eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
11.7هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.1هزار ویدیو
112 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
20.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥داستان شفا دادن اباعبدالله(ع) فقط با یه نگاه ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
روزی زنی روستائی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود، بیمار شد. شوهر او که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش براى‌ حمل و نقل کالا در شهر استفاده مى‌کرد براى اولین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد. زن با احتیاط سوار موتور شد و از دست پاچگی و خجالت نمی دانست دست هایش را کجا بگذارد که ناگهان شوهرش گفت: «مرا بغل کن.» زن پرسید: «چه کار کنم؟» و وقتی متوجه حرف شوهرش شد ناگهان صورتش سرخ شد. با خجالت کمر شوهرش را بغل کرد و کم کم اشک صورتش را خیس نمود. به نیمه راه رسیده بودند که زن از شوهرش خواست به خانه برگردند. شوهرش با تعجب پرسید: «چرا؟ تقریبا به بیمارستان رسیده ایم.» زن جواب داد: «دیگر لازم نیست، بهتر شدم. سرم درد نمی کند.» شوهر همسرش را به خانه رساند ولى هرگز متوجه نخواهد شد که گفتن همان جمله ى ساده ى «مرا بغل کن» چقدر احساس خوشبختى را در قلب همسرش باعث شده که در همین مسیر کوتاه، سردردش را خوب کرده است. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
✅سخنان علماء و بزرگان درباره خواندن زیارت عاشورا: 🔹بعد از ارتحال مرحوم قاضی، کسى ایشان را در عالم رؤیا دید و سؤال کرد: چه عملى در آنجا از همه مهمتر است؟ ایشان مى فرماید: زیارت عاشورا 🔹من پشیمانم که چرا روزى یکبار زیارت عاشورا را قرائت کردم و دوبار نخواندم. ◾️◾️◾️ 🔸همسرِ سید هاشم حدّاد در شب اوّل رحلتش سه بار امام حسین(علیه السلام) به دیدارش تشریف‌ فرما شدند و در بار سوم امر فرمودند که عذاب را از اهل آن قبرستان بردارند. اثر مداومت بر زیارت عاشورا است. ◾️◾️◾️ 🔹آیت الله شبیری: چشم‌ فرزند یکی از آقایان نابینا شده بود و به علت رشد آن عارضه، چشم دیگرش نیز نابینا می‌شد. ولی آن شخص شفا یافت. یکی از بستگان وی، سیدالشهداء را در عالم رؤیا دید که به وی فرمود: 🔹ما به جهت اینکه او به مداومت داشت، سلامتی چشم دیگرش را از خدا گرفتیم. ◾️◾️◾️ 🔸آیت اللّه بهجت: امام صادق علیه السلام به صفوان می فرماید: زیارت عاشورا را بخوان و در خواندن آن استمرار داشته باش. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
🔻سفیر عشق شهید است و ارباب عشق حسین (ع) و وادی عشاق کربلا جایی که ارباب عشق سر به باد می دهد تا اسرار عشاق را بازگو کند که برای عشاق راهی جز از کربلا گذشتن نیست.... 🔹سالگرد شهادت سردار رشید اسلام، شهید حاج سید مرتضی امیدیان، گرامی باد. 🌺شادی روح تمام شهدا صلوات ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
🔻 جانم به این صلابت😍 تا آخر بخوانید سید حسن نصرالله خطاب به صهیونیستها: آخرش که می‌آیید بیرون! آن وقت همدیگر را می‌بینیم 🔸اگر ما می‌خواستیم فقط برای روحیه‌بخشی یا مصرف رسانه‌ای صرفا پاسخی [به شهادت علی کامل محسن] داده باشیم این کار را همان روز اول انجام داده بودیم. الآن می‌گویم چگونه… بچه‌های مقاومت می‌توانستند خیلی ساده یک پایگاه نظامی را انتخاب کنند و چند موشک به آن شلیک کنند و استحکامات و تجهیزاتش را تخریب کنند و تصاویرش را در همه‌ی رسانه‌ها پخش کنیم و بگوییم الله اکبر! به شهادت برادرمان پاسخ دادیم. ولی طبیعتا هیچ سربازی نه کشته می‌شد و نه زخمی. حتی ممکن بود اسرائیلیان به قول خودشان برایمان نردبان بگذارند که از خر شیطان بیاییم پایین! ممکن بود مثل کاری که در مورد پادگان آویویم کردند، هلیکوپتر و برانکار بیاورند و عده‌ای را با ظاهر افراد زخمی درست کنند و موضوع را فیصله دهند. اما هدف ما این‌ها نبوده. هدف ما نه رسانه‌ها هستند، نه یک پاسخ صرفا روحیه‌بخش و نه مصارف رسانه‌ای. به هیچ‌وجه. ما می‌خواهیم یک معادله را تثبیت کنیم. امروز بیش از همیشه درباره‌ی این معادله صریح صحبت می‌کنم تا اسرائیل بفهمد: وقتی یکی از مجاهدان ما را می‌کشید، ما یکی از سربازانتان را می‌کشیم. تمام. معادله این است. این نمی‌شود که شما یکی از ما را بکشید و ما بیاییم یک پایگاه، تپه، استحکامات و تجهیزات آهنی و حلبی را بزنیم! پول تمام جهان دست شماست و جایگزین می‌کنید. این کارها در مقابل اسرائیل معادله‌ی بازدارندگی درست نمی‌کند. اولین بار است من با این صراحت صحبت می‌کنم. خودشان به واسطه‌ی رصد رفتار ما در هفته‌های گذشته می‌دانند که ما نمی‌خواهیم وسائل نقلیه‌ی نظامی را بزنیم. وسائل نقلیه‌ی نظامی در دیدرس ما قرار دادند و ما می‌دانستیم این‌ها کنترل از راه دور هستند و نزدیمشان. در حالی که می‌توانستیم بزنیم. خودشان می‌دانند که ما معطل موفقیت رسانه‌ای و یک تکه فیلم نیستیم و می‌دانند که ما دنبال یک سرباز هستیم که بکشیمش. به همین خاطر همه‌ی سربازانشان را پنهان کرده‌اند. مثل موش پنهان شده‌اند. ماجرای این چند هفته نقطه‌ی قوت مقاومت است. نقطه‌ی ضعف و ناکامی نیست. دقت کنید، مقاومت نیامده است عصبانیتش را تخلیه کند و نمی‌خواهد خوراک رسانه‌ای درست کند. مقاومت در به ثمر رساندن این مأموریت جدیت دارد. آن‌ها آرزو دارند یک اتفاق بیافتد و خلاص شوند و شمال فلسطین اشغالی به وضعیت طبیعی‌اش باز گردد… تصمیم ما در این زمینه قطعی است. مسئله فقط به شرایط میدانی ربط دارد و باید زمانش فرا برسد. واقعیت این است که ما عجله‌ای هم نداریم. اعصابمان درگیر نیست که چرا امروز یا فردا نزدیم. این‌گونه هم فکر نمی‌کنیم که تأخیر مایه‌ی ضعف است. علتش این است که هدفی برای تحقق هدف اصلی در برابرمان آشکار نشده. آخرش چقدر می‌خواهید در سوراخ‌هایتان بمانید؟ چقدر دیگر؟ یک هفته؟ دو هفته؟ یک ماه؟ دو ماه؟ سه ماه؟ هر قدر… ما به لحاظ زمانی تحت فشار نیستیم و کسی هم ما را تحت فشار نگذارد. آخرش که می‌آیید بیرون! آن وقت همدیگر را می‌بینیم. سخنرانی سید حسن نصرالله در روز عاشورا ۹ شهریور ۱۳۹۹ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
؛ در سال ۱۶۲۰ میلادی برخی از مؤمنین مقداری از خاک مزار حضرت ابوالفضل العباس(ع) را برای تبرّک و طلب شفا به آلبانی بردند، مردم پس از مشاهده آثار این خاک، تصمیم گرفتند که باقی مانده آن را در بالای کوه «تیموری» که در ۲۰۰ کیلومتری تیرانا، پایتخت این کشور قرار دارد، دفن کنند. با گذشت زمان بنایی در محل دفن خاک ساخته شد و نام این محل به کوه «عباس_علی» تغییر یافت. مردم آلبانی، معتقدند که حضرت_عباس(ع) با اسب بر روی یکی از کوه‌ها رفته است و دلیل عقیده آنان رد پای اسب و عمود پرچم به جا مانده بر روی سنگی در آن محل است. اهالی آلبانی از ادیان و اقشار مختلف، از آن زمان، پنج روز از سال را (۲۰ تا ۲۵ آگوست) در این مکان مراسم می‌گیرند، از ارتفاع ۲۴۱۷ متری بالا می‌روند، ذبح می‌کنند، غذا می‌پزند و به نام حضرت عباس(ع) در میان فقرا توزیع می‌کنند. در سال ۲۰۱۳ «استیوان پاپ دیمتروف» هنرمند بلغارستانی مجسمه‌ای از تمثال حضرت عباس(ع) سوار بر اسب ساخت که دو کودک در آغوش دارد و می‌خواهد به آنان آب بنوشاند. این تمثال بالای کوه تیموری نصب شده است. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
نگران فردا نباش,خدا از قبل آنجاست... ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
شعری زیبا از : هر کجاگیری گلی در آب، معمار خودی کار هر کس را دهی انجام، در کار خودی سرسری مگذر ز تعمیر دل بیچارگان کار محکم کن که در تعمیر دیوار خودی هر چه از دلها کنی تعمیر پشتیبان توست سعی در آبادی دل کن چو معمار خودی پرده پوشی پرده بر افعال خود پوشیدن است عیب هر کس را کنی پوشیده، ستّار خودی هر که را از پا درآری پا به بخت خود زنی جانب هر کس نگه داری نگهدار خودی در گلستان رضا غیر از گل بی خار نیست تو ز خود داری همیشه، زخمی خار خودی حق پرستی چیست، از بایست خود برخاستن تا خدا را بهر خود خواهی پرستار خودی! دردهای عارضی را می کند درمان طبیب با تو چون عیسی برآید چون تو بیمار خودی؟ تخم نار و نور با خود می بری زین خاکدان در بهشت و دوزخ از گفتار و کردار خودی نیست در آیینه دل هیچ کس را جز تو راه از که می نالی تو تردامن چو زنگار خودی؟ از لحد خاک شکم پرور دهان وا کرده است تو ز غفلت همچنان در بند پروار خودی در دل توست آنچه می جویی به صد شمع و چراغ ماه کنعانی ولی غافل ز رخسار خودی فکر ایام زمستان می کنی در نوبهار اینقدر غافل چرا از آخر کار خودی؟ دشته تا دارد گره از چشم سوزن نگذرد نگذری تا ز سر خود عقده کار خودی عارفان سر در کنار مطربان افکنده اند تو ز بی مغزی همان در بند دستار خودی نشکنی تا جنس مردم را، نگردی مشتری خویش را بشکن اگر صائب خریدار خودی ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
شـور حسـینی ۱۳۹۸ شعور حسینی ۱۳۹۹ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
▪️اینفوگرافی به مناسبت شهادت امام سجاد(ع) ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
آقای سید علی اکبر کوثری ( از روضه خوان های قدیم قم و از پیرغلام های مخلص اباعبدلله علیه السلام) در ظهر عاشورای یک سالی به یکی از مساجد قم برای روضه خوانی تشریف می‌برند. بچه های آن محله به رسم کودکانه ی خود بازی می‌کردند و به جهت تقلید از بزرگترها، باچادرهای مشکی و مقنعه های مشکی مادرانشان حسینیه و تکیه ی کودکانه و کوچکی در عالم کودکی، در گوشه ای از محله برای خودشان درست کرده بودند. مرحوم سید علی اکبر میگه: بعد از اتمام جلسه، اومدم از درب مسجد بیام بیرون، یکی از دختربچه های محله اومد جلوم و گفت: آقای کوثری، برای ما هم روضه میخونی؟ گفتم: دخترم، روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم، باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم. میگه: هر چه اصرار کرد، هتوجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت: مگه ما دل نداریم!؟ چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟ میگه: پیش خودم گفتم: دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش باعجله رفتم تا رسیدیم. حسینیه کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمی‌شدند. سر خم کردم و وارد حسینیه کوچک روی خاک‌های محله نشستم و بچه‌های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم: السلام علیک یاابا عبدالله... دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان... دعایی کردم و اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه‌ها گفت: تا چای روضه رو نخوری، امکان نداره بزاریم بری. رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت با بی میلی و اکراه استکان رو اوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم... شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا به خواب رفتم. وجود نازنین حضرت زهرا صدیقه ی کبری در عالم رویا بالای سرم آمدند، طوری که متوجه حضور ایشان شدم. به من فرمود: آسید علی اکبر، مجالس روضه امروز قبول نیست. گفتم: چرا خانوم جان فرمود: نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی. فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم، و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه ی محله خواندی.... آسید علی اکبر ما از تو گله و خورده ای داریم! گفتم: جانم خانوم، بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟ خانوم حضرت زهرا س با اشاره فرمودند: اون چای من با دست خودم ریخته بودم، چرا روی زمین ریختی!!؟ میگه: از خواب بیدار شدم و از ان روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس بااخلاص و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود، قبول می‌کردم و اندک صله و پاکتی که از اون‌ها عاید و حاصلم می‌شد، برکتی فراوان داشت و برای همه گرفتاری ها و مخارجم کافی بود. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا