eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
12.2هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
4.8هزار ویدیو
108 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 طراحی لباس بانوان 📚 @dastanak_ir 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | صحبت های کمتر شنیده شده و زیبای مرحوم ناصر عبداللهی 🔺یه پارچ آب توی فنجون بریزی سرریز میکنه و گند میزنه به همه چیز... 📚 @dastanak_ir 👈💯
💥جیپ پر پول 🔹سر کوچکش را از لای در اتاق، رد کرد و نگاه کودکانه اش را به پدر دوخت و به صدایش گوش داد " و کنتم ازواج ثلاثه، فاصحاب المیمنه ما اصحاب المیمنه.. " روی دست پدر قرآن بود و می دانست که هر وقت صدای پدر به قرآن بلند می شود و آن را دست می گیرد، باید آرام و پاورچین پاورچین اطراف پدر بازی کند و سر و صدایی نکند. سرش را از لای در، بیرون کشید و به آشپزخانه دوید: - مامان مامان، بابا داره قرآن می خونه + بارک الله به بابا.. ما هم بخونیم؟ 🍃مادر هم با پسر، مشغول خواندن سوره قل هو الله شدند. هنوز هم لم یلد گفتن برای کودکش سخت بود و او را به خنده می انداخت. تحسینش کرد و یک امتیاز مثبت، در جدول امتیازات فرزندانش، ثبت کرد. + التماس دعا. بفرما چایی لیوان چایی را کنار پای همسرش گذاشت و نشست. پدر، تشکر کرد و همان طور که دو پسر خردسالش را روی پاهایش می نشاند و نوازششان می کرد گفت: - خیلی دلم می خواد همه خانواده ها همین طور با هم مهربان باشن. خانومشون براشون چایی بیاره. با هم قرآن بخونن. بچه هاشون مثل پسرای گل من، احترام بابا مامان رو نگه دارن. می دونی، پیامکی برام اومده که یک زندگی به خاطر فقر، داره از هم می پاشه و درخواست کمک کرده بودند. کاش اونقدری پول داشتم که به همه کمک می کردم تا دغدغه پول نداشته باشن و به چیزهای بالاتر هم فکر کنن. 🔸سکوتی عجیب، فضای اتاق را سنگین کرد. پسر کوچک در آغوش مادر رفت و خود را به دست نوازش های لطیف مادرانه سپرد. 🔹هنوز چند ماهی از این حرف پدر نگذشته بود که این طور، تلفنش مدام زنگ می خورد. - بله. شرایط خاصی نداره فقط اینکه شما هر ماه، حداقل ده هزار تومان باید به صندوق واریز کنید. نه مشکلی نیست اگه بازپرداختش یک سال هم طول بکشه. شرایط صندوق فقط همین بازپرداخت ده هزار تومانیه. بله. شماره حسابتون رو لطف بفرمایید خدمتتون واریز کنم. 🖊مادر، خودکار را دست پدر داد و پدر تند و تند، اعدادی را یادداشت کرد. همان طور که لباس می پوشید گفت: بنده خدایی الان به پول نیاز داره. من یک سر بروم برایش واریز کنم. اشکالی که نداره؟ + چهارمین باره امروز بیرون می ری. چه برکتی داشته سوره واقعه. خدا را شکر. چه اشکالی داره. خیلی هم خوب. 🔹مادر، همان طور که دست دو کودکش را می گرفت با لحن کودکانه ای ادامه داد: تا شما برگردی، ما هم یک شام کوچولو درست می کنیم. مگه نه بچه ها؟ 🌸با این ترفند، بچه ها را به سمت آشپزخانه کشاند تا موقع رفتن، به پر و بای پدرشان نپیچند و معطل نشود. پدر لبخند زد و تشکر کرد. کفش هایش را پوشید و رفت. 🌺الإمام عليّ عليه السلام :مَن كَثُرَت نِعَمُ اللّهِ عَلَيهِ كَثُرَت حَوائِجُ النّاسِ إلَيهِ ؛ فَمَن قامَ للّهِ فيها بِما يَجِبُ فيها عَرَضَها لِلدَّوامِ وَالبَقاءِ ، ومَن لَم يَقُم فيها بِما يَجِبُ عَرَضَها لِلزَّوالِ وَالفَناءِ . 🍀امام على عليه السلام : هر كه نعمت هاى خدا بر وى فراوان شود ، نيازهاى مردم نيز به سوى او بسيار گردد . پس اگر كسى براى خدا به انجام وظيفه خود برخيزد ، آن مال را دوام و ماندگارى بخشيده ؛ و اگر به اداى وظيفه اش برنخيزد ، آن را در معرض تباهى و نيستى قرار داده است . 📚نهج البلاغة : الحكمة 372 ، غرر الحكم : 8752 (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
❇️برگی از دفترخاطرات یک مرد ایرانی👨🏻 من یک کارمند هستم و همسرم پرستار! سالها بود که من هر روز خانم را بنا به شیفتش میرساندم بیمارستان و برای پیاده شد‌نش درب ماشین را باز میکردم. این جریان شده بود حرف اول توی بیمارستان که من هر روز درب ماشین را برای زنم باز میکنم! پرستارها و دکترها به خانمم می گفتند: وای چه رمانتیک! چه علاقه ای! چه احترامی! خوش به حالت با این شوهری که داری. کاش ما هم همسری مثل همسر تو داشتیم. تا جاییکه ماجرای عشقِ بنده و احترامی که من به زنم میگذارم به گوش دانشجویان پزشکی و پرستاریِ آن بیمارستان هم رسیده بود و در مورد ما حرف میزدند! ‌حسرت خوشبختی ما را کسی نبود که نخورد! اما هیچ کس نمیدانست درب پرایدِ قراضه ی من، جوری خراب بود که فقط از بیرون باز میشد و تازه شیشه هم پایین نمی آمد!!!! و خلاصه اینکه: من الان با دو تا پرستار، یک خانم ماما و یک خانم دکتر ازدواج کرده ام و سرم حسابی شلوغ است! و این درب پراید شده در روزیِ من! آرزو دارم خدا همچین دری را نصیب شما هم بکند.😂😂😂 ✅ جدای از شوخی، یه چیزایی هست که حالتُ خراب میکنه، اما زندگیتُ آباد. 💠عَسَىٰٓ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ 🔥یوسف هم اگه تو اون زندونْ کوچیک نمیشد شاید هیچوقت گُنده مصر نبود! (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
هدایت شده از پاتوق بارانے
•[😂🤣 من چقدر خوشبختم😁😂 قبل از عملیات بود... داشتیم با هم تصمیم میگرفتیم اگر گیر افتادیم چطور توی بی سیم به همرزمامون خبر بدیم... ڪه تڪفیریا نفهمن... 🤔🤔🤔 یهو سید ابراهیم (شهید صدرزاده) از فرمانده های تیپ فاطمیون بلند گفت: آقا اگر من پشت بی سیم گفتم همه چی آرومه من چقدر خوشبختم بدونید دهنم سرویس شده😅]• 🦋 @otaghesargarmi 🌧️
در خاطرات تاج الملوک(همسر رضاشاه) آمده است که: « موقعی که ما به ملاقات هیتلر رفتیم آقای محتشم السلطنه اسفندیاری هم حضور داشت. هیتلر با من و اشرف و شمس دست داد و از من حال و احوال رضا را پرسید. از طرف سفارت ایران یک مرد جوان به عنوان دیلماج حضورداشت که مطالب هیتلر را برای ما و حرف‌های ما را برای هیتلر ترجمه می‌کرد. ما برای هیتلر چند هدیه برده بودیم که عبارت بود از دو قطعه قالی نفیس ایرانی و مقداری پسته رفسنجان. حاج محتشم السطنه اسفندیاری قالی‌ها را در جلوی پای هیتلر بازکرد و شروع به توضیح کرد. هیتلر خیلی از نقش قالی‌ها و بافت و رنگ آنها خوشش آمد. روی یک قالی که درتبریز بافته شده بود عکس خود هیتلر بود. روی قالی دیگر هم علامت آلمان را که عبارت از صلیب شکسته بود نقش کرده بودند. از مطالب هیتلر دستگیرمان شد که باورش نمی شود این تصاویر ظریف را با دست بافته باشند. هیتلر هم متقابلا سه قطعه عکس خود را امضاء کرد و به من و دخترانم داد. دیلماج سفارت گفت: «آقای هیتلرمی گویند متاسفانه پیشوای آلمان مثل شاه ایران ثروتمند نیست و نمی تواند متقابلا هدیه گرانقیمت به ما بدهد و از این بابت معذرت می‌خواهند!» کتاب خاطرات ملکه پهلوی، موسسه انتشارات به آفرین، 1380 📚 @dastanak_ir 👈💯
37.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚡️فراخوان بزرگ خانه های فاطمی⚡️ 📍 ثاقب ♦️《طرح برگزاری هر خانواده یک روضه》 🔻دعوت حجت الاسلام محمد داستانپور از مردم اصفهان برای برگزاری روضه های خانگی. 🔺نگذاریم فاطمیه غریب بماند... 🔻 🌐 www.amirebayanesf.ir @amirebayanesf
ﻣﺤــﻤﺪ ﻋــﻠﻰ ﻛﻠﻰ قهرمان بوکس جهانﻣﯿﺨــــﻮﺍﺳـﺖ ﻣﺸﻌﻞ ﺍﻟﻤﭙﯿـﮏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳـــت ﺑﮕﯿـﺮﺩ ﻭ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﺪ، ﻭﻟﯽ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﻳـــــﺶ ﻣﯽ ﻟـﺮﺯﯾﺪ! ﺳـﺮﺵ ﺭﺍ ﻧﺰﺩﯾﮏ میکروفن ﺑﺮُﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ یکصد ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﮔُـﻔﺖ : (ﻳَﺎ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍﻟْﺈِﻧْﺴَﺎﻥُ ﻣَﺎ ﻏَﺮَّﻙَ ﺑِﺮَﺑِّﻚَ ﺍﻟْﻜَﺮِﻳﻢِ ‏) ﺗﺮﺟﻤﻪ : ‏[ ﺍﯼ ﺍﻧﺴـــﺎﻥ ! ﭼﻪ ﭼــــﯿﺰﯼ ﺗﺮﺍ ‏(ﻧﺴﺒﺖ‏) ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔــــﺎﺭ ﮐﺮﯾﻤﺖ ﻣﻐـــرﻭﺭ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ؟ ‏] ﯾـﺎﺩ ﺗﺎﻥ ﻫﺴـﺖ ﻣﻦ ﻗﻬـــــﺮﻣﺎﻥ ﺟﻬـﺎﻥ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﮐﺴـــــﯽ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﻢ ﺩﻭﺍﻡ ﻧـﻤﯽ ﺁﻭﺭﺩ ، ﻭﻟـﯽ ﺣﺎﻻ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧـﻢ ﻣﺸــﻌـﻠﯽ ﺭﺍ ﺁﺗـﺶ ﺑـﺰﻧﻢ . ﺟﻮﺍﻧﯿـــﺖ ، ﻋﻤـــرﺕ ، ﭘﻮلــــﺖ ، ﻗــــﺪﺭﺗﺖ ، ﻗـــﻮﻣﺖ ، ﺯﺑـــاﻧﺖ ، ﺑـــرﺍﺩﺭﺍﻧﺖ ، ﻣﻮﻗﻌــــﯿﺘﺖ ، ﭘﺴﺘــــﺖ .... ‼️ﭼﻪ ﭼﯿـــــﺰﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺴـــــﺒﺖ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﻣﻐـــــﺮﻭﺭ ﺳـــــﺎﺧﺘﻪ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
فرصت‌ها مانند بیسکوییتی هستند که با چای خیسش می‌کنیم ، کافیست کمی تعلل کنیم ، از دست‌شان خواهیم داد ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
▫️ ﷽ 🔹شبي با خدا گفتگو كردم، گفتم: خدايا بيا عالم را قسمت كنيم. خدا رو به من كرد و لبخندي زد. من هم به او گفتم: درياها براي من و امواج براي تو. آسمان براي من و ابرها براي تو، يك لحظه آمدم سومي را بگويم. خدا گفت: تو بندگي مرا بكن، زمين و آسمان براي تو! «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ» كسي كه تقوا داشته باشد، ما گناهان گذشته او را مي‌بخشيم. اجرش هم مي‌دهيم. كارش را آسان مي‌كنيم. راه دوم رسيدن به زندگي آرام و آسان! ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شوخی رهبر انقلاب با مهدی فخیم‌زاده: شما طاغوتی هستید؟ فخیم‌زاده: من از سپاه یزید آمده‌ام!😂 📚 @dastanak_ir 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گفتگو با داوطلبین واکسن کرونای ایرانی 🔹۲۰ هزار نفر بدون هیچ چشمداشتی کاندیدای زدن واکسن کرونای ایرانی شده‌اند. از فرزند شهید همت تا خبرنگار و روحانیِ جانباز. 📚 @dastanak_ir 👈💯
مطمئن هستم خیلی ها مثل این سوالات ذهنشون را درگیر کرده و تا الان هم جواب خوبی به بدست نیاوردن مثل این سوالات👇👇 ❓خدا چیه و چطور به وجود آمده؟🤔خدا قبل از خلقت انسان چکار میکرد؟🤔من دوست نداشتم به وجود بیام چرا خدا منو آفرید؟🤔 ❓از کجا بفهمم این قرآن ۱۴۰۰سال پیش کلام خداست و تحریف نشده؟🤔 ❓چرا خداوند شیطان را از بین نمیبره و همه را راحت بکنه؟😁 ❓آیا فقط دین اسلام مورد قبول خداوند است؟🤔 👈♨️💯و خیلی از سوالات اساسی دیگه را جوابشان را در این کانال پیگیری بفرمایید👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/301400148C71113bbd3e قابل فهم برای همه و قابل تدریس برای طلاب و اساتید دانشگاه و طرح صالحین👆👆
اعمال ما نتیجه افکار ماست، لازمه تغییر اعمال تغییر افکار است پس اول باید اعتقادات و باورها درست بشه پیشنهاد میکنم برای تغییر روی لینک این لینک بزنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/301400148C71113bbd3e حافظان قرآن وعلاقه مندان به اسلام جهت محافظ شدن عضویت در این کانال حتما لازم است
یک عذرخواهی واقعی سه بخش دارد: ۱) متاسفم ۲) تقصیر من بود ۳) برای جبرانش چکار می توانم بکنم ؟ و اغلب ما بخش سوم را فراموش می کنیم 📚 @dastanak_ir 👈💯
🔹بوسیدن پای مادر ودیدن بهشت 📝 سیدعلی اکبر پرورش نقل کرده است: زمانی که مادرم در بستر بیماری بودند برای شفایشان تصمیم به قرایت زیارت عاشورا در چهل روز راگرفتم ودر همان روزهای اول خواندن زیارت عاشورا درعالم رویا دیدم که۳۶روز موفق به خواندن زیارت عاشورا میشوم وتصور کردم مادرم۳۶ بیشتردر قیدحیات نخواهد بود. 🔹در روز سی وششم، مادرم درحال احتضارقرارگرفت ومن بعد از اینکه زیارت عاشورا خواندم، یاد فرمایش پیامبر افتادم که فرمودند:بهشت زیر پای مادران است. 🔹بنابراین کف پای مادرم را بوسیدم. همین که پای مادرم رابوسیدم وبه چشمانم مالیدم، ناگهان از فضای اتاق خارج و وارد بهشت شدم که برایم بسیار عجیب وحیرت انگیز بود ومشغول تماشای سر سبزیها ونهرهای بهشت شدم واین نوع سرسبزی ها را تابحال ندیده بودم به طوری که من تا آن روز سر سبزی در کشورهای مختلف دنیا زیاد دیده بودم اما این سنخ سرسبزی راتاکنون ندیده بودم تا اینکه ناگهان به فضای اتاق بازگشتم وخود رادر کنار مادر وپایین پای ایشان دیدم. 🔹استاد پرورش پس از عمری مجاهدت صادقانه در ۶دیماه سال۱۳۹۲ شمسی به دیار حق شتافت و پیکر پاکش در گلستان شهدای اصفهان آرام گرفت. 🔹 روحش شاد ویادش گرامی باد. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
✳️ به کوری چشم حسود! الف) خبرگزاری آمريكايی آسوشيتدپرس نوشت: اگرچه ايران با تحريم‌های مخرب آمريكا روبرو است اما طبق اطلاعات سازمان بهداشت جهانی، ايران در واكسيانسيون كودكان موفقيت صددرصد دارد و افراد از كشورهاي اطراف برای درمان و دریافت خدمات پزشكی به ايران می‌آيند و بيمارستان‌ها، پزشكان و پرستاران ايران جزو بهترين‌ها در غرب آسیا شناخته می‌شوند. ب) سفير اتريش در تهران: دو فرزندم در تهران عمل جراحی داشتند و بايد بگويم كه پيشرفت‌های پزشكی در ايران خارق‌العاده است؛ كيفيت خدمات پزشكی در تهران با "وين" برابری می‌كند. بکارگیری خيلی از فن‌آوری‌هايی كه اينجا وجود دارد، در كشور ما امكان‌پذير نيست. ▪️به کوری چشم همه آنهایی که به تحقیر "جمهوری اسلامی ایران" معتاد شده‌اند و به سلامتی همه مدافعان سلامت که در همه عرصه‌ها شدند! "دکتر کوشکی" ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
▪️سپهسالار برای ساخت مسجدی فاخر استادان معماری را فرا خواند. جعفرخان هم خودش را از دهات کاشان رساند. معماران تهرانی تحقیرش کردند. سرآخر ساخت سقف مستراح به او محول شد. دور محل کارش حصار کشید و شروع کرد. نتیجه کار مسحور کننده بود، جایی که همچنان زیباترین بخش مسجد عالی شهید مطهری است 💬 دانيال معمار 📚 @dastanak_ir 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی‌انصافی است بگیم ما از این سلبریتی ها نداریم، اما خداییش چند تا از اینا داریم؟! توصیف حیرت انگیز سلبریتی مصری از معنای "کلمه"! "آیا می دانید معنی کلمه چیست؟! فقط یک کلمه بگو باشه و دنیا رو راحت کن...!! 📚 @dastanak_ir 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بازداشت مرد هزار چهره! 🔹فردی که با چند محافظ، ۱۱ حکم و ۲۰ سِمَت جعلی، چند میلیارد از مردم کلاهبرداری کرده بود، بازداشت شد. 📚 @dastanak_ir 👈💯
داستانی زیبا و عبرت‌انگیز گفتگوی حضرت علیه‌السلام با مرده‌ای که زنده شد حضرت عیسی مبارک باد عیسى بن مریم همراه حواریون از شهری عبور کردند که اهل آن و پرنده‌‏ها و جاندارانش یک جا مرده بوند. ایشان به یاران‌ش گفت: اینها بخشم و عذاب (خدا) هلاک شده‌‏اند، و اگر به مرگ خود به تدریج مرده بودند هر آینه یک دیگر را به خاک سپرده بودند، حواریون گفتند: یا روح اللَّه از خدا بخواه اینان را براى ما زنده کند تا به ما بگویند کردارشان چه بوده (که باین عذاب گرفتار شده‏‌اند) تا ما از آن دورى کنیم، عیسى(ع) از پروردگار خود خواست، پس از جانب فضا به او ندا شد: که آنان را صدا بزن. پس عیسى(ع) شب هنگام بر تپه‌ای از زمین فرمود: اى مردم این ده!! یک تن از میان آنها پاسخ داد بله اى روح خدا و کلمه‌‏اش فرمود: واى بر شما کردار شما چه بود؟ در پاسخ گفت: پرستش طاغوت، و دوستى دنیا به همراه ترس اندک (از خدا) و آرزوى دور و دراز، و غفلت در سرگرمى و بازى. فرمود: دوستى شما به دنیا چگونه بود؟ گفت: مانند دوستى کودک به مادرش، هر گاه به ما رو مى‌‏آورد شاد و خرسند میشدیم و چون از ما رو مى‏‌گرداند گریان و غمناک میشدیم‏. فرمود: پرستش شما از طاغوت چگونه بود؟ گفت گناهکاران را فرمانبرى داشتیم. فرمود: سر انجام کار شما به کجا کشید؟ گفت: شبى را به خوشى به سر بردیم و بامدادان در هاویه افتادیم. فرمود: هاویه چیست؟ گفت: سجین است. فرمود: سجین چیست؟ گفت: کوه‌هایی از آتش گداخته است که تا در روز قیامت بر ما فروزان است. فرمود: پس چه گفتید و به شما چه گفتند:؟ گفت: گفتیم ما را به دنیا برگردانید تا در آن زهد ورزیم. به ما گفته شد: دروغ میگویید. فرمود: واى بر تو چه شد که جز تو دیگرى از این جماعت با من سخن نگفت؟ گفت یا روح اللَّه همه آنها به دهنه و لگام آتشین مهار شده‏‌اند و به دست فرشتگان سخت و تند گرفتارند و من در میان آنها به سر میبردم ولى از آنها نبودم، تا آن هنگام که عذاب خدا آمد مرا هم با ایشان در برگرفت؛ پس من به تار موئى بر لبه دوزخ آویزانم و نمیدانم که آیا در آن برو در افتم و یا از آن رهائى یابم. پس عیسى(ع) به سوى حواریین رو کرده فرمود: اى دوستان خدا خوردن نانى خشک با نمکى زبر و خوابیدن بر مزبله‏‌ها که با عافیت دنیا و آخرت همراه باشد، بیشترین خیر را دارد؛ (یَا أَوْلِیَاءَ اللَّهِ أَکْلُ الْخُبْزِ الْیَابِسِ بِالْمِلْحِ الْجَرِیش‏ وَ النَّوْمُ عَلَى الْمَزَابِلِ خَیْرٌ کَثِیرٌ مَعَ عَافِیَةِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ.) منبع: کافی ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
فاطمیه و تعظیم شعائر.mp3
8.57M
🔹فاطمیه و تعظیم شعائر 🔻شعائر یعنی چه و انواع آن چیست؟ 🔹 مهم‌ترین اثر تعظیم شعائر 🎙درس‌ها و سخنرانی‌ها👇 ✅ @ghorbanimoghadam_ir
حاکم نيشابور براي گردش به بيرون از شهر رفته بود ، مردي ميان سال در زمين کشاورزي مشغول کار بود .حاکم بي مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بياورند . روستايي بي نوا با ترس در مقابل تخت حاکم ايستاد. به دستور حاکم لباس گران بهايي بر او پوشاندند. حاکم گفت يک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب به او بدهيد حاکم از تخت پايين آمده بود و آرام قدم ميزد، گفت ميتواني بر سر کارت برگردي. همين که دهقان بينوا خواست حرکت کند حاکم کشيده اي محکم پس گردن او نواخت . همه حيران از آن عطا و حکمت اين جفا ، منتظر توضيح حاکم بودند. حاکم پرسيد : مرا مي شناسي؟ بيچاره گفت : شما تاج سر رعايا و حاکم شهر هستيد. حاکم گفت: آيا بيش از اين مرا ميشناسي؟ سکوت مرد حاکي از استيصال و درماندگي او بود. حاکم گفت:بخاطر داري بيست سال قبل با دوستي به پابوس سلطان کرامت و جود حضرت رضا (ع) رفته بودي؟ دوستت گفت خدايا به حق اين آقا مرا حاکم نيشابور کن و تو محکم بر گردن او زدي که اي ساده دل! من سالهاست از آقا يک قاطر با پالان براي کار کشاورزيم مي خواهم هنوز اجابت نشده آن وقت تو حکومت نيشابور را مي خواهي؟ يک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد. حاکم گفت: اين قاطر و پالاني که مي خواستي ، اين کشيده تلافي همان کشيده اي که به من زدي. فقط مي خواستم بداني که براي آقا حکومت نيشابور يا قاطر و پالان فرق ندارد. فقط ايمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir