مغازه دار کتاب میدادند
در دیدار بعدی سراغ میگرفتند اگر خونده بود ،کتاب بعدی
اغلب صحبتهای ما با ایشون در مورد کتاب بود..
گاهی آنچنان با اشتیاق از کتابی تعریف میکردند که برای خوندنش توی خونه دعوا میشد
حتی در کتاب خواندن هم به بقیه خیر می رسوندند💔
مسلمان باید خیرش به بقیه برسه....
مسلمان شهیدم!
چشم براه خیر شما هستیم... از خدایی که نزدشان روزی می خورید خیرمان را بخواهید
#شهید_جانباز_حاج_اصغر_عبداللهی
📚 @DasTanaK_ir | داناب
#سیره_شهدا
🟡 این سکو هم ماجرای جالبی دارد!
🟢 یکی از ویژگی های جالب شهید عبداللهی این بود که سعی میکرد هرجا هست، خیری برساند! (همانگونه که حضرت عیسی هم درباره خود فرمود: وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ [سوره مریم: ۳۱]) مثلاً به نجاری که تخت ایشان را میساخت (جهت استفاده در دعای کمیل سحرگاهی تخت فولاد) سفارش کرده بود، جلوی آن را تخته بزند! نجار تعجب کرده و گفته بود: اینطوری زشت میشه! با اصرار شهید، تخته نصب میشه اما نه اونطور که شهید میخواست. دوباره گفت تخته را اینطور بزنید! هرچه نجار استدلال میکرد اینطوری استاندارد نیست چرا اصرار میکنید؟ شهید گفته بود میخوام اونایی که جلوی تخت میشینن بتونن بهش تکیه بدن!
این سکو را هم گفته بودند دم خانه نصب کنند تا پیرمرد و پیرزنهایی که تو کوچه عبور میکنند، وقتی خسته شدند بشینن رو سکو و استراحت کنند!
✍ حجتالاسلام دکتر #قربانی_مقدم
🟢 گروه جانباز شهید #حاج_اصغر_عبداللهی در ایتا 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/451346677Cba9588e090