eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
11.7هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
5هزار ویدیو
109 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
مهم‌تر از کمک به فقرا... #داناب (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967
(ع) ✍️فروتنى حضرت امام حسن (عليه السلام) و تواضع آن انسان الهى چنان بود كه : روزى بر گروهى تهيدست مى گذشت و آنان پاره هاى نان را بر زمين نهاده ، روى زمين نشسته بودند و مى خوردند ، چون حضرت امام حسن (عليه السلام) را ديدند گفتند : اى پسر رسول خدا ! بيا و با ما هم غذا شو ! به شتاب از مركب به زير آمد و گفت : خدا متكبران را دوست ندارد و با آنان به خوردن غذا مشغول شد. سپس همه آنان را به ميهمانى خود دعوت فرمود ، هم به آنان غذا داد و هم لباس. 📚 منبع: اهل بیت عرشیان فرش نشین. تالیف استاد حسین انصاریان (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عرض ارادت اعضای تیم ملی کشتی آزاد به امام حسین و حضرت عباس در ارتباط مستقیم با کربلا 📚 @DasTanaK_ir
امام خمینی: آنقدری که حضرت امام حسن علیه‌السلام معاویه را مفتضح کرد، همان‌قدر بود که سیدالشهداء علیه‌السلام یزید را مفتضح کرد (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
📸دستخط منتسب به امام رضا(ع) در موزه قرآن تبریز😍😍 📚 @DasTanaK_ir
مشکل ایران و آذربایجان چگونه حل می‌شود؟ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
19.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | اصل مهم تبلیغ در سیره پیامبر(ص) 👈 امید دادن به مردم در سخت‌ترین شرایط ▫️ رهبر انقلاب: پیغمبر اکرم در سخت‌ترین شرایط، میفرماید که من کاخ کسریٰ را میبینم که شما میگیرید؛ من امپراتور روم را -در یک ضربه‌ی دیگر- میبینم که شما شکست میدهید؛ یعنی ، اعتمادبه‌نفس... 📚 @DasTanaK_ir
بعضی با دُز بسیار بالای عقده‌ی حقارت، ویدیوی فیتیله پیچ شدنِ امیرمحمد یزدانی رو میذارن و میگن "وضعیت ما و روسیه" اگه ملاک قضاوت اینه، این عکس حسن یزدانی را نشونشون بدید؛ اونی که حسن داره سر و تهشو یکی می‌کنه و روش نشسته، نایفانوفه، کشتی گیر ۸۶ کیلوی روسیه است (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🐪 ماجرای جالب پناهنده شدن یک شتر به حرم مطهر امام رضا (علیه‌السلام) ♦️در منطقه محمد آباد مشهد، کشتارگاهی بود که محل ذبح حیوانات و تأمین گوشت قصاب خانه‌های مشهد بود. روزی، صاحب کشتارگاه، شتری را خریداری و برای ذبح به کشتارگاه می‌برد. ♦️ناگهان قبل از ذبح، حیوان افسار خود را کشیده و به سمت حرم مطهر فرار می‌کند. همه تلاش‌ها برای نگه داشتن آن بی‌نتیجه می‌ماند. من آن روز حرم مشرف بودم، ناگهان دیدم از درب شرقی صحن انقلاب (عتیق)، شتری وارد صحن شد و مستقیم به سمت درب غربی رفت، اما قبل از رسیدن به درب غربی برگشت نگاهی به گنبد و بارگاه انداخت و آرام آرام پشت پنجره فولاد رفت و آنجا زانو زد. ♦️کم کم زائران جمع شدند، خدّام و مسئولین حرم هم رسیدند، صاحب شتر نیز خودش را رساند، صحنه جالبی بود، از چشمان حیوان مرتب اشک جاری بود، فرد غریبه ای جلو آمد و خواست بهای شتر را به صاحب آن بپردازد. صاحب شتر گفت: من این حیوان را به مولای‌مان حضرت رضا (علیه‌السلام) می‌بخشم و امیدوارم حضرت هم مرا به نوکری خود بپذیرند. حیوان را به مزرعه آستان قدس بردند و تا پایان عمر در آنجا آزادانه مشغول چرا و گشت و گذار بود. ♦️راوی: آقای سید محمد حسینی (خادم حضرت رضا علیه‌السلام) 📚منبع: کتاب ذره و آفتاب، معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زائری بارانی ام، آقا به دادم میرسی؟ بی پناهم، خسته‌ام، تنها، به دادم میرسی؟ گر چه آهو نیستم اما پر از دلتنگی‌ام ضامن چشمان آهوها، به دادم میرسی؟ ▪️شهادت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا (ع) تسلیت باد.▪️ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
تو لیست خرید برا همسرم نوشتم 1ونیم کیلو سبزی خوردن! همسرم آمد، بدو بدو خریدها راخانه گذاشت و رفت که به کارش برسد... وسایل را که باز میکردم سبزی ها رادیدم! 1ونیم کیلو نبود! از این بسته های کوچک آماده سوپری بود که مهمانی من را جواب نمیداد حسابی جاخوردم! چرا اینطوری گرفته خب؟! بعد با خودم حرف زدم که بی خیال کمتر میگذارم سر سفره! سلفون رویش را که باز کردم بوی سبزی پلاسیده آمد! بله، تره ها پلاسیده بود و آب زردش از سوراخ سلفون، نایلون خرید را هم خیس کرده بود! در بهت و عصبانیت ماندم، از دست همسری که همه خریدهایش اینطوری است! به جای 1ونیم کیلو میرود سبزی سوپری میخرد و بوی پلاسیدگی اش را که نمی فهمد! از شکل سبزی ها هم متوجه نمی شود! یک لحظه خواستم همان جا گوشی تلفن را بردارم زنگ بزنم به همسر که حالا وسط این کارها من از کجا بروم سبزی خوردن بخرم؟! و یک دعوای بزرگ راه بیاندازم. ولی بی خیال شدم! رفتم سراغ بقیه کارها نیم ساعت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق مهمی نیفتاده! ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش و غرغر کنم! ارزش ندارد درباره اش صحبت کنم حالا مگر چه شده؟! فقط یک خرید اشتباهی بود همین! دم غروب، همین منی که میخواست گوشی تلفن را بردارد و آسمان و زمین را به هم بریزد که چرا سبزی پلاسیده خریدی؟؟؟ آرام گفتم : راستی ها سبزی هاش پلاسیده بود! یادمون باشه از این به بعد خواستیم سبزی سوپری بخریم فقط تاریخ اون روز باشه! تمام! همسرم هم در ادامه گفت : آره عزیزم! میخواستم از سبزی فروشی بخرم، بعد گفتم تو امروز خیلی کار داری و خسته ﻣﻴﺸﻲ، دیگه نخواستم سبزی هم پاک کنی! آن شب سر سفره سبزی خوردن نگذاشتم! و هیچ اتفاق عجیب و غریبی هم نیفتاد! مکث را تمرین و ﺑﻪ همسرم عاشقانه تر نگاه میکردم! و فهمیدم اگر آن موقع زنگ میزدم امکان داشت روز قشنگم تبدیل بشه به یک هفته قهر! کاش بیشتر مراقب آرامش در زندگیمان باشیم (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🍃🔻ماجرایی جالب از شهید مرتضی نصیبی (نسیبی) در تاریخ ۲۶ تیر ماه ۱۳۹۷ به شهرضا رفتم برای تهیه گزارش از خانواده شهدا و استفاده در برنامه قاف عشق خواهر شهید مرتضی نصیبی نقل می کرد ما خانواده شلوغی هستیم و پدر ما تمکن مالی ضعیفی داشت مرتضی مرتب می گفت دلم می خواهد بروم امام رضا مادر گفت امسال، قالی که در حال بافتن هستیم بعد از اتمام بافت می فروشیم و میرویم مشهد هیچکدام به مشهد نرفته بودیم مادرم پایان سال ۶۰ قالی را فروخت و ما آماده برای رفتن به مشهد شدیم اما مرتضی گفت من به جای مشهد با دوستانم میروم جبهه برادرم قبل از اعزام به جبهه از امام رضا ع طلب زیارت کرد اما موفق نشد به مشهد برود. او رفت جبهه ودر عملیات شرکت کرد بعد از عملیات فتح المبین در ابتدای سال ۶۱ پیکر ۳۵ شهید از این عملیات را به شهرضا آوردند اسم برادر من هم جزء این شهدا بود ولی با کمال تعجب پیکر برادرم با آن شهدا به شهرضا نیامد همه نگران بودیم تا اینکه از سپاه مشهد با سپاه شهرضا تماس گرفتند و گفتند شهیدی به نام مرتضی نصیبی دارید؟ گفتیم بله مدتهاست منتظر او هستیم جواب دادند این شهید به مشهد آورده شده او را طواف داده ایم و آماده است به شهرضا منتقل شود 🔻امام رضا علیه السلام حاجت برادر مرا روا کردند و او بعد از شهادت با نظر خاص آن امام به آرزویش رسید و به مشهد رفت و بعد از بازگشت پیکرش را در شهرضا تشییع کردیم ✏️محمود افقری (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b