eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
11.7هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
5هزار ویدیو
110 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
#کرونای_انگلیسی یا کرونای عراقی #بدون_شرح ــــــــــــــــ 🚩 در پرتگاه مجازی، مجهز باش... 👈پاسخ‌به‌شبهات‌فــجازی👇 🆔 @shobhe_shenasi
اولین سالگرد آخرین شهید مدافع حرم اصفهان؛ فردا ساعت ۳/۵ گلستان شهدا 📚 @dastanak_ir 👈💯
حجت الاسلام انصاریان - <unknown>.mp3
1.66M
🎙توصیف زیبای امام هادی (علیه السلام) از امیرالمؤمنین (علیه السلام) 🔺 📚 @dastanak_ir 👈💯
شش راه سعادتمند شدن از نگاه امام هادی علیه‌السلام 📚 @dastanak_ir 👈💯
♻️ دادِستان ‏مسعود ده‌نمکی در سریال ‎، به خط ‎ زد و در همین ابتدا داد کسانی که باید هوا برود، رفته‌ و این خسته نباشید دارد. از نکات جالب سریال، استفاده از برخی هنرمندان فضای مجازی در حوزه عدالت‌طلبی به عنوان هنرپیشه است که حتما برای این جوانان، قوت قلبی خواهد بود. ‏حتما سریال ‎ ده‌نمکی را ببینید. پر از دیالگوهای گفتمانی و صحنه‌های جذاب بصری است. در همین چند قسمت، کارگردان خیلی خوب دست روی خطای راهبردی سیستم امنیتی کشور گذاشته و می‌گوید: وقتی تمرکز و سوژه دستگاه امنیتی، جریانات و جوانان دلسوز عدالت‌طلب می‌شود، داعش تا عمق پایتخت نفوذ و عملیات می‌کند. شبکه ۳ ساعت ۲۰/۴۵ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
🔹 قضیه کاوشگر اماراتی فکر کنم اینجوریه که آمریکا و ژاپن میخواستن یه کاوشگر بفرستن مریخ، بودجه‌شون کم بوده. 👈🏼 گفتن: چه کنیم چه نکنیم؟🤔 👌🏼 آها! پولشو از امارات میگیریم😃 ــــــــــــــــــــــــ 🔹 در ضمن؛ اونایی که الان دارن گلوشونو پاره میکنن که ببین امارات چی ساخته! 😲 👈🏼 همونایی هستن که وقتی ایران ماهواره و ناو و پهپاد و زیردریایی میسازه، میگن: خب که چی، به چه درد ما میخوره! 😕 👈🏼 امیدوارم شما هموطن گرامی هم از این به بعد وقتی کشور خودمون به یه دستاورد فنی و سطح بالا میرسه، به جای زخم‌زبون و مسخره‌بازی، با افتخار کشورت رو تحسین کنی و با صدای بلند بگی: ایران، دمت گرم 😊 جریان ارزشی لبیک ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
🔶 شاهکارهای ادبی ما 👆 شاهکارهای ادبی غرب 👆 🔷 فرهنگ ما 👆 فرهنگ غرب👆 بعد تو تبلیغات شون به ما میگن شما تروریست و خونریز هستید و تاریخ تون سراسر کشتاره.. ولی ما نایس و ملوسیم!😐 🆔 @shobhe_shenasi
13.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 سریال تلویزیونی 🎞 این براساس یک پرونده‌ی واقعی ساخته شده و نحوه‌ی دستگيری شبکه‌های داخلی و خارجی را به نمایش می‌گذارد. 🕗 هرشب در همین کانال 🎬 | ۰۰۶ 📚 @dastanak_ir 👈💯
خودتان را پیدا کنید ! خودتان را پیدا کنید به دنبال خودتان بگردید. مثل کسی که انگشتر طلا یا عقیقش در میان آشغال ها گم شده و او آنقدر به دنبال آن می گردد تا آن را پیدا می کند. پس شما هم بگردید و خودتان را پیدا کنید. جواهرید شماها ، بخصوص شما جوانها ؛ در روایت آمده « تعجبم از کسی که به دنبال گمشده هایش می گردد تا آن را بیابد ولی به دنبال خودش نمی گردد.» [ فرازی از سخنان آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) ] ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
نمک گیر شدن در زمان قدیم، قوانین خاصی درباره‌ی جوانمردی وجود داشت و به خصوص، احترام و پایبندی عیاران نسبت به قوانین جوانمردانه بیشتر بود. عیاران کسانی بودند که خودشان را مدافع حقوق مردم ضعیف می‌دانستند و از ثروتمندان می‌دزدیدند و به فقرا می‌دادند. یکی از مشهورترین ماجراهای نمک گیر شدن، مربوط به یعقوب لیث صفاری است که از عیاران معروفی است که به حکومت رسید و در مقابله با خلفای ظالم عباسی، سلسله‌ی صفاریان را تأسیس کرد. در ابتدا؛ یعقوب که تحمل رنج و بدبختی مردم را نداشت، تصمیم گرفت که همراه برادران و دوستانش یک گروه عیاری تشکیل دهد. او که مرد باهوشی بود، خیلی زود گروه بزرگتری ساخت و بین مردم؛ مشهور شد. یک روز به یعقوب خبر دادند که درهم بن حسین حاكم شهر خزانه‌ی بزرگی دارد و جواهرات گرانبهایی را در آن نگهداری می‌کند. عیاران تصمیم گرفتند که شبانه به خزانه‌ی درهم بن حسین دستبرد بزنند. اول چند نفر رفتند و موقعیت خانه‌ی درهم را بررسی کردند و پس از آن که از مکان خزانه مطلع شدند، وسایلشان را برداشتند و شبانه راه افتادند. آنها آهسته از دیوار بالا رفتند و بعد با احتیاط، دیوار خزانه را سوراخ کردند و داخل شدند. با وارد شدن به خزانه، نفس همه‌ی آنها بند آمد. جواهرات رنگارنگ، زیر نور چراغهایی که همراه برده بودند، مثل ستاره می‌درخشیدند. با اشاره‌ی یعقوب، عیاران با عجله جواهرات را جمع کردند و داخل کیسه‌هایشان ریختند. یعقوب که گوشه‌ای ایستاده بود و به کار عیاران نظارت می‌کرد، یک دفعه چشمش به سنگ درخشانی افتاد. سنگ را بلند کرد و زیر نور چراغ، به آن نگاه کرد. سنگ می‌درخشید ولی شبیه جواهرات دیگر نبود. سنگ را به دهانش گذاشت تا سختی آن را امتحان کند؛ ولی ناگهان سنگ را انداخت و به عیاران گفت: هرچه برداشته‌اید، دوباره سر جایش بگذارید. عیاران با تعجب به یعقوب نگاه کردند. اصلا" نمی‌توانستند بفهمند که چه اتفاقی افتاده است. یکی از عیاران پرسید: چرا باید پس از این همه زحمت و خطر، جواهرات را نبریم؟ یعقوب با ناراحتی به سنگ نمک اشاره کرد و گفت: این سنگ درخشان، سنگ نمک است. من به خیال اینکه جواهر است، آن را در دهان گذاشتم تا سختی‌اش را امتحان کنم. صدای آه عیاران بلند شد. یعقوب گفت: متوجه شدید؟ من نمک گیر شده‌ام. حالا که نمک درهم بن حسین را خورده‌ام، نمی‌توانم به مال او خیانت کنم! عیاران که خودشان به قانون عیاری نمک خوردن و نمک گیر شدن؛ اعتقاد داشتند، بدون پرسشی دیگر، کیسه‌هایشان را خالی کردند و از همان راهی که آمده بودند، بازگشتند. روز بعد، به درهم بن حسین خبر دادند که دزد وارد خزانه‌اش شده است. درهم با عجله به محل خزانه رفت. مسؤل خزانه جلو دوید و گفت: قربان نگاه کنید! دیوار خزانه را سواخ کرده‌اند واز آن جا وارد شده‌اند. درهم بن حسین با وحشت گفت: لابد تمام جواهرات را دزدیده‌اند. خزانه دار گفت: «نه قربان! اتفاق عجیبی افتاده است! جواهرات را جابه جا کرده‌اند ولی هیچی نبرده‌اند! درهم با تعجب پرسید: هیچی! عجب حکایت عجیبی است! نزدکی غروب؛ یکی از یاران لیث به مخفیگاه عیاران رفت و گفت: خبر سرقت دیشب، همه جا پیچیده است. درهم بن حسین هم اعلام کرده است که به دزدی که دیشب وارد خزانه‌اش شده است، امان می‌دهد؛ به شرط آن که بگوید چرا وارد خزانه شده ولی چیزی نبرده است. یعقوب لیث، آن شب تا صبح فکر کرد و عاقبت تصمیم گرفت که به دیدن درهم برود. درهم بن حسین در خانه‌اش نشسته بود که به او خبردادند که مردی آمده است و ادعا می‌کند که عیار است. درهم بلافاصله دستور داد که او را به داخل، راهنمایی کنند. یعقوب با احتیاط جلو رفت و گفت: من به خاطر قول شما که امان داده‌اید، به اینجا آمده‌ام. درهم بن حسین لبخندی زد وگفت: بله! چون می‌خواستم بدانم که علت اتفاق عجیب دیشب چیست! چرا به خودتان زحمت دادید و وارد خزانه شدید ولی چیزی نبردید؟ یعقوب مستقیم به چشمان درهم نگاه کرد و گفت: چون نمک گیر شدم! در خزانه‌ی شما سنگ نمکی بود که من به اشتباه؛ به آن زبانزدم. درهم بن حسین با تعجب گفت: همین! یعقوب با ملامت به او نگاه کرد و گفت: برای ما نمک گیر شدن، مسئله‌ی مهمی است.. ما اگر نان و نمک کسی را بخوریم، نمک گیرش می‌شویم و در حق او؛ خیانت نمی‌کنیم. درهم با حیرت به سخنان یعقوب لیث صفاری گوش کرد و بعد با تحسین او را که می‌رفت، نگاه کرد. اما این پایان ارتباط یعقوب و درهم نبود. وقتی درهم به حکومت سیستان رسید، فرمانده‌ی سپاهش را به یعقوب لیث سپرد و به این ترتیب، راه رسیدن یعقوب به حکومت، هموار شد. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
14.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 سریال تلویزیونی 🎞 این براساس یک پرونده‌ی واقعی ساخته شده و نحوه‌ی دستگيری شبکه‌های داخلی و خارجی را به نمایش می‌گذارد. 🕗 هرشب در همین کانال 🎬 | ۰۰۷ 📚 @dastanak_ir 👈💯
+ شنیدی ۲۱ نفر بر اثر سرما مُردن؟ - ای خاک بر سر ما، این چه کشوریه داریم که تو قرن ۲۱ مردم از سرما می‌میرن؟ کاش ما هم مثل آمریکا پیشرفته بودیم... + خبر برای آمریکا بود😕 - خب دیگه من برم بخوابم😴 📚 @dastanak_ir 👈💯